دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ آیتالله خمینی در حالی از نوفللوشاتو راهی شد و قدم به فرودگاه مهرآباد تهران گذاشت که به گفته خودش “هیچ” احساسی نداشت. او آمد تا کار انقلابی را که پیش از آن از راه دور هدایت میکرد تمام کند. دیو بیرون رفته و فرشته آمده بود. آمده تا “جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش” را محقق کند.
دوازدهم بهمن ۱۳۹۰ آیتالله خمینی بار دیگر وارد تهران شد؛ اینبار اما در قالب یک “ماکت” .هیچکدام از ملازمان ۵۷ هم همراهش نبودند. این اقدام نمادین را میتوان تعمیم داد، میتوان از تبدیل آیتالله خمینی به ماکت در طی سه دهه به قلب جمهوری اسلامی به ماکت رسید.
اکنون پس از سه دهه از تحقق جمهوری اسلامی، چه چیزی از آن مانده است؟ “آرمانهای امام راحل” کجای کار هسستند؟ پاسخ این پرسشها را همگی میدانیم، نه از جمهوری اسلامی خبری هست و نه از آرمانهای امامش. همگی تبدیل به “ماکت” شدهاند. ماکت و عروسکی که تنها به کمک پول نفت و نیروی سرکوب سرپا است.
از نظر زمامداران نظام اسلامی مشکل نه از ماهیت نظام، که از مجریان آن است. بر همین مبنا، همیشه مجریان مشکل داشتهاند. اگر تاریخ جمهوری اسلامی را مرور کنیم نمیتوان دولتی را یافت که در قرائت رسمی، عاقبت بهخیر شده باشد
چرایی این مسئله را کجا باید جست؟ مشکل کار کجا است؟ چرا جمهوری اسلامی به چنین سرنوشتی دچار شد؟ آیا مشکل از “دشمن” است که طی سی سال هیچگاه از دشمنی دست برنداشت یا ملازمانی که رفته رفته تبدیل به “ضد انقلاب” شدند یا اشکال و ایراد، در بطن ماهیت جمهوری اسلامی است؟
یکم – جمهوری اسلامی همواره دچار گریز از مرکز بوده است؛ در طول این سالها، افراد زیادی از قطار نظام پیاده شدهاند.
سرنوشت کسانی که در”پرواز انقلاب” حضور داشته و در آن عکس معروف همراه آیتآلله خمینی بودهاند به خوبی موید این مطلب است. رئیس جمهوری که فراری شد، رئیس رادیو تلویزیونی که اعدام گردید، وزیر امور خارجهای که “لیبرال آمریکایی” قلمداد شد و…
زمامداران نظام اسلامی از همان ابتدا برای فرار از مشکلات یک راه حل ساده را فرموله کردند. از نظر آنان مشکل نه از ماهیت نظام که از مجریان آن است. بر همین مبنا، همیشه مجریان مشکل داشتهاند. اگر تاریخ جمهوری اسلامی را مرور کنیم نمیتوان دولتی را یافت که در قرائت رسمی، عاقبت بهخیر شده باشد.
آیت الله خمینی نقل قول معروفی دارد مبنی بر اینکه برای حفظ نظام، دروغ گفتن و شراب خوردن واجب است. وی معتقد بود که برای مصلحت نظام حتی میتوان از احکام دینی چشمپوشی کرد
دولت موقت مستعفی شد. چون بیش از حد لیبرال بود و با تندباد انقلاب جور در نمیآمد. ابوالحسن بنیصدر متواری شد. چون سودای قدرت داشت و با ضدانقلاب همراه شد. نخست وزیر هشت سال جنگ، فتنهگری شد که در جستوجوی انقلاب مخملی بود. سردار سازندگی، متولی اشرافیگری نوین و بازتولید فاصله طبقاتی شد.
دولت اصلاحات به دنبال قلب ماهیت نظام اسلامی بود و بسیاری خاتمی را چونان گورباچف جمهوری اسلامی میدیدند و آخرین دولت هم که حتی نظر رهبر جمهوری اسلامی بدان نزدیک بود، به ناگاه تبدیل به جریان انحرافی شد. (به نظر میرسد اگر رجایی هم ترور نمیشد و تا آخر راه میرفت، احتمالاً سرنوشت مشابهی پیدا میکرد.)
