اجلاس هیات مدیره فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری (WFTU) در طي دیروز و امروز (هفتم و هشتم اسفندماه) در تهران در حال برگزاری است. این دومین باری است که اجلاس هیات مدیره کنفدراسیون کارگری جهان در ایران برگزار میشود. در این اجلاس نمایندگانی از کشورهای هندوستان، نپال، روسیه، ترینیداد و توباگو، کوبا، یونان، اندونزی، فلسطین، سوریه، ترکیه، ویتنام، دانمارک، افغانستان، برزیل، سودان، پرتغال، قبرس، آفریقای جنوبی، بنگلادش، پرو، کنگو، گابن، گویان، ایتالیا، نیجریه، سنگال، سریلانکا، اروگوئه، ونزوئلا و کره شمالی حضور دارند و به قول علیرضا محجوب نمایندگان کارگران ۲۴ کشور از پنج قاره درآن شرکت کردهاند.
اما به رغم آنکه جورج ماوریکوس (دبیرکل فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری) در سخنان افتتاحیه نشست اعلام کرد: “ما میخواهیم از دغدغههای کارگران حمایت کرده و بر همبستگی خود در برابر امپریایسم تاکید کنیم. ما همچنین با مردم ایران و طبقه کارگر این کشور اعلام همبستگی میکنیم و در برابر امپریالیسم در کنار آنها هستیم”، حتا یک نماینده مستقل از کارگران ایران در این اجلاس حضور ندارد. ایشان بارها و بارها از خانه کارگر به خصوص علیرضامحجوب و تمامی پرسنل این تشکیلات بابت برپایی این اجلاس تشکر کردهاند. آقای دبیر کل از تحقق تامین اجتماعی و تعیین دستمزدها سخن میگوید، اما آیا خبر دارد که حداقل دستمزدهای تعیین شده توسط شورای عالی کار که یکی از اعضای موثر آن، نمایندگان همین نهادهای دولتی کارگری هستند، چند برابر زیر خط فقر تعیین میشود؟
دبیرکل فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری از مستقلتر عمل کردن اتحادیهها سخن میگوید، اما آیا خبر دارد که تشکلهای مستقل کارگری در ایران با چه مصایبی روبرو هستند؟ آیا پرسیدهاند که سندیکای رانندگان شرکت واحد یا هفت تپه نمایندگانشان کجا هستند؟ آیا پرسیدهاند که چرا اعضای سندیکاهای مستقل باید یا در زندان باشند یا با انواع تهدیدها روبرو باشند؟
یکی از به اصطلاح نمایندگان مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در خوشآمد گویی به مهمانان، مهمترین و بیشترین مساله تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه را موضوع جنگ و تاثیر آن بر کارگران اعلام و تصریح کرد:
“سرمایهداری، کارگران را به فقدان توانایی متهم میکند اما همگان میدانند که این کارگران تا چه اندازه زحمت میکشند و باز هم مورد اجحاف این نظام تمامیتخواه سرمایهداری قرار میگیرند. آنچه باید سرلوحه بشریت باشد؛ کارگران هستند نه این ظلم و ستمی که به وسیله ابزارهای سرمایهداری همچون خصوصیسازی و جهانیسازی حاکم شده است. “
محجوب افزود: “امروز مشکلات کارگران جهان بیکاری، گرسنگی، فقر، مسکن و حوادث کار است و همه اینها تهدیداتی است که نیروی کار را تهدید میکند. اکنون زمان آن فرا رسیده که همه کوشندگان تلاش خود را برای مقابله با سرمایهداری متمرکز کنند تا تمام مشکلات بشریت که ناشی از نظام سرمایهداری است، برطرف شود. “
شنیدن این سخنان و مقایسه آن چه به واقع در ایران رخ میدهد، این نکته را به ذهن میآورد که آقای محجوب هم مانند شرکت کنندگان خارجی این اجلاس، کوچکترین خبری از وضعیت کارگران در ایران ندارد. نمیداند که نه فقط خصوصی سازی که اختصاصی سازی و جهانی سازی چه بر سر کارگران ایران آورده و میآورد و چگونه دولت، مجلس و نهادهای دست سازی چون خانه کارگر و… در این راستا عمل میکنند. خبر ماجراهای خصوصی سازی نیشکر هفت تپه و عقب افتادن ماهها حقوق کارگران این واحد تولیدی و… هنوز تازه تازه است.
