رسانههای ایرانی وابسته به حکومت جمهوری اسلامی یک روز پس از حملهی پهپادی و موشکی ایران به اسرائیل پُر از انواع ستایشها، رجزخوانیها و تصاویر و گزارشهای تبلیغاتی شدهاند.
لابهلای این ستایشها و رجزها پیدا کردن تحلیل و نقطهنظر مشخص دشوار است، چرا که بسیاری از گفتوگوها یا گزارشهای تحلیلی نیز بهشدت با زبان رجز و ستایش آمیختهاند.
تحلیلهای منتشرشده در این رسانهها عمدتاً حول دو محور میگردند. محور مشترک اول، که عمدتاً در بین صحبتهای تحلیلگران و مقامهای رسمی ایرانی مشاهده میشود، این است که این حمله «متناسب» و واکنشی بوده و بر اساس اصول حقوق بینالمللی موجّه است. در این گفتار همچنین حملات ایران «پایانیافته» اعلام شده است.
با اینهمه، رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران مثل خبرگزاری تسنیم، رسانههای اصولگرا مثل خبرگزاری مهر و مقامهای سیاسی رسمی یک بعد دیگر نیز به این تحلیل اضافه میکنند که بیشتر لحن و ژست «پیام» دارد تا تحلیل؛ آن هم اینکه در صورت پاسخ اسرائیل، جمهوری اسلامی بلافاصله و با قدرت بیشتری پاسخ میدهد.
چکیدهی این تحلیل را در حرفهایی میبینیم که «تسنیم» به نقل از یک «منبع آگاه» که حتی مشخص نیست به چه نهادی تعلق دارد، نوشته است:
پس از پایان عملیات تنبیهی ایران و جبهه مقاومت، که البته هنوز جریان دارد، اگر صهیونیستها بخواهند پاسخی بدهند قطعاً تنبیه بعدی «بلافاصله» و با شدت مضاعف خواهد بود.
در همین راستا، شهریار حیدری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با پایگاه خبری «خبر مهم» با بیان اینکه «معقول» است اسرائیل پاسخ این حملهی ایران را ندهد چون که در آن صورت ایران «تمام سرزمینهای اشغالی را مورد حملهی کوبنده قرار میدهد» پیشبینی کرد:
من فکر نمیکنم جنگ گستردهای شکل بگیرد نهایت هم اگر رژیم صهیونیستی بخواهد در جایی پاسخ بدهد مجدد با پاسخ محکمتر جمهوری اسلامی ایران روبرو خواهد شد.
با اینهمه تحلیلگران اصلاحطلب یا رسانههای نزدیک به اصلاحطلبان بیشتر بر بعد «تناسب» و «واکنشی» بودن این حملهها تکیه داشتند.
مثلاً رضا نصری، تحلیلگر روابط بینالملل در گفتوگو با خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا) که به اصلاحطلبان نزدیک است، تأکید میکند که عملیات ایران «پاسخ» بوده است و نه «حمله» و کاملاً در چارچوب و «مطابق مادهی ۵۱ منشور سازمان ملل متحد کاملاً موجه میشود.»
نصری چشمانداز ادامهی جنگ را منوط به واکنش اسرائیل و حامیانش خواند و افزود کیفیت پاسخ اسرائیل به میزان صدمات ناشی از حملهی ایران و میزان و نوع حمایت آمریکا بستگی دارد.
دیگر تحلیلگر ایلنا، حسن هانیزاده نیز با اشاره به موجهبودن حملهی شنبه شب در چارچوب مادهی ۵۱ منشور ملل متحد گفت اگر اسرائیل به «مراکز حساس و حیاتی» جمهوری اسلامی حمله کند، «بدون شک پاسخ ایران کوبندهتر خواهد بود.»
هانیزاده در رابطه با چشمانداز تحولات این حملات، گفت «در منطقه شکافی به وجود آمده» بدون آنکه این شکاف را بیشتر تبیین کند، و مدعی شد که ایالات متحده تلاش میکند ایران را تحت «فصل هفتم منشور ملل متحد» قرار دهد اما روسیه و چین جلوی آن را میگیرند.
فصل هفتم منشور ملل متحد به شورای امنیت سازمان ملل اجازه میدهد تا «وجود هرگونه تهدیدی برای صلح، نقض صلح یا اقدام تجاوزگرانه» را تعیین کند و اقدامات نظامی و غیرنظامی را برای «برقراری صلح و امنیت بینالمللی» انجام دهد.
در حالیکه رسانهها و تحلیلگران امنیتی، اصولگرا و اصلاحطلب عمدتاً بین تأکید بر «تناسب» و تأکید بر «واکنش شدیدتر در صورت واکنش اسرائیل» جابجا میشوند، دومین محور مشترک تحلیلهای دیگری که این رسانهها منتشر کردند، تأکید بر این داشتند که این حملات آغازگر فصلی نو در روابط بینالمللی و منطقهای است.
