در راهپیمایی روز جهانی کارگر سال ١٣۹۴ که به وسیله خانه کارگر در تهران برگزار شد، عدهای از کارگرها با بالا بردن پلاکاردها و سر دادن شعارهایی، علت بیکاری خود را کارگران مهاجر افغانستانی دانستند.
تاکنون آمار رسمی از تعداد کارگران مهاجر در ایران منتشر نشده است، اما طبق آمار غیر رسمی حدود دو میلیون نفر از شهروندان افغانستان در ایران زندگی میکنند که تعداد زیادی از این جمعیت به عنوان جمعیت فعال فقط اجازه دارند که در چهار گروه شغلی که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تعیین کرده، مشغول به کار شوند.
بر اساس آمار سازمان جهانی کار، در سال ٢٠١٣ حدود ٢٣٢ میلیون مهاجر در جهان وجود داشتند که از این تعداد، ٢٠۷ میلیون نفر بیش از ١۵ سال داشتهاند و حدود ١۵٠ میلیون نفر از این جمعیت، کارگران مهاجری بودهاند که شاید شاغل نبوده باشند اما به دنبال کار هستند.
گزارش سازمان جهانی کار نشان میدهد که حدود نیمی از کارگران مهاجر، به دو منطقه آمریکای شمالی و بعد، قاره اروپا (به غیر از قسمت شرقی آن) مهاجرت میکنند. یعنی ۵٣ درصد کل زنان کارگر مهاجر و ۴۵ درصد از مردان، یکی از این دو منطقه را به عنوان مقصد خود انتخاب میکنند.
در کشورهای اروپای غربی، بخشی از احزاب و سازمانهای دست راستی مخالف ورود مهاجران به کشورهای خود هستند و در برخورد با موج جدید ورود پناهندگان به اروپا، بر بسته شدن مرزها پافشاری میکنند. پناهندگانی هم که موفق میشوند از مرزها رد شوند و خود را به کشورهای اروپای غربی برسانند، بخشی از جامعه میزبان آنها را به عنوان مزاحمانی در بازار کار میبینند و بالا رفتن آمار بیکاری را به کارگران مهاجر نسبت میدهند.
آموزش تشکلها، سندیکاها و اتحادیههای کارگری در اروپای غربی اما فرصت مناسبی را در اختیار کارگران در این کشورها قرار داده تا نسبت به پدیده کارگران مهاجر، کمتر رفتارهای غیرمعقول نشان دهند.
تجربههای اتحادیههای کارگری در اروپا ممکن است بتواند مدل مناسبی را برای سایر کشورها از جمله ایران در رابطه با کارگران مهاجر به دست دهد.
سندیکاها و اتحادیههای مستقل کارگری در ایران تاکنون گام مهمی در رابطه با مشکلات کارگران مهاجری که در ایران کار میکنند، برنداشتهاند.
اوئن تیودور، رییس بخش اتحادیه اروپا و روابط بینالملل کنفدراسیون اتحادیههای کارگری (TUC)، مارک بوثروید، عضو اتحادیه سراسری خدمات بهداشتی بریتانیا (Unite Health)، ولکان گوموش، عضو اتحادیه سراسری کارگران حمل و نقل ترکیه-کِسک- (BTS) و تانیا تروست، مشاور سیاستگذاری دپارتمان بینالملل و اروپای کنفدراسیون اتحادیه کارگری آلمان، از تجربههای خود و تشکلهایشان در رابطه با کارگران مهاجر میگویند.
