شاید بسیاری از خوانندگان سطوری که در پی میآیند مانند میلیاردها نفر در سراسر کره زمین بازیهای المپیک پاریس ۲۰۲۴ را از صفحه تلویزیونهای خود یا اینترنت به تماشا بنشینند و شاهد مراسم افتتاحیه پرزرق و برق و همچنین ورزشگاههای مدرن آن و بیش از دههزار زن و مرد که برای گرفتن مدال رقابت میکنند، باشند. هدف این نوشته دعوت خوانندگان به تحریم صفحات تلویزیون و اینترنت نیست، بلکه تلاشی برای یادآوری تاریخچه و روند سازماندهی این بازیها و دعوت به تحریم آن در صورت حضور در پاریس است، دقیقاً آن چه رسانههای جریان اصلی، چه فارسیزبان و چه غیره، به آن نخواهند پرداخت، رسانههایی که با گسیل بیست هزار خبرنگار و فیلمبردار و غیره آنها را پوشش میدهند.
بازیهای المپیک هرچند ظاهراً اجماع جهانی پدید آورده است، اما به عملیات بزرگ تجاری و ثروتزایی برای شرکتهای چندملیتی و ساختمانسازی و راهسازی بدل گشته و از سوی دیگر موجب خسران زیادی به فرودستان و سلب حق زندگی آنان و نیز تخریب محیطزیست شده است. کارگران را از خانه و کاشانه بیرون میکنند، زیر فشار برای ساخت ورزشگاهها، دهکدههای المپیک ورزشکاران و خبرنگاران در محل کار زخمی میشوند یا جانشان از دست میرود. تمهیدات بیشماری به بهانه مبارزه با تروریسم در دستور کار قرار میگیرند که هر چند موقتی عنوان میشوند، اما بیم پایداری آنها را بیشتر کرده است: استفاده از نیروهای پلیس و ژاندارمری و مأموران امنیتی سرویسهای مخفی و فراخوانی همین نوع نیرو از کشورهای دیگر، محدودیتهای شدید رفتوآمد و چهرهنگاری دیجیتالی حتا با ماسک از آن جملهاند.
«کمیته بینالمللی المپیک» به یکی از نهادهای پرقدرت جهانی تبدیل شده است که علاوه بر به دست آوردن ثروتهای هنگفت حتا به دولتهای فشل کنونی هم پاسخگو نیست و برعکس به آنها امر و نهی میکند. این کمیته دستکمی از سازمانهای مافیایی ندارد. افرادی آن را اداره میکنند که از رؤسای دولتها که همگی به کارگزاری صرف سرمایهداران کمر بستهاند، پرقدرتتر و پرنفوذتر هستند، اما کمتر کسی آنان را میشناسد.
بازیهای «مدرن» المپیک، کمون ۱۸۷۱ پاریس و امروز
بازیهای المپیک باستان از سده هشتم پیش از میلاد مسیح تا چهارم پس از آن، نخست در شهر المپیای یونان برگزار شدند. تاریخ آن چه بازیهای مدرن المپیک نامیده میشود به یک فرد فرانسوی به نام پییر دوکوبرتن بازمیگردد که لقب اشرافی بارون را نیز یدک میکشید. دوکوبرتن سال ۱۸۹۴ «کمیته بینالمللی المپیک» را برای سازماندهی بازیهای مدرن المپیک بنیانگذاری کرد و خود از دو سال بعد تا ۱۹۲۵ رئیس آن بود. یادآوری کنیم که دوکوبرتن یک ضدزن و نژادپرست بود. هنگامی که همگان انتظار داشتند زنان دستکم در مراسم افتتاح بازیها شرکت کنند، دوکوبرتن مخالفت کرد. او سال ۱۹۳۵ در یک مصاحبه رادیویی گفت: «از نگاه من، قهرمان واقعی المپیک یک مرد بالغ است.» او سپس افزود که حق زنان را در ورزش کردن میپذیرد ولی مخالف آن در انظار عمومی است. البته در همان زمان زنان علیه گفتار و کردار دوکوبرتن مقاومت کردند. زنی به نام آلیس میلیا رئیس فدراسیون بینالمللی ورزش زنان بود. او از کمیته بینالمللی المپیک خواست که دستکم به زنان اجازه دهند تا در مسابقات دومیدانی شرکت کنند و پاسخ منفی دریافت کرد. آلیس میلیا سال ۱۹۲۲ نخستین بازیهای المپیک زنان را سازماندهی کرد، اما او را وادار کردند که نامش را به بازیهای جهانی زنان تغییر دهد. اکنون بازیهای المپیک به یک برند تجاری ثبتشده تبدیل شده است. قرار بود بازیهای المپیک توکیو در سال ۲۰۲۰ برگزار شوند، اما به علت دنیاگیری کووید-۱۹ یک سال بعد ولی با نام توکیو ۲۰۲۰ برپا شدند، زیرا برند را ثبت کرده بودند.
