دیدگاه

از خارج مرزهای ایران، درک فضای مجازی در آستانه نوبت دوم انتخاباتِ حکومتی برای منسب ریاست‌جمهوری گمراه‌کننده شده است؛ چرا که معلوم نیست چه کسی دروغ می‌گوید و چه کسی از شیوه‌های گوناگون تغییر واقعیت، در تلاش است تا «واقعیت مشترک ما» را درهم بشکند تا نتوانیم بفهمیم چه کاری می‌توان در وضعیت کنونی انجام دهیم.

واقعیت مشترک ما و تلاش جمعی و مدنی برای حفظ دموکراسی، چهارچوب کتاب «چگونه جلوی یک دیکتاتور بایستیم؟ جنگ برای آینده ما»‌ نوشته ماریا رِسا (Maria Ressa)، خبرنگار کارکشته سی‌ان‌ان (CNN) در آسیای جنوب شرقی و سپس از مدیران یکی از برجسته‌ترین رسانه‌های آلترناتیو در فیلیپین، رَپلِر و همچنین برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۲۱ میلادی است. کتاب نزدیک به دو سال پیش از ۲۰۲۴ میلادی، سال انتخابات در گوشه‌وکنار جهان منتشر شد تا راهنمایی باشد برای همین تصویری که امروز روبروی ماست:

تصویر فردای ما تاریک است و قرار هم نیست تغییری بکند. در این تصویر، شما بین گزینه بد و بدتر حق انتخاب داری. راه هم فقط هراس از گزینه بدتر و برگزیدن گزینه بد است تا حداقل‌ها را بتوان حفظ کرد. رأی‌دهنده، تحت‌ تأثیر فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سلامت، در تلاش برای درک واقعیت، بیشتر از همه‌ چیز به سراغ شبکه‌های اجتماعی می‌آید.

اما هوش مصنوعی ما را فریب می‌دهد

در شبکه‌های اجتماعی، کاربر با دو دشمن روبروست: نخست، هوش مصنوعی در لباس الگوریتم هدفش این است که شما را به این شبکه اجتماعی معتاد کند تا هر چه بیشتر در آن وقت بگذرانید و هم‌زمان داده‌های شخصی شما را جمع‌آوری کند: کجا می‌روی، چه می‌کنی، چه مصرف می‌کنی و… تا در نهایت شما را درون یک جدول بگذارد و تحلیل آن را بتواند به هر خریداری بفروشد. این الگوریتم برای اینکه شما را ارضا کند ـ بله، هوش مصنوعی از ابزارهای گوناگون مانند نوتیفیکیشن، صدا و… استفاده می‌کند تا شما را از لحاظ روانی ارضا کند ـ و این شما را تنهاتر می‌کند.

بدین‌شکل که شما با افرادی نزدیک‌تر به عقاید شخصی خودتان احاطه می‌شوید. در گذر زمان،‌ شما توانایی شنیدن نظر مخالف را از دست می‌دهید و توان مغزی‌تان برای تحلیل، نقد و پرسش را تنبل می‌کنید تا از کار بیفتد.

همزمان، خریداران داده‌های شما از شبکه‌های اجتماعی، خیلی ارزان، می‌توانند شما را تحت‌ تأثیر قرار دهند. بهترین ابزار آنها شکل‌های مختلف دروغ است. ماریا رِسا برای مبارزه با این شرایط، راه‌ حل پیشنهاد می‌کند. این راه‌ حل‌ها در کتاب «چگونه جلوی یک دیکتاتور بایستیم؟» همراه با خوانش زندگی رِسا در فیلیپین و آمریکا، شکل‌گیری ارزش‌های شخصی او و خط قرمزهایش و همچنین تماشای تغییر جهان بخصوص با گسترش رسانه‌ها و سپس ورود فضای مجازی، مطرح می‌شوند.

Ad placeholder

«خب، چگونه جلوی یک دیکتاتور بایستیم؟»

در انتهای کتاب، صفحه ۲۶۱ نسخه گالینگور چاپ آمریکای شمالی، رِسا می‌پرسد: «خب، چگونه شما می‌توانی جلوی یک دیکتاتور بایستی؟» و کتاب را این‌گونه خلاصه می‌کند و گام نخست را جمع‌آوری ارزش‌های فردی معرفی می‌کند که از کودکی شکل گرفته‌اند و امروز باید از آنها سود ببریم:

با پذیرش ارزش‌ها که در ابتدای این کتاب معرفی شدند: صداقت، آسیب‌پذیری، همدلی، فاصله گرفتن از احساسات، پذیرش‌ هراس‌ها و باور به خوبی. شما به تنهایی نمی‌توانید. باید یک تیم جمع کنید، باید محدوده تأثیرگذاری ارزش‌هایتان را گسترش دهید.

