کنفرانس خبری در اتاوا سهشنبه، ۶ نوامبر
خبرنگار: آیا به «حق وجود» اسرائیل باور دارید؟
فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل: اسرائیل وجود دارد، اسرائیل یک عضو به رسمیتشناختهشده سازمان ملل است. در ضمن در قوانین بینالمللی چیزی به نام «حق وجود» یک حکومت وجود ندارد. آیا ایتالیا حق دارد وجود داشته باشد؟ ایتالیا وجود دارد. حالا اگر فردا ایتالیا و فرانسه میخواهند با یکدیگر ادغام شوند و ایتافرانسه شوند، بسیار خوب، به ما ربطی ندارد. آن چیزی که در قوانین بینالملل تضمین شده است حق وجود یک مردم است. بنابراین حکومت وجود دارد، حکومت اسرائیل آنجاست، به عنوان یک عضو مورد حمایت سازمان ملل. آیا این پاکسازی یک مردم دیگر را توجیه میکند؟ به هیچ وجه نه. نه ۷۵ سال پیش، نه ۵۷ سال پیش، و قطعا نه امروز. کجا از مردم فلسطین از پاکسازی و الحاق سرزمینهاشان، از اشغال غیرقانونی و آپارتاید حمایت میشود؟ این چیزی است که ما باید دربارهاش صحبت کنیم.
فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل برای اراضی اشغالی فلسطینی از شروع جنگ اسرائیل علیه مردم غزه به عنوان کسی که نسلکشی را روزنگاری میکند شهرت جهانی پیدا کرده است. بار مسئولیت چنین شهرتی را هر کسی تاب نمیآورد، به خصوص آن دست از افرادی که به اخلاق و قواعد حقوق بشری عمیقا پایبند باشند. متن پیشرو نه درباره فرانچسکا آلبانیز که درباره نسلکشی از نگاه فردی است که زمانی به قول خودش مثل بسیاری دیگر نسلکشی اسرائیل را انکار میکرد. اما دیگر انکار ممکن نیست. حالا در سازمان ملل، بزرگترین نهاد ضامن صلح در جهان که ویرانهای پوچ از آن باقی مانده، صدای فرانچسکا شنیده میشود «این یک نسلکشی است، اگر آن را نمیبینید به این خاطر است که نمیخواهید ببینید».
فرانچسکا آلبانیز مثل بسیاری از فعالان ضدآپارتاید، زیر ضرب کارزارهای ممنوعیت و بدنامسازی است. لابیهای اسرائیل در تلاش هستند که پای او را از ورود به دانشگاهها و فضاهای آکادمیک غربی قطع کنند، اما او فعلا به کارش ادامه میدهد و در یکی از آخرین تلاشهایش سلسله سخنرانیهایی در برخی دانشگاههای لندن برگزار میکند. او در این سخنرانیها درباره نسلکشی اسرائیل و نقش و محدودیتهای قوانین حقوقبشری بینالمللی در توقف آن صحبت میکند.
یکی از این سخنرانیها سهشنبه گذشته، ۱۲ نوامبر در جمع پزشکان، متخصصان سلامت و بهداشت برگزار شد؛ در جمع متخصصان «نوعدوستی» که اغلب مایل بودند بدانند چه کمکی از دست آنها برای غزه و مردم فلسطین بر میآید. در این جلسه در مدرسه سلامت و پزشکی بیماریهای استوایی (که از قضا عنوانی استعماری است) غسان ابو سته جراح برجسته فلسطینی نیز حضور داشت که در گزارشی دیگر به شرح صحبتهای انتقادی او با مخاطبانش خواهیم پرداخت.
فرانچسکا آلبانیز کیست؟
فرانچسکا آلبانیز وکیل شناختهشده بینالمللی بر روی مسائلی از جمله حقوق بشر و خاورمیانه متمرکز است. از مه ۲۰۲۲ او به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره شرایط حقوق بشر در اراضی فلسطینی فعالیت میکند. او پژوهشگر مهمان موسسه مطالعات مهاجرت بینالمللی در دانشگاه جورجتاون است. آلبانیز نویسنده کتابهای مهمی از جمله پناهندگان فلسطینی در قانون بینالملل (انتشارات دانشگاه آکسفورد، ۲۰۲۰) است، کتابی که از سوی بسیاری به عنوان یک اثر مهم در ادبیات این حوزه شناخته میشود. او از سال ۲۰۱۸ در دانشگاههای مختلف اروپا و و خاورمیانه تدریس کرده است. فرانچسکا آلبانیز همچنین مشاور حقوقی و پژوهشی برنامه مهاجرت و پناهجویی در جهان عرب در اندیشکده رنسانس عربی برای دموکراسی و توسعه (ARDD) است و یکی از بنیانگذاران شبکه جهانی برای مسئله فلسطین (GNQP) که ائتلافی از کارشناسان و پژوهشگران منطقهای و بینالمللی است که روی مسئله اسرائیل/فلسطین فعالیت میکنند. پیش از فعالیتهای پژوهشی و دانشگاهی او با سازمانهای بینالمللی همکاری کرده است از جمله در دفتر کمیسیونر عالی حقوق بشر سازمان ملل (OHCHR) از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۲ و در سامان آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک (اونروا). او به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل یادداشتهای حقوقی متعدد و پنج گزارش مهم را منتشر کرده است: درباره مسئله حق تعیین سرنوشت (۲۰۲۲)، محرومیت از آزادی (۲۰۲۳)، نقض شدن کودکی (۲۰۲۳)، آناتومی یک نسلکشی (۲۰۲۴) و نسلکشی به عنوان نابودسازی استعماری (۲۰۲۴).
