با مشارکت اعتراضی بالای ۶۵ درصدی مردم، حذف “مثلث جیم“- آیت الله جنتی، محمد یزدی، مصباح-، “مثلث خراسان“- آیت الله شاهرودی، علم الهدی، سعیدی-، صادق لاریجانی از مازندران، احمد خاتمی از کرمان، علی فلاحیان از خوزستان، محسن شبستری از آذربایجان شرقی، یوسف نمازی از اصفهان، و… امکان پذیر شده و ترس شدیدی در خامنهای و نظامیان و اصول گرایان ایجاد کرده است (رجوع شود به مقاله “چرا خامنهای و نزدیکان او نگران نتایج انتخاباتاند و ترسیدهاند؟ “).
آنها تبلیغات وسیعی به رهبری آیت الله خامنهای به راه انداختهاند که حذف “مثلث جیم”، “مثلث خراسان” و صادق لاریجانی و…پروژهای انگلیسی/ آمریکایی است. سردار نقدی، در ۲ اسفند گفته است :
“پیروزیها و موفقیت هایمان در مبارزه با آمریکا حاصل شده است نه تعامل با آن و اگر مجلسی با فکر تعامل با آمریکا روی کار بیاید ناکارآمدی و افت کشور به کجا خواهد رسید؟ انگلیس الان در انتخابات ما دخالت کرده و میگوید به چه کسانی رای ندهیم و به چه کسی رای دهیم. انگلیس به فکر تشکیل مجلسی است که از طریق آن بتواند قراردادهای استعماری نفتی با ایران امضا کند؛ مجلسی که مفت فروشی گاز ما را امضا کند؛ مجلسی که سردار قاسم سلیمانی را در تهران زمینگیر و حضور او و دفاع حرم حضرت زینب را تعطیل کند.”
سردار اسماعیل کوثری در همین روز می گوید: آمریکا و انگلیس “امروز به صورت مستقیم میگویند شما به فلان شخص مثل آقای هاشمی رأی دهید و به فلان شخص مانند آقایان جنتی و مصباح رأی ندهید”.
حسین شریعتمداری هم در همین روز گفته است: “حمایت دولت انگلیس از این لیست انتخاباتی[لیست اصلاح طلبان و اعتدالیون] فقط تأسفآور نیست بلکه هشداردهنده نیز هست و یادآور دیگ پلوی سفارت انگلیس در دوران مشروطیت است. تاکید دولت انگلیس که به فلان لیست رأی بدهید و مخصوصا از رأی دادن به آقایان جنتی، یزدی و مصباح خودداری کنید، حاکی از آن است که برآیند لیست انتخاباتی این جریان سیاسی را با منافع خود همسو و همخوان”.
آیت الله موحدی کرمانی هم گفته است که مخالفت انگلیس و آمریکا با جنتی و یزدی و مصباح به این خاطر است که :”مهمترین ویژگی هر سه حمایت از ولایت فقیه است و دشمن با حمله به آنها در حقیقت قصد حمله به مقام معظم رهبری را دارد…یکی از دعوت کنندگان به آنچه خودشان «رأی سلبی» نامیده اند؛ کسی[اکبر گنجی] است که علیه آقای هاشمی مقالات بسیار تندی نوشت و تهمتهای بسیاری به ایشان و دیگر اعضای فهرست خبرگان زد. حال در آمریکا نشسته است و دعوت به رأی به همین افراد میکند. قطعا این دعوت او دلسوزانه نیست. بلکه هر مقدار توفیق در اختلاف افکنی میان علمای خبرگان برای او نتیجه مطلوبی برای سکو شدن آن در اختلاف افکنیهای بعدی خواهد بود.”
احمد خاتمی هم در همین روز گفته وقتی آمریکاییها و انگلیسیها میگویند: “جنتی، یزدی، خاتمی و علمالهدی، نه و شما هم میگویید نه پس چه فرقی بین شما وجود دارد…انگلیس حق دارد علیه احمد خاتمی موضع بگیرد، زیرا خاتمی بیچارهشان کرده است…سفیر انگلیس هلهل میزند برای ملاقات با خاتمی، اما خاتمی توی دهنش میزند، حالا میخواهید رادیو انگلیس بگوید به لیستی که نام خاتمی در آن است، رای دهید…مردم ما خوب میدانند، قصه جنتی، مصباح و خاتمی نیست، بلکه قصه، قصه ولایت است و میخواهند ولایت را بزنند، اما این آرزو را به گور میبرند”.