پییر دوکوبرتن در کتابش به نام «خاطرات» نوشت : «از همان روزهای نخست من یک استعمارگر متعصب بودم…نژادها دارای ارزشهای متفاوت هستند و نژاد سفید دارای ذات عالیتریست و دیگران باید از آن تبعیت کنند.»
هنگامی که آلمان هیتلری بازیهای المپیک ۱۹۳۶ را در برلین برپا کرد، هر چند دوکوبرتن دیگر رئیس کمیته بینالمللی المپیک نبود، ولی حمایت قاطعش را از آن اعلام کرد و حتا ورزشکاران فرانسوی را که در آنها شرکت نکردند، به باد سرزنش گرفت.
پرسش اینجاست که چرا دوکوبرتن پس از پانزده سده فترت تصمیم گرفت دوباره بازیهای المپیک سازماندهی شوند؟ به نظر میرسد که بتوان پاسخی به این پرسش در کتابی به قلم گزاویه نوئل یافت.
عنوان کتاب «پاسکال گروسه، از کمون پاریس تا اتاق نمایندگان – از ژول ورن تا المپیسم» است. پاسکال گروسه از شخصیتهای کمتر شناخته شده کمون پاریس است. پس از آن که ارتش ورسای به رهبری آدولف تییر جنبش انقلابی کمون پاریس را با کشتار بیست تا سیهزار نفر سرکوب کرد، عدهای از کموناردها همچون پاسکال گروسه دستگیر شدند. پاسکال گروسه مانند لوئیز میشل آنارشیست به کاناکی (کالدونیای جدید) فرستاده شدند. کاناکی در هفده هزار کیلومتری فرانسه قرار دارد و هنوز مستعمره آن است. گروسه موفق به فرار از آن جا و به انگلستان پناهنده شد.
هنگامی که فرمان عفو کموناردها صادر شد، او به فرانسه بازگشت. پاسکال گروسه در بازگشت به فرانسه جامعه ملی تربیت بدنی را بنیانگذاری کرد که هدفش سازماندهی ورزش برای مردم بود. او برعکس دوکوبرتن تأکید میکرد که زنان نیز باید مانند مردان از حق ورزش و شرکت در مسابقات به شکل عمومی برخوردار باشند. جامعه ملی تربیت بدنی سه سال پیاپی تا ۱۸۹۱ بازیهایی همچون دوچرخهسواری، سوارکاری، شنا و تیراندازی را به ویژه برای نوجوانان و جوانان دختر و پسر مدارس برگزار کرد. پاسکال گروسه از جایگاه تربیت بدنی در نظام آموزشی انگلستان الهام گرفته بود و چون به بازیهای باستانی المپیک آگاهی داشت سال ۱۸۸۸ به جای استفاده از «بازیهای مدارس» گفت : «بازیهای المپیک، باید بازیهای خودمان را سازماندهی کنیم.» هدف گروسه از بازیها سلامت بهتر، خلق و خوی مناسبتر و نیروی بدنی بیشتر برای جوانان زن و مرد بود. پاسکال گروسه برخلاف دوکوبرتن خواهان دسترسی رایگان به ورزش بود و آن را با دیدی اجتماعی برای همگان میخواست. دوکوبرتن معتقد بود که طبقه مسلط باید در ورزش دست بالا را داشته باشد. دوکوبرتن با نفوذی که داشت دیدگاه گروسه را به عقب راند و نخستین بازیهای به اصطلاح مدرن المپیک سال ۱۸۹۶ در آتن یونان برگزار شدند.