این سمینار که گردانندهاش ریچارد هورتون سردبیر نشریه لنسنت بود عنوانی بحثبرانگیز را یدک میکشید: «نقش سازمانهای بهداشت عمومی در بازسازی اخلاقی: غزه و فراتر از آن». عنوانی مشکوک که یادآور همه تلاشهای ناکافی و التیامی حقوقبشری دولتهای غربی برای «مدیریت نزاع» است. فرانچسکا آلبانیز در جایی از سخنرانیاش به این «مدیریت نزاع» نیز اشاره میکند: چه میشود که در متون قوانین بینالمللی مدام به این عبارت برمیخوری؛ «مدیریت نزاع»؟ ایراد همینجا است ما باید از مدیریت صلح حرف بزنیم، نه نزاع.
هدف فرانچسکا آلبانیز در این سلسله سخنرانیها این بود که با زبانی ساده بر این اصل ساده پافشاری کند: نسلکشی نسلکشی است، فهمیدن آن چندان سخت نیست و باید پیش از هر چیز برای توقف آن تلاش کرد.
آناتومی یک نسلکشی
آلبانیز سخنرانیاش را با تاکید بر دلایل نژادپرستانه انکار نسلکشی در همین اکنون و در جغرافیای پهناور استعمار و استثمار آغاز کرد: «سختی فهمیدن آن (نسلکشی علیه فلسطینیان) برای بسیاری از ما به خاطر تعصب درونی و نژادپرستی است.»
بسیاری از مخاطبان خبر «نسلکشی» پیچیدگی سیاسی شرایط حال حاضر جهان را بهانه بیعملی اکنون خود می دانند. آلبانیز میگوید در حال حاضر پیش از هر چیز باید هر گونه شک و تردید را کنار گذاشت:
مفهوم نسلکشی در قوانین بینالمللی بسیار روشن است. سطح کلهمعلقهای مفهومی که همه از جمله سیاستمداران و وکلای خودخوانده حقوق بشر انجام میدهند عجیب است.
به گفته گزارشگر ویژه، با وجود پیچیدگی مفهومی نسلکشی در قوانین بینالمللی، میتوان مستقل از هر گونه نظر شخصی یا تجربه تاریخی وجود نسلکشی علیه فلسطینیان را تایید کرد:
نسلکشی (طبق قوانین بینالملل) یعنی از بین بردن یک گروه کامل از مردم یا بخشی از آنها با ارتکاب جنایتهایی از جمله کشتن، از بین بردن شرایط زیستی که منجر به از بین رفتن این گروه از مردم میشود. اما اسرائیل با زیر پا گذاشتن همه قوانین بینالمللی در بیش از ۴۰۰ روز ۸۰ درصد زیرساختهای مدنی از جمله نظام سلامت را از بین برده است … هدف بعد از بین بردن هر نمادی از هویت فلسطینی بود: مساجد، کلیساها، آرشیوهای ملی، موزهها، مراکز فرهنگی، چرا؟ این اقدامها در قانون بینالمللی ممنوع است.
فرانچسکا آلبانیز در گزارش مارس ۲۰۲۴ خود با عنوان آناتومی یک نسلکشی تشریح میکند که چگونه اسرائیل به شکل سیستماتیک زندگی را برای فلسطینیها غیرممکن کرده است: با جابهجایی اجباری آنها، با بمباران آنها از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق، وادار ساختن آنها به زندگی در مکانهای غیرقابلزیستن بعد از آنکه همه امکانهای زیستی را تخریب کرده است، بعد از آنکه دست آنها را از آب، غذا، دارو و سوخت برای یک سال تمام کوتاه کرده است، همچنین با دستگیریهای گسترده، سلب آزادی، شکنجه، تجاوز شماری از زندانیان فلسطینی.