ولایت فقیه در یک زمینه خوب عمل می‌کند: اینکه کلمات را از معنا تهی کند. ارزش‌ها برای این دیکتاتوری خطرناک هستند چون استبداد بر پایه فساد، دروغ، توجه به احساسات زودگذر و باور به ولی فقیه شکل گرفته است. مثال تهی‌شدن معنای کلمات اینکه به کاربران نزدیک به حکومت، کاربران «عرزشی» (یا ارزشی) می‌گویند. در این میانه، آنچه فراموش می‌شود جای صداقت، خوبی، همیاری، سازمان‌دهی و تمام دیگر ارزش‌های مثبت است که حکومت تلاش می‌کند آنها را فراموش کنیم. رِسا ادامه می‌دهد:

تفکر بر مبنای «ما در برابر آنها» را رها کنید. خودتان را در جای کسی دیگر بگذارید و آنگونه که می‌خواهید با خودتان رفتار شود، با بقیه رفتار کنید. فن‌آوری ثابت کرده که بشریت بیشتر از تفاوت‌هایش، با همدیگر مشترکات دارد؛ هرچند پلتفورم‌های فن‌آوری [مانند شبکه‌های اجتماعی] بدون در نظر گرفتن ملیت یا فرهنگ ما، موذیانه به دست‌کاری بیولوژی ما مشغول است. ایدئولوژی فاشیستی، خواه آن را «نظریه جایگزینی بزرگ» [ادعای راست افراطی در موضوع اینکه سفیدپوستان ثروتمند گسترده در معرض نژادپرستی قرار دارند چون مهاجران و فرزندآوری غیر سفیدپوستان جای آنها را تنگ کرده است] بنامند یا چیزی دیگر، همگان را در مقابل دشمنان داخلی قرار می‌دهد که همواره مدافع دموکراسی و ارزش‌هایش هستند.

از گروه‌های کوچک مدافع محیط‌ زیست، تا کانون‌هایی مانند کانون وکلا، تا اتحادیه‌های کارگری، تا سازمان‌دهی معلمان و معلولان، حمله همه‌جانبه در یک دیکتاتوری مانند جمهوری اسلامی،‌ علیه هرگونه سازماندهی اجتماعی است که بتواند تصویری دیگر نشان جامعه دهد و در نهایت به گزینه‌ای بهتر از علی خامنه‌ای تبدیل شود. با وجود این، رِسا می‌گوید «من از زندگی در جهانی این‌چنینی امتناع می‌ورزم، ما مستحق جهانی بهتر از این هستیم.»

«تک به تک از دموکراسی دفاع کنیم»

رِسا اخیراً در دادگاهی در فیلیپین از اتهام‌های حکومتی به بهانه تخلفات مالیاتی تبرئه شد. در جمهوری اسلامی البته قوه‌ قضاییه مانند دیگر ارگان‌های نظام مستقل نیستند و همه، مانند نامزدهای انتخابات ۱۴۰۳ برای مسند ریاست‌جمهوری، اول به ولی فقیه نگاه می‌کنند و بعد به مردسالاری، در نهایت به بقیه جامعه نظری می‌اندازند، بدون آنکه حتی بتوانند اشاره کنند بانی تمام مشکلات موجود ایران، خودخواهی علی خامنه‌ای و فساد گسترده حاکم بر بیت رهبری است.

رِسا با اشاره به سخنرانی دریافت جایزه صلح نوبل می‌نویسد که در آنجا هم «خواستار دفاع تک به تک از دموکراسی‌هایمان – از آزادی‌ها و برابری‌هایمان شدم». هدف یک دموکراسی این است که تمامی انسان‌ها در هر جایگاه، مسند، ثروت و موقعیتی که باشند، در برابر قانون یکسان باشند و با همه جامعه، برابر در مقابل قانون رفتار شود. رِسا ادامه می‌دهد:

چگونه مبارزه فردی به یک امر سیاسی و از ارزش‌های فردی به یک هرم برای کنش جمعی تبدیل می‌شود. راه‌حل‌هایی برای این سوال‌ها داریم: در درازمدت، مهم‌ترین چیز آموزش است، پس همین الان شروع [به آموختن و آموزش دادن] کنید. در میان‌مدت، خلق قانون و مقررات برای بازگردن حاکمیت قانون به جهان مجازی است تا چشم‌اندازی از اینترنت ایجاد کنیم که به جای اینکه ما را از همدیگر جدا کند،‌ ما را به همدیگر پیوند دهد. در کوتاه‌مدت، یعنی اکنون، فقط ما هستیم: همکاری کنیم، همکاری کنیم، همکاری کنیم. و این با اعتماد به هم شروع می‌شود.

