التهابات بازار ارز در هفتهای که گذشت، بیسابقه بود. بهویژه اینکه با گرانی سکه و طلا همراه شد و تمام وعدههای مدیران اقتصادی را نقش برآب کرد. روزنامههای زیادی به انعکاس تلاطم بازار و موضعگیریهای مدیران و منتقدان پرداختند و تعداد کمی هم به ریشهیابی و گمانهزنی پرداختند. در پیشخوان این هفته، مروری داریم به بازتاب رسانهای تلاطمات بازار ارز در رزونامههای تهران.
دولت از گرانی ارز سود میکند؟
روز دوشنبه روزنامه “جهان صنعت” در صفحه یک خود خبر داد: “ناتوانی بانک مرکزی در کنترل بازار: دلار از مرز ۱۴۰۰ تومان گذشت» در گزارش گروه اقتصادی این روزنامه آمده بود: “تب بازار ارز در حالی باز هم افزایش یافته که بانک مرکزی طبق مصوبه شورای پول و اعتبار موظف به یکسانسازی نرخ ارز و تک نرخی کردن دلار در بازار شده است اما ظاهرا عواملی در بازار هستند که اجازه آرامسازی فضای بازار را نمیدهند. البته این عوامل صدای صرافان را نیز در آورده است و موید این امر هم نامهنگاریهای فعالان این بخش با بانک مرکزی است؛
همانطور که امروز در خبرها آمده بود تعدادی از صرافان از مبادلات ارزی مشکوک در بازار گلهمند هستند. بر همین اساس، هماکنون بزرگترین مشکل صرافان معاملات بدون فاکتور، سلف یا نسیه و همچنین معاملات بیش از سقف معین مندرج در مقررات مبارزه با پولشویی است. یکی از فعالان بازار ارز از وقایعی در بازار پرده برداشته و به فارس گفت: میلیونها دلار با قیمت کمتر از ارزش واقعی در بازار عرضه میشود بدون اینکه مشخص شود این دلارها از کدام محل و ارگانی وارد شدهاند. […] عدهای وارد بازار (پاساژ افشار، چهارراه استانبول و گلوبندک) میشوند و ارزها را پیشفروش میکنند البته این اقدام در حالی روی میدهد که بانک مرکزی پیشفروش ارز را ممنوع کرده است.»
تیتر مرتبط دیگری هم در صفحه یک این روزنامه به چشم میخورد: “آشفتهبازاری که نصیب هدفمندی یارانهها شد: سود ۱۵ هزار میلیارد تومانی دولت از گرانی ارز و سکه” در این گزارش آمده بود: “افزایش قیمت سکه و ارز مدتهاست این شایعه را تقویت کرده که سود این افزایش جبران کسری بودجه دولت میشود با این حال دولت بارها این موضوع را تکذیب کرده است. حالا علیرضا منادی سفیدان عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات شورای اسلامی با اشاره به کسری بودجه دولت میگوید: دولت احتمالا از گرانی ارز ۱۵ هزار میلیارد تومان سود کرده است و قصد دارد کسری بودجه خود را از طریق سود ناشی از گرانی سکه و ارز تامین کند.”
“دنیای اقتصاد” هم گفتوگویی با رییس شورای رقابت داشت و از قول او تیتر زده بود: “ارز چند نرخی ضد رقابت است” و تنها یک جمله مرتبط با تیتر در این مصاحبه بلند با جمشید پژویان وجود داشت: “وضع فعلی سیستم بانکی کشور و نیز وجود سیستم چندنرخی در بازار ارز، از عوامل لطمه به اقتصاد رقابتی در کشور محسوب میشود.”
دلار ۱۷۰۰ تومانی!
