مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
ما زنان ایران و افغانستان دست دردست هم با مبارزات مان علیه طالبان کابل و تهران، این زن ستیز ترین رژیم های جهان، نه تنها امید به ساختن جهان دیگری را در میان ستمدیدگان تقویت کردهایم، بلکه به شور و شعف مبارزاتی و به پیشروی جنبش زنان در سراسر جهان یاری رساندهایم. مردم جهان به ویژه زنان به چشم خود دیدند که چگونه زنان جسور، این پیشتازان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، در ایران حجاب اجباری نماد حکومت اسلامی را سوزاندند و دود هوا کردند و این چنین به روابط قدرت پدر/ مردسالارانه ضربه زدند.
این مبارزه با شکوه و تاثیر شگرفی که در نتیجه آن ایجاد شده را میتوان در جهانی شدن شعار «زن، زندگی، آزادی» در میان زنان مبارز و هنرمندان مترقی به روشنی دید. جهانیان شاهد مبارزات زنان در افغانستان بودند که در برابر طالبان ضد زن و خشونت های وحشیانه ش ایستادند و مانیفست خود را برای ادامه مبارزه پیش گذاشتند. آری ما بر بستر چنین شرایطی به استقبال ۸ مارس، روز جهانی زن میرویم.
در شرایطی به پیشواز روز جهانی زن میرویم که در پنچ ماه گذشته زنان در ایران با مبارزات شورانگیز خود نا ممکنها را ممکن ساختند. زنان به ویژه زنان جوان در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ با حضور پرصلابت و پرشمار خود در مبارزات سراسر کشور، با شعارهای کوبنده علیه رژیم و با آتش زدن حجاب اسلامی، هم نقش پیشتازی مبارزه را بر عهده گرفتند و هم خیابانها را تسخیر کردند. خیابانهایی را که جمهوری اسلامی طی ۴۴ سال گذشته با بکار گیری قوانین ضد زن و نیروهای های سرکوبگر، تلاش کرد از وجود زنان خالی کند، پس گرفتند و با به نمایش گذاردن قدرت خود، شکل تازه ای به آن بخشیدند. این مبارزه خیابانی نه تنها سلطه و قدر قدرتی جمهوری اسلامیِ پدرسالار را به مصاف طلبیده، بلکه به سلطه مرد بر زن نیز ضربه زده است. در حقیقت خیابان برای زنان به مکان مبارزاتی برای نشانه رفتن ارزشها و معیارهای زن ستیزانه جمهوری اسلامی و بازتاب آن در اجتماع و خانواده بدل گشته است. نقش پیشگامی زنان در این خیزش، تحول بزرگی را در جامعه بهوجود آورده و توانسته بر محتوا و دورنمای انقلابی آن تاثیرعمیقی بگذارد.
اما اگر مبارزه زنان شورشگری که در ۸ مارس سال ۵۷ علیه حجاب اجباری و دولت اسلامی تازه به قدرت رسیده را نبینیم و اگر ادامه این مبارزه که نسل به نسل توسط زنان ادامه یافت را نادیده بگیریم، آنگاه قادر به دیدن حلقه کلیدیای که خیزش زنان علیه حجاب اجباری سال ۵۷ را به خیزش زنان علیه حجاب اجباری و آتش زدن آن در سال ۱۴۰۱ وصل می کند؛ نخواهیم شد و در این صورت از نقش و جایگاه ستودنی مبارزات زنان و دستاوردهای ماندگار و قابل اتکای خیزش انقلابی اخیر برای پیشروی جنبش انقلابی به طور کل و جنبش انقلابی زنان به طور خاص محروم خواهیم شد. دستاوردهایی که طی ۴۴ سال مبارزه زنان حاصل شد، در خیزش ژینا بصورت قدرتمندی تکامل یافت.
اولین و مهم ترین دستاورد زنان در خیزش ژینا، قطعیت بخشیدن به شکست ایدئولوژیک رژیم است. دومین دستاورد آن ایجاد تَرَک هایی است که به باورها و ارزش های پدرسالارانه در جامعه زد. سومین دستاورد این مبارزات، وارد آوردن ضربه ای مهم به مرکز گراها و پرو امپریالیستهایی است که خود را «فعال جنبش زنان» خوانده و فرصت طلبانه با حذف عامدانۀ سیر تکامل مبارزات ۴۴ ساله زنان علیه حجاب اجباری، خود را آغازگر این جنبش قلمداد می کنند. دستاورد چهارم این مبارزات، بالا بردن اعتماد به نفس زنان در مبارزه علیه یک حکومت زن ستیز و جامعه مردسالار است. دستاورد پنجم، این که قیام زنان علیه حجاب و آتش زدن آن در نقاط مختلف بویژه توسط زنان ملیت های گوناگون هم چون کردستان، نقش آنان را در پیشروی جنبش انقلابی زنان برجسته کرد. ششمین دستاورد این خیزش، ضرورتِ ایجاد تشکلات مستقل و توده ای زنان را در میان فعالین بطور خاص و در جامعه بطور کل برای یک تحول انقلابی که منافع زنان را در بر گیرد، بیش از گذشته به میان آورد.
