مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
🔹از انقلاب ۵۷ به این سو دستکم ربع قرن است که اکثریت مردم ایران خواهان تغییر وضع موجود هستند. این خواسته که جزء حقوق ملت است بارها از طریق انتخابات، به صورت شفاف، مطرح شده اما استبداد دینی حاکم که از اساس به مردم سالاری و رای اکثریت باور ندارد، این حق بدیهی را زیر پا گذاشته است. از آنجایی که در ارتباط با حکومتهای یکه سالار ” حق، دادنی نیست بلکه گرفتی است”، مردم و دموکراسی خواهان در سالهای اخیر و بعد از افت و خیزهای راهبردی، به “گرفتن حق” از طریق حضور در میدان و اعتراضات خیابانی روی آوردهاند.
🔹تجمعات خشونت پرهیز به منظور استیفای حقوق ضایع شده ملت است که به تحول و تغییرات ساختاری منجر خواهد شد. بدیهی است که حکومت در مقابل خیزشهای تحول خواهانه مقاومت میکند و همیشه بازوی حرکت یعنی تجمع مردم را نشانه میرود تا به جنبش اجتماعی تبدیل نشود. پیگیری عملی حق تجمع و جمع شدن در خیابان است که قویترین سلاح یعنی قدرت مردم را تولید میکند و درست به همین دلیل، هزینهای که کنشگران در این ارتباط متحمل میشوند، نتیجه بخش خواهد بود.
🔹هزینه سیاسی دادن آگاهانه به منظور باز پس گیری حق، سالهاست به دلایلیِ، که بحث مجزایی میطلبد، بسیار کمرنگ شده و پدیدهی زندان هراسی، که حکومت نیز در ترویج آن نقش موثر دارد، به مانعی برای مشارکت در فعالیت سیاسی تبدیل شده است. هیچکس از زندانی شدن و هزینه دادن بدون هدف استقبال نمیکند اما اینکه فقط تا آنجا کنش سیاسی را ادامه دهیم که بازداشت نشویم خطایی آشکار است.
🔹این همانقدر خطا است که در مناسبات اقتصادی انتظار داشته باشیم بدون هزینه و سرمایه گذاری، سود بدست آوریم و یا آرزومند کشف قانونی در علم فیزیک باشیم تا بر اساس آن، حرکتی ایجاد شود که به اعمال نیرو نیاز نداشته باشد.
🔹ما نیز از قانون هزینه – فایده که در جهان بر تمامی مناسبات حکمفرماست مستثنی نیستیم و باید همچون جنبش معلمان برای شکستن بن بست و انفعال کنونی هزینه بدهیم. بن بست و آسیب حاضر، غیبت آفت خیز اکثریت طبقه متوسط در تجمعات اعتراضی است که برخی روشنفکران، شاید ناآگاهانهِ، عافیت طلبی خود را با طرح عناوینی چون “زمانه امتناع راهبرد” توجیه میکنند.
🔹برنامه ریزیهایی حتی جدا جدا برای حضور جمعهای مطالبه گر صنفی، مدنی، محیط زیستی، سیاسی و امثالهم و پیوند آن با تجمعات معیشتی زحمتکشان است که قدرت بالقوه مردم را فعلیت میبخشد. دستیابی به این فایده و ثمرهی ارزشمند بدون پرداخت هزینههایی همچون فشار، تهدید و بازداشت، ممکن نیست و تقبل انواع این هزینهها بر عهده آگاهان دردمندی است که دغدغهی شکوفایی انسان را دارند.
کیوان صمیمی بهبهانی
زندان سمنان
۱۸ /۳/ ۱۴۰۱
لینک مطلب در تریبون زمانه
منبع اصلی: کانال تلگرامی کیوان صمیمی