برگرفته از تریبون زمانه *  

ما جمعی از فمینیست‌های سوسیالیست از مبارزات شجاعانه‌ی زنان ایرانی حمایت می‌کنیم. زنانی که در ملاء عام روسری‌های خود را از سر برداشته‌اند تا مخالفت خود را با حجاب اجباری در ایران اعلام کنند. از ۲۷ دسامبر ۲۰۱۷ (۷ دی ۱۳۹۶) تابحال، ده‌ها زن روسری خود را در اماکن عمومی از سر برداشته‌اند، دستگیر شده‌اند یا پس از تودیع وثیقه‌های هنگفت موقتا آزاد شده‌اند.

بر اساس آمار خود رژیم ایران، این زنان شجاع که معتقدند حجاب باید امری انتخابی باشد و نه فرمانی از بالا، بیانگر خواسته‌ی اکثریت مردم ایرانند.

پس از ۷ دی ۱۳۹۶، موجی از اعتراضات مردمی و اعتصابات در سراسر ایران و برای ابراز مخالفت با جمهوری اسلامی در حال رشد بوده است. این اعتراضات که شامل اقشار وسیع طبقه‌ی کارگر، زن و مرد، و عمدتا جوانان بوده‌اند، نتیجه‌ی اعتراضات کارگران بیکار و شاغل، دانشجویان، معلمان، پرستاران و کارگران بخش بهداشت، بازنشستگان، مالباختگان، زندانیان سیاسی و خانواده‌های زندانیان سیاسی محسوب می‌شوند و این مبارزات را در بر می‌گیرند. این اعتراضات همچنین شامل اقلیت‌های ملی ستم دیده مانند عرب‌ها، کردها، آذری‌ها و اقلیت‌های مذهبی ستم دیده مانند بهاییان می‌شوند.

جدیدترین شکل مخالفت با حجاب اجباری از سوی زنان منفرد، هم بخشی از این موج جدید اعتراضات مردمی بوده و هم بخشی از مقاومت چهار دهه‌ای زنان ایرانی علیه جمهوری اسلامی و برای حقوق مدنی و حقوق انسانی. با وجود سرکوب شدید، فمینیست‌های ایرانی توانسته‌اند افکار خود را از طریق رمان نویسی، وبلاگ نویسی، ایجاد تارنما، جلسات بحث و ترجمه‌ی آثار فمینیست‌های بین المللی ابراز کنند.

برخی سوسیالیست‌ها، داخل و خارج از ایران، مبارزه علیه حجاب اجباری را تحت عنوان “فمینیسم لیبرالی” و “به اندازه کافی رادیکال نبودن” ناچیز شمرده‌اند. اما از منظر یک فمینیست سوسیالیست با تجربه داخل ایران: ” امروز نیاز زنان در ایران آزادی مکانیکی از بند روسری و چادر و هرگونه پوشش و نیز حقوق مدنی سلب شده آنها میباشد و همین آزادی که در جوامع پیشرفته عادی است در جوامع خاورمیانه نیازی مثل نفس کشیدن است و وقتی با گسترش تظاهرات محقق و اقناع شود از خود فرا خواهد رفت وچه درایران و چه اکثر کشورهای خاورمیانه میتواند آغازی بر مبارزه آنها علیه شی وارگی روابط اجتماعی باشد. ”

تقریبا ۴۰ سال پیش، ده‌ها هزار زن ایرانی در سراسر کشور به مدت پنج روز از تاریخ ۸ مارس تا ۱۲ مارس ۱۹۷۹ راهپیمایی و تظاهرات به راه انداختند تا روز بین المللی زن را پاس دارند و به فرمان آیت الئه روح الئه خمینی نه بگویند. فرمانی مبنی بر اجباری شدن حجاب و لغو حقوق محدودی که قانون حمایت خانواده رژیم پیشین به آنها می‌داد. این زنان شجاع که در انقلاب علیه رژیم سرکوب گر شاه نیز شرکت کرده بودند، فریاد می‌زدند: “ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم. ”

در آن زمان، برخی از مردان سوسیالیست ایرانی از تظاهرات زنان حمایت کردند. اما اکثر سوسیالیست‌های ایرانی و سازمان‌های سوسیالیست با این تظاهرات مخالفت ورزیدند و از زنان خواستند که به راه پیمایی‌ها و بست نشستن پایان دهند چون این اعمال را همانا “انحراف” از مبارزه برای هدف اصلی یعنی مخالفت با امپریالیسیم آمریکا و نظام سلطنتی می‌دانستند.