همانگونه که دوکوبرتن از بالا کمیته بینالمللی المپیک را تأسیس کرد و زنان یعنی نیمی از جامعه را حذف کرد، امروز نیز شهروندان پاریس نقشی در سازماندهی بازیهای المپیک ندارند. قضیه دقیقاً برعکس است.
کمیته بینالمللی المپیک در سپتامبر ۲۰۱۷ پاریس را به عنوان شهر دعوتکننده بازیهای ۲۰۲۴ منصوب کرد، در حالی که این شهر یگانه نامزد بود. لسآنجلس نامزدی خود را پس گرفته بود و آن را به ۲۰۲۸ موکول کرد. پیشتر قرار بود هامبورگ در آلمان جزو نامزدان بازیهای ۲۰۲۴ باشد، اما در همهپرسی که ۲۰۱۵ در این شهر انجام شد «نه» به بازیها پیروز شد. رم در ایتالیا نیز در ۲۰۱۶ به برگزاری بازیهای المپیک ۲۰۲۴ نه گفت، زیرا شهرداری به دست «جنبش پنج ستاره» افتاد و شهردار گفت که نمیخواهد شهرش زیر بتونریزیهای دیگر دفن شود. بوداپست یکی دیگر از شهرهای نامزد بازیهای ۲۰۲۴ بود. ویکتور اوربان که نخستوزیر راست افراطی مجارستان است از نامزدی بوداپست حمایت کرد، اما ۲۶۶۰۰۰ نفر طوماری را علیه بازیها امضاء کردند و شورای شهر را وادار به چشمپوشی از نامزدی در فوریه ۲۰۱۷ کردند. در پرونده نامزدی پاریس برای بازیهای ۲۰۲۴ نوشته شد: «مردم از نامزدی پاریس حمایت گسترده میکنند و رفراندومی در کار نخواهد بود»!
ماهنامه لوموند دیپلماتیک در شماره ماه مه ۲۰۲۴ پروندهای را با چند مقاله به نقد بازیهای المپیک پاریس اختصاص داد و عنوانش را «بازیهای بدون شادی» گذاشت. این نشریه یادآوری میکند که در گذشته با ابتکار جنبش کارگری اقداماتی در مقابله با بازیهای المپیک رسمی صورت گرفتند. انترناسیونال ورزشی کارگر سوسیالیست در فرانکفورت آلمان «المپیاد کارگری» را سال ۱۹۲۵ برگزار کرد. همین انترناسیونال سال ۱۹۳۱ در وین اتریش و سال ۱۹۳۷ در آنورس (آنتورپ) بلژیک المپیاد کارگری را تکرار کرد. یادآوری کنیم که سال ۱۹۳۶ قرار بود «المپیاد مردمی» در بارسلون اسپانیا در مقابل بازیهای المپیک رسمی در همان سال در آلمان نازی برگزار شوند. اما کودتای ژنرال فرانسیسکو فرانکو آن را لغو کرد. برخی از ورزشکاران که آمده بودند در المپیاد مردمی بارسلون شرکت کنند به آنارکوسندیکالیستهای اسپانیا، متشکل در کنفدراسیون ملی کار (CNT) و فدراسیون آنارشیست ایبری (شامل آنارشیستهای اسپانیا و پرتغال) و مشخصا یکی از ستونهای نظامی کنفدراسیون ملی کار به نام اورتیس پیوستند و در نبردها علیه ارتش دیکتاتور نظامی فرانکو شرکت کردند.
