اتفاقات چند روز اخیر اعتراضات کارگری به ویژه در گروه ملی فولاد و نیشکر هفتتپه، جنبش کارگری را وارد فاز جدیدی از اعتصابات و اعتراضات کرده است و نمایندگان کارگری را به سمت طرح راهکاری عمومی برای پیگیری مطالبات خود، از طریق شوراهای مستقل کارگری سوق داده تا به قصد نظارت و اعمال قدرت بر نحوهی مدیریت شرکتها، چشمانداز جدیدی را برای مقاومت امروز جنبش کارگری تصویر کرده باشند.
بر همین راستا، با یکی از فعالین کارگری در گروه ملی فولاد اهواز، پیرامون دور جدید تجمعات اعتراضیشان گفتگوی کوتاهی ترتیب دادهایم.
گفتوگوی اختصاصی گام با یکی از نمایندگان کارگرانِ گروه ملی فولاد
گام: اینکه شرکت فولاد را به بانک ملی واگذار کردند به چه صورتی انجام شده؟ آیا دولت به عنوان مسئول اصلی در تامین معیشت شهروندان جامعه، اطلاع رسانی شفاف کرده است؟ نظر کارگران فولاد و نمایندگان در این راستا چیست؟
نماینده کارگران فولاد: شرکت با رأی مرجع قضایی بابت بدهی گروه سرمایه گذاری آریا به بانک ملی واگذار شد. درحالیکه بعد از این واگذاری گروه ملی حتی برای یک ماه متوالی تولید نداشت. یعنی اینکه در طی این مدت نه بانک به پول خود رسید و نه کارگر معیشت خود را تأمین دید. بنظر ما کارگران دولت میتوانست همچون سی و چندسال گذشته این شرکت را در تملک و در مدار تولید داشته باشد و از محل فروش تولیدات متنوع و بعضا انحصاری آن بدهی بانکی را هم تسویه نماید.
گام: چندماه حقوق معوقه دارید؟ تا به حال پاسخ مسئولان، مدیران و کارفرما در قبال این بی حقوقی تحمیلی چه بوده؟ شما تا به حال چه اقداماتی در این زمینه برای رسیدن به حق تان انجام دادید؟
نماینده کارگران: درحال حاضر ۴ ماه حقوق دریافت نکردیم. چندین مرحله بطور جمعی به مدیریت مراجعه کردیم، اما مدیران شرکت مدام وعده این هفته و هفتهی بعد را میدهند.
گام: به نظر شما چه راهکاری برای نظارت کارگران بر اقدامات مدیران و کارفرما مناسب است؟ آیا به همین دلیل به “شوراهای مستقل کارکری” اشاره کردید؟
نماینده کارگران: کارگران باید در تصمیم سازی و تصمیم گیری های سازمان دخیل باشند؛ شوراهای مستقل کارگری تا اندازه ای میتوانند این نظارت و دخالت در تصمیم گیری را تأمین کنند. شورایی که البته بدون دخالت و نفوذ مدیران و کارفرما تشکیل شده باشد.
گام: در آخر برای جمع بندی هر نکته ای که لازم است، لطفا بیان کنید.
نماینده کارگران: گروه ملی فولاد ایران با ۳۵۰۰ نفر نیروی کار؛ متشکل از ۵ کارخانه عظیم بوده که سابقا سهم عمده و تعیین کننده ای در بازار فولاد کشور ایفا میکرده و بزرگترین مجموعه فولاد خاورمیانه است. به همین دلیل دولت هرگز نباید تماشاگر مرگ تدریجی و از بین رفتن این واحدصنعتی کم نظیر باشد.
وزارت صنعت معدن و تجارت و سازمان ایمیدرو باید بطور مستقیم وارد عمل شده و به احیای عملی و واقعی این صنعت کمک نمایند.
صرف برگزاری جلسات متعدد و صدوردستورالعمل ها و مکاتبات بی نتیجه گره از این مشکل باز نخواهد کرد و تنها و تنها ما را در پیچ و خم بوروکراسی اداری و طولانی گیرانداخته و هرروز معیشت ما کارگران بیشتر و بیشتر رو به نابودی خواهد رفت.
مرداد ۱۳۹۷
«دگرگونی اجتماعی و اصلاحات قضایی نه بر اساس مدت بلکه بر اساس جوهر از هم تفاوت دارند. کل راز دگرگونیهای تاریخی از طریق به کارگیری قدرت سیاسی دقیقا عبارت است از گذر از تغییرات کمی ساده به یک کیفیت جدید یا دقیقتر، گذار از یک مرحلهی تاریخی و نظم اجتماعی به مرحله و نظمی دیگر.» (رزا لوکزامبورگ – سیاست انقلاب؛ نقد اصلاح طلبی)
منبع: نشریه گام
سوختن، سوختن…میدانی؟
«برخی کارگران اخراجی نیشکر هفت تپه بعد از درگیری لفظی با مدیر مجتمع با ریختن بنزین بر روی خود اقدام به خودسوزی کرده اند».
