با افزایش پنج درصدی سهمیه همسران و فرزندان کسانی که شش ماه داوطلبانه در جبهه حضور یافته باشند، سهمیه ورود «ایثارگران» به دانشگاه در مجموع ۳۰ درصد افزایش یافته است. در حال حاضر ۱۹ سهمیه مربوط به کنکور سراسری وجود دارد و در برخی از حوزهها ظرفیت اختصاص داده شده به برخی سهمیهها بالاتر از ۵۰ درصد است. این موضوع مفهوم رقابت در آزمون را از بین برده و اعتبار جامعه علمی ایران را به خطر انداخته است.
دهههاست که ورود به دانشگاههای ایران بر اساس سهمیههای مختلف اتفاق میافتد: سهمیه مناطق، ایثارگران و جانبازان، خانواده شهدا، زلزله زدگان و … برخی از این سهمیهبندیها برای تحقق آنچه «عدالت آموزشی» خوانده میشود ایجاد شده و برخی، خود مصداق تبعیض در تحصیل و امکانات آموزشی و کاملا مغایر عدالت آموزشی است.
سهمیههای آزمون سراسری در طول این دههها بارها تغییرات کرده است. یک نمونه مربوط به کنکور ۹۶ و تاثیر سهمیه ۵ درصدی ایثارگران است که در کنکور ۹۷ نیز اعمال میشود. در دفترچه امسال آزمون کارشناسی ارشد، بر اساس قانون، ۵ درصد ظرفیت هر کد رشته محل به جانبازان زیر ۲۵ درصد و همسر و فرزندان آنان و «همسر و فرزندان رزمندگان با حداقل شش ماه حضور داوطلبانه در جبهه» اختصاص دارد (سهمیه ایثارگران ۵ درصد ظرفیت). همچنین طبق یک تبصره جدید در صورتی که سهمیه ۲۵ درصدی ایثارگران توسط داوطلبان مشمول سهمیه مورد اشاره تکمیل نشود، ظرفیت خالی مانده، ابتدا به مشمولین سهمیه ۵ درصدی ایثارگران که شرایط و حدنصاب لازم را داشته باشند، تخصیص یافته و اگر باز هم این ظرفیت خالی ماند، باقیمانده آن به داوطلبان سهمیه آزاد اختصاص مییابد. این قانون اعتراضات وسیعی را در میان داوطلبان کنکور سراسری برانگیخت.
هفته پیش مجلس ایران تبصره اصلاح حدنصاب سهمیه ایثارگران در کنکور را که با موافقت وزارت علوم همراه بود رد کرد و برای بررسیهای بیشتر مجددا به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بازگرداند. اما نمایندگان مجلس با کلیات طرح افزایش سهمیه ایثارگران در کنکور موافقت کردند. در جلسه علنی صبح سهشنبه ۲۹ خرداد مجلس شورای اسلامی اصلاح بند الف ماده ۹۰ قانون برنامه ششم به بحث گذاشته شد. نمایندگان با ۱۵۱ رای موافق، ۵۲ رای مخالف و ۱۰ رای ممتنع از مجموع ۲۲۲ نماینده حاضر با آن موافقت کردند. بر اساس این طرح برای همسران و فرزندان کسانی که شش ماه داوطلبانه در جبهه حضور یافته باشند، پنج درصد سهمیه اختصاصی در دانشگاههای ایران تعلق گرفته و به این ترتیب سهمیه ورود ایثارگران به دانشگاه در مجموع ۳۰ درصد افزایش یافته است.
اما داستان از آنجا شروع شد که به دنبال مشکلات ماده ۹۰ مصوبه مجلس در قانون سهمیهها در آزمون سراسری، وزارت علوم لایحهای را با نظرخواهی از وزارت بهداشت برای اصلاح این ماده تنظیم کرد. این لایحه که به امضای دو وزیر علوم و بهداشت رسیده بود، به دولت ارسال شد. قبل از بررسیهای کارشناسی در کمیسیون تخصصی دولت در زمینه ماده ۹۰ مصوبه مجلس، نمایندگان هم طرحی را در این زمینه تدوین کردند و به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ارجاع دادند.
در طرح مجلس شورای اسلامی حدنصاب سهمیهها اصلاح شد طوری که در برخی از رشتهها حدنصاب نمره در آزمون سراسری به ۸۵ درصد افزایش پیدا کرد و در دوره تحصیلات تکمیلی نیز این وضعیت به ۸۵ درصد رسید. وزارت علوم هم با این طرح جدید موافقت کرده بود اما در صحن علنی مجلس این طرح و تبصره مربوط به اصلاح حدنصاب داوطلبان ایثارگر در کنکور رای نیاورد و طرح مجددا به منظور بررسی کار کارشناسی بیشتر به کمیسیون آموزش و تحقیقات ارجاع شد.