اما در سطح جهانی، فمینیست چپ گرا، کیت میلت و فمینیست‌های سوسیالیست و مارکسیست مانند کلودین مولارد، لیلا سبات، سیمون دو بووار و رایا دونایفسکایا با بیانیه‌های حمایت آمیزو مقالات خود، دست همکاری را به سوی زنان ایرانی دراز کردند. میلت و همکاران دوبووار نیز مشخصا سفرهای حقیقت یاب به ایران ترتیب دادند تا با زنان ایرانی ملاقات کنند و دوش به دوش آنها راهپیمایی کنند. آنها اهمیت تظاهرات زنان علیه حجاب اجباری را تشخیص دادند و مبارزه زنان برای رهایی را در کلیت آن تلاشی برای تعمیق انقلاب و به چالش کشیدن فشار ضد انقلابی خمینی می‌پنداشتند.

اکنون ما امضا کنندگان این بیانیه حاضر نیستیم مخالفت خود با امپریالیسم آمریکا یا هر تهدید امپریالیستی علیه ایران را از حمایتمان از مبارزات ترفی خواهانه و انقلابی زنان، کارگران و اقلیت‌های ستم دیده‌ی ایرانی برای عدالت اجتماعی و علیه رژیمشان جدا کنیم.

ما نیز از رشد فزاینده‌ی اقتدارگرایی، پوپولیسم راست گرا و نو فاشیسم در ایالات متحده، اروپا، روسیه، چین، جنوب آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین، استرالیا و کل خاورمیانه رنج می‌بریم.

در کشورهای غربی، حقوقی که زنان با مشقت بسیار در “دموکراسی‌های لیبرالی” به دست آورده‌اند، مورد حمله قرار گرفته. در عین حال، جنبش جدید “من نیز” علیه آزار جنسی و حملات جنسی در حال رشد است و سوء استفاده از زنان را در کلیه سپهرهای جامعه مورد هدف قرار داده. چه دولت، دانشگاه وقلمرو هنر، و چه شرکت‌ها و کارخانه‌ها، بخش خدمات یا خانواده. زنان آمریکایی آفریقایی تبار که همواره ستم سه گانه‌ی نژاد پرستی، جنس باوری و سرمایه داری را تجربه کرده‌اند، به شکلی پیگیر رادیکال ترین ابعاد مبارزات زنان را ابراز می‌کنند.

با در نظر گرفتن ماهیت جهانی حملات به زنان، نیاز به گرد هم آمدن و به هم پیوستن مبارزات زنانی که با پدرسالاری- سرمایه داری- امپریالیسم، زن ستیزی، نژاد پرستی و همجنس گرا ستیزی مخالفت می‌ورزند امری حیاتیست. امری حیاتی به منظور یافتن مسیری جدید و پیش رونده برای ایجاد یک راه بدیل و انسان باور برای تولید، زندگی، سازماندهی و ایجاد رابطه بین انسان‌ها و با طبیعت.

از این رو، ما به خواهران ایرانی خود درود می‌گوییم. دست همکاری خود را به سوی آنها دراز می‌کنیم و از کسانی که با محتوای این بیانیه موافقند، درخواست می‌کنیم که در این تلاش به ما بپیوندند.

۱۰ فوریه ۲۰۱۸

⇐اسامی امضا کنندگان و لینک این بیانیه در تریبون زمانه

منبع: اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه