مازیار مهدوی‌فر – اغلب آدم‌ها گمان می‌کنند “استرس” یک اصطلاح بسیار قدیمی است، اما این درست نیست. کلمه “استرس”، اولین‌بار توسط “هانس سلیه”، دانشمند اتریشی در سال ۱۹۳۶ استفاده شد. او در حال مطالعه روی موش‌های آزمایشگاهی بود و محرک‌های مختلفی را به بدن آن‌ها وارد می‌کرد. هانس سلیه متوجه شد موش‌های آزمایشگاهی در پاسخ به محرک‌های مختلف، واکنش‌های یکسانی از خود بروز می‌دهند که عبارت بودند از افزایش فشار خون، سفت شدن و انقباض ماهیچه‌ها، گشاد شدن قطر مردمک، افزایش ترشحات هورمونی و مانند این‌ها. درواقع بدن موش‌ها در برخورد با محرک، آماده مقابله با آن می‌شد. بعدها مشخص شد چنین واکنش‌هایی در مورد بدن انسان نیز صدق می‌کنند. در حقیقت استرس به واکنشی گفته می‌شود که در مقابله با یک محرک فیزیکی یا ذهنی ایجاد می‌شود.

 
عکس‌العمل‌هایی که بدن انسان در شرایط استرس نشان می‌دهند عبارتند از افزایش ضربان قلب و بالا رفتن فشار خون، تکرر ادرار، افزایش شمار ضربان قلب، خشکی دهان، عرق کردن، سرد شدن دست‌ها، پاها و پوست بدن، احساس دل‌پیچه، انقباض عضلات بدن، سردرد و خستگی عمومی. به عنوان یک قانون کلی می‌توانیم بگوییم که هر نوع تغییر در زندگی انسان می‌تواند به عنوان یک عامل استرس‌زا عمل کند؛ خواه این تغییر واقعی باشد، خواه در ذهن شما بگذرد. از دست دادن یک دوست نزدیک، جدایی از همسر یا ابتلا به یک بیماری، ازجمله عوامل استرس‌زا هستند که قطعاً همه ما آن‌ها را می‌شناسیم، اما گروهی دیگر از این عوامل بسیار معمولی‌تر و روزمره هستند.
 
فرض کنید غروب یک روز کاری، خسته و کوفته پس از مشاجره مختصری که با همکار خود داشته‌اید سوار اتومبیل‌تان می‌شوید و یکباره متوجه می‌شوید لاستیک ماشین‌تان پنچر شده است. از اتومبیل پیاده می‌شوید، با سختی پنچری را می‌گیرید، دوباره سوار ماشین‌تان می‌شوید و راه می‌افتید. برای رسیدن به منزل، مسیر اتوبان را انتخاب می‌کنید، اما راهبندان شدیدی ایجاد شده و ترافیک بسیار کند است. راه، بسته است و شما توی ترافیک گیر کرده‌اید. ماشین‌های عقبی و جلویی هم مدام بوق می‌زنند. در همین لحظه همسرتان به گوشی همراه‌تان زنگ می‌زند و به شما اطلاع می‌دهد که سرزده از شهرستان برایتان مهمان رسیده است. هرکدام از توصیفات این داستان که معمولاً کم و بیش در زندگی روزمره همه ما به اشکال مختلف وجود دارند، یک عامل استرس‌زا هستند.
 
استرس و عوامل ذهنی
 
شما ممکن است حتی در نبود یک عامل استرس‌زای خارجی هم دچار استرس شوید. مثلاً اگر همان وقتی که داخل ماشین‌تان نشسته‌اید و منتظرید تا ترافیک سبک شود، به این فکر کنید که اگر راهبندان باز نشود و شما دیر به منزل برسید چه اتفاقی می‌افتد؟ شما بدون آن‌که محرکی خارجی سبب تحریک بدن‌تان شود دچار استرس می‌شوید؛ آن‌هم تنها با یک تصویر ذهنی.
 
توجه داشته باشید که حتی اتفاق‌های خوب و مثبت هم می‌توانند در ما استرس ایجاد کنند. لحظه‌ای را تصور کنید که در حال تماشای مسابقه فوتبال هستید و تیم محبوب‌تان گل می‌زند. شما خوشحالید، اما بدن‌تان در وضعیت استرس قرار دارد. یا لحظه‌ای که برای اولین‌بار بوسه‌ای عاشقانه بر لبان محبوب‌تان می‌زنید، بسیار خرسند هستید و آن لحظه یکی از بهترین لحظات زندگی شماست، اما بازهم از نظر فیزیولوژیکی، بدن‌تان در شرایط استرس قرار دارد. در زندگی روزمره، همه ما کم و بیش با این‌گونه از عوامل استرس‌زا روبه‌رو هستیم.
 