استفاده از سهیمه ویژه ایثارگران، همواره مورد انتقاد جامعه علمی کشور و داوطلبان ورود به دانشگاهها بوده است و بیش از هر چیز موضوع ورود افراد بدون صلاحیتهای علمی به رشتههای حساسی مانند پزشکی مورد انتقاد قرار گرفته است. در رشتههای گروه علوم پزشکی افراد پس از پایان تحصیلات بلافاصله مجوز کار پیدا میکنند و این موضوع از آنجا که با سلامت مردم در ارتباط است، خطرناک است.
به علاوه افرادی که از سهمیهها بدون شایستگیهای علمی لازم استفاده میکنند، در کلاسهای درس توانمندی لازم را ندارند و خود آنها نیز دچار آسیبهای روحی میشوند و گاه امکان به پایان رساندن تحصیلات خود را هم پیدا نمیکنند. ورود افراد تحصیلکرده فاقد صلاحیت علمی به بازار کار، اعتبار جامعه علمی کشور را هم زیر سوال میبرد.
سهمیهبندی و تبعیض آموزشی
سهمیه ایثارگران اما تنها سهمیه تعیین شده برای ورود به دانشگاهها نیست. در سال ۱۳۶۱ داوطلبان به سه گروه کلی داوطلبان آزاد، داوطلبان منطقهای و داوطلبان نهادها تقسیم میشدند. داوطلبان آزاد، کسانی بودند که دیپلم خود را از استان تهران یا یکی از شهرهای تبریز، ارومیه، رشت، ساری، مشهد، کرمان، زنجان، سمنان، یزد، اراک، اصفهان، کرمانشاه، همدان و شیراز اخذ کرده بودند.
پس از آن سهمیه مناطق ایجاد شد بر این مبنا که داوطلبان بر اساس محل تحصیل سه سال پایانی دبیرستان خود در یکی از مناطق سه گانه منطقهای قرار میگیرند. این سهمیه مربوط به داوطلبانی است که مشمول سهمیه ایثارگران، جانبازان و خانواده شهدا نمیشوند، معیار این سهمیه بندی، ایجاد عدالت آموزشی است تا داوطلبان سهمیه هر منطقه از لحاظ دسترسی به امکانات آموزشی در یک سطح قرار بگیرند. شهرها و مناطق تحت پوشش سهمیه منطقه ۱ نسبت به منطقه ۳ امکانات آموزشی بیشتری دارند. این تنها سهمیهای است که میتوان آن را با منطق تحقق عدالت آموزشی قابل قبول دانست.
اما جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب اسلامی و به دنبال وقوع جنگ، سهمیههای ویژهای را برای سربازان و خانوادههای کشتهشدگان در نظر گرفته؛ سهمیههایی که ۳۰ سال پس از پایان جنگ، هنوز به پایان نرسیده است.
سهمیه پنج درصدی شاهد به صورت ۵ درصد اضافه بر ظرفیت کل دانشگاهها و مراکز آموزش عالی برای ورود فرزندان کشته شدگان جنگ، جانبازان بالای ۷۰ درصد، فرزندان جانبازان ۵۰ درصد و بالاتر و فرزندان آزادگان در مراکز آموزش عالی در نظرگرفته شدهاست. استفادهکنندگان از این سهمیه برای قبولی در رشته مورد تقاضا باید حدود ۷۵ درصد نمره «آخرین» فرد پذیرفته شده سهمیه آزاد را کسب کرده باشند. تمامی مشمولین سهمیه شاهد در سهمیه رزمندگان نیز گزینش میشوند.
سهمیه رزمندگان ۴۰ درصد از ظرفیت دانشگاهها در آزمون سراسری، کاردانی پیوسته، جامع علمی کاربردی، کاردانی به کارشناسی (با کسب حداقل ۷۵ درصد نمره آخرین فرد پذیرفته شده عادی) و همچنین ۲۰ درصد ظرفیت دانشگاهها در مقاطع کارشناسی ارشد ناپیوسته و بالاتر (با کسب ۸۰ درصد نمره فرد پذیرفته شده عادی) به واجدین شرایط اختصاص میدهد.
همچنین، منسوبین درجه اول کشته شدگان جنگ شامل برادران و خواهران و والدین آنها میتوانند از این سهمیه بهرهمند شوند. میزان ظرفیت این سهمیه ثابت نیست و هرساله به نسبت تعداد داوطلبان خانواده «شهدا» به کل داوطلبان در هر کد رشته، ظرفیت خاصی را به خود اختصاص میدهد. حدنصاب لازم در این سهمیه ۸۵ درصد نمره فرد قبولی بدون سهمیه در هر رشته محل است. این سهمیه در آزمون سراسری و آزمونهای کاردانی پیوسته آموزشکدههای فنیوحرفهای و نیز مقاطع کاردانی و کارشناسی پیوسته دانشگاههای جامع علمی کاربردی و پیام نور اعمال میشود.
