شبکه خبر جمهوری اسلامی ایران، با قطع برنامه در حال پخش، ورود آیتالله خامنهای به کرمانشاه را اعلام میکند و رسانههای حکومتی این سفر را به طور ویژه و مفصل پوشش میدهند. تا آن اندازه که خبر طرح ادعای تروریستی علیه ایران که خبر اول رسانههای دنیاست در این بین چندان به چشم نمیآید. “پیشخوان” این شماره به نگاه روزنامههای ایرانی در “سه روز کاری” پس از طرح اتهام، به عنوان مهمترین خبر روز کشور میپردازد.
روز اول
تیتر یک روزنامه اعتماد در روز پنجشنبه این بود: “ایران و امریكا در نقطه جوش” و مهران کرمی، معاون سردبیر این روزنامه برای یادداشت تحلیلیاش عنوان “ما و تله امنیتی امریكا” را انتخاب کرده است: “با وجود همه اتهاماتی كه تاكنون در زمینه حمایت از تروریسم به جمهوری اسلامی زده میشد، هیچگاه در سه دهه گذشته ذكری از چنین عملی در خاك امریكا نمیشد.
این نشان میدهد كه ایالات متحده در سختترین شرایط روابط دو كشور و حتی پس از 11سپتامبر كه جورج بوش به دنبال بهانهیی برای تبلیغات علیه ایران میگشت، كوچكترین ردی از حضور غیرمتعارف امنیتی ایران پیدا نمیكرد.
پس چگونه ممكن است كشوری كه در دوران سخت پس از 11 سپتامبر بهانهیی به دست بزرگترین دشمنش نداد، در شرایط كنونی دست به چنین كار نسنجیدهیی بزند. آن هم در شرایطی كه ایالات متحده و اسراییل یكی از بزرگترین متحدان منطقهیی خود یعنی رژیم مبارك را از دست دادهاند. در عین حال ایران و عربستان دو كشور همسایهیی هستند كه اگر جمهوری اسلامی میخواست دست به اقدامی در حد ترور سفیر بزند، میدانهای زیادی برای تسویه حساب بود.
علی بیگدلی- اعتماد : ممكن است مشابه كاری كه با عراق انجام شد با ایران هم انجام شود، یعنی شاید امریكا مداركی را بسازد و اعترافاتی هم از سوی منصور اربابسیار، فردی كه متهم به عملیات تروریستی در خاك امریكا است، ضبط شود تا بر اساس آن قطعنامهیی علیه ایران صادر كنند…امریكا بیشتر درصدد وضع تحریمهای همهجانبه بانك مركزی ایران و بطور غیرمستقیم تحریم نفتی ایران است
چه دلیلی داشت كه واشنگتن برای این اقدام انتخاب شود.” نویسنده که طرح این اتهام را “بهانه” میداند در نهایت به مقامات پیشنهاد میدهد: “شرایط كنونی برای كشوری كه در سه دهه گذشته و از جمله در سال 76 چنین دشواریهایی را پشتسر گذاشته نمیتواند چندان هم غیرمنتظره باشد؛ فقط اندكی سعه صدر میخواهد و كمی تلاش برای ایجاد اجماع و آشتی ملی با گرد آوردن همه نیروهای دلسوز كشور و انقلاب در زیر چتر حاكمیت قانون، سپردن امر دیپلماسی به دیپلماتهای كاركشته و فرا جناحی و سرلوحه قرار دادن اصل تنشزدایی بویژه در رابطه با كشورهای اسلامی و عربی منطقه به جای رویارویی و آنچه به غلط دیپلماسی تهاجمی نامیده میشود. در آن صورت میتوانیم برای بار دیگر همچون دوران اصلاحات جایگاه واقعی خود را در میان جامعه بینالمللی بهدست آوریم.”