افشای طرح تقلب
اما در میان سخنان احمد خاتمی نکته مهمی وجود دارد که از طرح خامنه ای، نظامیان و شورای نگهبان برای تلقب خبر میدهد. میگوید:
“یقین دارم، لیست جامعه مدرسین رای میآورد، اما لیست اینها رای نمیآورد…به کوری چشم اینها همین افرادی که گفتهاند به آنها رای ندهید در صدر لیست قرار میگیرند…فکر کردهاید رها میکنیم، بجنگ تا بجنگیم، رسوا هستید و به فضل خدا بعد از انتخابات چه رای بیاورم چه رای نیاورم، رسواتر میشوید.”
یقین احمد خاتمی به پیروزی لیست جامعه مدرسین از کجا آمده است؟ یقین او به این که جنتی، محمد یزدی، مصباح و…در صدر لیست انتخاب شدگان انتخابات هفتم اسفند قرار میگیرند چگونه حاصل شده است؟ مگر احمد خاتمی خداست و دارای علم مطلق و آگاه از آینده- بگذریم از این که به نظر برخی از فیلسوفان دین و متلکمان خداوند علم به جزئیات ندارد- که از پیروزی یقینی و صدر نشینی نمادهای “فقه داعشی” خبر میدهد؟
در واقع او گاف بزرگی داده و اعتراف کرده که آیت الله خامنه ای، شورای نگهبان و نظامیان طرح تقلب را آماده کردهاند. تقلب فقط در مورد مجلس خبرگان نخواهد بود، بلکه مجلس شورای اسلامی را هم در بر میگیرد. چون برای خامنهای پیروزی امثال حداد عادل بسیار مهم است. حداد عادل هم در اول اسفند اعلام خطر کرده و گفته :
“اکنون ما صدای پای مجلس ششم را از تبلیغات فعلی کاندیداها میشنویم که بهجای پرداختن به مشکلات اقتصادی، رفع حصر سران فتنه[مهندس موسوی، زهرا رهنور، مهدی کروبی] را طلب میکنند.”
راههای تقلب خامنهای و نظامیان
یکم- حکم حکومتی تقلب: تقلب در پای صندوقها همیشه بوده و خواهد بود. اما با توجه به گستردگی صندوقها و حضور افراد متفاوت، تقلب گسترده معنادار در پای صندوقها امکان ندارد. اولاً: چنین امری به راحتی افشا خواهد شد. ثانیاً: نیازمند نظم آهنین یک پارچه نظامی است که تمامی صندوقها را در دست داشته باشد.ثالثاً: سپاه هم نهادی یکپارچه نبوده و نیست و حداقل در بدنه آن نیروهایی وجود دارد که از اصلاح طلبان و اعتدالیون دفاع میکنند. با توجه رقابت دولتیها با اصول گرایان و حضور ناظران نمایندگان در سر صندوق ها، این راه پاسخگوی تلقب مورد نیاز خامنهای برای بالا کشیدن نیروهایش نیست.
در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸، وزارت کشور و ستاد انتخابات کل کشور در دست جبهه پایداریها و نظامیان بود. آنان نیازی به شمارش آرای صندوقها نداشتند. از بالا تصمیم گرفتند که احمدی نژاد را با آرای نزدیک به ۲۵ میلیون پیروز انتخابات اعلام کنند.
اما اینک وزارت کشور در دست نیروهای لاریجانی است. اعتدالیون هم در آن حضور دارند. قرار است اسحاق جهانگیری هم در وزارت کشور حداقل بر شمارش آرای تهران نظارت کند.
سادهترین راه برای خامنهای “حکم حکومتی مخفیانه” است. باید به حسن روحانی/اسحاق جهانیگری- یا مستقیماً به وزیر کشور و یکی دو تن دیگر در ستاد کل انتخابات کشور بگوید که حضور این افراد (آیت الله جنتی، محمد یزدی، مصباح، صادق لاریجانی، علم الهدی، هاشمی شاهرودی، سعیدی، فلاحیان، و…) در لیست پیروز شدگان برای حفظ نظام و شکست آمریکا و انگلیس، واجب شرعی است.