پرسشهایی که رادیو زمانه با این افراد در میان گذاشته، از این قرار است:
- با توجه به افزایش تعداد مهاجران و بالا رفتن نرخ بیکاری، اتحادیه شما در این زمینه چگونه جهتگیری میکند؟ آیا کارگران مهاجر را تهدیدی برای اشتغال داخلی میداند؟ چه سیاستی در این مورد در پیش گرفته است؟
- اتحادیهها در کشورهایی که تجربه پناهندهپذیری دارند، بر اساس تجربههای خودشان چه راهکارهایی پیشنهاد میکنند؟
پاسخ فعالان کارگری غیرایرانی را به این سوالها میخوانید:
قوانین در قبال بهرهکشی از کارگران مهاجر باید تقویت شوند
اوئن تیودور، رییس بخش اتحادیه اروپا و روابط بینالملل کنفدراسیون اتحادیههای کارگری (TUC):
– کنفدراسیون اتحادیههای کارگری آگاه است که کارفرمایان بیپروا از کارگران مهاجر بهرهکشی میکنند تا دستمزدها و امتیازهای احتمالی شرایط کاری موجود را پایین بیاورند. افراد شاغل حق دارند که نگران تاثیر [کارگران مهاجر] بر زندگی خود و جامعهشان باشند. این وضعیت علاوه بر مضرات افتصادی که برای کارگران نگران به همراه دارد، همچنین باعث فشارهای اجتماعی و تفرقه افکنی میان کارگران میشود. اتحادیهها به قدرت چانهزنی قویتری نیازمندند تا بتوانند مانع چنین سوءاستفادههایی شوند و قوانین در قبال این بهرهکشیها باید تقویت و اجرا شوند تا آنکه هر کسی از رفتار و دستمزد برابر در راستای کنوانسیون سازمان جهانی کار بهرهمند شود. ما میخواهیم پناهندگان و پناهجویان و تمام مهاجران به عنوان نیروی کار قانونمند به کار گرفته شوند تا آنکه بتوانند مالیاتهای خود را پرداخت کنند و مشمول قوانین بهداشت و امنیت، دستمزد و قوانین ضد تبعیض شوند. حذف آنها تنها به آسیبپذیری بیشتر آنها منجر میشود و باعث پدید آمدن فرصتهای بیشتر برای بهرهکشی و کاهش دستمزد میشود. اتحادیهها، کارگران مهاجر را به عضویت قبول میکنند و روشهای تازهای برای سازماندهی اتخاذ کردهاند و ما هم میتوانیم نقش مثبتی در همگون شدن مهاجران و خانوادههایشان در جامعه بازی کنیم.
آموزشهای ضدنژادپرستی و سیاسی موثر است
مارک بوثروید، عضو اتحادیه سراسری خدمات بهداشتی بریتانیا (Unite Health):
– در بریتانیا در حالی که در قبال مهاجران (ظاهرا به دلیل اشغال کردن مشاغل و افزایش فشار بر خدمات)، شکلی از اکراه نسبت به مهاجران در میان مردم وجود دارد، اما بسیاری از فاکتورهای دیگر موجب شده که این قضیه تبدیل به یک مساله بزرگ برای اتحادیههای کارگری (به خصوص خارج از بعضی از بخشهای اتحادیهای) نشود. ما در بریتانیا حداقل دستمزد در سطح ملی داریم که مانع از پرداخت پایینتر از یک سطح مشخص میشود. قراردادهای حاصل از چانهزنی جمعی، بسیاری از کارگران را تحت پوشش قرار میدهد بهخصوص آنهایی که در بخشهای دولتی کار میکنند. بنابراین دستمزد آنها بر اساس قراردادهای جمعی در سطح ملی پرداخت میشود. در بخش خصوصی مثل حمل و نقل، اتحادیهها هنوز سازمانده هستند پس میتوانند قراردادهای جمعی را به [کارفرما] تحمیل کنند. بیشتر کسری دستمزدها در قراردادهای مقاطعهکاری و مناقصههای رقابتی است که در آن برای پایین آوردن دستمزد رقابت صورت میگیرد. برخی از صنایع مثل ساختمانسازی در برابر پایین آوردن نرخ دستمزد آسیبپذیرترند، زیرا مهاجران آسیبپذیر را به عنوان کارگران روزمزد استخدام میکنند و حداقل دستمزد را زیر پا میگذارند. آنها به ندرت محاکمه میشوند. نمونههایی وجود داشته است که مهاجران با دستمزد پایینتر به جای کارگران واجد شرایط استخدام شدهاند. با این حال این تنها در بخش ساختمانسازی پیش میآید و البته بعضی از صنایع یدی که از این جهت آسیبپذیرند. حداقل دستمزد کف، دستمزدی است که کارفرمایان نمیتوانند از آن پایینتر بروند، بهخصوص اگر کسب و کار متوسط یا بزرگی داشته باشند.
بیشتر اتحادیههای کارگری سیاستی را اتخاذ کردهاند که مهاجران مسئول پایین آمدن دستمزد نیستند. این سطح از درک طی سالها نبرد علیه نژادپرستی و آموزش سیاسی به دست آمده است. در بخش ساختمانسازی یک یا دو اتحادیه گرایشاتی دارند که فراخوانهایی مانند «شغل بریتانیایی برای کارگر بریتانیایی» را در پاسخ به بحران اقتصادی و کاهش اشتغال میدهند. به این دسته به شدت از سوی دیگر اتحادیهها و چپها انتقاد میشود. بیشتر اتحادیهها در تئوری به انترناسیونالیسم پایبند هستند و مدافع آن هستند که مهاجران را عضو اتحادیهها کنند و برای دستمزد بالاتر و شرایط بهتر مبارزه میکنند. در واقعیت اتحادیهها بیشتر منفعل و بیتفاوتند و انگشتشمارند آنها که این نبرد را فارغ از جهتگیری اتحادیهها رهبری میکنند. آموزشهای ضدنژادپرستی و سیاسی درباره اینکه پایین آمدن دستمزدها تقصیر کارفرمایان است که دستمزدها را کاهش میدهند و تقصیر کارگران مهاجر نیست، در پایهریزی حمایت [از مهاجران] امری حیاتی است که میتواند به حمایت از استراتژی راه دادن کارگران مهاجر به اتحادیهها و مبارزه برای بالا بردن دستمزد نیز تسری یابد.
بیش از یک میلیون کارگر غیرقانونی در ترکیه زندگی میکنند
ولکان گوموش، عضو اتحادیه سراسری کارگران حمل و نقل ترکیه-کِسک- (BTS):
– واقعیت این است که اتحادیهها در ترکیه در قبال پناهندگان هیچ سیاست مشخصی ندارند. اتحادیه ما یک اتحادیه خدمات عمومی است، بنابراین در کل این اتحادیهها [اتحادیههای زیرمجموعه کِسک] درباره این موضوع بیمیلی نشان میدهند. متاسفانه ما شاهد خطر تنش قومی بین کارگران هستیم. مثلا سوریهایها در بخش ساختمان و کشاورزی کار میکنند که این بخشها پیش از این نیز با کارگران کرد مشکل داشتتند. اما چپها و فعالان اتحادیهای کارگری باید برای نزدیک شدن به جامعه سوریها [سوریهای مهاجر] برنامهای تدوین کنند، وگرنه [سوریهای مهاجر] از دولت اردوغان حمایت خواهند کرد. تاکنون نیز [این کارگران مهاجر] توانستهاند وارد پروسه شهروندی شوند. میلیونها سوری در حال حاضر سومین گروه قومی را در ترکیه تشکیل میدهند. اما کارگران مهاجر دیگری نیز در ترکیه حضور دارند، مانند گرجیها، آذریها، ایرانیها، ارمنیها و مولداویاییها. تخمین زده میشود که بیش از یک میلیون کارگر غیرقانونی بدون هیچ نوع امنیت شغلی و با دستمزدی بسیار پایین در ترکیه زندگی میکنند. این شامل کارگران مهاجر سوری نمیشود. بنابراین اتحادیههای کارگری در حمایت از حقوق کارگران در برابر حزب عدالت و توسعه که بزرگترین دشمن حقوق کارگران است بسیار ناتوانند. بیشتر آنها سازمانهایی با شیوههای مافیایی فاسدی هستند که زیر کنترل حزب عدالت و توسعه کار میکنند. جناح چپ اتحادیههای کارگری اما بیتاثیر و بروکراتیک هستند، مانند اتحادیه ما یعنی کِسک که هماکنون در دست حزب دموکراتیک خلقهاست.
