معاون صدا و سیما شاید هرگز فکر نمیکرد یک روز مجبور باشد روبهروی ۳۰ زن بازیگر بنشیند و درباره فساد در تلویزیون دولتی ایران توضیح دهد؛ توضیحی که البته به رد و انکار ماجرا انجامید. جنجالی که نامه ۳۰ بازیگر زن خطاب به معاونت سیما به راه انداخت، میتوانست بروز فساد در تلویزیون را رسانهای کند و بعد از سینما که هرازگاهی با این انگ زیر سؤال میرود و درباره فضای حاکم بر آن، بحثهای متعددی میشود. تلویزیون هم وارد این بحثها میشد و فریاد وااسفا بالا میگرفت که ایهاالناس ببینید بازیگران ما در چه محیطی کار میکنند و چقدر این فضا آلوده و کثیف است.
اینها و حرفهایی از این دست البته گاهی با اشاره برخی بازیگران به وجود فساد در سینما به گوشمان خورده اما آنچه درباره تلویزیون و بازیگران زن کمکارش رخ داد از اساس پر از ابهام و پارادوکس است تا جایی که در پایان و بعد از تغییر موضع آنها تصور میکنی همه آنچه با این نامه جنجالی به رسانهها کشیده شد فقط برای این بود که عدهای بازیگر از اینکه مدتی است نقش نگرفتهاند عصبانی و پریشان هستند و با این اعتراض دستهجمعی قصد دارند روال کاریشان مانند سالهای گذشته رونق بگیرد و البته حقوق صنفیشان بیشتر و بهتر از گذشته رعایت شود.
آنهایی که قبلا شفافسازی کرده بودند
در یکی دو سال گذشته شنیدن حرفهای اینچنینی از بازیگران زن شناختهشده یا حتی کمتر شناختهشده موجب شگفتی و تعجب اهالی سینما و مخاطبان آن میشد اما بعد از مدتی غوغای بیهوده در پیرامون این حرفها، هم اصل مطالب فراموش میشد هم اینکه چون نمیشد بهخاطر برخی اتفاقات حاشیهای، کل فضای حاکم بر سینما را زیر سؤال برد، ترکشهای آن انتقاد و حرفهای کنجکاویبرانگیز به خود آن بازیگر برمیگشت و اصابت میکرد. بااینحال نمونههای چنین شفافسازیهای عجیبوغریب را در سالهای گذشته کم نداشتهایم. یادمان نرفته مرجان محتشم، بازیگر سریالهای اواخر سالهای دهه ۱۳۷۰ و ابتدای دهه ۱۳۸۰ تلویزیون روزی برآشفت و گفت: «متأسفانه برخی بازیگران با تندادن به روابط نامشروع برای خود جایگاهی دستوپا میکنند؛ کاری که من حاضر شدم به قیمت حذفشدنم از عرصه بازیگری به آن تن دهم.» یا بعد از آن نوبت پرستو صالحی بود که جملاتی تکاندهنده دراینباره را رسانهای کند و از دلیل کمکارشدنش بگوید. صدف طاهریان دیگر بازیگری بود که بعد از دو سه سال حضور در سینما و تلویزیون از معاملهها و رابطههای کثیف پشت پرده سینما حرف زد و البته با پناهبردن به شبکه فارسی زبان جم نتوانست حقانیتش را ثابت کند. صبا کمالی دیگر بازیگر تلویزیونی هم بهصراحت میگفت با هر جواب ردی که به پیشنهاددهندگان داده، پنج سال عقب افتاده و در نهایت از دنیای بازیگری بیرون آمده و کار تجاری میکند.