سطح کلهمعلقهای مفهومی که همه از جمله سیاستمداران و وکلای خودخوانده حقوق بشر انجام میدهند عجیب است.
فرانچسکا آلبانیز، مدرسه سلامت در لندن، ۱۲ نوامبر ۲۰۲۴
از زمان آغاز این نسلکشی به طور پیوسته ۷۰ درصد قربانیان زنان و کودکان بودهاند. به قول آلبانیز آنقدر شواهد آشکار است که نمیتوان نسلکشی را ندید، «تنها راه برای ندیدن آن این است که بخواهی آن را نبینی».
شرط تحقق سیاست، به رسمیت شناختن زمین سفت سیاست یعنی وضعیت مشترک «بشری» است. فلسطینیها در عصر پروپاگاندای عربستیز، اسلامهراس یا به قول فرانچسکا آلبانیز به دلیل «نژادپرستی» و «منافع استعماری» از شرایط زیستی حداقلی برای ایستادن بر این زمین مشترک محروم شدهاند.
هدف کلهمعلقهای مفهومی-سیاسی در زمان وقوع نسلکشی چیست؟ پاسخ به مسئله فلسطین یک ضرورت تاریخی است، این مسئلهای است که ممکن است فردا دیگر به این شکل وجود نداشته باشد. بسیاری از مراکز دانشگاهی، تحقیقاتی و علمی، مراکز تجاری و اقتصادی، مراکز دولتی و حتی «حقوق بشری» که بسیاری از ما مستقیم یا غیرمستقیم با آنها در ارتباط هستیم در ایجاد این پیچیدگی مفهومی دخیل هستند.
شک و تردید با اثبات وقوع نسلکشی رفع نمیشود. برخی نسلکشی را میبینند اما همچنان ترجیح میدهند به انتقاد از حماس اکتفا کنند و در برابر جنایتهای حکومت اسرائیل مسامحه نشان دهند. آیا کسی جز اسرائیل و حامیان غربیاش در این نسلکشی نقش دارد؟
فرانچسکا آلبانیز در سخنرانی خود در مدرسه سلامت به یک واقعیت شوکهکننده اشاره میکند: در غرب در حالیکه در کمتر از ۲۴ ساعت بعد از ۷ اکتبر جمعی از دانشمندان و پژوهشگران از سرتاسر دنیا و از شهر لندن با انتشار بیانیهای «نسلکشی» حماس را محکوم کردند، هنوز بعد از گذشت ۱۳ ماه سلاخی و کشتار که به طور زنده از صفحهنمایشهایشان پخش میشود مشغول بحث و تلاش برای جمعبندی هستند.
او گفت:
در غرب ما هنوز داریم درباره تجاوز گروهی که «بربرهای» حماس مرتکب شدهاند حرف میزنیم. هیچ مدرکی وجود ندارد. یک جستجوی کمیتهای انجام شده است، تحقیقات از سوی وکلا و خبرنگاران اسرائیلی انجام شده است. من نمیگویم تجاوز رخ نداده اما هیچ مدرکی مبنی بر آن نداریم. در حالی که شواهد زیادی از تجاوز علیه فلسطینیان وجود دارد و همچنان این تجاوزها ادامه دارد و هیچ کاری علیهاش انجام نمیشود. شاید به این خاطر که فلسطینیها «بربر» هستند. شاید لیاقتش را دارند.
از یک طرف سیاستهای نژادپرستانه اسرائیل علیه فلسطینیها به اجرای بیدردسر نسلکشی منجر میشود. از طرف دیگر سیاستهای نژادپرستانه در سرتاسر جهان باعث میشود زندگیهایی که جلوی چشم ما از بین میروند بیارزش و نه چندان مهم تلقی شوند. به قول آلبانیز، اگر چند هزار «پیشی و هاپو» (گربه و سگ) از بین میرفتند با واکنش درخورتری مواجه بودیم.
الگویی برای جنایتهای آینده
گزارشگر ویژه سازمان ملل بر این نکته تاکید میکند که اثبات نسلکشی بر اساس قوانین بینالمللی خیلی جنایت وحشتناک و پیچیدهای است. اما پیش از اثبات، ارتکاب این جرم نیز بسیار پیچیده و دشوار است. قوانین بینالمللی و نهادهای ناظر متعددی در جهان وجود دارند که کارکردشان جلوگیری از وقوع نسلکشی است.