حالا میتوانید عکسی از جبهه و جنگ و گنبد و بارگاه بزنید و بعد از حمله به رقیب سیاسی ، همه اینها را ناشی از بیتوجهی به فلان منویات یا نتیجه سیاهنمایی فلان قلم به مزدِ استکبار بدانید. حالا میتوانید مثل دکتر عارف بگویید:« پشت هر سکوت من فلسفه است». حالا می توانید مثل دولتی ها از حباب حرف بزنید. مثل قوه قضاییه دستور تاسیس یک دادگاه دیگر و مثل فلان نماینده فکر معامله بر سر انتصاب فلان همسو در حوزه انتخابیه، با سپر جعلیِ استیضاحِ وزیر مربوطه باشید.
حالا خیلی کارهای دیگر میتوانید بکنید، میتوانید عکس «شاه زاده» را بزنید که پیام میدهد: « هفت تپه دلم با شماست و مملکتمان را پس میگیرم» یا عکس آقازاده که:« بروید بمیرید»، یا مثل آمد نیوز در چنین موقعیتهایی فیلم بگذارید که هفت تپه ایها در حال مسلح کردن کلت و کلاشاند(!) یا مثل صدا و سیما عکس از خودسوزی یک شهروند آمریکایی را نمایش بدهید.
حالا می توانید اصلا پای این متن دو تا فحش به هرکس که خواستید بدهید، کافیست « یهوری» باشید. اگر این وری هستید به آن وریها، اگر آن وری هستید به این وری ها و اصلا به جفتشان و بعد نشان دادن خودتان و حتا فحش و بدوبیراه به من که به زعم شما، سیاه نمایی کردهام یا ماله کشی.
حالا از هر دسته و گروه و مرام و مسلک و نحله که هستید کلی کار میتوانید بکنید با این تن جزغاله کارگر هفت تپه. با این پوست متلاشی با این سرزمین که از گذشتههای دور تا امروز،مردمش، قحطی زدهاند اما فضایش بوی گوشت کباب شده میدهد.
کارگر / 22 August 2018
این سرزمین، در هر چیز بخیل باشد در این، سخاوت دارد که فرصتی بدهد تا هر کس «امید» را به حجله هوس خود ببرد. که هرکس برگذشته، ریشخند بزند و گندهای پیشینیان را برایت هجی کند، انقدر که خودش بشود مثل آنها و بعد خودش شروع کند به ترکمون زدن و بعد کم کم آماده شود که جایش را بدهد به بدترین مدعی مُترصد که کاری کند که مردم فاتحهخوان کفندزد قبلی شوند. این سرزمین، تسلسل و استمرارِ دویِ امدادِ «اشتباه» است.
حالا خیلی بیش ازاینها که گفتم میشود کرد با کارگر گرسنه و سوختهی هفت تپهای. خیلی کارها میشود کرد با پوست ورآمدهی سیاه و عنابی اما ورای همه اینکارها که میتوانیم بکنیم، و کَرِه ها که میتوانیم از این خیک بابرکت بگیریم، کارگر اخراجی هفت تپه ای سوخته است.
سوختن. همان گزگز دردناک سرانگشت آتش و داغ دیده که آب و مرهم هم حریفش نمیشود، این بار اما نه در سرانگشت که در سینه که در کمر که در پاها که در اسافل و اعالی تن که در جان که در مغز استخوان.
کارگر / 22 August 2018
کارگر اخراجی خودش، خودش را سوزانده است. کسی می شنود آیا؟ خودش را سوزانده، چون یقین کرده که سوزانده شدن را هم از او دریغ میکنند. نفله شدن را . خلاص شدن را . نیست و نابود شدن را. کارگر نیشکر هفت تپه خودش را سوزانده. سوزانده. این تنها حقیقت این معرکههاست که من و شما و دیگری در شمایلگردانی تاج و دستار برپا کردهایم.
قدرت بالاخره نصیب یکی خواهد شد. این پتیاره در هرحال، حجله ای را برخواهد گزید. نری را، ساقهای استوار ستوری فحل و سینه ستبر وعدهای سهل را. این عروس هزار داماد خویگر غلیان ران و سرین است. از میان یکی از شمایان که این ور آباید یا از میان یکی از شمایان که آن ور آب. با این همه اما یک چیز تغییر نمیکند. یک حقیقت بوی عفن خود را، شکل متلاشی خود را و مخلوط چندش آور گوشت و خون را تغییر نخواهد داد.
آن حقیقت این است که کارگر نیشکر هفت تپه خود را سوزانده، آتش به پای فیتله پی و چربی و گوشت خود گرفته است. سوخته، سوختن…می دانی…خود را سوزاندن؟! این تنها حقیقت ماجراست که جز عروق و عصب همان کارگرها کسی ثبت و ضبطش نمیکند. آدمیزادگانی سوختهاند، همین و بس.
۳۰ مرداد ۹۷
کارگر / 22 August 2018
دولت می تواند به راحتی حقوق معوقه این کارگران را تسویه کند، اما چون از تبعات آن میترسد قصد دارد تا با خسته کردن کارگران به نحوی به دیگر تجمعات کارگری بفهماند که با اعتراض کارشان به جایی نخواهد رسید.
پس کارگران تا احقاق حقوق معوقه خود باید دست از اعتراض نکشند،
بنظر میرسد که عمر حکومت به آنجا قد نکشد که روز سرخوردگی کارگران را ببیند!
رامبد / 22 August 2018