وقتی اتفاقی در اطراف شما رخ می‌دهد، بدن‌تان موادی را در داخل خون ترشح می‌کند. این مواد شیمیایی سبب افزایش انرژی، مقاومت، پایداری و قدرت تحمل شما می‌شوند و در مواقعی مانند مواجهه با یک خطر فیزیکی به شما کمک می‌کنند، اما اگر شرایط پاسخ به یک محرک حسی یا عاطفی نباشد و شما فضایی برای تخلیه آن انرژی اضافه نداشته باشید ممکن است با عوارض منفی استرس روبه‌رو شوید. امروزه ثابت شده است که استرس اثرات کوتاه‌مدت و بلند‌مدت منفی روی سلامت فردی و زندگی اجتماعی انسان‌ها می‌گذارد، اما پیش از بیان این اثرات و طرح راه‌های مقابله با آن‌ها بد نیست ابتدا انواع استرس و عوامل ایجاد کننده آن‌ها را بشناسیم.
 
الف-استرس بقا
 
تصور کنید در میان جنگلی در حال قدم زدن هستید که ناگهان با شنیدن صدای نعره یک خرس جنگلی به خود می‌آیید. در این حالت بدن شما دچار نوعی از استرس می‌شود که نتیجه آن منجر به حفظ بقای‌تان می‌شود. مثالی دیگر می‌زنم: در حال عبور از خیابان هستید که ناگهان متوجه می‌شوید اتومبیلی با سرعت زیاد به سمت شما می‌آید و در فاصله چندمتری شما قرار دارد. ناخودآگاه درون بدن، اتفاق‌هایی رخ می‌دهد که منجر به افزایش ضربان قلب و فشار خون می‌شود و مواد ترشح شده در بدن‌تان، بدون آن‌که به آن‌ها فکر کنید سبب افزایش انرژی شما می‌شود، سرعت قدم‌های شما افزایش می‌یابد، از جلوی آن اتومبیل فرار می‌کنید و خود را نجات می‌دهید. این‌گونه از استرس، استرس بقا نام دارد.
 
ب- استرس داخلی
 
اینگونه از استرس‌ها بدون حضور مستقیم عوامل استرس‌زا رخ می‌دهند. عامل اصلی ایجاد آن‌ها، معمولاً اتفاق‌هایی هستند که در آن لحظه، کنترلی بر وقوع آن‌ها ندارید. مانند فکر کردن به “آینده شغلی”، “امتحانی که امروز صبح برگزار شده است”، “نگرانی در مورد سلامت پدر و مادر”، “فکر کردن به نتیجه عمل جراحی هفته آینده خواهرتان” و حتی “فکر کردن به جواب پرسش‌هایی که در آن لحظه خاص دلیلی برای طرح‌‌شان وجود ندارد”. مثلاً این پرسش‌ها:
 
– اگر به بیماری سرطان مبتلا شوم چه اتفاقی برای خودم و خانواده‌ام می‌افتد؟
– اگر امروز هیچ مشتری‌ای وارد مغازه‌ام نشود چه کنم؟
– اگر رئیسم از کار من راضی نباشد و اخراجم کند چه می‌شود؟
 
همگی این پرسش‌ها و بسیاری از موارد مشابه که به صورت روزمره با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم، نوع دوم استرس‌ها یا همان استرس‌های داخلی را به وجود می‌آورند. دقت در چگونگی وقوع این‌گونه از استرس‌ها نشان می‌دهد که در اغلب آن‌ها خود انسان به عنوان یک عامل استرس‌زا در مورد خودش عمل می‌کند.
 
ج- استرس‌ محیطی
 
این گونه استرس‌ها به صورت کلی، زاییده زندگی شهرنشینی و از تبعات زندگی مدرن هستند. عوامل محیطی مانند سروصدا، شلوغی و ازدحام، آلودگی هوا، مشکلات موجود در محیط‌های کاری مانند رقابت‌های موجود و مشاجرات حاصل از آن، فضاهای محدود و تراکم جمعیت، همه و همه می‌توانند به عنوان عامل ایجاد استرس محیطی عمل کنند و تأثیرات منفی بلند و کوتاه‌مدتی بر زندگی شخصی و اجتماعی ما بگذارند.