اگر “نابابی” زمامداران به یکی دو استثنا محدود میشد، شاید این ادعا پذیرفتنی بود که مشکلات به خاطر مجریان امر است.
اما اکنون که از میان تمام کسانی که روزی در جمهوری اسلامی بر سریر قدرت بودهاند، حتی نمیتوان یک نفر را پیدا کرد که با “مصلحت نظام” سازگار بوده باشد باید نگاه را معطوف به سمت دیگری کرد و مشکل را باید در خود مفهوم جمهوری اسلامی یافت و نه در مصادیقی که هر کدام با قرائتهای مختلف به دنبال اجرای آن بودهاند.
وقتی از میان تمام کسانی که روزی در جمهوری اسلامی بر سریر قدرت بودهاند، نمیتوان یک نفر را پیدا کرد که با “مصلحت نظام” سازگار بوده باشد ، مشکل را باید در خود مفهوم جمهوری اسلامی یافت
دوم – نظریه ولایت فقیه آیتالله خمینی بر این استدلال استوار است که از آنجا که پیامبر اسلام حکومت تشکیل داد، پس برای حفظ و بقای دین، تشکیل حکومت ضروری است.
او همچنین معتقد است از آنجا که حق تشکیل حکومت پس از پیامبر بر عهده امامان شیعه است و در حال حاضر دوازدهمین امام شیعیان نیز در غیبت است، تا زمان ظهور وی فقها از این حق ویژه برخوردارند.
در کتاب ولایت فقیه که در حقیقت مجموعهای از سخنرانیهای آیتالله خمینی در این باب است، میخوانیم: “بدیهی است ضرورت اجرای احکام، که تشکیل حکومت رسول اکرم (ص) را لازم آورده، منحصر و محدود به زمان آن حضرت نیست؛ و پس از رحلت رسول اکرم (ص) نیز ادامه دارد.
طبق آیه شریفه، احکام اسلام محدود به زمان و مکان نیست و تا ابد باقی و لازم الاجرا است. این احکام تنها برای زمان رسول اکرم نیامده تا پس از آن متروک شود و دیگر حدود و قصاص یعنی قانون جزای اسلام اجرا نشود یا انواع مالیاتهای مقرر گرفته نشود یا دفاع از سرزمین و امت اسلام تعطیل گردد.
این حرف که قوانین اسلام تعطیلپذیر یا منحصر و محدود به زمان یا مکانی است بر خلاف ضروریات اعتقادی اسلام است.” (ولایت فقیه/ صفحه ۱۹ از نسخه اینترنتی)
وی ادامه میدهد: “بنابراین چون اجرای احکام پس از رسول اکرم و تا ابد ضرورت دارد، تشکیل حکومت و برقرای دستگاه اجرا و اداره ضرورت مییابد. بدون تشکیل حکومت و بدون دستگاه اجرا که همه جریانات و فعالیتهای افراد را از طریق اجرای احکام تحت نظام عادلان در آورد، هرج و مرج به وجود میآید و فساد اجتماعی و اعتقادی و اخلاقی پدید میآید.
پس برای اینکه هرج و مرج و عنان گسیختگی پیش نیاید و جامعه دچار فساد نشود چارهای نیست جز تشکیل حکومت و انتظام بخشیدن به همه اموری که در کشور جریان مییابد.» (همان صفحه ۲۰)
مصلحت نظام به هر قیمتی
چنانکه اشاره شد آیتالله خمینی دلیل اصلی تشکیل حکومت اسلامی را تنها یک چیز میداند و آن “اجرای احکام اسلامی” است، اما مشکل این است که ایشان نظریات دیگری نیز دارد که جمهوری اسلامی را تبدیل به امری “پارادوکسیکال” میکند.
ماکت آیت الله خمینی را میتوان به ماکت جمهوری اسلامی تعمیم داد. اکنون از جمهوری اسلامی یک ماکت برجای مانده است و برای اثبات آن نیازی نیست که انواع و اقسام مثالها را ردیف کرد
همه این نقل قول معروف از آیت الله خمینی را شنیدهاند که “برای حفظ نظام، دروغ گفتن و شراب خوردن واجب است.” و یا اینکه “حفظ نظام، اوجب واجبات است.”
شکل تئوریزه این جملات “ضرورت مصلحت نظام” است. آیتالله خمینی معتقد بود که برای مصلحت نظام حتی میتوان از احکام دینی چشمپوشی کرد.