فساد در سیما تکذیب شد
از این دست افشاگریها کم نبود اما آنچه با نامه امضاشده از سوی ۳۰ بازیگر زن خطاب به مدیران تلویزیون رخ داد، اتفاق بیسابقه و نادری به حساب میآید که میتوانست به ماجراهای قبلی درباره بازیگران زن و سوءاستفاده از آنها دوباره دامن برند. در ابتدای مطرحشدن این ماجرا، فقیهه سلطانی تنها بازیگر از این جمع ۳۰ نفره بود که هویتش را فاش کرد و در مصاحبه با یکی از روزنامههای سینمایی از جلسه با معاونت سیما برای شنیدن دردودلهایشان خبر داد اما پورمحمدی که شاید هیچوقت فکر نمیکرد بهخاطر چنین موضوع حساسیتبرانگیزی با عدهای بازیگر زن جلسه ترتیب دهد، در این نشست همهچیز را از بیخوبن تکذیب کرد و با قول اینکه قرار است خانه بازیگران سیما تشکیل شود از حل مشکلات صنفی بازیگران تلویزیون خبر داد! در این جلسه معاونت سیما به کلی فساد در تلویزیون را تکذیب کرد و گفت، اگر هم فسادی بوده قبل از این از سوی نهادهای مربوطه ریشهکن شده است. جالب اینکه معاونت سیما فساد در سینما را پذیرفته بود اما پارتیبازی و باندبازی در تلویزیون را هم رد کرد تا نشان دهد فضای تلویزیون باوجود آنچه گفته شده کاملا سالم و پاک است.
بازیگران چه کسانی بودند؟
هرچند در جلسه با معاون سیما همه آن ۳۰ بازیگر حاضر نبودند اما خیلی زود اسامی آن بیست و چند بازیگری که با پورمحمدی ناهار خوردند و دغدغههایشان را حین ناهار مطرح کردند لو رفت. خانمها افسر اسدی، روشنک عجمیان، شهره سلطانی، آرام جعفری، زهرا سعیدی، شهناز شهبازی، فقیهه سلطانی، نگین صدقگویا، مریم خدارحمی، ساناز سماواتی، زهره حمیدی، معصومه کریمی، لیلا برخورداری، مژگان غلامی، مرجان سپهری، شراره رخام و شیرین بینا در این جلسه حضور داشتند که بعد از جلسه، برخی از آنها ازجمله فقیهه سلطانی، روشنک عجمیان و معصومه کریمی با رسانهها گفتوگو کردند. با دقت به اسامی مشخص میشود تقریبا تمام این بازیگران حضور بسیار کمرنگی در سینما داشتهاند و البته در چند سال اخیر از بازی در سریالهای تلویزیون هم فاصله گرفتهاند تا جایی که برخی از آنها حتی در دروه جوانی تا حدی از یادها رفتهاند.
چرخش عجیب خانمهای بازیگر
نکتهای که از دل این بلوا برمیآید نه موضوع فساد و پارتیبازی بلکه موضعگیری بازیگران زن حاضر در جلسه و چرخش آنها بعد از پایان نشست با پورمحمدی بود. آنها که در نامه تکاندهندهشان از پشت صحنه ناسالم و غیرمطلوب بیشتر پروژههای تلویزیونی خبر داده و از این گفته بودند که بعد از ازدواجشان به آنها نقش نمیدهند، در این جلسه به شکل کاملا عجیبی زیر حرفهایشان زدند، بهطوریکه یکی از آنها خطاب به پورمحمدی میگفت: «ما هیچ منظوری از انتشار نامه نداشتیم و هر برداشتی که سایتها کردهاند به ما ربطی ندارد. ما فقط خواستیم طرح موضوع کنیم!» یا فقیهه سلطانی که ظاهرا در نقش سخنگوی این جمع ظاهرا شده بود، گفت: «برخی شبکهها به نفع خودشان و با هدف اینکه بیننده شبکههایشان بالاتر برود از یکسری تیترهای خالهزنکی استفاده کردند.» به گفته این بازیگران همهچیز کلا یک سوءتفاهم بوده و بس و همهچیز محدود شده به اعتراضیهای برای جدیگرفتن هنرمند!