کمیته بینالمللی المپیک: ثروتمند، پرنفوذ و مافیایی
کمیته بینالمللی المپیک بیشک یکی از قدرتمندترین نهادهای جهانیست. سال ۲۰۲۳ دقیقاً ۲۰۶ کمیته ملی در کمیته بینالمللی المپیک عضویت داشتند که بیشتر از اعضای سازمان ملل متحد بودند. کمیته برای هر دور بازیهای المپیک یک میلیارد دلار از صندوقهایش بیرون میآورد. سال ۲۰۲۱ درآمد کمیته ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار بود و فقط ۱۰ درصد صرف سازوکار کمیته و کارمندانش شد. در هیئت اجرائی کمیته بینالمللی المپیک کارفرمایان بزرگ، حقوقدانان و وکیلان دادگستری حضور دارند و فقط یک زن عضو آن است. سال ۲۰۲۳ یک وکیل دادگستری که برای برندهایی چون آدیداس و زیمنس کار میکرد، در رأس کمیته قرار داشت. کمیته بینالمللی المپیک از نظر حقوقی یک سازمان غیردولتی (NGO) حساب میشود و به این ترتیب هیچ کنترل دمکراتیکی بر آن نیست. از سوی دیگر کمیته بینالمللی المپیک در سوئیس ثبت شده است و مشمول بسیاری از معافیتهای مالیاتی میشود. کمیته بینالمللی المپیک با توجه به اعضای کشوری از یک سو و ساختار حقوقی از سوی دیگر ملغمهای از بخش دولتی و خصوصیست که انحصار برگزاری بازیهای المپیک را در دست گرفته است. این کمیته تصمیم میگیرد که چه شهری باید بازیها را برگزار کند، چه مقدار باید پول دریافت کند، حامیان مالی بزرگ یا اسپانسرها کدام باشند و حتا با چه شروطی.
گاهگاه افتضاحاتی که کمیته بینالمللی المپیک به بار میآورد کشف و افشا میشوند بیآنکه خدشهای به ادامه کاری آن وارد کنند. پس از برگزاری بازیهای زمستانی المپیک ۲۰۰۲ در سالتلیکسیتی آمریکا معلوم شد که اعضای کمیته بینالمللی رشوه گرفته بودند تا نامزدی این شهر پذیرفته شود. شخص رئیس کمیته بینالمللی المپیک یعنی خوان آنتونیو سامارانچ اسپانیایی در این افتضاح نقش داشت اما با توجه به ساختار حقوقی کمیته که پیشتر توضیح داده شد، او هرگز تحت تعقیب قرار نگرفت. سامارانچ در طی دیکتاتوری نظامی فرانکو وزیر ورزش، نماینده مجلس و سفیر اسپانیا در شوروی بود. او که از ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۱ رئیس کمیته بینالمللی المپیک بود نقش زیادی در تجاری کردن بیش از حد بازیها داشت که تاکنون نیز ادامه دارد.
چند قاضی فرانسوی پس از سه سال تحقیق دریافتند که تسونوتازو تاکدا، رئیس کمیته المپیک ژاپن در سال ۲۰۱۳ در پرداخت رشوهای دو میلیون یورویی نقش داشته است تا توکیو بتواند بازیهای المپیک ۲۰۲۰ را برگزار کند.
برای همین بازیهای المپیک پاریس ۲۰۲۴ روز ۲۳ ژوئن ۲۰۲۳ پلیس فرانسه به دستور دادسرای ملی مالی به دفتر کمیته برگزاری بازیهای المپیک (COJO) که مستقیماً زیر امر و نظر کمیته بینالمللی المپیک کار میکند، رفت. دادسرای ملی مالی به این نتیجه رسیده بود که زدوبندهایی برای دادن ساختوسازها و اختلاس منابع مالی عمومی صورت گرفته است و میخواست اسناد بیشتری به دست آورد.
بودجه بازیهای پاریس و همدستی بخش خصوصی و دولتی
در دسامبر ۲۰۲۲ دیوان عالی حسابرسی فرانسه در گزارشی که به مجلس ملی داد، اعلام کرد که بودجه ۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون یورویی به برگزاری بازیهای المپیک ۲۰۲۴ اختصاص یافته است. این عدد نجومی البته بسیاری از اقدامات جانبی از قبیل جادهسازی و آماده کردن ایستگاههای قطار و فعالیتهای عمرانی از این دست را در برنمیگیرد، چرا که گفته میشود اینها فقط برای بازیها نیستند و پس از آنها هم استفاده خواهند شد. اما همانطور که انتظار میرفت این بودجه اعلامشده رعایت نشد. ماه آوریل گذشته یک کابینه مشاوران اعلام کرد که بودجه بازیهای پاریس ۱۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون یورو است. امروز معلوم نیست که آیا این رقم بیشتر شده است یا نه؟ بازیهای المپیک بین ۱۹۶۸ تا ۲۰۱۲ نشان میدهند که هزینهها میتوانند نسبت به بودجههایی که در ابتدا اعلام میشوند تا ۳۰۰ درصد افزایش یابند.
کمیته برگزاری بازیهای المپیک بودجه مسابقات، رفتوآمد ورزشکاران، مراسم افتتاحیه و مخارج ارتباطات را از کمیته بینالمللی المپیک و فروش بلیت و اسپانسرها میگیرد. اما ساخت دهکدههای المپیک برای ده هزار ورزشکار، دهکدههای رسانهها برای بیست هزار خبرنگار و تمام ورزشگاههایی که اختصاصاً برای این بازیها احداث شدند بر عهده بخش دولتی و سرمایهداران خصوصی گذاشته شد.
هر چند تلاش کردند که بهای بلیتهای مسابقات در بازیهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس به اصطلاح معقول باشد اما بهای آنها بین ۲۴ تا ۹۰۰ یورو برای یک بلیت در نوسان است. برخی از بلیتهای بسیار ویژه بهای ۹۵۰۰ یورویی دارند یعنی کمی بیشتر از هفت برابر دستمزد ماهیانه حداقل یک کارگر در فرانسه .
دولت با استفاده از شرکتهای بزرگ که تماماً به آن تعلق دارد یا دارای اکثریت سهامشان است وارد سرمایهگذاری در بازیها شد. میتوان به شرکت برق، فرودگاههای پاریس و شرکت بلیتهای بختآزمایی اشاره کرد. سوای اینها شرکت گاز، اداره پست و شرکت ملی راه آهن نیز به عنوان ارائهکننده خدمات در بازیها دخالت داده شدند.
ساخت و سازها و رنج فرودستان
برای ساخت و سازهای بازیهای المپیک پاریس برخی مردم را از خانههایشان بیرون کردند. مسئولان تصمیم گرفتند که بیشتر ساخت و سازها و بازیها در شهرهای دپارتمان سنسنتدنی در مجاورت پاریس صورت بگیرد که در میان صدویک دپارتمان در تقسیمات اداری فقیرترین محسوب میشود. فقط در یکی از شهرهای این دپارتمان اعلام شد که ۲۸۶ آپارتمان موسوم به HLM (به معنای زیستگاه با کرایه معتدل و در واقع دولتی) باید تخلیه شوند. حوا به نویسنده کتاب «پاریس ۲۰۲۴ یک شهر در برابر خشونت المپیک» گفت:«اینها نمیخواهند قیافه ما را در طی بازیهای المپیک ببینند.» حوا همچنین میگوید که به آنان خانههای دیگر پیشنهاد شد که اجباراً پذیرفتند، اما یکی از همسایهها که برای کرایه خانه مقروض بود از این حق محروم و بیخانمان شد.
