مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
حاکمیت بنیادگرا و فاشیست طالبان برحسب ماهیت پدرسالارانه و دینی خود برای حل تضادهای اجتماعی (۱. ستم برزنان؛ ۲. ستم بر ملیتها؛ ۳. ستم بر کودکان؛ ۴. جنگهای نیابتی، جنگسالاری و اشغال مستقیم؛ ۵. مهاجرت؛ ۶. فقر؛ ۷. ادغام دین و دولت؛ ۸. عدم آزادی اندیشه، عقیده و بیان) که در بیست سال حاکمیت دولت وابسته و پوشالی تکنوکراتها و مجاهدین حاد شدند، بیش از دو سال است به سرکوب فعالین سیاسی به بهانههای مختلف میپردازد و از این طریق در تلاش یک دست کردن جامعه و حل تضادهای اجتماعی به صورت ارتجاعی آن در درون سیستم سرمایهداری است. میکانیزم سرکوب حاکمیت بنیادگرا و فاشیست طالبان از دادن امتیاز و در خدمت گرفتن تعدادی اشخاص برای شناسایی فعالین سیاسی شروع میشود، با تهدید، قتلهای مرموز، زندانی فعالین سیاسی و فشارهای متعدد بر آنها در زندان ادامه پیدا میکند.
ما در بیش از دو سال شاهد بودیم که حاکمیت بنیادگرا و فاشیست طالبان به بهانههای مختلف از جمله توهین به اسلام تا اتهام وابستگی سیاسی فعالین به دولتهای امپریالیستی یا استخبارات آنها- که شبیه بهانههای رژیم بنیادگرا و فاشیست ایران برای سرکوب فعالین سیاسی و معترضین است- به سرکوب در اشکال مختلف و به بند کشیدن فعالین سیاسی در افغانستان پرداخته است و از طرف دیگر ادعای این را دارد که تمام فعالین سیاسی میتوانند به افغانستان بازگردند. از دیدگاه حاکمیت بنیادگرا و فاشیست طالبان فعالین سیاسی تکنوکراتها و مجاهدین و یا فعالین مدنی پروژه بگیر هستند که بدون توجه به سرکوب فعالین سیاسی -در افغانستان- با جلسات متعدد در تلاش یافتن راهی هستند که حاکمیت گروه بنیادگرا و فاشیست طالبان مذاکره کنند تا در قدرت سهمی داشته باشند؛ یا پروژهای با پول هنگفت تطبیق کنند. وقتی حاکمیت بنیادگرا و فاشیست طالبان ادعا میکند که فعالین سیاسی میتوانند به افغانستان بازگردند، دقیقن به آدرس این افراد و گروههاست که با ماهیت طالبان مشکلی ندارند، و تمام خواستهیشان محدود به سهیم شدن در قدرت سیاسی یا گرفتن پروژهای دیگر از دولتهای امپریالستی و نهادهای وابسته آنهاست.
اما بیش از دو سال حاکمیت بنیادگرا و فاشیست طالبان نشان میدهد، که هر فعال سیاسی که دست روی هشت قدغن (۱. ستم برزنان؛ ۲. ستم بر ملیتها؛ ۳. ستم بر کودکان؛ ۴. جنگهای نیابتی، جنگسالاری و اشغال مستقیم؛ ۵. مهاجرت؛ ۶. فقر؛ ۷. ادغام دین و دولت؛ ۸. عدم آزادی اندیشه، عقیده و بیان) گذاشته است و برای حل آنها مبارزه را آغاز کرده است، با ماشین سرکوب گروه بنیادگرا و فاشیست طالبان و سکوت گروههای تکنوکرات سیاسی و مدنی و مجاهدین روبهرو شده است.
دولتهای امپریالیستی و سازمان ملل و نهادی حقوق بشری نیز که متأثر از تضادهای قطبهای امپریالیستی چین-روسیه و آمریکا-اروپا و دو پوسیدهی بنیادگرایی دینی و امپریالیستی/صلیبی هستند، با معیارها دوگانه در مقابل ماشین سرکوب حاکمیت گروه بنیادگرا و فاشیست طالبان سکوت کردهاند یا به ابراز نظر و دادن رشوت برای آزادی فعالین سیاسی اکتفاء کردند. این نشان میدهد، در حال حاضر هنجارهای انسجام بخش جهانی مانند، حقوق بشر، حقوق زنان و… دیگر رنگی ندارد، تا این دولتها و سازمانها سیستم سرمایهداری که از هر منفساش خون میجهد، رنگ کنند.
در چنین وضعیتی است که ما مردم باید وحدت کنیم و برای آزادی زندانیان سیاسی در افغانستان علیه حاکمیت بنیادگرا و فاشیست طالبان و ماشین سرکوب آن مبارزه را آغاز کنیم. باید در تمام جهان صدای این زندانیان سیاسی باشیم و نگذاریم که حاکمیت بنیادگرا و فاشیست طالبان با سرکوب جامعه را یک دست کرده و به حل تضادهای اجتماعی با سرکوب به صورت ارتجاعی بپردازد. ما خواهان آزادی فوری زندانیان سیاسی بدون هیچ شرط و رشوتی هستیم. بناً تمام اشخاص و نهادهایی که این اعلامیه را امضا میکنند، تعهد میسپارند که تمام موارد زیر یا چند مورد را تطبیق کنند:
- برای آزادی فوری این زندانیان سیاسی از تمام امکانات سیاسی و مدنی استفاده میکنیم؛
- این اعلامیه را به صورت وسیع پخش میکنیم؛
- براساس این اعلامیه یک گروه کاری تشکیل میدهیم؛
- نام تمام زندانیان سیاسی را ثبت میکنیم؛
- تلاش میکنیم که هرچی بیشتر در کشورهایی که امکان دارد، با مردم برای آزادی زندانی سیاسی و مبارزه علیه حاکمیت بنیادگرا و فاشیست طالبان وحدت کنیم؛
- و در آخر نباید اجازه دهیم که آزادی فوری و بدون شرط زندانیان سیاسی و ماشین سرکوب حاکمیت بنیادگرا و فاشیست طالبان فرصتی شود برای تعداد افراد سودجو تا از این طریق پروژه گرفته و پولی به جیب بزنند.
آزادی فوری زندانیان سیاسی بدون هیچ شرط و رشوتی خواست ماست!
این هم شده حکایت راهکار محفلی که خود را حزب مائوئیسم ایران مینامد و در توهم رفرمیستی خویش 4 سال است کارزار بی ثمر “بشکن قفس را رها کن پرنده را” برای «آزادی فوری و همین حالا» زندانیان سیاسی ایران راه انداخته است.
تا زمانیکه جمهوری اسلامی و طالبان در قدرت سیاسی اند، آزادی زندانیان سیاسی میسر نیست!
افرادو گروه هایی که چنین توهمات رفرمسیتی را تبلیغ میکنند و از ذکر سرنگونی قدرت سیاسی حاکم که تنها شرط آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی است در این کارزار ممانعت میکنند، در بهترین حالت به دنبال جمع کردن سیاهی لشکر کسانیکه جهتگیری رفرمیستی دارند هستند و بس! بیخود نیست که اینروها خانم رهنورد زیر برخی از بیانیه های افراد آن محفل ایرانی را امضا میکند!
مهدی / 20 December 2023