این دستاوردهای ماندنی، بدون شک سکویی خواهند بود برای پرشهای بزرگتر. آن چه را که باید بر آن تاکید کنیم این است که از دل خیزش اخیر، ضرورت «انقلاب» بهعنوان تنها راه حل تعیین تکلیف با کل نظام ستم و استثمار جمهوری اسلامی بیرون آمد. بدون هیچ تردیدی زنان و مبارزات متهورانه آنان در اتخاذ راه حل «انقلاب» در پاسخگویی به یک ضرورت دیرینه و عاجل، نقشی مهم و تعیین کننده ایفا کرد و تحول کیفی در جامعه را باعث شد.
برای ما زنانی که مبارزه خود را در کف خیابان، در خانه و مدرسه و دانشگاه، در محل کار و در همۀ عرصههای اجتماعی، علیه حجاب اجباری و در راستای بر چیدن هر شکل از انقیاد و فرودستی پیش میبریم، انقلاب راه حل واقعی است؛ چرا که از این طریق و با زیرو رو کردن روابط تولیدی استثمارگرانه و از بین بردن کلیه روابط اجتماعی ستمگرانه، شرایط رهایی برای ما و کل ستمدیدگان فراهم خواهد شد. تنها از این طریق میتوانیم کلیه افکار پوسیده و ضد زن را مورد چالش جدی قرار دهیم و به مبارزه آگاهانه برای ریشه کن کردن سنتهای ارتجاعی و فرهنگ پدر/مردسالار ریشه دار در جامعه که دست و پای مردم را بسته است، دامن زنیم. در این مسیر است که می توانیم زمینه مناسبی را برای پیشبرد مبارزه با جهل و خرافه هموار کنیم. بر این بستر میتوانیم بطور گستردهتر اتحاد و همبستگی جهانی جنبش رادیکال زنان را ممکن سازیم. با چنین تحولاتی است که شعار «زن، انقلاب، رهایی» مادیت مییابد.
در همین دوره سرنوشت ساز، دوره ای که زن و مرد بویژه نیروهای آگاه در این خیزش با چنگ و دندان و هزینه دادن برای انقلاب واقعی مبارزه می کنند، ما با دشمنانی روبرو هستیم که به نام ما زنان علیه ما توطئه میچینند و تلاش دارند با بهره برداری از مبارزات مان نردبانی برای قدرت گیری خود و طبقهشان بسازند. این دار و دسته با اتحاد و ائتلافهای ارتجاعی و با زور رسانههای جریان اصلی فارسی زبان، تمام توان خود را به کار گرفتهاند که با اتکا به امپریالیستهای غربی و درخواست از آنان برای رژیم چنج مانع پیشروی مبارزات و عمق یابی آن شوند؛ تا بدین طریق بتوانند خواستههای مردم در کل و خواستههای زنان را به طور خاص تنها در چارچوب «پوشش آزاد» محصور و انقلاب را از محتوا خالی کنند.
در شرایطی به استقبال ۸ مارس روز جهانی زن میرویم که مبارزات زنان در افغانستان علیه طالبان، یکی از ضد زن ترین حکومت های جهان، از مشخصه های آن شده است. زنانی که با عزم و اراده مبارزاتی در برابر طالبان، این ارمغان امپریالیستهای آمریکایی و مرتجعین منطقه ای، به پا خاستهاند. زنانی که در صحنه مبارزه با طرح شعار هایی هم چون «نان، کار، آزادی» صدای کل ستمدیدگان شدهاند و نقش پیشتاز خود را ایفا می کنند. زنانی که با مبارزات خود در برابر طالبان و نیروهای سرکوبگرش الهام بخش زنان در سراسر جهان شده اند. زنانی که با مبارزات خود نشان دادهاند که طالبان به راحتی نمیتواند با زور و اجبار و خشونتهای وحشیانه، آنان را به خانه براند و در پستوی خانهها محبوس کند. مبارزات زنان در برابر جنگی که طالبان به آنان تحمیل کرده ادامه یافته و این نیروی زن ستیز را با چالشی جدی روبرو کرده است، چالشی که نه تنها تا سرنگونی با آن درگیر خواهد بود بلکه به طور روزافزونی بر شدت و حدت آن افزوده خواهد شد.
مقاومت و مبارزه زنان نشان می دهد که این مبارزات در جامعه به ویژه در میان دانش آموزان، دانشجویان و زنان جوان ریشه عمیقی دارد و زنان آگاه میتوانند با متشکل کردن، سازمان دادن و پیش گذاشتن برنامه و نقشه برای ارتقای آگاهی انقلابی، بستری مناسب برای پیوستن این دسته از زنان و زنان دیگر ایجاد کرده و این گونه شرایط را برای پیشروی مبارزات گسترده و هدفمند آمادهتر کنند.
به پیشواز ۸ مارس روز مبارزاتی زنان در سراسر جهان می رویم تا بتوانیم با اتکا بر دستاوردهای مبارزات شکوهمند زنان در خیزش ژینا در ایران و مبارزات شجاعانه زنان در افغانستان، دامنه حمایت و همبستگی انترناسیونالیستی را در میان خواهران هم سنگرمان گستردهتر کنیم و این گونه صفوف مبارزاتیمان را برای ساختن آینده، آیندهای فارغ از ستم جنسی و جنسیتی و طبقاتی رقم زنیم.
سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان)
۸ مارس ۲۰۲۳/ ۱۷ اسفند ۱۴۰۱