سه شنبه جهان صنعت تیتر یک خود را اینطور انتخاب کرده بود: “سیاستهای غلط بانک مرکزی تمامی ندارد: دلار ۱۴۴۵ تومان شد” ودر گزارشی به امضای “گروه اقتصادی” آمده بود: “روز گذشته پس از آنکه بانک مرکزی تصمیم خود مبنی بر پیشفروش سکه از روز جاری را اعلام کرد، بازار ارز افسار گسیخت به طوری که برای اولینبار شاهد دلار ۱۴۴۵ تومانی در دوشنبه تلخ بازار ارز بودیم. توقف فروش نقدی سکه بانکی باعث شد مردم به جای بانک به بازار ارز هجوم ببرند. افزایش تقاضای خرید از سوی مردم که از روز گذشته روانه بازار شدهاند، سبب شد دلار رکورد ۱۴۴۵ تومانی را نیز ثبت کند. […] اختلاف دلار رسمی و آزاد به ۳۴۵ تومان رسیده است و سیاستگذار بازار ارز هم اعتنایی به این افزایش قیمتها و البته افزایش اختلاف ارز ندارد. این آشفتگیهای بازار ثمره تصمیم جدید بانک مرکزی مبنی بر توقف فروش نقدی سکه بانکی و آغاز پیشفروش آن بدون محدودیت است که روز گذشته اعلام شد.”
دنیای اقتصاد هم سرمقالهاش را در اختیار “محمود بهمنی” رییس کل بانک مرکزی قرار داده بود تا در یادداشتی با عنوان “آینده یورو و اتحادیه اروپا” بنویسد: “آنچه را که چندیست در حوزه اقتصادی و مالی میبینیم متعلق به یک کشور یا یک نقطه از کره زمین نیست، کشورهای بیشمار دچار نوسانات شدید اقتصادی و بازار پولی شدهاند؛ به طوری که تعدادی از آنان تا مرز ورشکستگی و استیصال به تمام معنا گرفتار آمدهاند. پیشینه تعدادی از آنان به عنوان کشوری صنعتی و پیشرفته است و تعداد دیگری با قدرت اقتصادی و سیاسی.”
به راستی درطبقه هفدهم برج فیروزهای بانک مرکزی در خیابان میرداماد چه میگذرد؟ آیا رییس کل بانک مرکزی این روزها نگران بالا رفتن قیمت دلار و سایر ارزهای خارجی در بازار پایتخت است، یا اینکه ابزاری برای کنترل عصیان نرخ ارز در دست ندارد؟ پاسخ به این سوالات کاملا روشن است. اگر ابزارهای تنبیهی که برای صرافیها به کار گرفته شد، نتیجه مثبت داشت که طبعا نرخ دلار امروز از مرز ۱۵۰۰ تومان فراتر نمیرفت.
“کیهان” مانند اکثر روزنامههای نزدیک به طیف اصولگرا در صفحات داخلی به التهابات بازار ارز پرداخته بود. اما شرق در گزارش “پرش دلار روی سکوی ۱۴۴۵ تومان” نوشته بود: “اتفاقی که دیروز بیش از پیش بازار را در شوک فروبرده بود نه افزایش یکشبه قیمت دلار، بلکه بیمیلی صرافان به خرید دلار بود، به طوری که تابلوهای صرافان خالی از قیمت بود. علاوه بر این، صرافان که تنها فروشنده ارز بودند، از نرسیدن ارز توزیعی از سوی بانک مرکزی به صرافیها شکایت میکردند و معتقد بودند در چنین شرایطی خرید ارز در قیمت بالا به ضرر آنهاست. حمیدرضا کاهدی، کارشناس بازار ارز نیز در این رابطه با تاکید براینکه در آینده نهچندان دور شاهد ارز هزار و ۷۰۰تومانی خواهیم بود، درخصوص بازار روز گذشته ارز به شرق گفت: قیمت ارز تا هزارو ۴۴۵تومان صعود کرد اما درنهایت در قیمت هزارو ۳۳۵تومان ثابت ماند که با توجه به نوسانات بازار ارز به نظر میرسد که تا حدودی قیمتها کاهش یابد و این فرصت خرید را برای مردم بیشتر فراهم خواهد کرد.
او با تاکید بر اینکه در این شرایط ممکن است بانک مرکزی دوباره وارد عمل شود و مبادرت به عرضه ارز به بازار کند گفت: البته این راهکار به طور مقطعی از افزایش قیمتها جلوگیری خواهد کرد اما درنهایت به افزایش قیمتها دامن خواهد زد و قیمتها روند صعودی خواهد داشت. […] سیدکمال سیدعلی، معاون سابق ارزی بانک مرکزی درخصوص وضعیت بازار ارز معتقد است: در مرحله اول بانک مرکزی باید فراخوان سرمایهگذاریهای خود را متوقف کند. وی خاطرنشان کرد: وقتی رییس کل بانک مرکزی در رسانهها خبر از کاهش ۸۰هزار تومانی قیمت سکه طی روزهای آتی یا خبر از ضرب سکه به اندازه کافی و پر کردن بازار از انواع سکه طلا میدهد، سیگنال اشتباه به بازار میدهد و بازار را متشنج میکند.
سیدعلی با اشاره به اینکه فروش سکه از سوی بانک مرکزی به طور غیرمستقیم فروش دلار است، اظهارکرد: “بانک مرکزی ناچار است برای خرید شمش طلا از دلارهایی استفاده کند که در نتیجه فروش ذخایر نفتی به دست آورده است. معاون سابق ارزی بانک مرکزی اضافه کرد: سپس بانک مرکزی با تبدیل شمش به سکه، دلار را به ریال تبدیل کرده است و این روش فروش سکه به این معنی است که دولت ذخایر نفتی کشور را به طور غیرمستقیم به مردم میفروشد.”
حبابهای بهمنی
“جوان” روز چهارشنبه تیتر زد: “حبابهای بهمنی در بازار سکه و ارز” و با انتخاب زیرتیتر “احمدینژاد: مخالف افزایش نرخ ارز هستم” در مطلبی انتقادی و تند نوشت: “گویا رئیس کل بانک مرکزی به عنوان یک عضو هیئت دولت یا به عنوان بخشی از یک جریان مالی یا یک صاحبنظر اقتصادی یا یک مدیر بانک یا یک سیاستمدار یا هر چیز دیگر این روزها با آنکه طلا در بازار جهانی طی دو هفته گذشته با ریزش بهمنی قیمت مواجه شد، صعود حبابهای بازار طلا و ارز داخلی را به عنوان یک اثر هنری دولت و یک شاهکار مدیریت خود به تماشا نشسته است.
وقتی آقای مدیر در صفحه تلویزیون ظاهر میشود و از فروش سکه ۸۰ هزار تومان زیر قیمت بازار سخن میگوید، ظاهرا نمیداند که اقتصاد و بازار با تیپ و وعده و تشر، تنظیم نمیشود و اگر نقدینگی موجود در جیب هر پیرزن و پسر بچهای را به سوی سکه ارزان تحریک کنیم، نتیجه نه همان میشود که ما میخواهیم. حالا دکتر باید پاسخ بدهد چرا آنها که به هشدار او در۱۲شهریور۹۰ گوش نکردند و سکه خریدند، در این زمان ۷۰ هزار تومان از مابهالتفاوت آن سود میبرند و آنها که به حرف رئیس گوش کردند، حسرت میخورند. اما حساب کنید آنها را که نه یکی دو تا که در این زد و بند، میلیاردی سکه خریدند، چه سودی میبرند؟! البته آقای رئیسجمهور وعده داده است که مشکل حل خواهد شد.”
دنیای اقتصاد هم نوشت: «محمود احمدینژاد در کمتر از سه ماه برای دومین بار عدهای را متهم به اخلال در بازار ارز و سکه کرد. احمدینژاد که در همایش سالگرد هدفمندی یارانهها سخن میگفت بار دیگر از کاهش قیمت دلار دفاع و اظهار کرد: عدهای اصرار دارند که قیمت ارز بالا برود؛ این موضوع پایه اقتصادی ندارد، چراکه درآمد ارزی کشور بسیار بالاتر از میزان مصرف است. سیاست کاهش ارزش دلار برای چندمین بار از سوی احمدینژاد مطرح شده است. […]
سخنان روز گذشته آقای احمدینژاد بار دیگر مشی رسمی دولت را در بازار ارز روشن کرد. کاهش ارزش دلار در برابر ریال و تقویت پول ملی از سوی عالیترین مقام اجرایی در شرایطی بیان شد که در دو ماه گذشته سیاستگذاران و تصمیمسازان بخش پول اعتقاد داشتند نرخی که در بازار و بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود قیمت واقعی دلار است. به گفته آنان بازار برای یک کالا مبلغی بیش از ارزش واقعی آن پرداخت نخواهد کرد. اما سخن دیروز را باید خط بطلانی بر این نظرها توصیف کرد.