اما در همین روز یادداشت دیگری به قلم علی بیگدلی میخوانیم که نویسنده ضمن رد احتمال حمله نظامی مینویسد: “ممكن است مشابه كاری كه با عراق انجام شد با ایران هم انجام شود، یعنی شاید امریكا مداركی را بسازد و اعترافاتی هم از سوی منصور اربابسیار، فردی كه متهم به عملیات تروریستی در خاك امریكا است، ضبط شود تا بر اساس آن قطعنامهیی علیه ایران صادر كنند…امریكا بیشتر درصدد وضع تحریمهای همهجانبه بانك مركزی ایران و بطور غیرمستقیم تحریم نفتی ایران است، یعنی اگر بتواند بانك مركزی ایران را تحریم كند، پول نفتی كه فروخته میشود نمیتواند داخل كشور شود.”
روزنامه شرق در این روز تیتر واقعه را پایینتر از تیترهای یک و دو کار کرد اما سرمقاله را با عنوان “جدی بگیریم” به سعید لیلاز اختصاص داد: “شنونده چنین ادعاهایی اگر هیچ اطلاعات ویژهای نیز نداشته باشد باز نمیتواند چنین ادعای بیپایه و اساسی را بپذیرد. جمهوری اسلامی هیچ سابقهای از ترور شهروندانش در خاك آمریكا و آمریكایی نداشته، چه برسد به آنكه بخواهد شهروند كشور سومی را مورد تعرض قرار دهد.
ما تاكنون ماجراجویی در این حد نداشتهایم و در ثانی تهران هیچ انگیزه و منفعتی از ترور سفیر عربستان سعودی در آمریكا و انفجار سفارت اسراییل در این كشور ندارد، خصوصا این كه دو كشور در تضاد با یكدیگر قرار دارند.”
لیلاز هم در رد این ادعا، آن را سطح پایین و غیرمنطقی توصیف میکند: “در بازیهای كامپیوتری پیچیده نیز چنین سناریوی پیچیدهای طراحی نمیشود، یعنی شعور ایرانیان را خیلی دستكم گرفته بودند و به شعور ما توهین كردهاند.
سعید لیلاز- شرق : در بازیهای كامپیوتری پیچیده نیز چنین سناریوی پیچیدهای طراحی نمیشود، یعنی شعور ایرانیان را خیلی دستكم گرفته بودند و به شعور ما توهین كردهاند
مگر میشود یك نفر ایرانی به یك تروریست بگوید من به تو مواد میدهم و تو بمبگذاری كن. آن امری كه مسلم است این است كه از نظر پایه و اساس تمام این ادعاها بیمورد است و ما هیچ انگیزهای نداریم، چنانكه در گذشته نداشتیم و در آینده نخواهیم داشت.”
او در پایان هشدار میدهد: “البته باید دقت داشت كه ممكن است تبلیغ شود كه گروه اقلیتی در داخل ایران بدون هماهنگی و برخلاف نظر مقامات عالی ایران خواستهاند با پیشبرد طرحی ماجراجویانه منافع خاص خود را کسب كنند. چنین ادعایی بیپایه است اما باید توجه كرد كه اینگونه ادعاها نتیجه برخی از سخنان غیرمسوولانه و رفتارهای غیرکارشناسی در سطح بینالمللی بوده كه نباید در آینده ادامه یابد و مستند اتهامزنندگان شود.”
روزنامه ابتکار در ابتدای ورود به این ماجرا تیتر “سناریوی ناشیانه!” را برگزیده است. در سرمقاله روز پنجشنبه با امضای محمدعلی بهمنی قاجار میخوانیم: “این موضوع نشان میدهد که دستهایی در کار است که میخواهد به هر قیمتی و با هر ترفندی مانع از مصالحه ایران با غرب گشته و همچنان ایران را بهعنوان یک کانون بحران بینالمللی نشان دهد. دسیسه حاضر نشان از وجود تهدیدات خطرناکی علیه تمامیت کشور ماست. راهکار مقابله با این تهدیدات واکنش سریع، قاطعانه و مستدل و با تأکید بر عدم ارتباط ایران با چنین اتهاماتی و نیز تبیین ابعاد خطرناک و تهدیدآمیز پشت این اتهامات برای ملت ایران است” او نیز معتقد است ایران از اجرای ترور هیچ منفعتی نمیبرده و این ادعا کذب است.