رئیس مجلس از نقش بی بدیل کارگران در توسعه کشورها سخن به میان میآورد اما دریغ از یک طرح که در مجلس با توجه به این نقش تصویب شده باشد. در تصویب قوانین به راحتی از روی اصل ۴۳ قانون اساسی پریده و آن را به فراموشی میسپارند و مطابق با برداشتهای خاص از اصل ۴۴ چوب حراج به اموال کارگران و زحمتکشان میزنند که به امانت در دست دولت است.
عبدالرضا عزیزی (رئیس به اصطلاح کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی) چنین میگوید:
“مراتب خرسندی ایران را نسبت به تقویت فعالیت صنفی کارگری اعلام کرده و میگویم که ایران جزو کشورهای پیشرو دنیا در منطقه است. هر جا سندیکاهای کارگری درک درستی از وظیفه خود دارند، آگاهیبخشی عمومی نیز از طریق رسانهها و فرهنگسازی لازم وضعیت بهتری دارد… اساس رشد اول تولید ثروت، کارگران هستند، بنابراین رسیدگی به منافع فردی و صنفی کارگران بهعنوان صاحبان واقعی ثروت که بهره زیادی نیز از آن نبردهاند در گرو فعالیتهای صنفی و قانونی است… این مساله اعم از این میشود که کارگر از حقوق قانونی خود مطلع باشد و کارفرما حقوق کارگران را به رسمیت بشناسد و جامعه از آن حمایت کند… در ایران این موضوع آنقدر اهمیت دارد که در سطح دولت و وزارتخانه و در مجلس کمیسیون مستقل تخصصی به این منظور تشکیل دادهایم. “
عملکرد و کارنامه عملی این کمیسیونهای تخصصی مستقل چیست؟ کدام مورد را به نفع کارگران ایران در مجلس به تصویب رساندهاند؟ و چرا خصوصی سازی چگونه با مصوبههای مجلس مسیر خود را به سرعت و با قدرت طی میکند؟
اگر ایشان نمیدانند یا فراموش کردهاند، کارگران ایران فراموش نمیکنند که کارگران آق دره و… برای حق خواهی به مجازات شلاق محکوم شدهاند، رضا شهابی هنوز در زندان است، داوود رضوی و ابراهیم مددی، علی نجاتی، عثمان اسمائیلی، محمود صالحی با حکمهای زندان روبرویند و معلم هایی مانند اسماعیل عبدی، محمود بهشتی، مختار اسدی و… به خاطر فعالیت صنفی در زندانند.
آقای حسن صادقی (رئیس مثلا اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری کشور) که نهادی غیرمستقل و دولتی است و نقش ایشان در سرکوب رانندگان شرکت واحد و بریدن زبان دبیر سندیکای شرکت واحد در سال ۸۴ فراموش نمیشود، در اجلاس هیات مدیره فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری (WFTU) نیز از “دفاع از منافع نیروی کار در کل جهان” صحبت میکند و از موضوع تعیین حداقل دستمزد، اما ایشان اشاره نمیکنند که حداقل دستمزد کارگران ایران چند برابر زیر خط فقر است و حدود ۲۵۰ دلار در ماه. و این دستمزد اندک حتا اگر دو برابر هم شود، باز هم بسیار کمتر از خط فقر است. به این موضوع هم اشاره نمیکند که در این مذاکرات سهجانبه باز هم جایی برای نمایندگان کارگران ایران نیست. اما ایشان به درستی خاطرنشان کردهاند که “خانه کارگر به زعامت علیرضا محجوب (دبیرکل آن) چراغدار ” این میزان اندک دستمزد هستند، هر چندنقش خودشان را در این مذاکرات سه جانبه نادیده میگیرند.
