خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جمله وبسایتهای نزدیک به حکومت ایران بود که پیش از رسیدن نخستین موج پرتابههای جمهوری اسلامی به -حتی نزدیکی- اسرائیل، خبر از اصابت موفق آنها داد. این نماد مدیریت محتواست که جناحهای مختلف هر کشمکش در جهان معاصر از آن استفاده میکنند تا حقیقت را بهشیوه مطلوب خود تغییر دهند. نتیجه ساده است: آنها میخواهند واقعیت مشترکی برای ما مردم باقی نماند.
در این شیوه مرسوم سالهای اخیر جهان، حقیقت اهمیتی ندارد، بلکه تلاش میشود تا یک گفته با صدای بلند آنقدر تکرار شود که واقعیت مشترک ما درهم بشکند تا نتوانیم آنگونه که باید، از عقل تحلیلگیر خودمان برای سنجش آنچه میگذرد استفاده کنیم.
هوش مصنوعی با ابزارهای گوناگون که میتوانند برای هر کسی با تایپ چند جمله، عکس، ویدیو یا صدا تولید کنند، راه گسترش خبرهای جعلی را سادهتر از گذشته کرده است. اگر در گذر سالهای همهگیری ویروس کووید۱۹ سخت شد تا تصمیم بگیریم واکسن خوب است یا نیست، ماسک کمک میکند یا نمیکند، توی جمع برویم یا نرویم، حالا درک واقعیت سختتر از همیشه شده است.
بخصوص از ۷ اکتبر، روزی که نیروهای حماس با ورود به خاک اسرائیل، صدها کشته برجای گذاشتند و در گذر چند هفته صدها به هزاران رسید تا آنکه امروز، تصویر کودکان نیمهجان فلسطینی در غزهای که آب سالم، غذا و سرپناه مناسب برای عمده جمعیت دیگر وجود ندارد هم عمده جامعه را تکان نمیدهد.
بهفاصله کوتاهی پس از حمله ۲۵ فروردین، صداوسیما تصویر جنگلسوزی چند هفته پیش در کشور شیلی را بهجای تصویر آتش ناشی از اصابت موشکهای سپاه به اسرائیل منتشر کرد.
یا آنگونه که یک پروفایل توییتر نزدیک به حکومت اسرائیل، تصویری از شمال تهران را منتشر کرد و بر آن نوشت «قبل». تلویحا اشاره به آنچه نوار غزه بود و ویرانهای که حالا به آن تبدیل شده است.
در جهانی که با کمک فضای مجازی، بخصوص شبکههای اجتماعی، خبرها و دروغها را تقریبا یک شکل جلوی چشمان ما میگذارد، چه کنیم؟
به چشمهایمان باور نکنیم و خبرها را مهندسی معکوس کنیم
اگر تا همین یکی دو دهه پیش، ساخت تصویر و ویدیوی جعلی کاری سخت بود و نشانههای گوناگونی میتوانستند بدلی بودن آن را نشان دهند، حالا فنآوری روز تقریبا به هر کسی جلوی یک رایانه با دسترسی به اینترنت اجازه میدهد تا بهسادگی، واقعیت را جعل کند. فنآوری امروز ما خیلی سریع متفاوت از پیش میشود، یعنی شیوه ساخت جعل، خیلی راحتتر خواهد شد.
یک مثال آن در انتخابات درون حزبی دموکراتهای آمریکاست: همین چند هفته پیش بسیاری از رایدهندگان در ایالت نیو همپشایر یک تماس تلفنی با صدای ضبطشده جو بایدن دریافت کردند که از آنها میخواست در خانه بمانند و سر صندوق نروند. تماس جعلی بود، صدای بایدن هم تقلبی بود.
در فضای جنگ، مانند حمله روسیه به اوکراین یا مانند جنگ اسرائیل و فلسطین یا احتمال جنگ گسترده جمهوری اسلامی و اسرائیل، ما اگر بهسراغ خبرها برویم با جعل خبر بمباران میشویم اما هنوز میتوانیم سختگیر باشیم تا بتوانیم واقعیت را همچنان از دروغ جدا کنیم.