ژاد لینگارد که یک روزنامهنگار زن در رسانه مستقل مدیاپارت است و خود در یکی از شهرهای همین دپارتمان سنسنتدنی زندگی میکند همچنین مینویسد که ۲۸۶ کارگر که همگی مهاجر و در یک خوابگاه کارگری در شهر سنتئوان بودند وادار شدند آن را ترک کنند. در مجاورت همین خوابگاه کارگری یک خوابگاه دانشجویی هم بود و از آن جا هم ۹۷ دانشجو را اخراج کردند، اما تفاوت در این بود که دانشجویان را در نزدیکی محل اسکان دادند و گفتند که پس از بازیها میتوانند به خوابگاههای خود بازگردند.
در شهر سنتئوان دولت زمینهای زیادی را به بهای ارزان در اختیار شرکتهای بزرگ ساختمانسازی قرار داد تا دهکدههای المپیک ساخته شوند. همین ساخت و سازها موجب شد که بهای هر مترمربع مسکونی در این شهر کارگری ناگهان افزایش چشمگیری پیدا کند. در سنتئوان روی ۸۲ هکتار زمین دهکدهای با ظرفیت ۱۴۰۰۰ تخت ساختند.
دولت فرانسه وقتی در ۲۰۱۲ نخستین پرونده نامزدی بازیهای المپیک را منتشر کرد قول داده بود که «هیچ خانهای برای تأسیسات المپیک تخریب نخواهد شد» اما زمانی که در ۲۰۱۷ نسخه دوم داده شد، اثری از این وعده نبود. اما فقط خانهها نبودند که تخریب شدند بلکه «باغچههای کارگری» را هم تخریب کردند. باغچههای کارگری قطعات بسیار کوچک زمین هستند که برخی شهرداریهای فرانسه از اواخر سده نوزدهم میلادی در اختیار خانوادههای کارگری قرار میدهند تا با کاشت صیفیجات قدری معیشت خود را بهبود بخشند. ژاد لینگارد که در شهر اوبرویلیه دپارتمان سنسنتدنی زندگی میکند، مینویسد که ژوئن ۲۰۲۰ پس از انتخابات شهرداریها بهتزده دیدیم که شهرداری اوبرویلیه پس از هشت دهه که توسط چپها اداره میشد به دست یک شهردار دستراستی افتاد. لینگارد میافزاید بهت ما دوچندان شد وقتی دریافتیم که شهردار کمونیست اوبرویلیه، خانم مریم درقاوی، پیش از ترک دفترش با شرکت عظیم ساختمانسازی اسپیباتینیول قراردادی امضا کرده است که بر اساس آن این شرکت میتواند در ۴۰۰۰ مترمربع باغچه کارگری یک استخر المپیک بسازد. ساکنان اوبرویلیه تصمیم میگیرند در مقابل ساخت استخر مقاومت کنند و در باغچههای کارگری به شکل شبانهروزی مستقر میشوند. آنان حتا شکایت هم میکنند. دادگاه اعلام میکند که ساخت استخر غیرقانونیست. اما همانطور که شهردار کمونیست قرارداد ساخت را امضا کرده بود، شهردار دستراستی هم با گسیل پلیس محل را تخلیه کرد و بیلهای مکانیکی به سرعت دست به کار شدند. کار از کار گذشت. اکنون به جای باغچههای کارگری اوبرویلیه یک استخر المپیک وجود دارد که حتا بعد از بازیها بعید است به درد ۹۰۰۰۰ ساکن آن بخورد.
در یکی دیگر از شهرهای سنسنتدنی به نام سنتدنی یک مجموعه دیگر برای ورزشهای آبی المپیک ساختند که قرار بود ۱۱۱ میلیون یورو هزینه ببرد، اما ۱۵۰ میلیون یورو تمام شد.