محممدعلی بهمنی قاجار – ابتکار: دستهایی در کار است که میخواهد به هر قیمتی و با هر ترفندی مانع از مصالحه ایران با غرب گشته و همچنان ایران را بهعنوان یک کانون بحران بینالمللی نشان دهد
جوان، روزنامه منتسب به سپاه پاسداران با تیتر کوچک “شلیك به والاستریت ازسفارت عربستان” در کنار عکس بزرگی از سفر آیتالله خامنهای به کرمانشاه، به موضوع پرداخته و احمد کاظمزاده در یادداشتی در صفحات داخلی نوشته است: “آنچه كه به چرایی بدنام كردن سپاه قدس مربوط میشود، تازگی ندارد” و سپس صراحتا سپاه قدس را در حوزههای اصطکاک ایران و آمریکا مانند عراق، سوریه و افغانستان در “خط مقدم” توصیف میکند.
محمد ایمانی سرمقالهنویس روزنامه کیهان اما سفر رهبر و طرح اتهام تروریستی را با هم مورد بررسی قرار میدهد: “چند ساعت مانده به آن اتفاق بزرگ در كرمانشاه كه نگاه مردمی مشتاق در نگاه مهربان مقتدای خود گره بخورد و طنین امواج این عشق بیكران به عنوان خبری مهم در كانون توجه افكار عمومی دنیا قرار گیرد، تمام دستگاه تبلیغاتی آمریكا (از رئیس جمهور و وزیر خارجه و وزیر دادگستری تا رئیس اف بی آی و همه رسانه های وابسته) به تكاپو افتادند تا با همهمه و تولید سر و صدا و جنجال علیه جمهوری اسلامی، فاز دیگری از سناریوی اورژانسی ایران هراسی را – به موازات پروژه اسلام هراسی- به اجرا بگذارند.” او رفتار آمریکا را به واسطه آن که در مسیر سقوط قرار دارد منطقی نمیداند و مینویسد: “30 سال پیش ماشین نظامی آنان در كرمانشاه و ایلام و خوزستان به گل نشست و امروز در دیگر خطوط مقدم مقاومت به باتلاق افتاده است.
محمد ایمانی- کیهان : ما از بن دندان ایمان داریم كه جنگ در جریان است اما این جنگ قصه امروز و دیروز نیست كه آب در دلمان تكان بخورد
بنابراین ما از بن دندان ایمان داریم كه جنگ در جریان است اما این جنگ قصه امروز و دیروز نیست كه آب در دلمان تكان بخورد. همچنان كه جنگ ما قصه گلوله و بمب و ترور و جنایت و كشتار جمعی نیست. ایران اگر با جبهه استكبار میجنگد، سلاح بزرگ و كاری اش، محبتی است كه در میان ملت ها برمیانگیزد و متقابلا رعبی است كه در دل قدرت ها میاندازد. این حكایت جنگ نرم ماست كه دشمن را- ولو لب و انگشت به دندان بگزد- خلع سلاح میكند.”
روز دوم
در این روز روزنامه اعتماد بار دیگر تیتر یک خود را به این موضوع اختصاص داد و با اشاره به سخنان متناقض وزیر خارجه عربستان و سفیر این کشور در تهران نوشت: “در تنش میان ایران و امریكا/ عربستان به كدام سو میرود؟”
این بار علی بیگدلی در مقام پاسخگوی سوالات خبرنگار روزنامه معتقد بود: “این طرح كاملا بیعیب و نقص بود. برخلاف برخی كه معتقدند طرح این توطئه چرا باید در خاك امریكا اتفاق میافتاد.