روال جمهوری اسلامی نه تنها پذیرش حکم حکومتی ولی فقیه بوده، بلکه تقریباً همه دولتهای قبلی از حکم حکومتی آیت الله خمینی و آیت الله خامنهای استفاده کردهاند. آیا حسن روحانی میتواند در برابر حکم حکومتی تلقب بایستد؟ آری. ولی به هزینه جنگ و سقوط دولتش.
روحانی میتواند به خامنهای بگوید که این دروغ و تهمت بزرگی است که آمریکا و انگلیس به این افراد رأی نداده اند، شما با این ادعا میلیونها تن از مردم ایران را به مزدوران آمریکا و انگلیس تبدیل میکنید، اما از سوی دیگر ادعا دارید که مردم ایران ضد آمریکایی و ضد “انگلیس خبیث” هستند. مردم را دعوت به مشارکت در انتخابات کرده و به آنها میگوئید رأی شما “حق الناس” است و تغییر آن حرام، ولی اینک حکم حکومتی مخفیانه صادر میکنید تا با تقلب افراد مورد نظرتان را جایگزین رأی مردم سازید.
دوم- ابطال صندوقها: شورای نگهبان میتواند مانند انتخابات مجلس ششم با ابطال صندوقها افراد شکست خورده را جایگزین افراد پیروز سازد. در انتخابات مجلس ششم علیرضا رجایی را شورای نگهبان حذف کرد و حداد عادل را جایگزین او ساخت. مصطفی تاج زاده که به خاطر این تقلب انتخاباتی از آیت الله جنتی شکایت کرد، زندانی شد تا آیت الله جنتی به تقلب خود ادامه دهد. شورای نگهبان بارها دست به این عمل متقلبانه زده است.
در انتخابات پیش رو نیز این خطر وجود دارد که شورای نگهبان با این روش تقلب را پیش برد. منتها مسئله فقط و فقط مجلس شورای اسلامی نیست، موضوع مجلس خبرگان رهبری هم مطرح است که اعضای شورای نگهبان اصلیترین مصادیق رأی سلبی مشارکت اعتراضی هستند. یعنی آنان باید به نفع شخص خودشان این بار تقلب کنند.
شورای نگهبان وقتی صندوقها را ابطال میکرد تا اصول گرایان افراطی همفکر خود را در مجلس شورای اسلامی بر سر کار آورد، یک امر بود، اما وقتی صندوقها را ابطال کند تا فقیهان عضو شورای نگهبان را پیروز سازد، امر دیگری است. هر دو تقلب است. اولی تقلب به سود همفکران، دومی تقلب به سود خود.
سوم- کناره گیری سلطانی : فرض کنیم آیت الله جنتی و یزدی و مصباح در تهران هفدهم و هجدهم و نوزدهم شوند. یک راه برای خامنهای این است که به سه تن از پیروز شدگان پیام دهد که انصرف دهند تا این سه به جای آنان بالا بیایند. یعنی آیت الله خامنهای که با حذف صدها تن مجلس خبرگان سلطانی را تضمین کرده، با اعلام انصراف برخی نامزدهای تأیید شده امکان پیروزی نفرات اصلی خود را تضمین کرده، باز هم راه دیگری برای بالا کشیدن نفرات حذف شده خود دارد. اما آبرو ریزی این راه بسیار زیاد است و شکست انتخاباتی را به پیروزی تبدیل نمیسازد.
قبول شکست و تلافی پس از انتخابات
آیت الله خامنهای راه کم هزینه تری هم در پیش رو دارد. او میتواند مانند دوم خرداد ۷۶ و مجلس ششم، “نه” بزرگ مردم به خود را بپذیرد و بعد تمامی نهادهای انتصابی را علیه دولت و اصلاح طلبان بسیج کند. همه به یاد دارند که در دوران اصلاحات او دست به این عمل زد.