بر اساس آخرین اطلاعاتی که از حوادث کاری مرتبط با ساخت و سازهای بازیهای المپیک منتشر شده بیش از ۱۸۱ حادثه رخ داد که برای ۳۱ کارگر شدید بوده است. روز ۱۶ ژوئن ۲۰۲۳ یک کارگر ۵۱ ساله به نام امارا دیوماسی در یک کارگاه انبار آب باران برای بهینهسازی آب رودخانه سن برای بازیهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس جان خود را از دست داد.
کارگران درباره بازیهای المپیک نظر مساعدی ندارند. ژاد لینگارد برای تهیه گزارشی در مارس ۲۰۲۳ به یک ایستگاه کامیونهای جمعآوری زباله در شهر کارگری ایوری – سور- سن رفت. هر چند هوا خوب بود اما بوی گاز اشکآور همه جا پیچیده بود. رفتگران در آن زمان از پایههای اصلی مبارزه با افزایش سن بازنشستگی بودند که امانوئل ماکرون سرانجام با استفاده از ماده ۴۹ تبصره ۳ قانون اساسی بدون مراجعه به آرای پارلمان به تصویب رساند. فرید که عضو یک سندیکای کارگریست از حضور پلیس و تلاشش برای برچیدن پیکت اعتصاب با شلیک نارنجک گاز اشکآور خشمگین بود و به ژاد گفت:«اگر رانندگان اتوبوس، مترو و ما کارگران اعتصاب کنیم، بازیهای المپیک برگزار نخواهند شد.» اتفاقاً یک کارگر بازنشسته شرکت اتوبوسرانی پاریس و حومه که ۳۵ سال عمرش در این شرکت بوده، به نگارنده این سطور گفت:«میدانی که پسرم مثل من راننده اتوبوس است. رؤسا چنان از اعتصاب احتمالی کارگران به هراس افتادهاند که قول یک پاداش دوهزار یورویی را برای چند روز بازیهای المپیک دادهاند.»
یک کلکتیو حامی کارتونخوابها و بیخانمانان اعلام کرد که بین آوریل ۲۰۲۳ تا مه ۲۰۲۴ دستکم ۱۲۵۴۵ نفر از آنان از منطقه ایل دو فرانس اخراج و به دورتر فرستاده شدند. این منطقه در یک شعاع تقریباً ۶۰ کیلومتری دورتادور پاریس قرار دارد.
بازیهای المپیک و شهر امنیتی به نام پاریس
در سال ۲۰۲۳ دولت یک قانون ویژه امنیتی برای بازیهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس به تصویب رساند. سامانههای تصویری مدار بسته الگوریتمی بیشتری نصب خواهند شد. این سامانهها رفتار انسانها را در آن واحد با استفاده از الگوریتمها تجزیه و تحلیل خواهند کرد. در صورتی که الگوریتمها تشخیص بدهند که فردی رفتار نامناسب دارد، مأموران پلیس او را فوراً دستگیر خواهند کرد. تعداد زیادی اسکنر بدن انسان با موجهای میلیمتری در نظر گرفته شده است. این اسکنرها معمولاً در فرودگاهها برای جستوجوی آنچه افراد میتوانند در لباسهایشان داشته باشند، وجود دارند، اما در طی بازیها تعداد زیادی از آنها در پاریس و اطرافش مستقر خواهند شد. بیش از ۳۰ هزار مأمور پلیس و ۱۵ هزار نیروی ارتش در خیابانها خواهند بود. روز ۱۳ ژوئیه ۲۰۲۴ برخی از پاریسیها با دیدن خودروهای شاسیبلند پلیس قطر در خیابانها وحشتزده شدند. روزنامه لوموند آنلاین فیلم کوتاهی از آنها منتشر کرد. در مجموع ۱۸۰۰ مأمور پلیس از قطر و حدود ۴۰ کشور دیگر به پاریس آمدهاند.
