شهزاده سمرقندی – محمد جان شکوری، آکادمیسن و لغتشناس تاجیک است که مدتی پیش به سن ۸۵ سالگی قدم نهاد به این مناسبت گفتوگویی با این متفکر تاجیک و یکی از پیشگامان فرهنگی فارسی-دری انجام دادهام. بخش دوم این گفتوگو مربوط به وضع زبان فارسی در تاجیکستان است و مشکلات در پیش روی در راستای تغییر خط در تاجیکستان.
محمد جان شکوری زاده بخاراست و در بخش اول این گفتوگو از آن گفت که چه طور شده که او به زادگاه خود که حالا در کشور همسایه ازبکستان قرار دارد، ممنوعالورود است. اینبار از اندیشه خود در رفع مسائل زبان در تاجیکستان و برنامههای خود میگوید:
محمد جان شکوری– در مسائل سیاسی، اجتماعی دایره دید وسیع ندارم. بنده بیشتر با مسأله زبان و وضع امروزه زبان و اندک اندک مسأله ادبیات معاصر و مانند اینها مشغول هستم. مخصوصاً وضع زبان و دگرگونیهایی که در زبان ما به وجود میآید و این نگرانیهای هر روزه که این دگرگونیها زبان ما را به کدام طرف میبرند؛ به طرف مطلوب یا نامطلوب و اینکه چه باید کرد؟
کاری باید کرد چون مسأله زبان بسیار جدی شده است. مبارزه و چارهبینیهای جدی میخواهد. با این مسائل بیشتر مشغول هستم و عقیده دارم که زبان نشانه اساسی هستی ملت است. دولت برای استوار شدن ریشههایش در جامعه باید کوشش کند و باید هر چی را که لازم است اجرا کند تا زبان ما که در قرن بیستم خیلی خراب شد، خیلی عاجز و ناتوان شد، اکنون امروز جان بگیرد، قامت راست کند، به اصل خود بیشتر پیوندد و آینده درخشانی برای خود ایجاد نماید. این امر پیش از همه به سیاست دولت وابسته است. دولت حالا یک نهاد مخصوص به میان آورده به نام “کمیته زبان و اصطلاحات” که مثل یک وزارت است. امید است که برای پیشگیری بسیاری از نارساییهایی که در راه انکشاف زبان است کوشش خواهد کرد و کامیابی به دست خواهد آورد.
استاد، شما در یکی از صحبتهای خود به این اشاره داشتید که در نوروز سال گذشته امام علی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان گفته است که کشور آمادگی گذشتن به خط فارسی را دارد. آیا با توجه به مشکلات موجود این شدنی هست؟
البته. اگر اهل جامعه خواهند، اگر پیشروان روشنفکران خواهند، اهمیتهای تاریخی مسأله را بفهمند و کوشش کنند برای اینکه ملت بازگردد به اصل خود، از جمله به خط فارسی خود. آن وقت دولت هم قطعاً این خواهش را رد نمیکند.
کاری باید کرد چون مسأله زبان بسیار جدی شده است. مبارزه و چارهبینیهای جدی میخواهد. با این مسائل بیشتر مشغول هستم و عقیده دارم که زبان نشانه اساسی هستی ملت است.
پس این روشنفکران هستند که سر این موضوع هنوز تصمیم نگرفتهاند؟
بله. گاه گاه صدایهایی میشنویم که میگویند لازم است که به خط فارسی بگذریم. گاه گاه، اندک اندک میشنویم این را. یک حرکت جدییی نیست. مکتب باید جامعه را آماده کند برای گذشتن به خط نیاکان. مثلاً مکتب این وظیفه خود را تماماً اجرا نمیکند. در مکتب تعلیم خط نیاکان حتمیست. اما در بسیاری از مکتبها هنوز هم معلم نیست. بیست سال شده است که قانون زبان وجود دارد در تاجیکستان، بیست سال است که به دوران استقلال رسیدهایم، اما در یک مکتب در یک هفته یک ساعت خط نیاکان میآموزند. در یک هفته یک ساعت! این مثل آن است که به حلق مرده آب بچکانند. همین هم در بعضی مکتبها. در بعضی مکتبها معلم نیست. در ظرف بیست سال معلم مخصوص تیار نکردیم برای تعلیم خط نیاکان. اینطور موانع بسیاریست در این راه.
آیا از کشورهای پارسیزبان ایران و افغانستان میشود کمک گرفت و برای تعیین معلم زبان و خط فارسی ار کادرهای آنها استفاده کرد؟
بله. در این باره گفتوگوها شده بود. لکن عملاً کاری نشده است در اینباره.