آقای علی ربیعی وزیر به اصطلاح کار و عامل بیکاری میلیونها نفر، در این اجلاس چنین میگوید:
“خودم یکی از موسسان اتحادیه کارگری در ایران هستم و تشکل کارگری ایران را بنیانگذاری کردم. البته خودم هم به عنوان کارگر مشغول به کار بودم و پیش از انقلاب در کارخانه جنرال فورد کار میکردم. آن زمان من در کارهای ساختمانی حضور داشتم بنابراین از نزدیک مسائل کارگری و پیچوخمهای آن را میشناختم… آشنایی با رنج زیستی کارگران، مرا در این راه بسیار یاری رساند. من به عنوان یک کارگر ناامنی شغلی و فشارهای محیط کار را از نزدیک تجربه کردهام لذا حالا که به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای بیکاری و رفع فقر مبارزه میکنم، از همان تجربیات بهره میگیرم. “
وی افزود: “کماکان باید بیوقفه تلاش کنیم تا اشکال نابرابری را از چهره جوامع خود بزداییم. در ایران ۶۰ تا ۸۰ سال است که برنامههای توسعه پشت هم اجرا میشود اما سفرههای کارگران کماکان خالی است و قدرت خرید جامعه مزدبگیر مناسب نیست. بنابراین یکی از سیاستهایی که از زمان ورودم به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دنبال کردم، پیش گرفتن مزد از تورم بوده است. افزایش مزد قاعدتا باید بیشتر از تورم باشد تا قدرت خرید از دست رفته کارگران را جبران کند اما این امر نیاز به برنامههای جامعتری دارد. “
تعیین دستمزد ۹۸۰ هزار تومان سال گذشته از دستاوردهای وزیر کار است.
ایشان افتخار میکنند که سه میلیون نفر از نیروهای کار کشورهای همسایه دیگر به کشور ما مهمان میباشند و این یعنی اینکه سه میلیون فرصت شغلی در اختیار آنهاست. به هر روی وظایف انسانی ما حکم میکند که پذیرای آنها باشیم. “
اما نمیگویند که این کارگران از حداقلهای کارگران ایرانی نیز برخوردار نیستند و چند باره و چند باره استثمار میشوند. از راه پیمایی رسمی که خانه کارگر در روز جهانی کارگر سال گذشته برپا کرد و شعارهایی که علیه کارگران مهاجر داده شد، هم چیزی نمیگویند.
وزیر کار در پایان با تاکید بر اتحاد تشکلات کارگری گفت: مادامی که در بروکسل با هم ملاقات میکردیم در اتحاد خود علیه ظلم تاکید داشتیم و حالا هم باید همه توان خود را بهکار گیریم تا با نظامی که با بیرحمی با کارگران مواجه میشود، مقابله کنیم. درست است که من به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این اجلاس حضور دارم اما پیش از آن خود را یک کارگر عضو اتحادیه کارگری میدانم. “
ایشان به گونهای صحبت میکند که گویا عامل بدبختی کارگران در ایران حاکمانی هستند که ایشان با آنها بیار تباط است.
فقط باید پرسید در دوران وزارت ایشان فعالیت صنفی و دادخواهی چند کارگر با حکم قضایی روبرو شده است؟ و این که نقش ایشان در سرکوب شوراها و تشکلهای مستقل کارگری در سالهای ۵۷ تا ۶۰ چه بوده است؟
اینها را میبینیم نیازی نیست در مورد نمایندگان سایر کشورها کنکاش کنیم. مشت نمونه خروار است. میتوان تصور کرد که نمایندگان واقعی کارگران هیچ کشوری در این اجلاس نیست و خبرهایی که این نمایندگان از وضعیت کارگرانشان میدهند و دستاوردهایی که دبیرکل فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری اعلام میکند در اجلاس سنگال، امریکای لاتین در مکزیک کلکته و ویتنام داشتهاند چقدر با واقعیت فاصله دارد.