چگونه می‌شود به همدیگر اعتماد کنیم؟ رمز امتداد یک استبداد مانند حکومت فعلی ایران،‌ «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. جمهوری اسلامی می‌خواهد که یک ایرانی از یک ایرانی دیگر همیشه وحشت داشته باشد: به‌خاطر نژاد، مذهب، جنس و جنسیت، طبقه اجتماعی، خواستگاه فرهنگی، علایق فردی و… و برای امتداد حکمرانی خود، گسترده در تلاش است تا برچسب‌های مختلف به همدیگر بزنیم و به‌واسطه آن همدیگر را بسنجیم. با خواندن این کلمات احساس می‌کنید که ناتوان هستید؟ رِسا ادامه می‌دهد:

[همکاری] آسان نخواهد بود. احساس می‌کنی که باید تسلیم شوی، سرت را در خاک فرو کنی [تا متوجه نشوی]، اما اگر تسلیم شوی، به نابودی دنیای ما، دستکاری روان‌شناختی فرزندان‌تان [به واسطه شبکه‌های اجتماعی، سخت‌افزارهای گوناگون و…]، به نابودی ارزش‌های آنها و به وحشی‌گری علیه زمین [محیط زیست ما] تضمین داده‌ای. این یک لحظه اگزیستنسیال [حیاتی] است.

رِسا می‌گوید در چنین زمان‌هایی، سراغ آنهایی می‌رود که وجودشان را فدای دفاع از بقیه جامعه کرده‌اند تا دموکراسی بتواند ریشه بگیرد. مثلاً آنهایی که انقلاب کردند تا استبداد سلطنتی برود، اما در نهایت توسط استبداد مذهبی به گروگان گرفته شدند و نابود شدند. آنهایی که در رویدادهای کوچک و بزرگ، به شکل‌های مختلف جان‌شان را فدای بقیه جامعه کرده‌اند. آنهایی که اگر ما تسلیم شویم، فراموش می‌شوند و به آنجا خواهیم رسید که انگار یک قدم دیگر مانده تا به قول یک کاربر ایکس/توییتر سابق، «بگویند اگر در انتخاباتِ جمهوری اسلامی شرکت نکنید، به ارزش‌های زن، زندگی، آزادی خیانت کرده‌اید».

Ad placeholder

تبدیل گزینه بد و بدتر به خوب و بهتر

تصویر کوتاه‌مدت، در مثال کنونی انتخابات ۱۴۰۳ جمهوری اسلامی را کنار بگذار و ترمز شبکه‌های اجتماعی را فعلاً بکش تا از احساسات زودگذر دور شوی. گزینه‌های مسعود و سعید را از ذهنت خارج کن و به تصویر بزرگ‌تر نگاه کن. خیلی چیزها از کنترل ما خارج شده است و امتداد جمهوری اسلامی در باور به این است که هیچ گزینه‌ای به جز علی، مسعود و سعید نداریم. ولی هنوز خیلی چیزها در کنترل ما باقی مانده است: خانواده و بستگان، دوست و آشنا، همکار و…

بیایید با آنچه در کنترل‌مان است متفاوت برخورد کنیم. برای شروع، خشونت را از زندگی روزمره‌مان تا آنجا که می‌شود کنار بگذاریم. پول نداریم و گرانی است؟ تقصیر بقیه خانواده نیست. همه می‌دانند و همه می‌فهمند. در شرایط سخت می‌شود به جای فریاد، کتک و خشونت، با همدیگر مهربان باشیم. می‌شود با بقیه جامعه همدلی نشان بدهیم. می‌توانیم به همدیگر آرام نگاه کنیم. یک ایرانی دشمن یک ایرانی نیست. جامعه ما پیوندهای درونی‌شان قدرتمند می‌شود. برای ایستادن جلوی یک دیکتاتور، برای کنار زدن ولایت فقیه و دیکتاتوری علی خامنه‌ای، راه از درون ما شروع می‌شود. با سرنگون کردن خامنه‌ای درون ذهن‌مان، با یک گام به جلو برداشتن به‌سمت عزیزان‌مان. که از همین الان روندش را می‌توانی آغاز کنی.