نخست، برای خبرهایی که جلوی دیدتان میآید دنبال بیشتر از یک منبع باشید. چیزی را قبول کنید که چند رسانه معتبر آن را تقریباً یکشکل تایید کرده باشند. همچنین میتواند خبرها را مهندسی معکوس کنید تا مو را از ماست خبرهای جعلی بیرون بکشید. البته از هوش مصنوعی و دیگر ابزارهای آنلاین برای سنجش خبرها هم استفاده کنید. یک مثال آن، ابزار واقعیتسنج گوگل است که نسخه اولیه آن بهتازگی در دسترس عموم قرار گرفته است.
مهندسی معکوس خبر را تمرین کنیم
خبر جعلی بر هیجان آدمی تنظیم شده است. اغلب تیترهای عجیبوغریب دارد. در آن، نمیتوان منبعی برای آنچه نوشته شده یافت. نمیتوانی هم مطمئن باشی جنس کهنه از جایی دیگر را بهجای خبر لحظهای به ما نشان نمیدهد.
به خبرهایی توجه کنید که منبع مشخص دارند و برابر فرمولهای خبرنگاری نوشته شدهاند. اگر خبر حرفهیی نوشته شده باشد، میتوان خط به خط آن را مهندسی معکوس کرد تا دریافت کدام بخش از مصاحبه مستقیم خبرنگار آمده، کجا از منبعی دیگر نقل شده است و کدام بخش، نظر رسانه/تهیهکننده مطلب است.
اگر مطلبی را میخوانید و بخشی از آن معلوم نیست از کجا آمده است، به آن بخش اعتماد نکنید. تازه اگر یک خبر بهنظرتان مطمئن میرسید، چک کنید دیگر رسانهها چه نوشتهاند. البته فراموش نکنید، اینفولئنسر و تحلیلگر، خبرنگار نیست و فقط میخواهد شما را تحتتاثیر قرار دهد تا به سود شخصی خودش برسد.
همچنین فراموش نکنید در کنار حکومتها و سازمانهای سیاسی، شرکتهای عمده فنآوری، مثل صاحبان شبکههای اجتماعی هم بیشتر از همهچیز، متمرکز سود بیشتر محصولهایشان هستند تا اینکه نگران باشند شما واقعیت را میبیند یا در جعل خبر و دروغ احاطه شدهاید.
فضای مجازی شما را در حباب تنهایی رها میکند
در شبکههای اجتماعی، شما رودرروی مخاطبانی از جنس انسان قرار نگرفتهاید. تمام مطالبی که جلوی چشمان شما میآید، توسط ماشین و الگوریتم آن انتخاب شده و طوری چیده است تا شما را تا میشود در این شبکه اجتماعی نگهدارد و تا میشود شما را معتاد کند، که هر روز بعضاً صدها مرتبه به این شبکه اجتماعی بروید و دنبال مطالب تازه باشید.
هدف را هم سرمایهگذار به الگوریتم داده است: «برای ما سود بیشتری بههمراه بیاور». نتیجه این میشود که در شبکههای اجتماعی، شما بیشتر برای آنچه به نظرتان نزدیکتر است، احاطه میشوید. چون بیشتر احتمال این وجود دارد که به صدایی شبیه به خودتان توجه نشان دهید تا صدای مخالف نظرهایتان را گوش کنید.
انگار یک حباب شکل گرفته باشد و در این حباب، شما فقط صداهای خودتان را در نجوای آدمهای شبیه به خودتان بشنوید. که در تنهایی درون حباب باقی بمانید و نتوانید دیگر صدایی دیگر را تحمل کنید. البته شما یک انسان هوشمند هستید، البته که میتوانید بر هوش ماشینی پیروز شوید و روندی دیگر را پی بگیرید.
حق انتخاب با شماست، فقط باید اراده کنید و سپس دست به عمل بزنید: هرچیزی را باور نکنید، قبول کنید از همه سو در تلاش برای مدیریت روایت هستند تا به خواستههای خودشان برسند. این شما هستید که باید مراقب خودتان و عزیزانتان باشید و حفظ واقعیت، با سنجش درست خبرها، یکی از مهمترین گامهاییست که باید بردارید.