ترجمه عبارات:

مرا بنگرید! /در این لحظه، عریان! /رها از جسم و روح./که تنها از من رنج می‌کشد./جسم و روحم را بر شما می‌گشایم./هنوز باکره،/هنوز سرشار./به آشفتگی می‌پیوندم./دی ان ای من برای همیشه ثبت شده است./به رقص درمی‌آیم،/این به من اعتبار می‌دهد./هنر من نقش بازی کردن است./رویاهای نو،/من به آنها تن می‌بخشم./احساسات لطیف را برمی‌انگیزم،/همچون میوه‌هایی بر زبانم./پوستم را به شما می دهم؛/بی ریا،/بی حس،/سرشار./از اشک و از لبخند،/نفستان را می‌گیرم./با فریاد،/با نور،/با ازدحام،/خود را مست می‌کنم./ناممکن شما،/اعتراف‌ناپذیر شما/خود را باز‌می‌یابید/گر سردم شود، اگر مضطرب باشم/ساعات نامطمئن/ناشنوا می مانم/دربرابر ساعت خلا/من باور دارم./من غوطه ور می‌شوم./در این لحظه،/رها از جسم و روح،/جسم و روحم را بر شما می‌گشایم./مرا بنگرید!/مرا بنگرید!… راه گشوده است.

ترجمه از: سوده راد ـ بابک مینا