او همانند دوم خرداد ۷۶ و بقیه انتخاباتی که مردم به او “نه” گفتند، پاسخ منفی مردم را رأی به نظام قلمداد خواهد کرد. انتخابات هر نتیجهای که داشته باشد، او چنین خواهد کرد. اما مهم این است که همه از قبل گفتهاند که مشارکت آنان در انتخابات مشارکت اعتراضی به افراطی گری و تندرویان- یعنی خامنهای و مریدانش- است.
خامنهای پس از شکست انتخاباتی، نه تنها نهادهای انتصابی را علیه نهادهای انتخابی بسیج خواهد کرد، بلکه مانند گذشته سرکوب را هم تقویت خواهد کرد.
اما اگر شاهد مشارکت بالای مردم، لیستی رأی دادن آنان و نظارت دقیق دولت و نمایندگان نامزدها بر انتخابات باشیم، احتمال وقوع رویدادی شگفتی آور بسیار بالا میرود. مخالفان با رأی اعتراضی شان به خامنهای نشان خواهند داد که با هیچ ترفند و حیله شرعی ای نمیتواند آنان را حذف کند. پایگاه اجتماعی از آن مخالفان دموکراسی خواه است و زندانی کردن رهبران جنبش سبز و اعضای آن نتوانسته است روح دموکراسی خواهی و آزادیخواهی را مدفون سازد. جمهوری اسلامی نظامی دیکتاتوری و ناقض حقوق بشر است و رأی اعتراضی هم برای آشکار کردن همین امر و شکست تمامیت خواهی است.
در همین زمینه، از همین نویسنده
شکست جنتی و یزدی و مصباح، آزمون فیصله بخش خامنهای
خبرگان در دشت شقایق − رابطه وثیق خروج “حَدَث” و انتخاب ولی فقیه
ب نظر من هم تحریم انتخابات دوا ی درد نیست مدافعان تحریم انتخابات ب این سوال جواب دهند ک کی تحریم انتخابات پایه های قدرت خامنه ای را لرزانده؟اگر چند باری همم اگر اعتراضی شده حاصل مشارکت بوده
اکبر / 22 February 2016
واااااااااااااااااااااااااای رسواشون کردید
اما جالبتر اینکه خداوند علم به جزییات ندارد.اونو خوشمان تمد
مهدی / 23 February 2016
آقای اکبر کی انتخابات از سوی مردم تحریم شده که جواب داده باشد یا نداده باشد؟ آخرین تجربه تحریم مردمی مربوط به نخریدن خودروهای بی کیفیت داخلی بود که کمر این صنعت مضر و فاسد را شکست. حد اقل دستاورد آن نشان دادن قدرت واقعی مردم به رانتخوارن بود و اینکه دولت فاسد را مجبور کرد در این دوران بی پولی اعتبار بزرگی را به شکل وام خرید خودرو به دست مردم برساند.
میترا / 23 February 2016
آقای گنجی ب نظرتون ممکنه خامنه ای ریسک تقلب رو بپذیره؟بنا توجه بنا پیامد های زیادش ک ممکنه حوادثی مثل یا شبیه 88رو رقم بزنه در ضمن اینم باید در نطر گرفت ک بخش زیادی از نیروهای سرکوبگر سپاه هم در سوریه مشغول هستند
اکبر / 23 February 2016
با سلام…
راه ساده تری نیز وجود دارد….
می دانیم که هشت نفر از لیست هاشمی در لیست جامعه مدرسین نیز حضور داشته و تقریبا می توان مطمئن این هشت تن به مجلس راه می یابند. اما از هشت نفر دیگر احتمال دارد که خامنه ای به یک حضور حداقلی از طرفدارانش راضی شده و در روز پایانی مثلا فردا یا پس فردا، بخواهد سه نفر از لیست هاشمی انصراف داده تا فرصت جایگزینی از بین رود و بدین ترتیب ، جنتی، مصباح و یزدی به مجلس راه پیدا کنند.
azad / 23 February 2016
سلام
من متاسفانه بلد نیستم با شبکه های اجتماعی کار کنم لطفا یک جوری به کسانی که میخواهند رای دهند برسانید که به عنوان اعتراض در شعبه هایی که یک کاندید دارد رای ندهند چرا که بالاخره با ۱۰۰ رای هم برنده میشوند این موضوع را داغ کنید تا خامنه ای فکر نکند ازخاک هم میشود کره گرفت
MEHDI / 23 February 2016
شرکت عدم شرکت در سیاستهای کلی-رانت خواری- ظلم-غپفساد-نقض حقوق بشر-.. تغییر ینیکند.