بنده معتقدم كه امریكا برای پرچمداری وقایع پس از آن باید از خاك كشورش بهرهبرداری میكرد. مهره بازی را نیز عربستان انتخاب كرد تا فضای منطقه را علیه ایران دامن زند. طرحریزی این توطئه منهای اینكه در بنیان آن تناقضاتی وجود دارد بسیار خوب بود. هم كشور میزبان و هم مهره بازی بسیار درست انتخاب شده بودند.
به میان كشیدن كشوری مانند عربستان موقعیت ایران را در خاورمیانه متزلزل میكرد و وقایع بحرین را نیز تحتالشعاع قرار میداد…اینكه اوباما برخلاف اظهارنظرهای پیشین خود میگوید كه ما تمام گزینهها را روی میز قرار دادهایم ادعای بسیار بزرگی است. این مساله اهمیت بسیار زیادی دارد. اوباما برخلاف دموكراتهای دیگر سیاستمدار بسیار محتاطی است. اما این اظهارنظر با لحاظ آخرین سخنرانی هیلاری كلینتون مقداری بوی خشونت میدهد.”
از سوی دیگر عباس عبدی هم در یادداشتی موضعی مشابه اکثر تحلیلگران ایرانی گرفته و اصل ادعا را با تردید مواجه ساخته است: “تاكنون هیچكس نتوانسته كوچكترین منفعتی را برای انجام چنین عملیات پر خطر به لحاظ لورفتن برای ایران اثبات كند. كشته شدن سفیر كشوری مثل عربستان در ایالاتمتحده حتی به دست دیگران هیچ اهمیت استراتژیكی اساسا برای ایران ندارد، چه رسد به اینكه ایران بخواهد چنین كاری را خودش انجام دهد.
ولی فرض كنیم كه بههر دلیلی نهادهایی انجام چنین عملیاتی را به نفع كشور دانستهاند، در اینصورت محال است كه به لحاظ فنی چنین سناریوی مبتذلی را طراحی كنند. چنین اتهامی توهین به شعور دیگران است.”
عباس عبدی : كشته شدن سفیر كشوری مثل عربستان در ایالاتمتحده حتی به دست دیگران هیچ اهمیت استراتژیكی اساسا برای ایران ندارد، چه رسد به اینكه ایران بخواهد چنین كاری را خودش انجام دهد
عبدی در این یادداشت بارها بر سناریو بودن این اتهام تاکید میکند: “سناریوی اعلام شده مثل آن است كه یك نفر بخواهد دزدی كند و در روز روشن بیل و كلنگ را بردارد تا دیوار منزل را جلوی چشم دیگران تخریب كرده و برای سرقت وارد ساختمان شود. چنین فردی را بهدلیل دزدی نباید محكوم كرد، بلكه باید او را به تیمارستان روانه كرد.
اگر ایالاتمتحده واقعا فكر میكند كه توان عملیاتی حكومت ایران چنین است، در این صورت باید به عقل سناریونویسان امریكایی شك كرد، مگر اینكه آنان تعمد داشته باشند كه بدترین سناریو را علیه دولت ایران طراحی كنند و به طرف مقابل خود بفهمانند كه ما میتوانیم مبتذلترین سناریوها را علیه شما واقعی جلوه دهیم. این سناریو از نظر فنی به شكل بسیار مسخرهیی است.”
او در پایان مینویسد: “نباید فراموش كنیم كه اگر چه ما به عنوان افرادی كه به سیاستهای جاری نقدهای فراوانی داریم و بیتوجهی به این نقدها را زمینهساز این نوع اقدامات خصمانه علیه میهن خود میدانیم، ولی این امر نباید موجب شود كه در برابر آن دسته از اقدامات بیگانگان كه امنیت و تمامیت ارضی كشور را نشانه میگیرند سكوت كرد.”