تناقض مسئله در اینجاست که اگر هدف تشکیل نظام اسلامی اجرای احکام اسلامی است چگونه میشود برای حفظ نظام از اسلام صرفنظر کرد! در حقیقت در اینجا این سوال مطرح میشود که اصل با نظام است یا اسلام و صد البته از نظر آیتالله خمینی و پیروانش اصل با نظام است و در راه نظام حتی میتوان اسلام را سر برید و جمهوری اسلامی نیز در حقیقت چنین کرده است.
ماکت آیت الله خمینی را میتوان به ماکت جمهوری اسلامی تعمیم داد. اکنون از جمهوری اسلامی یک ماکت برجای مانده است و برای اثبات آن نیازی نیست که انواع و اقسام مثالها را ردیف کرد.
نگاهی اجمالی به تاریخ این نظام سیاسی به اندازه کافی نمونه برای عملکرد ضد احکام اسلام اما به نام اسلام را به دست میدهد و این دقیقا همان مسیری است که آیتالله خمینی گشود.
وقتی یک نظام سیاسی، اصول ثابت نداشته باشد و مبانی را همواره مبتنی بر مصلحت و خواست ولایت مطلقه فقیه تعریف کند و حتی عمل برخلاف فلسفه وجودی خود (احکام اسلام) را مجاز بشمارد بر هیچکس نمیتوان خرده گرفت، فقط باید گوشهای نشست و ماکت را تماشا کرد. ماکت و تکه مقوایی که از دوطرف، محکم گرفته شده تا یک باد ناگهانی آن را با خود نبرد.
….جوک است يا واقعيت ؟
کاربر مهمان / 02 February 2012
الان همه کسانی که این پروژه تولید امام مقوایی را مطرح و اجرا کردند قطعا به غلط کردن افتاده اند امام مقوایی یعنی اعتراف به ناکارامدی و دروغگویی و پوشالی بودن جمهوری اسلامی.
کاربر مهمان / 03 February 2012
پیاده شدن امام مقوایی از جیمبو کلی موجب انبساط خاطرمان شد.
کاربر مهمان / 04 February 2012
اصل متن:
… دوم – نظریه ولایت فقیه آیتالله خمینی بر این استدلال استوار است که ….
اصلاحیه:
… دوم – نظریه ولایت مطلقه فقیه آیتالله خمینی بر این استدلال استوار است که …
لطفا مسایل مهم را به درستی مورد اشاره قرار دهید. با تشکر.
کاربر مهمان / 02 February 2012
آنکس که کارگردان این نمایش مضحک است باید انسان بسیار باهوشی باشد ٬ چرا که هیچ دشمنی نمی توانست چنین لجنی به خمینی بپاشد. حتا از لجن هم پست تر و ناپاک تر. جای بسیار خوشبختی ست .من به عنوان یک سپاهی سابق از این بابت بسیار خوشحالم.
سپاهی سابق در هویزه بشدت زخمی / 02 February 2012
مقوا امام امام. مقوا.حضرات براستی مردمی را سالهاست بازیچه خود کرده اند و با هر وسیله ای تلاش میکنند امام خود را بخورد آنان بد هند. دوران سیاه حکومت اسلامی بی حاصل ترین دوران برای ایرانیان بوده .33 سال موجودیت این رِ ژیم 8 سال جنگ ، اعدام هزاران انسان بخاطره عقاید سیاسی و یا بر داشت دیگری از زندگی داشتن ، اختناق، مهاجرت اجباری، فرار بهترین انسانها . همه و همه بنام حفظ حکو مت اسلامی که آنها براستی برایش هیچ بهای نداده اند و افسوس به این آدمهای نادان که د رمقابل مقوا امام ( خنده دار این جاست که تاره اسلام با بت پرستی محالف است ) سر تظیم فرود آورده و یا با او چای نوش جان کرده اند.
مقوا پرست / 02 February 2012
مقوا پرستی شرک نيست ؟! ….