اتفاق روحانی یک سال قبل مهندسی شده بود. امریکا به دمدرکاسی خیانت کرد و این بار رژیم داشیعی را نگه داشت تا هنچنان کنون بحران برای فروش اسلحله و دشمن لولوسر خرمن برا یملت امریکا باشد.
اتفاق اگر افارطیون در ایارن رای بیارند ردنهایت بسو ملت میشود.
محد نوری زاد گفت انتخاب حسن روحانی رزیم از مرگ نجات اد.
اصلاح طلبا سوپاپ اطمینان هستند.
اگر وضه تخریم و فشارها ادامه میکرد سرانجام مردم مرعوب شده جانش بخ لب میرسید و قیام عمومی شکل گرفت. انتخاب روحانیدغل باز اب سردی بود بروی خشم عمومی.
ارزوئمیکنم افارطیون بیاند و حکومت داشیعی کامل برپا شود تا نقاب نیرنگ برای اندک جیره رژیم یعنی بیسجی ها و سپاهی فریب خورده روشن شود.
این رژیم را با دمورکاسی و نصحیت اصلاخ نمیشوذ مردو
نتها راه قیام و سلاح بدست گرفتند است مثل سال 57 ولی این بار برای حکرمت لیبرال دممراکسی واقعی. که حکومت غیردایمی و رئس جمهور و پارلمان واقهی باشد و نه این اینکه یک اخوند فاسد و بیمار *** 27 سال حکومت سلطلنی کند. صدها ملیارد دراند نفتی به خیک سراان نظام و نوچه های لبنانی.. بریزند.
انقلاب دمکراسیب خواهی.
اکبر گنچی راه اشتباه نشان میدهدو
.
باید دعوت به نافرمانی مدنی و شورش شود.
مایلت ندهند.
تا میتوانند به ارکانها و منافع رزیم ضربه بزنند.
تا زمینه قیام فراهم شود وگرنه تا نسلها باید بسوزند این ملت.
زبان ادم / 23 February 2016
اختلاف در حکومت شبه توتالیتر اسلامی بین هواخواهان جنبش شیعه گری امام زمانی و هواداران دولت بورکراتیک است . باورمندان جنبش بر قوانین فرازمانی اسلام شیعی تاکید می کنند و هواداران قانونگرایی می کوشند حکومت استثنایی اسلامی را بدل به دولتی معمولی و متکی بر قوانین موضوعه کشوری نمایند .
باورمندان به جنبش شیعه گری اسلامی امام زمانی به غلط محافظه کار خوانده می شوند چون به شیوه “انقلابی” و ورای قوانین موضوعه کشوری عمل می کنند . باور مندان به این جناح بر اساس اعتقاد و بدون قید و شرط از رهبری جنبش پیروی می کنند و تا زمانی که جنبش در حال گسترش است هوادار جنبش شبه توتالیتر اسلامی خواهند ماند . این جناح اکنون قدرت ایده لوزیک- نظامی را در اختیار دارد و قادر است بدون تقلب در انتخابات و با حرکت در اوردن باورمندان به جنبش پیروز میدان انتخابات اتی شود
جناح دیگر در حکومت اسلامی به غلط اصلاح طلب خوانده می شود چون خواهان تثبیت دولت بورکراتیک و اجرای قوانین موضوعه کشوری است . این جناح که دولت بورکراتیک را در اختیار دارد علی رغم تاکید بر قانونگرایی قادر نبوده است در مقابل هجوم باورمندان جناح جنبش به اجرای یک بند قانون موضوعه کشوری بپردازد . این جناح با عقب نشینی پی در پی اعتماد مردم را برای ثبیت “شیوه زندگی عادی” در کشور از دست داده است و اکنون قادر به اوردن مردم به پای صندوق های رای نیست . این جناح در انتخابات اتی ضعیف عمل خواهد کرد و اعتبار خود را از دست خواهد داد .
شاهد / 23 February 2016