هر ۱۰ سال یک بار حزب کمونیست چین وظیفه خود میداند که زادروز مائو تسهتونگ، بنیانگذار جمهوری خلق چین را برگزار کند. صد و بیستمین زادروز مائو هرچند برای حزب کمونیست چین یک وظیفه تاریخی است، اما جوانان چین کمترین علاقهای به نظریههای مائو و خواندن «کتاب سرخ» او ندارند.
۴۰ سال پس از درگذشت مائو، چینیها نظرات متفاوتی نسبت به او ابراز میکنند. این نظرات اما بیشتر در حلقههای سربسته به بیان درمیآید تا در محافل رسمی که همچنان از مائو به عنوان بنیانگذار جمهوری خلق چین تجلیل میشود.
مائو تسهتونگ ۱۲۰ سال پیش در ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳ به دنیا آمد. او پیونددهنده نقشآفرینانی در عرصه قدرت است که با همه اختلافاتشان و زد و بندهای سیاسی مبتنی بر حذف دیگری بر یک پنجم جمعیت کره زمین حکومت میکنند و در این مدت موفق شدهاند بر پایه آموزههای او حزبی را بنیان بگذارند در یک جامعه ناپایدار که تاکنون از همه بحرانها به سلامت عبور کرده است.
شی جین پینگ، دبیر اول حزب کمونیست چین و رئیسجمهور چین هم برای تحکیم قدرتش به گفتههای مائو استناد میکند. او قصد دارد با این تمهیدات حمایت جناح چپ حزب کمونیست چین را برای برخی اصلاحات که سلطه دولت بر اقتصاد را کاهش میدهند به دست آورد.
شی جین پینگ، دبیر اول حزب کمونیست چین در سخنانی که به این مناسبت در همایش کمیته مرکزی حزب چین ایراد کرد، گفت چین قصد دارد راه مائو و اصلاحات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را ادامه دهد. او در ادامه افزود که بدون این اصلاحات چین آیندهای نخواهد داشت.
بو شیلای، سیاستمدار عالیرتبه چینی که از کار برکنار شد و اکنون به اتهام رشوهخواری و فساد به حبس ابد محکوم شده است، در زمانی که هنوز بر سر کار بود، با به وجود آوردن یک کمپین تبلیغاتی بر اساس آموزههای مائو در پی تحکیم بخشیدن به پایههای قدرتش در حزب بود.
۴۰ سال پس از مائو، تنها راه تحکیم قدرت هنوز هم تکیه دادن به آموزههای اوست.
با این حال در پشت صحنه سیاسی، آموزههای مائو کارآیی چندانی ندارد. اقتصاددانان چینی بیشتر به نظریههای لیبرالی گرایش دارند تا به آموزههای ایدئولوژیک مائو. «کتاب سرخ» مائو اما همچنان پس از انجیل پرشمارترین کتاب جهان است. از این کتاب تاکنون پنج میلیارد نسخه منتشر شده و به فروش رفته. به مناسبت صد و بیستمین زادروز مائو چاپ تازهای از آن هم روی پیشخان کتابفروشیهای چین قرار گرفته. «کتاب سرخ» مائو این روزها بیشتر برای گردشگرانی که از چین دیدن میکنند، جالب است. جوانان چینی به وعده جامعه بیطبقه چندان علاقهای ندارند. در چین این روزها مثل هر جای دیگر دنیا، دارندگی، برازندگی است. جوانان از آموزههای ایدئولوژیک مائو روی برگرداندهاند، اما هنوز امکان برخورد انتقادی با کتاب سرخ او وجود ندارد. جوانان چینی هم به مسائل سیاسی اصولاً کمعلاقهاند.
هیچ شخصیتی در طول تاریخ معاصر چین به اندازه مائو تسهتونگ در سرنوشت و زندگی چینیها مؤثر نبوده است. مائو در سال ۱۹۴۹ جمهوری خلق چین را بنیان گذاشت، در جنگ داخلی چین دهقانان را بسیج کرد و در راهپیمایی بزرگ در اکتبر ۱۹۳۵ حزب کمونیست را به وحدت رساند. در سال ۱۹۳۷ در برابر اشغالگران ژاپنی ایستاد و قدرت حزب کمونیست را تحکیم کرد. در سال ۱۹۶۶ انقلاب فرهنگی چین را که بزرگترین و اساسیترین کشمکش قدرت در حزب کمونیست چین بود برپا کرد و چهرههای میانهرو حزب را اخراج کرد. پس از پایان انقلاب فرهنگی چین در اکتبر سال ۱۹۷۶، چین به دوره نوین توسعه تاریخی وارد شد. در جریان تلاش برای هستهای شدن چین ۴۰ میلیون نفر در اثر گرسنگی جان باختند.
در تبلیغات دولتی از مائو به عنوان بنیانگذار حزب کمونیست تجلیل میشود و از راهپیمایی بزرگ هم به عنوان یک رویداد حماسی یاد میشود. با اینهمه چانگ یونگ و جان هالیدی، نویسندگان زندگینامه مائو ثابت کردهاند که مائو نه بنیانگذار حزب بود و نه پای پیاده در راهپیمایی بزرگ شرکت کرده بود.
بازنگری انتقادی درباره شخصیت مائو، خدمات او و برخی خونریزیها و قتلهایی که مرتکب شده هنوز در چین اتفاق نیفتاده. حزب کمونیست اما برخی خطاها را پذیرفته است، برای مثال از «انقلاب فرهنگی» به عنوان یک خطای بزرگ یاد میکند. اما به شخصیت مائو هنوز کسی نتوانسته نزدیک شود. مائو همچنان در محافل رسمی با پرترههای بسیار بزرگ و مجسمهها و یادمانهایی حضور دارد. جنازه مومیایی شده مائو در میدان صلح آسمانی، در مرکز جغرافیای قدرت حزب کمونیست حضور دارد و ناظر است بر همه سیاستهای مدرنی که حکومت چین به اجرا میگذارد.
در دهکده شاوشان، زادگاه مائو اما روستائیان امیدوارند از کیش شخصیت مائو یک جاذبه گردشگری برای جلب گردشگران فراهم بیاورند و به زندگیشان رونق بیشتری ببخشند.
گالری زمانه:
دو چهره چین