رییس دولت دهم در شرایطی از سیاست کاهش قیمت دلار در این یک سال دفاع کرده است که قیمت این ارز در بازار غیررسمی از ۱۰۸۵ تومان در هشت آبان (زمان اعلام وعده کاهش نرخ دلار از سوی آقای احمدینژاد) به بیش از ۱۵۰۰تومان در روز گذشته رسیده است. در واقع در یک سال گذشته با وجود آنکه جهت سیاست رسمی کاهش ارزش دلار بود قیمت آن بیش از ۴۰ درصد در بازار غیررسمی افزایش یافته است.»
این روزها هر افغانی افغانستان، در بازار غیررسمی ارز پایتخت ۲۹۰ ریال به فروش میرسد و این در حالی است که از شهریورماه تاکنون ارزش واحد پولی افغانستان نیز در مقابل ریال ایران سیر صعودی داشته و توانسته است ۴۰ ریال ارزش خود را افزایش دهد. دیروز همچنین هر روپیه پاکستان نیز در مقابل ۱۹۰ریال ایران فروخته شد که نشانی از رشد ارزش نسبت به شهریورماه سالجاری را با خود داشت.
در سرمقاله این روزنامه هم به قلم “دکتر مرتضی بینا” رابطه نرخ برابری ارزها و قیمت طلا به دلار به زبانی ساده توضیح داده شده بود: “چرا تقویت دلار باعث پایین آمدن قیمت طلا و تضعیف دلار باعث بالا رفتن قیمت طلا میشود؟ حجم بزرگی از تجارت جهانی با دلار آمریکا مبادله میشود و بنابراین به طور متداول قیمت بسیاری از کالاها از جمله طلا به دلار ارائه میشود. اما مردم هر کشور و منطقهای طلا را با واحد پولی خود مبادله میکنند، در ضمنی که ارزش واقعی طلا در تمام نقاط دنیا از نظر مردم تقریبا برابر است و به میزان عرضه و تقاضا در سطح جهانی بستگی دارد. در زمان نوشتن این مقاله قیمت یک اونس طلا ۱۵۹۴ دلار و ۱۲۲۳ یورو اعلام شده بود و نرخ برابری یورو به دلار ۱/۳۰۳ بود. یعنی آمریکاییها ۱۵۹۴ دلار از بابت هر اونس و اروپاییها ۱۲۲۳ یورو از بابت هر اونس طلا میپرداختند.
حالا بیایید فرض کنیم که میزان عرضه و تقاضای وزنی طلا در حال تعادل باشد؛ یعنی فرض کنیم برای هر اونس طلا که برای فروش ارائه بشود، خریدار برای یک اونس وجود داشته باشد. اگر به دلایلی، ارزش برابری یورو از ۱/۳۰۳ دلار به ۱/۴ دلار ترقی کند و قیمت طلا همان ۱۵۹۴ دلار باقی بماند، قیمت طلا برای دارندگان یورو که با دارندگان دلار معامله میکنند، به ۱۱۳۸ یورو تنزل پیدا خواهد کرد.
در اینصورت، عرضه و تقاضا بین دارندگان یورو و دارندگان دلار از تعادل خارج میشود، چون فروشندگان طلا در حوزه یورو تمایل کمتری برای فروش طلا به قیمت ۱۵۹۴ دلار خواهند داشت؛ چون فقط ۱۱۳۸ یورو دریافت خواهند کرد و طبیعتا خریداران حوزه یورو تمایل بیشتری برای خرید طلا به قیمت ۱۵۹۴ دلار خواهند داشت؛ چون مبلغی کمتر از ۱۱۳۸ یورو را پرداخت خواهند کرد. بنابراین با پیشی گرفتن تقاضا از عرضه، باید قیمت طلا به یورو بیشتر از ۱۱۳۸ یورو بشود. اگر قرار باشد که قیمت طلا به یورو بیشتر از ۱۱۳۸ بشود، اجبارا با توجه به نرخ برابری ۱/۴، قیمت طلا به دلار باید بیشتر از ۱۵۹۴ بشود.