روز شنبه و تیتر اول شرق که به نقل از رسانههای غربی مینویسد: “واشنگتن به تهران نامه داد” نویسنده این گزارش میگوید: “آنچه در این دو، سه روز توانست تا حدودی ادعای طرح ترور سفیر عربستان را به حاشیه بكشاند، اعلام خبر تماس مستقیم مقامات آمریكا با مقامات جمهوری اسلامی در این رابطه بود، اتفاقی كه در طول 32 سال گذشته شاید محدود به تعداد انگشتان یك دست بوده باشد.”
محمدعلی وكیلی،سرمقالهنویس روزنامه ابتکار به عربستان هشدار داده که با آتش بازی نکند: “تجربه گذشته نشان میدهد که عربستان قدرت هماوردی با ایران را ندارد. کارشناسان بیطرف به بازندهبودن آن کشور در این رویارویی اذعان میکنند. آسیبپذیری عربستان در اوضاع کنونی، بیش از هر زمان دیگری است؛ چراکه اهرم نفت توان گذشته خود را ندارد.
محمدعلی وکیلی- ابتکار : اگر بنا باشد روزی مردم ایران از منافع انرژی خود در خلیج فارس و تجارت جهانی محروم شوند، بهطور طبیعی عربستان زودتر قربانی این آتشافروزی خواهد شد. مردم ایران سی سال است که به تحریمها و محدودیتها عادت کردهاند؛ اما بعید است که مردم عربستان توان تحمل محدودیتهای صادراتی نفت را داشته باشند
عربستان امروز در منطقه تنهاست و مصرِ همیشه یاور، اینبار مقابل آن کشور قرار گرفته است. یمنِ فرمانبر بیش از گذشته متزلزل شده و دست و پای دولتمردان اردن در پوست مطالبات مردم آن کشور گیر است. دولتمردان روسیاه بحرین قدرت مانور ندارند و در پیش افکار عمومی سیهروتر از همیشه هستند.
بنابراین عربستان بیش از همیشه تنها و منزوی است و غیرت و شجاعت ملت ایران اجازه نمیدهد که عربستان منافع آنان را به پای امریکا و غرب قربانی کند.” او که گویا رویارویی ایران با عربستان و آمریکا را محتل میداند، معتقد است: “اگر بنا باشد روزی مردم ایران از منافع انرژی خود در خلیج فارس و تجارت جهانی محروم شوند، بهطور طبیعی عربستان زودتر قربانی این آتشافروزی خواهد شد. مردم ایران سی سال است که به تحریمها و محدودیتها عادت کردهاند؛ اما بعید است که مردم عربستان توان تحمل محدودیتهای صادراتی نفت را داشته باشند.”
جوان اما باز در زیر تیتری از رهبر جمهوری اسلامی، تیتر زد: “جهان، سناریوی هالیوودی امریكا را باور نكرد/دوست امریكایی ارباب سیار: امریكا مستربین گرفته نه مأمور مخفی!” ذکر نظرات مخاطبان بیبیسی هم در رد اتهام تروریستی یکی از مطالب صفحه یک این روزنامه است.
در صفحه بینالملل حامد خبیری با سه “کارشناس در آمریکا” تماس گرفته و از آنها پرسیده ایا شما این ادعا را باور میکنید؟ جیم والش، کارشناس مسائل ایران در مؤسسه برنامه مطالعات امنیتی در دانشگاه MIT، جیمز مدرسن،روزنامهنگار تحلیلی و اریک بریل،حقوقدان و آشنا به مسائل ایران به این سوال پاسخ منفی دادهاند.