سهمیهبندی جنسیتی؛ تبعیض به خاطر زن بودن
سهمیهبندی جنسیتی هم یکی دیگر از نمودهای تبعیض آموزشی است. این طرح در مجلس هفتم ارائه شد که بر اساس آن سازمان سنجش آموزش کشور با سهمیهبندی جنسیتی در کنکور سراسری محدودیتهایی را برای ورود دختران به دانشگاه اعمال میکند. گفته شد که این طرح به منظور «حفظ قداست خانواده» و «ایجاد تناسب بین راهیابی دختران و پسران به دانشگاه» ارائه شده است: ادعایی که در عمل راه ورود زنان را به بسیاری از حوزههای علمی بسته است.
به دنبال اجرای این طرح از سال ۹۱ تا ۹۳، هشت هزار و ۶۰۰ ظرفیت برای تحصیل زنان در دانشگاههای ایران حذف شده است. در سال ۱۳۹۱ در ٣۶ دانشگاه، سهم زنان را از رشتههای ورودی حذف کردند، بهطوری که در این رشتهها پنج هزار و ١٧٨ مرد پذیرفته شدند، درحالیکه در این رشتهها هیچ زنی پذیرفته نشد. درسال ٩١، دوهزار و ٣١٩ ظرفیت، در سال ٩٢ سههزار و ٩۶٢ و در سال ٩٣ دوهزار و ٣١٩ ظرفیت برای تحصیل زنان در دانشگاهها حذف شد.
بیشتر بخوانید:
این حرامیان هرگز به این مقدار هم راضی نبودند و نیستند، مرشد بزرگ و دغل بازشان در ابتدای انقلاب بشارت این رانتها را به هوادارانش داد، و نهایتاً در حوزه آموزش عالی ضربههای جبرانناپذیری وارد کردند.
نکته اساسی اما بیش از اینهاست: جمهوری اسلامی بیش از سه دهه است که بصورت سیستماتیک بسیاری از نخبهگان را (عمدتاً در استان کردستان، شهرهای کردنشین آذربایجان غربی، شهرستانهای نزدیک به استان کردستان در استان کرمانشاه، و بهاییان) از ادامه تحصیل در مقاطع دکتری در پروسه مصاحبههای عقیدتی بازداشته که بسیاری از این افراد پس از دو یا سه بار قبولی با نمره عالی در آزمون کتبی و مردودی در مصاحبه یا کلاً از ادامه تحصیل منصرف شدهاند و یا برای همیشه از خانه و کاشانه خود بریدند و راهی دیار غربت شدند.
رژیمی که با مردم خود اینچنین با تبعیض و دشمنی رفتار میکند (فقط بدلیل تفاوتهای زبانی، دینی، رسومات و نحوه نگرششان در جهتی متفاوت با نگرش حاکمیت)، چگونه انتظار دارد که در مجامع بینالمللی رفتاربرابر بر اساس حقوق برابر ببیند. طبیعت بر اساس قانون عمل و عکسالعمل رفتار خواهد کرد، آنجا که شما حقوق مردم خود را با قلدری نادیده میگیرید، آنجا که عهد خود را با جریانها و احزاب میشکنید، آنجا که به قوانین مصرح در قانون اساسی خود پایبند نیستید، در جای دیگر قلدری پیدا میشود و گردنتان را میشکند. این راهی بود که از ابتدای انقلابتان در پیش گرفتید، و کسی آن را به شما تحمیل نکرد، و اینگونه خداوند به شما فرصت داد تا از این پیچ خطرناک رد شوید و شما نگونبختهای روسیاه در آن آزمون رد شدید.
بهمن / 28 June 2018
من میگویم برای حل مشکلات، ظرفیت همه دانشگاه ها را بدهند به سپاه و بسیج ! آن سه هزار تا بورس که یادتان هست ! که ولی امر مسلمین جهان افشاکردنش را تقبیح فرمودند و وزیر علوم برکنار شد ! بکنندش سی هزارتا ! رشته هایی مانند تاریخ انقلاب اسلامی و … !
در ضمن همان طور که رهبر فرمودند جمعیت را دوبرابر کنند بقیه آتش به اختیار !
تعداد اعدامیها را هم بیشتر کنند. کارها درست میشود.
سهم نهادهای آخوندی و بنیادها از بودجه دولت را هم بیشتر کنند.
سامان / 30 June 2018