تضعیف دلار نسبت به یورو به دلیل وجود دلارهای بیشتر نسبت به یورو اتفاق میافتد و چون دلار بیشتری برای خرید طلا وجود دارد، میتوان گفت که تحت شرایط این مثال، تعادل قیمتی برای طلا در قیمت ۱۷۱۲ دلار اتفاق خواهد افتاد. همچنین، چنانکه نرخ برابری یورو به۱/۲۰ دلار تنزل کند، قیمت طلا در صورت ثبات عرضه و تقاضا، به ۱۳۶۶ دلار تنزل خواهد کرد.»
همچنین “خاطره وطنخواه” در سرمقاله “جهان صنعت” نوشته بود: “مردم مبهوت از گرانی دلار و سایر ارزهای خارجی هستند و دولت سکوت اختیار کرده است. حتی هجمه انتقادهایی که این روزها بانک مرکزی و در راس آن رییس کل بانک مرکزی را نشانه رفته هم باعث شکسته شدن سکوت محمود بهمنی نشده است.
به راستی درطبقه هفدهم برج فیروزهای بانک مرکزی در خیابان میرداماد چه میگذرد؟ آیا رییس کل بانک مرکزی این روزها نگران بالا رفتن قیمت دلار و سایر ارزهای خارجی در بازار پایتخت است، یا اینکه ابزاری برای کنترل عصیان نرخ ارز در دست ندارد؟ پاسخ به این سوالات کاملا روشن است. اگر ابزارهای تنبیهی که برای صرافیها به کار گرفته شد، نتیجه مثبت داشت که طبعا نرخ دلار امروز از مرز ۱۵۰۰ تومان فراتر نمیرفت.
حتی سیاستهای “وعده” به بازار مبنی بر عرضه ارز بیش از تقاضا هم نتوانست عطش خریداران را کم کند. اکنون گرانی ارز، لحظهای شده است و مشخص نیست امروز یا فردا سرنوشت بازار ارز چه میشود اما قدر مسلم آنکه گران شدن نرخ ارزهای خارجی بر سیستم اقتصاد ایران تاثیر منفی خواهد گذاشت. حتی سرنوشت مهمترین طرح اقتصادی کشور را که قانون هدفمند کردن یارانههاست نیز تحت الشعاع قرار میدهد. بیشک مهمترین پیام گرانی نرخ ارز بیارزش شدن پول ملی ماست.”
نیروی انتظامی به کمک آمد
روز پنجشنبه هم روزنامههای منتقد با تیترهایی حاکی از اعمال فشار دولتی به استقبال موضوع تلاطم بازار ارز رفتند. “جهان صنعت” تیتر زد: “دلار صبح ۱۵۷۰، عصر ۱۵۳۵ تومان؛ قیمت ارز با زور پایین آمد” و نوشت: «بازار ارز روز گذشته روز پرتلاطمی را گذراند. خودداری صرافان از فروش ارز در کنار حضور ماموران نیروی انتظامی در چهارراه استانبول برای پراکنده کردن دلالان، نوسان قیمتها را به همراه داشت تا جایی که نرخ ارز ۱۵۷۰ تومانی صبح به ۱۵۳۵ تومان در عصر رسید. صبح دیروز بسیاری از معاملهگران چهارراه استانبول که معمولا در پاساژ افشار دور هم جمع میشدند و قیمت واقعی ارز را تعیین میکردند، ترجیح دادند تجمع معمولی خود را برقرار نکنند. به گفته فعالان آزاد در بازار ارز، نیروی انتظامی با متفرق کردن دلالها باعث شد فعالان آزاد در خیابان احساس خطر کنند و دست از تعیین قیمتها بکشند.»
روزنامه “ابتکار” هم زیر تیتر “واکنش محدود بازار بلبشوی ارز به وعده بهمنی؛ دلار کوتاه آمد!” نوشت: “سکوت محض دولت و بانک مرکزی در قبال بلبشوی بازار ارز و دلار ۱۵۰۰ تومانی، شائبههای جدیدی را درباره پشت پرده این سکوت و رابطه آن با تعیین نرخ دلار در بودجه ۹۱ مطرح کرده که لازم است، دیگرقوا به ویژه مجلس هم سکوت چندماهه خود را درخصوص بازار آشفته ارز بشکنند تا همه شائبهها و اتهامهای مطرحشده، پاسخ داده شود.
چندی است بازار دلار و ارز نوسانات عمدتاً رو به بالا را تجربه میکند؛ نوساناتی که علیرغم تکلیف شورای پول و اعتبار به بانک مرکزی برای تکنرخی کردن ارز صورت میگیرد. گرچه افزایش شکاف قیمتی بین دلار آزاد و دولتی موضوع چندان تازهای نیست و طی سالهای گذشته مسبوق به سابقه است، اما در شرایط فعلی اقتصاد کشور، شاید معنا و مفهوم خاصی داشته باشد. بانک مرکزی بهعنوان متولی سر و سامان دادن به آشفتهبازار ارز هر از گاهی وارد گود شده و با دادن وعدههایی از قبیل اشباع بازار، شکستن مقاومت دلالان، تأمین نیاز همگان به ارز، حتی نیازهای کاذب و از این قبیل، سعی کردهاست، آبی بر آتش سوزان بازار ارز بریزد و اندکی التهاب آن را بخواباند.”
“شرق” هم از زاویهای جدید به موضوع پرداخته بود و ارزش ریال را با ارزش واحد پولی کشورهای آسیایی مقایسه کرد: “در این روزها رشد ۳۴درصدی ارزش دلار در مقابل ریال طی سال ۹۰ تمامی نگاهها را به سمت خود کشانده است اما نباید فراموش کرد و نادیده گرفت که ارزش ریال این روزها تنها در جمع ارزهای پرطرفدار، ارزش خود را از دست نمیدهد، چرا که ارزش واحد پولی کشور در جمع کشورهای همسایه نیز جایگاه خوبی را برای خود نمیبیند.
این روزها هر افغانی افغانستان، در بازار غیررسمی ارز پایتخت ۲۹۰ ریال به فروش میرسد و این در حالی است که از شهریورماه تاکنون ارزش واحد پولی افغانستان نیز در مقابل ریال ایران سیر صعودی داشته و توانسته است ۴۰ ریال ارزش خود را افزایش دهد. دیروز همچنین هر روپیه پاکستان نیز در مقابل ۱۹۰ریال ایران فروخته شد که نشانی از رشد ارزش نسبت به شهریورماه سالجاری را با خود داشت. در شهریورماه هر روپیه پاکستان، ۱۷۰ریال بود که توانسته است رشد ۲۰ریالی ارزش را در مقابل ریال ایران با خود همراه کند. هزار دینار عراق نیز این روزها در مقابل ۱۳هزارو ۵۰۰ریال ایران مبادله میشود. پول واحد عراق در حالی ۱۳هزارو ۵۰۰ریال به دست متقاضیانش میرسد که صرافان این ارز را از دارندگانش ۱۲هزار ریال میخرند.
در میان همسایگان ایران، ارزش واحد پولی جمهوری آذربایجان حرفهایی برای گفتن دارد. هر منات جمهوری آذربایجان، در بازار ارزفروشان تهران ۱۸هزار ریال به فروش میرسد، این ارز از سوی صرافان ۱۶هزار و ۵۰۰ ریال از دارندگانش خریداری میشود. هر لیر ترکیه دیگر همسایه ایران نیز در مقابل ۸۱۰۰ ریال مبادله میشود و ۷۶۰۰ریال نرخ خرید این ارز از سوی صرافان است.”
اسپند دود کنند!..
