ایران به کشورهای نفتخیز جنوب خلیج فارس هشدار داده است که افزایش تولید این کشورها برای جبران کسری بازار نفت، از سوی ایران اقدامی غیردوستانه تلقی خواهد شد. این هشدار ایران از سوی محمدعلی خطیبی نماینده ایران در سازمان اوپک در حالیست که احتمال گسترش تحریمهای نفت ایران از سوی آمریکا و اروپا بیشتر شده است. در همین حال دیدار نخست وزیر چین از کشورهای نفتخیز خلیج فارس و نیز نمایندگان انگلیس و ژاپن از این کشورها جمهوری اسلامی را نگران کرده است.
خطیبی گفته است: ” کشورهایی که به دنبال ماجراجویی هستند و میخواهند به مصرفکنندگان چراغ سبز نشان دهند تا در صورت تحریم نفت ایران، جایگزینی داشته باشند، اینها اقدامی غیردوستانه با ایران دارند.”
در دیدار نخست وزیر چین از عربستان و قطر مسئلهی تأمین نفت مورد نیاز چین از مهمترین محورهای گفتگوهای مقامهای بلندپایه چین و کشورهای میزبان را تشکیل میداد. یادآوری میکنیم که مقامهای سیاسی و نظامی ایران در هفتههای اخیر اعلام کردند که در صورت تحریم نفت ایران تنگه هرمز را میبندند.
• گفتوگو با رضا تقیزاده، کارشناس سیاسی در گلاسکو
هشدار ایران به کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس چه قدر میتواند پشتوانه عملی داشته باشد؟
رضا تقیزاده: بههیچوجه. اظهارات نماینده ایران در اوپک کاملا شکل تبلیغاتی دارد و ضمن این که بازگوکننده نارضایتی ایران از وضع موجود و حاکی از این است که ایران کمترین وسیله ممکن را برای متوقف کردن کشورهای نفتخیز جنوب خلیج فارس یا مقابله با آنچه “اقدامات غیردوستانه” معرفی میکند، در اختیار دارد.
بههرحال وضع موجود وضعی نیست که دیروز یا امروز شروع شده باشد. این بخشی از جنگ نرمیست که در طول دو سال گذشته به صورت آرامتر شروع شده و حال دامنه بیشتری پیدا کرده. ایران به جای این که از جایگزینکنندگان بازار نفت ایران انتقاد کند، بیشتر اگر قدرتی در بضاعتاش هست، باید از خریداران بالقوه نفت ایران که تعدادی از آنان از دوستان جمهوری اسلامی بهشمار میروند، بخواهد که به این جانشینی تن درندهند یا مثلا تحریمها را قبول نکنند.
ایران کمترین وسیله ممکن را برای متوقف کردن کشورهای نفتخیز جنوب خلیج فارس یا مقابله با آنچه اقدامات غیردوستانه معرفی میکند، در اختیار دارد.
وقتی ما میبینیم که مثلا کشور صنعتی بزرگی مثل چین نیازمند دریافت سوخت است، بههرحال این حق را باید به آنها بدهیم که در هرکجا که امکان خرید وجود داشته باشد، بازاریابی کنند و نیازهایشان را تأمین کنند. خواسته ایران خواستهای منطقی نیست و مهمتر از آن این که این خواسته یا اعتراض ایران نه تنها شکل واقعی ندارد، تلافیجویی ایران هم وسیلهای برای تحقق و اجراء ندارد و اظهارات ایران بهعنوان گلایههای یک همسایه در حد گلایه یا نارضایتی باقی میماند.
تعجب من در این است که در شروع انقلاب، جمدوری اسلامی اعلام میکرد که هرچه نفت کمتر صادر کند، این نفت بیشتر زیرزمین میماند و ثروت ایران ذخیره میشود. حالا ایران این فرصت را دارد که با صادرات کمتر و یا با استفاده از مواد نفتی در داخل و پالایش کردنش صادرکننده بزرگتری باشد، اگر ظرفیت صنعتی این کار را داشته باشد.
رئیس جمهوری فعلی ایران دو سال پیش اعلام کرده بود – در وضعیتی که قیمت نفت در حال سقوط بود- ایران با نفت بشکهای پنج دلار هم میتواند اقتصادش را در وضعیت متعادل نگه دارد. حالا حتی اگر ایران از صادرات بخش مهمی از نفتاش محروم شود، هنوز مجموعه درآمدهای دولت بیشتر از فروش بیش از دو میلیون بشکه نفت با قیمت بشکهای ۵ دلار خواهد بود.
بنابراین آقای احمدینژاد که ادعای توانایی رهبری و مدیریت در سطح جهانی را دارد، میتواند با کاهش درآمدهای نفتی وضعیتی را که قول داده بود حفظ کند. ضمن این که داشتن این درآمد حتی در طول هشت سال و شش سال گذشته که یک رقم نجومی بوده، تأثیری در زندگی عادی مردم نداشته و بههرحال درآمدهای نفتی بیشتر یا صرف خرید کالاهای غیرضروری شده و یا به مصارفی رسیده است که به بهبود اقتصاد ایران کمکی نکرده. عرض آخرم این است که بههرحال اعتراضات ایران در وضع موجود اعتراضاتی نیست که بشود به آن بهایی داد و یا اگر آن را بهعنوان تهدید بخواهیم تلقی کنیم، در پشتوانه این تهدید قدرتی وجود داشته باشد که آن را بتواند اجرایی و جدی معرفی کند.
در حال حاضر با این تهدیدها و هشدارهای جمهوری اسلامی در منطقه خلیج فارس التهاب بالا رفته. روسیه شاید تنها دولتی باشد که به شدت با تحریمهای نفتی ایران مخالف است. شما وضعیت روسیه را در معادلات سیاسی خلیج فارس چگونه میبینید؟
به نظر من چینیها، در مورد تحریم شدن یا نشدن نفت ایران علاقمندیشان جدیتر است، برای این که چینیها واردکننده نفت هستند و روسها صادرکننده نفت و اگر بازار نفت ایران محدود شود، انتظار این است که قیمتهای نفت در بازارهای بینالمللی بالا رود و روسها از این قضیه بهعنوان صادرکننده منتفع شوند. ولی نگرانی جدیتر روسها در منطقه در مورد امنیت ملی آنهاست.
چینیها، در مورد تحریم شدن یا نشدن نفت ایران علاقمندیشان جدیتر است، برای این که چینیها واردکننده نفت هستند و روسها صادرکننده نفت. ولی نگرانی جدیتر روسها در منطقه در مورد امنیت ملی آنهاست.
آنها مخالف این هستند که ایران تحت فشار قرار گیرد، چون نگرانند که این فشارها به تغییر نظام سیاسی ایران بینجامد. نگرانی جدیتر آنها این است که اگر در میان مدت ادامه تحریمها نتیجهی کافی را نداد، توسل به نیروی نظامی باعث تغییر وضعیت سیاسی در ایران شود و در نتیجه این تغییرات در وضعیت امروز که یک دولت ناموافق با آمریکا در ایران قدرت را در دست دارد، کنار رود و به جای آن یک دولت همراه و دوست آمریکا روی كار آید.
الان وضعیت ایران در شکل کنونی ایفای یک نقش بازدارنده یا سپر دفاعی در مقابل نیروهای آمریکا در منطقه خلیج فارس است. ولی در صورتی که ایران بهعنوان دوست آمریکا به وضعیتی که ۳۲ سال پیش داشت برگردد، عملا نیروهای غرب در مرزهای جنوبی روسیه و بهویژه در منطقه آسیای مرکزی متمرکز خواهند شد و این وضعیت به تغییر معادله قدرت در منطقه میانجامد و نفوذ منطقهای روسیه را کاهش میدهد و یک تغییر استراتژیکی بااهمیت در کاهش وزن منطقهای روسیه تلقی میشود.
بنابراین روسها به هرقیمت و نه به خاطر داشتن علاقه به رژیم ایران، به خاطر حفظ منافع ملی خودشان علاقمند هستند وضع موجود در ایران حفظ شود و به این علت مخالف اعلام فشارهایی هستند که علیه ایران وجود دارد. همین مخالفتی که باعث میشود آنها در کنار رژیم اسد خودشان را قرار دهند و از رژیم اسد در دمشق همان دفاعی را بهعمل آورند که پیشتر در طرابلس از رژیم قذافی میکردند.
و پرسش پایانیام این است که با اجرای تحریمهای گسترده صنعت نفت، وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی با دشواریهای زیادی روبهرو شده و خواهد شد و همین باعث خشم حکومت و تهدید کشورهای غربی وهمسایگانش در خلیج فارس شده. به نظر شما جمهوری اسلامی ظرفیت تلافیجویی دارد؟
مطلقاً. قدرت امروز مفهومش با مفهوم قدرت در دههی ۶۰ و ۷۰ عوض شده و نمیشود قدرت مالی را با شلیک توپ و نمایش موشک به رقابت کشید و یا به تلافی در مقابل اهرمهای تازه قدرت برخاست و ایران امروز فاقد قدرت مالی و فاقد قدرت اقتصادی و در عمل فاقد قدرتهای نرمیست که مفهوم واقعی قدرت در دنیای امروز به شما میروند. تا بهحال جمهوری اسلامی و دولتهای حاکم موفق شدهاند فشارهای خارجی را به مردم منتقل کنند، با کاهش دادن ارزش پول ملی و همین طور کاهش سطح زندگی مردم.
روسها نگرانند که این فشارها به تغییر نظام سیاسی ایران بینجامد. نگرانی جدیتر آنها این است که دولت ناموافق با آمریکا که در ایران قدرت را در دست دارد، کنار رود و به جای آن یک دولت همراه و دوست آمریکا روی كار آید.
ولی با توجه به این که بههرحال آنها – مسئولان جمهوری اسلامی – همیشه علاقمند بودند در حدود ۸ یا ۱۰ میلیون طرفداران رژیم را تغذیه کنند و آنها را سیر نگه دارند، از حالا به بعد ادامه وضعیت اقتصادی برای دولت و تغذیه حتی این ۱۰ میلیون هم بسیار دشوار خواهد شد و میزان نارضایتیها به توقف تولید و افزایش بیکاری بیش از پیش خواهد شد و این چیزهاییست که نگرانی نظام را برای بقا و ادامه وضع موجود بیشتر از گذشته کرده است.
اعتراضات آنها حالا بیشتر از گذشته است، زیرا میبینند در نتیجهی ادامهی فشارهای خارجی و کمبود درآمدهای ارزی توان بقای آنها حالا به خطر افتاده است. وضعیت موجود را مردم کوچه و خیابان بیشتر از آنچه دولت اعلام میکند احساس میکنند و ما سقوط آزاد ارزش پول ملی را و خطر کاهش تولید و توقف تولید را امروز بهعنوان واکنش طبیعی نسبت به این فشارها میبینیم. چیزی که دولت همچنان منکر آن است، ولی همان طور که گفتم واحدهای تولیدی و مردم کوچه و خیابان به خوبی احساس میکنند.
اقای تقی زاده موضع تحصصیشان را از کارشناسی انرژِ ی به اگاه در امور اقتصادی وجامعه شناسی ومواضع استراتژِی ونظامی تغییر داده اند
عربستان در وضعی اشکار ادعای پر کردن جای ایران در صادرات نفت را دارد و درهمین مورد تضادی با پیشبرد سیاستهای خود در عراق و لبنان و بحرین و افغانستان و پاکستان وسوریه درمقابل جمهوری اسلامی احساس میکند که با موفقیت همراه نیست
عربستان نه با سرعت در حد باز کردن شیر فلکه ها بلکه با زمانی دوساله قادر برساندن نفت به پایانه های نفتی است که جبران تحریم نفت ایران را بنماید ولی در بعد سیاسی و نظامی این کشور در حد یک بانک است ونه بیشتر
قدرت نظامی عربستان در حا فامیل 12000 نفری خاندان سلطنتی است که رقابتها دران هم نه کم است ونه برخودار از همبستگی
انچه در موضوع تحریم نفت ایران و خمایت اشکار عربستان بیشتر مود توجه است بستن تنگه هرمز نیست بلکه مجبور کردن یک گروهبان سپاهی و یا ادمی کم رتبه تر از اقای خطیبی است که اعلام کند در قبال تحریم جمهوری اسلامی میتواند پایانه های نفتی و لوله ها و چاههای نفت را هدف قراردهد تا عاشورای اتحاد علیه جمهوری اسلامی جهانگیر شود تا مجوز حمله نظامی از یونان و قبرس و اسرائیل علیه تاسیسات صنعتی و زیر ساختی صادر گردد و غرب برای صیانت از جهان مخصوصا کشورهای ضعیف وارد عمل شود وایران را از روی نقشه جغرافیا حذف کند