ستون خبر ویژه کیهان هم به “ابراز نگرانی” سید محمد خاتمی پرداخته و نوشته است: “جریان متبوع خاتمی خود یكی از زمینه چینان اتهام پراكنی آمریكا و جبهه ضد انقلاب داخلی و خارجی علیه نظام مقدس اسلامی بوده اند. جعل سند و دروغ بافی و سیاه نمایی های خلاف واقع و اجرای دستورالعملهای دیكته شده جرج سوروس صهیونیست و حمایت از اسرائیل و… از جمله خیانت هایی بود كه افراطیون مدعی اصلاح طلبی و جنبش سبز مرتكب شدند. لذا به این حضرات مدعی دلسوزی و نگرانی باید گفت ملت ایران را به خیر شما امیدی نیست فقط شر نرسانید”
روز سوم
روز یکشنبه اما روزنامه اعتماد ترجیح داد تا سخنان آیتالله خامنهای را به عنوان تیتر یک برگزیند که میگفت: “توطئه امریكا نخواهد گرفت” شکایت دولت سعودی دولت سعودی به سازمان ملل و ادعای آمریکا مبنی بر تماس با مقامات ایرانی هم موضوعات گزارش اول این روزنامه در صفحه سیاست بود.
همچنین مجتبی فتحی گزارشنویس حوزه دیپلماسی شرق مینویسد: “واشنگتن پا در یك كفش كرده است و سخت بر مواضع خود ایستادگی میكند. برای آنها فرقی هم نمیكند این مواضع مورد نقد قرار گیرد یا رد شود. حرفشان یكی است. «ایران، در طرح ترور احتمالی سفیر عربستان نقش داشته است؛ بانكمركزی جمهوری اسلامی تحریم میشود؛ با مقامات ایرانی دیدار داشتهایم»، همین پافشاری نیز سبب شد آمریكا شکایت خود علیه جمهوری اسلامی را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال کند.” به زعم او هدف از این ادعا، تحریم بینالمللی بانک مرکزی ایران است.
مجتبی فتحی – شرق: واشنگتن پا در یك كفش كرده است و سخت بر مواضع خود ایستادگی میكند. برای آنها فرقی هم نمیكند این مواضع مورد نقد قرار گیرد یا رد شود. حرفشان یكی است که ایران، در طرح ترور احتمالی سفیر عربستان نقش داشته است
ابتکار هم در تیتر یک خود شکایت امریکا و عربستان به شورای امنیت را “جنگ سرد فارسی عربی” میخواند.
روزنامه ملت، روزنامه یاران و همفکران محسن رضایی سرانجام تیتر یک “ادامه جنگ روانی امریكا علیه ایران” را انتخاب میکند و در محمد مهدی مظاهری در سرمقاله مینویسد: “موج مقاومت سیاسی و ایدئولوژیك پس از فروپاشی متحدین سابق امریكا در منطقه نظیر بن علی و مبارك و قذافی و نیز تداوم تلاطمات سیاسی در بحرین و یمن وارد فاز جدیدی شده است.
به ظن اكثر كارشناسان مسائل سیاسی، اسرائیل یكی از اصلیترین بازندگان تحوالت اخیر منطقه است. فضای بحرانی حاكم بر روابط قاهره–تل آویو و نیز موج اعتراض در دیگر كشورهای منطقه نظیر اردن و یمن گویای این امر مهم است كه بقای اسرائیل پس از حضور نامشروع در قلب جهان اسالم با چالشهای جدی مواجه است. تحت تاثیر این فضا، سناریوسازی اخیر علیه ایران برای نجات این رژیم از معضالت امنیتی و انحراف افكار عمومی از مسائل منطقه صورت میگیرد.”
با سلام
بایستی صبر کرد و دید امریکا و عربستان چگونه می خواهند این ادعا را به کرسی اثبات بنشانند. چنین ادعایی فقط میتواند از یک جنبه به نوعی مورد نظر جناحی در جکومت ایران باشد که چنین اقدامی مذبوحانه رادامن بزند. انهم اینکه عده ای شر خر و خودسر با ارباب سیر ماشین فروش در طی سفر اخیرش به ایران صحبت هایی کرده باشند و این بنده خدا را با ساده لوحی تام گول زده باشند و بعد هم همین شر خرهای خودسر به گونه ای عمل کرده باشند تا موضوع به عمد لو برود و امریکا را وادار به واکنشی عجولانه کند. در اینصورت انچه مد نظر این شرخرهای ارازل مدار بوده از دو طریق به موجودیت میرسد: 1 امریکا با واکنشی ناگهانی بر طبل جنگ بکوبدو به این طریق شرخرهای امام 14به نان و نوایی و اشتهاری برسند، 2-امریکا واکنش کند و بعد هم نتواند ادله کافی برای اثباتش به دست بدهد که در این صورت بازهم همان شرخر های ولایت-مدار لذت خواهند برد که بزرگترین قدرت نظامی-اقتصادی را به سخره گرفته اند.
کاربر مهمان / 18 October 2011
اگر مطالب نظر دهنده محترم اول را بپذیرم و حتی نظر ایشان هم ثابت بشود،بازهم عکس العمل دولت آمریکا احمقانه و در جهت دشمنی با مردم ایران است و نه دشمنی با آخوند.چرا چون مردم ایران در منطقه پرچمدار مبارزه ضد امریکائی و سیاستهای استعماری غرب و شرق و همچنین مخالف سیاستهای نژادپرستانه انان بوده و حمایت غرب از صهیونیزم را جنایت علیه بشریت می دانند.لذا به نظر امریکا و مخصوصا انگلیسیها ایران باید همیشه تحت رهبری غرب بماند و روابت ارباب ونوکری برقرار باشد.درثانی دولتی که دانشمدان هسته ای کشور دیگر،حتی مخالف خود را میکشد حق رفتن نزد قاضی و شکایت را ندارد.
مثال ساده ای هم برای شما و امریکائیان میزنم:اگر روسها و چینی ها دانشمندان شما را بامنطق خودتان ترور کنند،چه می گوئید؟ایا رژیم نژادپرست و ادم کش صهیونیستی می پذیرد که مسلمانان، دانشجویان و استادان و دانشمندان یهودی را با منطق خود صهیونیستها در هنگام سفر و تعطیلات دانشگاهی در کنار دریا و کوه و جنگل ترور کنند و انان را عامل اصلی ساختن بمبهای مختلف و یا سیاستهای غلط دولت صهیونیستی بدانند؟آیا دولت صهیونیستی خود یک تشکیلات تروریستی نیست و کشتن یکی از رهبران فلسطینی در دبی را با همدستی دوّل آمریکا و اروپا عهده دار نبوده است؟
به نظر من استعمار گران فقط قصد تضعیف کشور ما را دارند و با اخوندها هم فقط به این خاطر که مثل خودشان مستبد و مفتخور هستند و نمیتوانند با هم کنار بیایند مشکل دارند.اگر باور ندارید؟نگاهی بر داستان اشتی امریکا و سرهنگ قذافی بیاندازید و ببیند که پس از زانو زدن سرهنگ در مقابل دولت امریکا،ایا همه تحریمها برداشته نشد و حتی انان در یک تخت در کنار هم می خوابیدند و با دختران ایتالیائی وغیره خوش بودند.ایا مشکلی با هم داشتند؟نه و حتی امریکائیان سلاحهای خطر ناکی هم به قضافی فروخت که طبق اعلام خودشان امروز که دولت قذافی سقوط کرده ،ان سلاحها به دست نیروهای تروریست و اسلامی مخالف امریکا و غرب افتاده است و خالاصه اینکه درد سر بزرگی برای خودشان(امریکا و اروپا و مخصوصا هواپیماهای سافربری رژیم صهیونیستی) شده است.لذا صحیح نیست که ما فقط جنایات و اشتباهات اخوندها را بیان کنیم و نقش استعمارگران و همکاریهای خواسته و نا خواسته انان با دیکتاتور های خودی و ناخودی را قسل میّت بدهیم و برای پاک کردن موجدیت و جنایات انان از ذهن مردم برای استعمار گران مجلس سالگردی هم بر گذار کنیم.موفق باشید
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 19 October 2011