پناهندگان و پناهجویان تهدید نیستند
تانیا تروست، مشاور سیاستگذاری دپارتمان بینالملل و اروپای کنفدراسیون اتحادیه کارگری آلمان:
– کنفدراسیون اتحادیه کارگری آلمان-DGB- و اتحادیههای عضوش پیرو سیستم بشری و همبستگی با پناهجویان در آلمان و اتحادیه اروپا هستند. ما به اعضای خود و مردم آلمان فراخوان دادهایم تا برای همبستگی با پناهجویان اقدام کنند. چارهاندیشی برای تاثیرات آوارگی و مهاجرت بر بازار کار، مساله جدیدی را برای ما رقم نزده است و ما همچنان روشهای گذشته خود را در پیش داریم. با وجود این، زیاد شدن تعداد پناهندگان که از تابستان سال گذشته وارد اروپا شدهاند ما را با چالشهای بزرگی روبهرو کرد که باید به درستی و به طور موثر واکنش نشان دهیم. اعضا و کارمندان ما اما در کنار بخشهای بزرگی از جمعیت آلمان منتظر دریافت سیگنال رسمی برای دست به کار شدن نماندهاند، بلکه همچنان به پناهجویان خوشآمد میگویند و داوطلبانه اسکان، غذا، لباس و دیگر نیازهای اساسی را برای افرادی که وارد کشور میشوند، فراهم میآورند. در عین حال ما به عنوان اتحادیههای کارگری، اقداماتی برای انطباق پناهجویان در بازار کار آلمان انجام دادهایم زیرا باور داریم که داشتن شغل و حق تحصیل، مسائلی کلیدی برای تطبیق یافتن موفقیتآمیز با جامعه هستند. در نتیجه تمام امکانات مشارکت و همکاری در شرکتها، سیاست، سازمانها و جامعه را به کار بستهایم تا پروسه تطبیق پناهجویان به طور پایدار و با موفقیت انجام شود. ما در تلاش هستیم تا کلاسهای زبان، تطبیقی، کارآموزی و اشتغال را فراهم کنیم. همچنین اطلاعاتی درباره پروسه پناهجویی، تایید مهارتهای حرفهای و قوانین کار در آلمان را به زبانهای مختلف در دسترس پناهجویان قرار میدهیم. ما فرمول سادهلوحانه “افزایش نیروی کار به پایین آمدن دستمزد برای همه میانجامد” را رد میکنیم. همچنین برای تطابق با قوانین و مقررات مبارزه میکنیم تا آنکه پناهندگان به عنوان نیروی کار ارزان مورد بهرهکشی قرار نگیرند و مانع از آن شویم که پناهندگان به رقبای غیرمنصفانه در بازار کار داخلی تبدیل شوند. پافشاری بر نظارت بر قراردادهای جمعی و تقویت کنترل اجرای پرداخت حداقل دستمزد از جمله اقدامات موثر در راستای این اهداف هستند. تاکنون ما شاهد هیچ تاثیر منفیای بر بازار کار در آمار و ارقام نبودهایم. بدین سبب به راه خود ادامه میدهیم. سیاستهای موفق مهاجرتی میتواند به عنوان یک محرک اقتصادی عمل کند. ما خواهان آن هستیم که دیگر اتحادیهها را متقاعد کنیم تا پناهندگان و پناهجویان را یک تهدید نبینند بلکه راهحلهای مناسبی در چانهزنی با دولت، شرکتها و جامعه مدنی بیابند.