به نظر شما چقدر طول میکشد که یک تاجیک خط فارسی را کامل از خود کند و آن را به اندازه خط سیریلیک راحت بتواند بنویسد و بخواند؟
لازم است که برای اینکار از اول تا آخر مکتب ابتدایی و میانه خط فارسی تعلیم داده شود. در همه صنفها. تا زمانی دو سه گروه ده سال تعلیم خود را با خط فارسی تمام کنند. در آن وقت ما میتوانیم جامعه را دعوت کنیم که به خط فارسی بگذرند. الان که در جامعه بسیار افراد کمی هستند که خط فارسی را میخوانند و میفهمند. لازم است که اکثر جامعه خواندن و نوشتن به خط فارسی و فهمیدن خطی را که به فارسی نوشته شده را تواند. اکثر جامعه، غیر از کهنسالان. در آن صورت ممکن است که به خط فارسی گذریم. اگر جامعه اینطور آمادگی کامل نداشته باشد، ما نمیتوانیم گذریم. چنانکه در سال ۱۹۲۹-۳۰ یکباره از خط فارسی به خط لاتین گذشتیم؛ و به یکبار مردم بیسواد شدند و از نو سواد برآوردند، و سال ۴۰ هم همینطور به ناگاه از خط لاتین به خط سیریلیک گذشت. بدون آمادگی. این خطا را نباید تکرار کنیم. اکنون جامعه را باید همهجانبه آماده کرد. آن وقت حق داریم که کاری بکنیم.
اینجا (تاجیکستان) یکی از پارههای اصیل سرزمینی تاریخی ایرانیتباران است، و اکنون لازم است که این سرزمین را، این پاره را که خراب شده بود، باز آباد کنیم.
استاد شما سیام ماه اکتبر ۸۵ ساله شدید. شادباش میگوییم. صد ساله شوید.
تشکر.
این روزها با چه کار مشغول هستید؟ از کار و برنامههای خودتان بگوید.
این روزها را مثل همین میگذرد که شما سؤال میدهید، بنده جواب میدهم. همه روزها کار من اساساً از همین عبارت است. از روزنامه و از رادیو تلویزیون داخلی و خارجی میآیند، صحبت میکنیم. این صحبتها گاه منتشر میشود، گاه چاپ نمیشود. لکن کار فقط صحبت است. اکنون که ۸۵ سالگی پس سر شد و ممکن است که اندک آرامی شود، بنشینم و کاری انجام دهم. کاری در پیش هست.
این کار مربوط به زبان است؟
بله. وضع امروزه زبان و بعضی وقایع حیات را میخواهم روی کاغذ آورم. روی کاغذ آورده نمیتوانم. میخواهم با ضبط صوت صحبت کنم و بعد از آنجا روی کاغذ آوریم. در این کار هم حوصله بسیار کم. یا خودم بیمار یا همسرم بیمار. به نوبت بیمار میشویم. این کار هم با سستی و کندی پیش میرود.
استاد، میدانیم که یکی مهمترین کارهای صدرالدین عینی این بود که ترجمه حال خود را نوشت که برای نسل آینده تا به حال به عنوان سند تاریخی مطالعه میشود. شما نیز اینگونه تجربههای تاریخی زیاد دارید. آیا برنامه دارید که شما نیز همچون یک کاری بکنید؟
نه. آنطور چیز که عینی به وجود آورد. چهار جلد یادداشتها، یک اثر بزرگ که آن را انسکلوپدی (دانشنامه) هیأت تاجیکان آخر قرن نوزده گفته بودند. به این ترتیب اثری به وجود آوردن خیلی دشوار است. اکنون سن من از این کار گذشت. من فقط بعضی از لحظههای زندگی خود را که هنوز در یاد دارم، هنوز فراموش نشده است، ضبط میکنم در ضبط صوت که این یک پاره-پاره چیز ناچیزی خواهد بود.
حرفی دارید برای مخاطبان ما بگوید؟
به شنوندگان شما سلامتی، بخت و سعادت میسر باشد. بسیار میخواهم که شنوندگان شما نسبت به تاجیکستان حسن توجه داشته باشند. دقت مخصوص داشته باشند که اینجا یکی از پارههای اصیل سرزمینی تاریخی ایرانیتباران است، و اکنون لازم است که این سرزمین را، این پاره را که خراب شده بود، باز آباد کنیم. دقت خوانندگان و شنوندگان شما، حسن توجه آنها به ما کمک خواهدکرد.
ایمیل تهیهکننده:
[email protected]
ویدئو:
::شکوری جان تاجیکان، باقر معین، جدید آن لاین::
در همین زمینه:
::برنامه با همسایگان در رادیو زمانه::
::بخش نخست گفت و گوی شهزاده سمرقندی با استاد محمد جان شکوری::