سه هزار ميليارد ريال جمع کردند که بفرستند مونترال خانه جديد بخرند!..
قبل از انقلاب دلار 7 تومان و سکه 90 تومان بود! ..
سال جهاد اقتصادي خليفه و پرفسور احمدي را بعموم مردم تبريک و تسليت ميگويم !
کاربر مهمان / 25 December 2011
نرخ واقعی دلار
چرا ارز هر روز گرانتر میشود
نقش دولت وبانک مرکزی در افزایش قیمت ارز
چه کسانی از بالا رفتن ارزش دلار سود میبرند
معمولا پولهای محلی مثل ربال ایران در مقابل کاربرد مصرفی ان نسبت به پول پایه نرخ گزاری میشود یعنی نگاه میکنند که مثلا با یک دلار چه کالائی را میشود در امریکا خرید و قیمت همان کالا در ایران چند تومان است
البته برای این مقایسه شاخص بهای350 کالا و خدمات عمومی دو کشور را باهم میسنجند این مقایسه قبل از اجرای حذف یارانه های انرژی انجام شده بود و نرخ یک دلار امریکا معادل 2500 تومان براورد گردیده بود
دولت مصر بود که اگر قیمت دلار و به تبع ان قیمت سایر ارزها را واقعی کند بدلیل تولید کم صنعتی مصرف کننده در سختی قرار میگیرد بنابرین حجم واردات مصرفی 40 ملیارد دلاری کالاهای مصرفی با بهای ارزان ارز قیمتها را متعادل نگاه میداشت و در همین راستا مصرف روزانه مردم را زیر کلید داشت
سال گذشته یارانه ها حذف شد و بلافاصله بهره بانکی سپرده ها نیز از 16 درصد به 12 درصد تقلیل یافت واز طرف دیگر سهمیه 30 درصدی تولید کنندگان که به 20 درصد برای سال 90 تعیین شده بود را نیزنپرداختند واعلام شد که در روند بهبود صادرات و افزایش تولید ارز را گران خواهند کرد
سپرده گزاران اول ببازار بورس هجوم بردند و شاخص های انرا تا 70 در صد بالا بردند وچون بورس ایران مجدود است در همان حد ساکت ماند
سپس بازار سکه که همراه قیمت بین المللی طلا بالا میرفت مورد توجه مردم قرار گرفت که هنوز هم ادامه دارد وهمراه ان هجوم به ارز اغاز شد
طبق براورد وزارت اقتصاد حجم سپرده های مردم در بانکها 270 هزار ملیارد تومان است و90 در صد سپرده ها زیر رقم 10 ملیون تومان میباشد بنابرین خریداران سکه و ارز مردم معمولی هستند وارقام خرید انها نیز جزئی است که تهدیدهای دولتی نمیتواند کار ساز باشد
مسلم است که در این گونه معاملات واسطه ها نقش پر رنگی دارند ولی خروج این طیف سبب ارامش بازار و یا پائین امدن قیمت نخواهد شد
با قیمتهای کنونی بازار سکه نشان دهنده 20 تا 30 هزار تومان حباب است ولی با واقعی شدن قیمت ارز که بسمت 2000 تومان در حرکت است سکه نیز طی یک هفته به قیمت واقعی میرسد
بانک مرکزی در هفته گذشته اعلام فروش سکه تحویل اردیبهشت را باقیمت 545 هزار تومان نمود وطی سه روز 550 هزار سکه بفروش رفت و درعین حال بهای سکه از 620 هزار تومان هم بالا تر رفت واین میرساند که مردم به اغلام سیاستهای مالی اعتمادی ندارند
در ضمن اعلام تورم 9 ماهه نشان داد که اولا محاسبه بانک مرکزی نسبت به محاسبه مرکز امارایران محافظه کارانه تر است و در درجه بعدی تورم یکساله از مرز 20 در صد فرا رفته است که با ازاد کردن قیمتهای تولیدی افزایش سر بالائی خواهد بود و مبتلابه سال اینده نیز خواهد شد گو اینکه میخواهند سال پایه را عوض کنند و با دستکاری ارقام را پائینتر نشان دهند ولی در هر صورت تورم گویای کم بها شدن ارزش پول است واگر میانگین تورم کشورهای غربی را از تورم ایران کم کنیم بایستی 16 در صد دیگر به ارزش ریالی دلار و بقیه ارزها اضافه نمائیم