حالا این جدی گرفتن هنرمند، خودش شامل بخشهای مختلفی میشود مانند پرداخت بهموقع دستمزدها و پایبندی به قراردادها اما اصل قضیه فریادی است در اعتراض به تقسیم عادلانه نقشها و جلوگیری از ورود بازیگرانی که صلاحیت این کار را ندارند اما ظاهرا جای بازیگران قدیمیتر را گرفتهاند و همه نقشها را مال خود میکنند. همه اینها و البته اینکه باید نهادی باشد تا به مشکلات صنفی بازیگران سیما رسیدگی کند، همه بحثهایی بود که در سالهای اخیر بارها مطرح شده و حالا بهمثابه بحثهایی کلیشهای شناخته میشود. دراینمیان موضوع فساد – که قرار بود محور برگزاری این جلسه باشد یا حداقل همه آنهایی که در جریان آن نامه قرار گرفته بودند اینطور فکر میکردند – هم در لابهلای بحثها به میان آمده و البته ظاهرا هرچه در ابتدا در نامه آورده شده شامل سوءتفاهمهایی میشود که خانمهای بازیگر به آن پرداختهاند، چون به قول یکی از حاضران در جلسه: «درباره فساد هم اگر صحبت شده درباره افراد خاص است نه عموم بازیگران سینما که بسیار شرافتمندانه کار میکنند.»
چرا و به چه علت؟
حالا و با این تغییر موضع و چرخش عجیب باید از این بازیگران محترم و معترض پرسید مگر میشود فردی بدون منظور چنین نامهای نوشته و رسانهایاش کند و بعد بگوید تبعات آن مربوط به ما نیست؟ درواقع این درست مانند همان ادعایی است که این بازیگران دارند و عدم توانایی در ایفای نقش یا نداشتن روابط عمومی خوب را به توهم فساد مرتبط میدانند و با طرح این موضوع مهم و حاشیهساز، جامعه سینمایی کشور را با اینهمه جنجال و مشکل، درگیر موضوع تازهای میکنند. از طرفی همین بازیگران زن، خیلی خوب میدانند بازیگران بسیاری بودند که از همین تلویزیون درخشیدند و بالا رفتند تا جایی که حالا سرآمد بازیگران زن شناخته میشوند؛ برای مثال فاطمه معتمدآریا که از سریال «گل پامچال» کارش را شروع کرد و بعد از تداوم درخشش روی پرده سینما و قاب تلویزیون حالا آنقدر محبوب شده که وقتی برخی برایش چماق برمیدارند، کل سینما پشتش درمیآیند.
چرخش موضع عجیب بازیگران زن در جلسه با معاونت سیما پرسشها و ابهامات دیگری را نیز در اذهان بهوجود خواهد آورد. مثل اینکه بپرسیم مگر کسی میتواند چنین انگی را به بازیگران مطرح و پرکار بچسباند که اگر ماندند و ماندگار شدند پس حتما تن به خفت دادند و در این فضای فاسد عفتشان را حفظ نکردند؟
در واقع این پرتکردن توپ به زمینی است که اتفاقا همیشه برای آدمهای بیعمل و بهانهجو خوب نتیجه میدهد؛ زمین اعتقادات مذهبی و احساسات شرعی و عرفی که ورود به این حیطه میتواند افراد بسیاری را با اعتراضهای تأییدنشده و پرابهام همراه کند، غافل از اینکه خود این دوستان بازیگرحتی در مطرحکردن موضوع فساد در سینما و تلویزیون تردیدهای بزرگی دارند و هرازگاهی فقط به ابهامات دامن میزنند تا از این طریق به شکل میانبر به تیتر رسانهها برگردند.
در همین زمینه:
فساد اخلاقی در تلویزیون ایران: ملاقات ۳۰ زن بازیگر با معاون صدا و سیما