این بیان، که بیشتر در میان تحلیلگران خارجی همسو با جمهوری اسلامی دیده میشود، در بین مقامهای ایرانی در پیام سعید جلیلی، فعال سیاسی اصولگرای تندرو و عضو شورای امنیت ملّی دیده میشود که حمله شب شنبه را «بارقهای از نیروی ایمان و همتی بلند» که «موازنهی قوای سخت را گام به گام وارونه کرد و قدرت نرم خود را به پشتوانهای سخت برای تحول در مناسبات ناعادلانهی جهان مبدل ساخت.»
ایهاب شوقی، تحلیلگر لبنانی که «تسنیم» ترجمهای از یادداشت اخیرش را منتشر کرده میگوید حملات شنبه شب «نه صرفاً یک عملیات نظامی، بلکه یک مرحلهی تاریخی جدید است.» او با اشاره به چندین بعد راهبردی این عملیات، چنین نتیجه گرفت:
این عملیات حامل پیام بازدارندگی و تثبیت معادلات مقاومت و رساندن این پیام قاطع بود که وحدت عرصههای مقاومت ادامه دارد و ایران هرگز اجازهی تجاوز به خاک خود به هر شکلی را نخواهد داد.
«ایرنا» نیز به نقل از گفتوگویی با یاسر الحوری، دبیر شورای عالی سیاسی یمن نوشت که «عملیات ایران معادلات منطقه را تغییر داد» و «نشان داد که رژیم صهیونیستی … بدون حمایت آمریکا از بین خواهد رفت.»
نکتهی دیگری که هم در نوشتهی شوقی و هم در صحبتهای الحوری مشخص بود تأکیدی خاص روی «آثار روانی» و مفاهیمی مثل «شرف» و «آبرو» و حفظ و قدرتگیری آن در نتیجهی حملهی شب شنبه بود.
الحوری با بیان اینکه «اسلام قدرتمند و پیروز است ولی برخی به وعده الهی شک دارند اما اگر به اسباب آن یعنی جهاد در راه خدا و مقابله با دشمنان اسلام عمل کنند، قطعا پیروز میشوند» افزود:
معادلات در این منطقه دیگر ساخته و پرداختهی آمریکا نیست، معادلات منطقه از زمان آغاز عملیات طوفان الاقصی و مشارکت یمن در پشتیبانی از غزه آغاز شده است و پاسخ جمهوری اسلامی ایران، به حمله به کنسولگری خود در دمشق نیز بخشی از روند تغییر معادلات در منطقه است.
این مقام یمنی همچنین از همگان خواست که به «الفبای پیروزی محور مقاومت در یمن، ایران، عراق، لبنان و سوریه توجه کنند» و «این رویکرد را نقشه راه امت اسلامی به سوی آزادی و استقلال بدانند ولی دشمنان امت اسلامی در داخل و خارج منطقه روی ترس ایران در دفاع از منافع خود شرطبندی کرده بودند، که با شکست روبرو شدند.»
پایگاه اصلاعرسانی رجانیوز، وابسته به گروهی از اصولگرایان تندرو موسوم به «جبههی پایداری» نیز نوشتهای از محمد مختار الشَنقیطی، تحلیلگر و استاد دانشگاه قطر منتشر کرده که تأکید آن بر از دست رفتن بازدارندگی اسرائیل است و این عملیات را نشانهای بر این میبیند که اسرائیل «در حال فروپاشی است.»
الشنقیطی نیز دلیل اهمیت این عملیات را نه حجم تلفات در آنها، بلکه «متزلزلشدن اعتماد بنفس صهیونیست ها، برهم خوردن مصونیت پروژه سیاسی آنها و احساس نگرانی صهیونیستها از چشماندازهای گوناگون ساختهشده برایشان و تضعیف اراده و اعتماد آنها به آیندهی این رژیم در سرزمین فلسطین» خواند.
در مجموع، در نخستین روز پس از حملهی موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل به نظر میرسد سه نقطهی تأکید کلیدی اما متفاوت در تحلیلهای رسانههای حکومتی داخل ایران وجود دارد؛ رسانههای نزدیک به اصلاحطلب بر متناسببودن حمله و موجهبودنش در چارچوب قوانین بینالمللی تأکید دارند، رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران و حلقههای امنیتی بیشتر میکوشند در قالب تحلیل، «پیامهای» پیشگیرانه به اسرائیل مخابره کنند، و تحلیلگران دلبستهی «محور مقاومت» میکوشند این حمله را نوعی افقگشایی و زمینهسازی تحولات بنیادین در منطقه و حتی جهان جلوه دهند.
باید به رادیو زمانه تبریک گفت که در اوج فلاکت و ورشکستگی اینروزهای حکومت اسلامی و بوقهای از کارافتادهاش ، رادیو زمانه تبدیل به بوقی برای نقل قولهای ملایان گردیده، شاید اطلاع رسانی را بهانه کنید ولی این برخورد مضحک در مقاله را چگونه توجیه میکنید”لابلای این ستایشها و رجزها پیدا کردن نقطه نظر مشخص دشوار است چرا که بسیاری از گفتگوها یا گزارشهای تحلیلی نیز به شدت با زبان رجز وستایش آمیختهاند” یعنی بعد از ۴۵ سال یک نفر در رادیو زمانه پیدا نشد که نقطه نظر آخوندها را دریابد
alefmimmim / 14 April 2024