کاربر مهمان / 03 February 2012
این یعنی آقایون از فرانسه یه تکه مقوا رو برای ملت ایران فرستادن؟ این توهین مستقیم به شعور ایرانیان نیست؟ شاید هم از معجزات اسلام همین تبدیل انسان به مقوا باشد؟؟؟ وای بر مردمانی که یک تکه مقوا رهبرشان باشد!!!
zoltan / 02 February 2012
هر که این ماکت رو درست کرد دستش درد نکند که بزرکترین خدمت رو به نظام وانقلاب کرد وبهتر از این نمیشد به هیکل واعتبار نظام واخوند ورهبر وروحانیت ووووو رید اگه من بودم واین لباس تنم میبود دیگه اون در میاوردم و پاره پاره میکردم ومیسوزوندم ش
کاربر مهمان / 03 February 2012
نویسنده ی محترم پدر من که یک روحانی ست و اما دیگر لباسی ندارد بر این عقیده است که این موقعیت پارادکسالی را که شما بدان اشاره می کنید در بطن و متن قرآن نیز هست و از همه روشنتر در وجود خود پیامبر و خصوصا علی متجلی ست. آنجا که شیعیان علی را مظهر عدالتش می نامنند و اما همین علی عادل طبق گفته خمینی که طبق اخبار و احادیسث و تاریخ هم هست در یک نصف روز برای عدالت سر نزدیک به هزار نفر را می برد. عنایت داشته باشیم که در یکی از نسخ تاریخ که اینک بیاد ندارم نصف روز نیست و از صبح بعد از نماز است و تا نماز شام. و گفته می شود که علی با سربریدن یهودیان هر لحظه بشاش تر می شده. حالا این بشاشیت راست باشد یا نه در هر حال علی مظهر عدالت آدمکش هم بوده و این اصلا و ابدا توهین نیست چرا که او تا توانسته آدم کشته و این حتا برایش٬ و حتا برای رحمانی ترین اسلامیون هم یک افتخار است و نه یک پستی. بنا بر این وقتی مظهر عدالت یک بیماری روانی باشد که از یک سو برای یک بچه ی یتیم گریه کند و از دیگر سو سر آنهمه آدم بیگناه را که طبق تاریخ بقال و پارچه فروش و بیک و کلنگ ساز و ختنه کن و چاقو تیز کن و آهنگر … بودند را می برد و بازهم تمامی شیعیان در عدالت او حتا یک لحظه و یک ذره هم تردید نمی کنند. کافی ست برای اطمینان از این عدم تردید سری بزنیم به سایتهای اسلامی اصلاحطلبان و سبزهای «نظامی» اصطلاح سبزهای نظامی را من عمدا مطرح می کنم برای آن سبزهاییکه می خواهند این نظام را اصلاح کنند و بر اینکه این نظام اصلاح پذیر است پای می فشارند. مثل جرسی ها و کلمه ای ها و دیگران. حتا سروش و کدیور و مهاجرانی و دیگر آقایانی که البته اینروز ها در غربند همگی در اینکه امام علی عدالت گستر بوده حتا ذره ای شک هم نمی کنند. آنها تصمیم گرفته اند که تا روز قیامت علی را عادل بدانند. آنها حتا هیچ شکی نیز در مورد نویسنده ی نهج البلاغه هم ندارند اگر حتا آنرا دویست سال بعد از مرگ علی هم نوشته باشند. و این در حالی ست که اسلامیون با همه ی ابزار صدا و سیمای امروزین حتا حرفهای خمینی و عکسهای او را سانسور و انتحال می کنند. اینرا نوشتم تا بگویم که نویسنده مقاله مرتضا اصلاحچی مسئله را خوب دیده است.
قمشه ای روحانیزاده / 02 February 2012
بزودی خامنه ای کاغذکاهی هم خواهد آمد…..
کاربر مهمان / 03 February 2012
امام مرد بزرگی بود
کاربر مهمان / 03 February 2012
ای خمینی ای مظهر شرف
ای گذشته ز جان در ره هدف!!!