در پیادهروهای بسیاری از خیابانها حصارهای فلزی کشیده شده به طوری که کسی نتواند از یک سوی آن به سوی دیگر برود و در همان جایی که هست محبوس شود. اعلام کردند که در ۵ درصد سطح پاریس حتا ساکنان حق عبور و مرور با خودرو نخواهند داشت و در ۲۰ درصد دیگر تردد اتوبوسها ممنوع خواهد بود. انواع و اقسام نیروهای ضربتی پلیس و ژاندارمری پیش از بازیها مانورهای متعددی در شهر انجام دادند که موجب هراس و وحشت رهگذران شدند.
نیروهای زیادی را در دادگستری برای بازیها بسیج کردهاند تا با آن چه «محاکمه فوری» مینامند تعداد بیشتری را به زندانها بفرستند. قرار است از تمام ظرفیتهای زندانها استفاده شود، حتا از ۲۱۰ سلول موقتی که در ساختمان غولآسای دادگستری واقع در شمال پاریس موجود است.فدراسیون آنارشیست جزو نادر تشکلات سیاسی فرانسه است که در هشتادودومین کنگره خود که ۱۸ و ۱۹ و ۲۰ مه ۲۰۲۴ برگزار شد قطعنامهای در رابطه با بازیهای المپیک پاریس تصویب کرد. در این قطعنامه آمده است:
بازیهای المپیک مانند رقابتهای ورزشی به طور کلی به ابزار ساخت و پاخت و تبلیغات سلطهگران تبدیل شده است… این بازیها ساخت و ترتیب نظم سرمایهداری را بازتولید میکنند … تجاوز، خشونت جنسیتی، انسانهراسی و دیگرهراسی بیش از پیش در میان ورزشکاران حرفهای و غیرحرفهای دیده میشوند … با تجلیل از پیروزی در رقابتها مردم را به الگوبرداری از آنها در جامعه کاپیتالیست و بازتولید سلسلهمراتب تشویق میکنند … اقدامات، شعارها و پارچهنوشتههای نژادپرستانه بیش از پیش در جایگاههای تماشاگران دیده میشوند … بازیها را صلحزا مینامند اما بیش از پیش از آنها برای اهداف سیاسی و ناسیونالیست بهرهبرداری میشود … در بازیهای المپیک پاریس نیز پول حرف اول و آخر را میزند. جوایز نفیس و پاداشهای بزرگ و تبلیغات تجاری و اسپانسرینگ نفعی به ورزش نمیرسانند. مبالغ هنگفتی به ساخت و ساز تأسیسات اختصاص یافت. کارگران زخمی و کشته شدند. .. بهای حمل و نقل عمومی را در طی بازیها افزایش میدهند و برای پایین آوردن هزینهها افراد را به کار داوطلبانه دعوت میکنند … برای این که ورزش از تمامی این تصاویر سمی و مرگآفرین رهایی یابد، راهی به جز مبارزه نیست.
در دهه ی ۳۰ میلادی , تقریبا صد سال پیش, در اروپا یک فرهنگ و سنت بسیار شایسته و استخوان دار کارگری در جریان بود, که در سال ۱۹۹۳۱ یک “المپیاد تابستانی کارگران” سازماندهی کرده بودند.
1931 Workers’ Summer Olympiad
***
AB / 24 July 2024
با سپاس از نادر تیف به خاطر این متن روشنگرانه. فقط یک اشتباه در معادلگذاری هست: homophobie به انسانهراسی ترجمه شده که درست نیست. پیشوند homo در این کلمه به معنی همانندی است و هوموفوبی هراس از همجنسگرایی است. همجنسگراهراسی.
در ضمن در رابطه با موضوع مقاله : ورزش افیون تودهها ***
بهروز / 31 July 2024