وقوع نسلکشی از سوی اسرائیل در قرن ۲۱، در قرنی که به قول فرانچسکا آلبانیز «چک و بالانسهای زیادی داریم که جلوی بروز نسلکشی را بگیرد» شوکهکننده است. اگر این قوانین موثر بودند، دست کم هر کشور بهرهمند از روابط بینالمللی اقتصادی و سیاسی باید در برابر این قوانین خودداری نشان دهد. اما اسرائیل این قوانین و همه نهادهای ناظر و عهدنامههای بینالمللی را نادیده گرفته است.
از یک طرف ارتکاب جنایت از سوی اسرائیل آیینه تمامقدی از سیاست داخلی آن است. کشوری که برخی میگویند به رغم وجود آپارتاید «تنها دموکراسی خاورمیانه» است – تو گویی دموکراسی یک فرم محض کشورداری است– سه قوه جدای پارلمان، قضاییه و دولت را دارد. اما رویدادهای سال اخیر به وضوح نشان داد که این «دموکراسی» حتی قايل به ملاحظات فرمال دموکراتیک نیست. گزارشگر ویژه میگوید «وقتی که دادگاه بینالمللی امکان نسلکشی را در ژانویه تایید کرد و برخی اقدامات پیشگیرانه را در همان موقع و سپس در مارس و مه برشمرد و در واقع خواستار متوقف شدن خصومتها شد، و وقتی این دادگاه خواستار این شد که برخی مقامات دولت اسرائیل شامل نخستوزیر و برخی وزرا بابت مسئولیتشان در تحریک این خصومتورزی مورد بررسی و پیگرد قرار بگیرند، چرا شاخه قضایی کاری نکرد؟»
از طرف دیگر ارتکاب نسلکشی نشان میدهد که قوانین بینالمللی در مواجهه با «اقدامات غیرقانونی غرب» ناکارآمد و بیاثر هستند.
چرا جهان به اسرائیل اجازه میدهد که پروژه نسلکشی فلسطینیان را به انجام برساند؟ چون به گفته آلبانیز اسرائیل از ابتدا به عنوان یک حکومت استثنایی متولد شد؛ به عنوان یک کشور استعماری شهرکنشین. اکنون حمایت غرب از اسرائیل حمایت پایتخت از بازوهای استعماریاش است.
آلبانیز در گزارشی با عنوان «نسلکشی به عنوان پاکسازی استعماری» در اکتبر ۲۰۲۴ به بستری اشاره میکند که در آن نسلکشی رخ داده است. نکته اینجاست که نسلکشی یک سال پیش آغاز نشد. این خشونت علیه فلسطینیها در یک خلا تاریخی رخ نداده، بلکه بخشی از آوارهسازی و جابهجایی اجباری بلند مدت هدفمند و سیستماتیک با هدایت حکومت اسرائیل بوده است.
فرانچسکا آلبانیز میگوید اسرائیل بارها و بارها نشان داده است که فلسطینیها سه راه بیشتر در پیش ندارند: یا بمیرند یا بروند یا به عنوان سوژههای استعمار، موجودات ثانوی باقی بمانند و سرشان را بالا نبرند چون ممکن است آن را بر باد بدهند.
گزارشگر ویژه سازمان ملل اذعان میکند که قوانین بینالمللی همانطور که پیش از این نتوانستهاند اکنون نیز نمیتوانند جلوی نسلکشی را بگیرند. اما به وجود آمدن «اراده سیاسی» بر اساس این قوانین برای متوقف کردن نسلکشی ضروری است:
اگر جلویش را نگیریم، اسرائیل با اقدامهایی نظیر بمباران بیمارستانها به یک مدوس اپراندی (الگوی ارتکاب جنایت) در نزاع بدل میشود.
فرانچسکا آلبانیز این هفته بعد از یک سخنرانی در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی سواس (یک دانشکده دیگر با عنوانی استعماری) در مصاحبهای با نشریه مانثلی ریویو بر ضرورت یک جنبش مردمی و از پایین مشابه با جنبش بینالمللی علیه آپارتاید آفریقای جنوبی تاکید کرد. او گفت ما نیز امروز به یک اقدام جهانی نیاز داریم و این اقدام باید شامل مجموعهای از جنبشهای احیاشده مردمی باشد:
بیدیاس (جنبش بایکوت اسرائیل) یک نمونه است؛ نمونه دیگر اعتراضات دانشجویی است. اما اقدامات بسیار بیشتری باید در جهت بازسازی قوانین بینالمللی و اصول اساسی قوانین بینالملل انجام شود. همچنین باید کسبوکارها مسئولیت خود را بپذیرند، اتحادیههای کارگری دست به کار شوند، رهبران سیاسی و شهروندانی که با پول یا اسلحه برای رژیم آپارتاید میجنگند مسئول شناخته شوند…