هدف خمینی آدمکشی سیستماتیک بود٬ هدف خمینی بیشرفی و بیشرف پروری بود٬ هدف خمینی دزد پروری بود٬ هدف خمینی ضدیت با ایران بود٬ هدف خمینی نابودی ایران بود٬ خمینی از غرب٬ از فرانسه به قبرستان آمد٬ خمینی عصاره ی تشیع ضد زندگی بود٬ خمینی همچون علی آدمکشی قصی القلب بود که ریختن خون آدمی برایش لذت بخش بود. خمینی قرآن ناطق بود. خمینی اجرای این حکم قرآنی بود که میگوید « و قاتلوهم حتا لاتکون الفتنه» بکشیدشان تا رفع فتنه. و خامنه ای پیرو علی و پیرو خمینی ست برای توجیه قتل عام خامنه ای ما را فتنه گر می نامد. او ما را فتنه گر می نامد تا بتواند به فتوی قرآن ما را بکشد. اسلام همین است و لاغیر. مردم ایران برای رهایی از این ستم باید از این دین نامردمی خروج کنند. مردم گول اسلام رحمانی را نخورید اسلام رحمانی دروغی بزرگ است. اسلام دین اجساد است. جسد متعفن خمینی را از قبر در آورده اند٬ و خامنه ای از این جسد بیدست بسی خوشحال است٬ چرا که وانمود می شود که اگر او یکدست است٬ خمینی بیدست است. و بی پاست.
موریانه بین از سقز / 03 February 2012
خمینی با همه رزالتش و با همه ی آدمکشیش و با همه ی ناجوانمردیش دستکم مثل یک پدرخوانده ی بنیانگذار یک مافیای ترور و تجاوز و قدرت و دزدی برای خودش کیش شخصیتی داشت بیچاره را به چه روزی انداخته اید. مادربزرگ من می گوید این بیچاره را لکه ی حیض کرده اید. ای بابا شما حتا به ولسرقت خودتان هم رحم نمی کنید. ولی خب خیلی خوب است که شما ناخلفیتان را نسبت به پدرخوانده به بجا می آو رید!
شاهین / 03 February 2012
آری امام مزور بزرگی بود. این جنازه ی مقوایی کار بزرگی ست. شاید سازنده اش بزودی اعدام شود!! چرا که به قول مردها تا دسته چپانده است.
فرشته / 03 February 2012
بت شکني مقوا…..!!
کاربر مهمان / 03 February 2012
الهم صله الا مقوا و آل مقوا
کاربر مهمان / 04 February 2012
با سلام
بابا این امام را ایقدر ازارش ندهید بیچاره خوش هم دربهشت سرگردان است. امده این دنیا یک کمی هواخوری کند و برگدد توی حجره اش در بهشت.
انقدر به حوریان بهشتی چشم دوخته بوده که تمام حوریان مجبور شده اند مایوهایشان را کنار گدارند و با لباس سنگینتر در اب کوثر اب تنی کنند.
از شوخی کدشته همین که این حکومت دست به دامان امام از نوع مقوایی اش شده تلویحا دارد به همه میگوید که در اداره کشور به سوی اینده ناتوان است و هیچ دستاورد جدیدی جز همین ماکت مقوایی ندارد.
حالا با هم شمعار خواهیم داد: صل علی محمد بوی مقوی امد
کاربر مهمان / 04 February 2012
قدیما آدمک عمر درست میکردن حالا آدمک علی درست کردن. بزودی آتشش هم می زنیم.
کاربر مهمان / 06 February 2012
در تهران شایع است که ماکت امام دست داشته و خامنه ای دستور داده تا دستانش را قطع کنند. او گفته چون من یکدستم و حکومت من حکومت یکدست برای تحقیر امام باید بیدست باشد.
کاربر مهمان / 06 February 2012
خب وقتی کنکاش مسایل بر پایه تحریف واقعیت باشه مشخصه که تنیجه گیری چه سمت و سویی میگیره:
چنین ادعایی از کجا می آورید:
..همه این نقل قول معروف از آیت الله خمینی را شنیدهاند که “برای حفظ نظام، دروغ گفتن و شراب خوردن واجب است.” و یا اینکه “حفظ نظام، اوجب واجبات است.”…
کلامی که شماها معروف کردید و از آن استفاده میکنید. بسیار خوب است که تمام گفته های خمینی در کتابی باسم صحیفه امام سال ها پیش جمع شده و اسناد شفاهی آن هم موجود است:
…اما براي حفظ اسلام و براي حفظ نفوس مسلمين واجب است ، دروغ گفتن هم واجب است ، شراب خمر هم واجب است . …
جلد پانزدهم – صفحه 116 – سخنراني در جمع فرماندهان سپاه ، معلمان و . . . “توصيه ها و تذكرات
طبعا عوض کردن واژه “اسلام” به “نظام” کار مشکلی نیست وقتی جوانمردی و خیر خواهی جایشان را به انتقام خواهی و غرض ورزی بدهند
کاربر مهمان / 16 May 2012