جمهوری اسلامی انقدر عاقل بوده است که تا بحال اسیر این و سوسه نشده و بهانه را بدست نداده است
اقتصاد ایران در حال گذار است و از بد روزگار ضعیف ترین حاکمیت مصدر غیر مدیرتیی ان میباشد
این اقتصاد دارد پوست میندازد واز مرحله خردی و تک محصولی میخواهد خارج شود ونا ارامی های خاص خودش را دارد
دقیقا مثل اقتصاد برزیل و مکزیک در اواخر دهه 70 و دهه 80
این دو کشور دز زمانهای یاد شده فوق قادر بپرداخت تعهدات بین المللی نبودند و در همه زمینه ها مورد انتقاد غرب ومراجع بین المللی میشدند(هردو اقتصاد به مرحله بار وری رسیده اند و هم اکنون جزئ کشورهای ثروتمند محسوب میشوند)
ایران اگر اشفتگی های سیاسی را پشت سر بگذارد طی دهسال جایگاه جهانی خود را خواهد داشت
اگر ببودجه سال 1390 توجه بفرمائید دولت فقط از نظر هزینه ها نیاز به 20 هزار ملیارد تومان از درامد نفت دارد وحال انکه در امد امسال از نفت از 100 ملیارد دلار بیشتر است تفاوت در هدر دادن درامد ها ناتوانی و عوام فریبی است
سرانه خرید اسلحه در ایران از یک پنجم کشورهای منطقه کمتر است بنابرین کشور در خرید سلاح باکسی رقابت ندارد وپولی را هدر نمیدهد
کمک بکشورهای دیگر در مقیاس کشورهای نفتی دیگر و یا قبل از انقلاب رقم ناچیزی را نشان میدهد
ولی اداره مملکت مثل دکان بقالیست وراه انداختن مشتری بنابرین معمولا یک رشته تولید رشد میکند و لی صنایع وابسته ان در حد تعطیلی و یا اغما قرار میگیرند(مثل صنعت خود رو سازی و یا پترو شیمی که دومی میتواند طی دو دهه نفت را پشت سر بگذارد)
چین مصرف کننده نفت است و سالیانه 10 در صد بمصرف انرژیش افزوده میشود و بدرستی بدنبال دسترسی متنوع به منابع نفتی مختلف است و از نیجریه تا انگولا ولیبی تا ایران و عربستان منبع فروش دارد حمایت از ایران بدلیل صادرات کفش ولباس هست ولی خرید نفت جای خودش را دارد اگر فردای تخریم نفت ایران عربستان نفت صادر نکرد چین فقط میتواند بامریکا متوسل شود
روسیه بدرستی متوجه از دست دادن کشورهای اسیای میانه است ومیداند تعویض جمهوری اسلامی به یک حکومت
طرفار غرب مرزهای نفوذ را بجای خلیج فارس باید درکشورهای جنوبی هم مرز خودش تعیین کند و اگر امروز ایران مانع نظامی شدن دریای خزر بسود غرب شده است فردا باید روسیه هزینه انرا بپردازد
در هر صورت روسیه 5 ملیارد دلار مبادلات تجاری باایران دارد که نزدیک 500 ملیون ان صادرات سلاح است
نفوذ ایران در عراق که در توافق اعلام نشده با امریکا و حکومت شیعه حاکم بر این کشور گسترش یافته سبب بوجود امدن بازاری شده است که از سیمان گرفته تا بنزین(که ایران خود وارد کننده انست) وگندم و هندوانه و مصالح ساختمانی ونیروگاههای برق که بین 5 تا7 ملیارد دلار براورد میشود خود قابل امعان نظر است
در شمال افغانستان مخصوصا هرات سرمایه گزاری ایران یک ملیارد دلار صادرات را بدنبال داشته است وعربستان ناکام است
در پاکستان تعارض سه جانبه ایران عربستان و امریکا مخصوصا در اطلاعات و امنیت قابل مشاهده است
سطح زندگی در ایران پائین نیامده است ولی هزینه ها بالا رفته است که خود از مشخصات گذار اقتصادی بحساب میاید
بهای ارز دارد واقعی میشود واین جزئ راهکارهای لازم اقتصادیست وباید بازهم بالا تر برود ولی مدیریت این مساله از توان این دولت خارج است
متاسفانه حکومت کنونی ایران از صدر تا ذیل از رهبری تا دولت و از مجلس تا قوه قضائیه متفقا و یا جدا جدا هیچکدام قابلیت گذار از این مرحله اجتماعی و اقتصادی را ندارند
دراین مورد با کارشناس محترم هم عقیده و همراه هستم
کاربر مهمان / 19 January 2012