با محاسبات بالا قیمت دلار امروز 2500 تومان باضافه 16 درصد که 400 تومان مشود در قیمت 2900 تومان قابل محاسبه است
بنابرین نقش دو لت در اعلام سیاستهای مالی و بانک مرکزی در دخالتهای روزانه و بدون علت باعث وحشت سپرده گزاران شده است و اندوخته ها بسوی بازار بورس و سکه و ارز حرکت کرده است
صادر کنندگان اولین دسته سود برنده از افزایش نرخ ارز هستند زیرا کالاها را با ریال میخرند و صادرمیکنند و اولا قدرت زقابتی بالائی بدست میاورند و در درجه دوم ارز حاصله را با قیمت بیشتری میفروشند
تولید کنندگان بدلیل ثابت ماندن دستمزد موفق میشوند با کالاهای خارجی که گرانتر وارد میشود رقابت کنند
دولت دلارهای نفتی را گرانتر میفروشد و ریال بیشتری در اختیار خواهد داشت ومیتواند هزینه های ریالی بالائی را تقبل کند
همین امر سبب شده است که بودجه سال اینده را هنوز بمجلس ارائه نکرده است و منتظر نهائی کردن نرخ ارز است
اینکه نماینده ای اظهار کرده است که دولت ارز را گران میفروشد تا کسری بودجه را جبران کند صخیح بنظر نمیرسد چون بودجه ریالی است و قانون بودجه دست دولت را برای هزینه کردن اضافه درامد ها را باز نگذاشته است البته باید در نظر داشت که پیش بینی در امد مالیاتی انطور که دولت در بودجه پیش بینی کرده بود محقق نشده است وکسری 15 هزار ملیارد تومانی رانشان میدهد
افرادی که سکه خریده اند هم از بالا رفتن قیمت طلا در بازار جهانی سود کرده اند و هم از افزایش نرخ دلار نسبت به یورو بهر ه گرفته اند و از همه مهمتر افزایش قیمت دلار نسبت به ریال را که همچنان صعودی خواهد بود به جیب میزنند
بانک مرکزی همچنان میتواند طلارا در بازاهای بین المللی بخرد و با تبدیل ان به سکه هم از پورسانت هزینه منتفع شود و هم حبابی را که همچنان ادامه خواهد داشت در کفه سود خود نگه دارد
اگر مجموعه عملیات دولت وبانک مرکز ی کشور را با انچه در اینگونه موارد دولتهای دیگر انجام میدهند وسود و صلاح مملکت را در ان ملحوظ میکنند مقایسه کنیم جز شرمندگی حا صلی نمیبینیم
دولت عقب مانده است وبانک مرکزی حتی نتوانسته است مثل یک صراف که مشتریان خود را نگه میدارد عمل کند
سپرده ها بشدت و سرعت از بانکها خارج میشود ومعلوم نیست اعتباراتی که توسظ بانکها بر مبنای این سپرده ها در اختیار تولید کنندگان و بازر گانان گذاشته میشود از کجا تامین خواهد شد
لازم بیاد اورزیست که حجم نقدینگی ویا اعتبارات بانکی350 هزار ملیارد تومان اعلام شده است که65 هزار ملیارد تومان از حجم سپرده ها بیشتر است وحد اقل ده درصد سپرده بانک مرکزی نیز در ان رعایت نشده است وخروج سریع این منابع نشان دهنده وضع وخیم اعتبارات بانکی بدو ن پشتوانه در اینده خواهد بود
اگر دولتهای غربی بدلیل عدم توازن بودجه ای وحجم بدهی برای کشورهای خود درد سر ساز شده اند دولت ایران با رعایت نکردن حد اقل مقررات بانکی و احترام به قوانبن مصوبه کل اقتصاد کشور را بخطر انداخته است
کاربر مهمان / 27 December 2011