برگرفته از تریبون زمانه *  

حالا دیگر بعد از ۴ دهه کشمکش، جمهوری­ اسلامی بی‌تعارف همه امور مربوط به «زنان»، از نوع پوشش تا کار، ازدواج و حتی بدن آنان را ملک طلق و بخشی از هویت ایدئولوژیک خود می­‌داند و سعی در مهار و کنترل همه جانبه‌ی آن دارد.

احمد علم‌الهدی در خطبه‌های نمازجمعه مشهد با بیان اینکه در طول تاریخ، «زن تنها در صورتی توانسته در جامعه نقش‌آفرینی کند که در شعاع یک مرد قرار گرفته باشد»، گفت: «با زن­‌سالاری در خانه، زن از حاشیه بیرون نمی‌آید و برای اینکه سازنده و مستقل باشد باید پیرو حضرت زینب (س) باشد.»

امام جمعه مشهد افزود: «یکی از فواید حجاب این است که زن در حاشیه واقع نشود، در رهگذر شهوت‌ها قرار نگیرد و به عنوان جذب­‌کننده شهوت مردان مطرح نشود، بلکه به عنوان انسان برجسته، قوی و تاریخ ساز به متن تاریخ بیاید.»، «خواهر من! اگر حجاب داشتی در متن تاریخ هستی و اگر بی‌حجاب باشی در حاشیه تاریخ هستی.»

کار اما اغلب از توصیه و تعریف چارچوب برای زنان فراتر می‌رود و زنان با سبک زندگی متفاوت به صورت خطراتی بالقوه تعریف می‌شوند. احمد وحیدی، وزیر کشور در نشست مدیران امور زنان و خانواده، افکار فمینیستی را تحقیر و تضعیف موقعیت زن دانست و تاکید کرد: «ما باید فرصت­‌ها و تهدیدها را در حوزه زنان بشناسیم اگر انقلاب بخواهد ضربه ببیند از ناحیه زنان است و اگر موفق هم بشود باز هم از ناحیه بانوان خواهد بود … شناخت کارکرد دشمن بر فکر، اندیشه، روان، اخلاق و عملکرد بانوان خیلی مهم است.»

تلاش برای اعمال کنترل بر بدن زنان به شیوه‌های مختلف هم بخش دیگری از سیاست­‌های نظام در مواجه با این نیمه جامعه است. پس از تصویب قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» که در واقع اختیار باردار شدن و یا باردار ماندن اختیاری را از زنان گرفت و به حاکمیت سپرد، موج اعتراضات و انتقادات به بخش‌های متعدد این قانون بالا گرفت. زهره لاجوردی، عضو کمیسیون جوانی و جمعیت مجلس گفت که برخی با برداشت‌های غلط سیاه‌نمایی می­‌کنند. او جمعیت را یکی از مولفه‌های قدرت هر کشوری دانست و تهدیدکرد: «مجلس قطعا با مسئولانی که اخبار غلطی درباره قانون جوانی جمعیت انتشار می‌دهند، برخورد می‌کند.»

چرا این خبر مهم است؟

حقوق زنان یکی از اولین قربانیان انقلاب سال ۵۷ بود. از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی زنان به ویترین نظام «اسلامی» و ابزاری برای هویت‌یابی آن بدل شدند. چرا که مردان لااقل در ظاهر خود نمی‌توانند نماد گل‌درشتی مانند حجاب داشته باشند که حاکمیت اسلامی به آن توسل جوید، اگر چه برای مردان هم کدهای پوشش مشخصی تعریف شده اما هیچ‌گاه این کدها برای جمهوری اسلامی اهمیت حجاب اجباری را پیدا نکرد.

طی دو دهه اخیر تغییرات سبک زندگی زنان به خصوص در شهرهای بزرگ و در میان طبقه متوسط شهری و عدم انطباق آن با الگوهای مورد تایید جمهوری­ اسلامی، حاکمیت را با چالش جدی مواجه و زن را در نگاه حاکمیت به خطری بالقوه برای کلیت نظام تبدیل کرده‌است. همانطور که وزیر کشور هم تاکید کرد، همان کسانی که قرار بود هویت‌بخش و ویترین نظام باشند حالا با به هم زدن بازی و بیرون رفتن از آن چارچوب نظام‌پسند می‌توانند ضربه را به پاشنه آشیل جکومت اسلامی وارد کنند. از این رو تلاش حکومت برای کنترل زنان بالاخص پس از جنبش‌های اعتراضی سال‌های اخیر پررنگ‌تر هم شده است. علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران، بعداز اعتراض‌های آبان ۱۳۹۸ گفت: «دشمن برای اقدام علیه ما از جامعه زنان استفاده می‌کند.»

نقش آفرینی زنان در عرصه­‌های اجتماعی هم، برای حکومتی که آنها را ضعیف و ناتوان و موجودات «خانگی» می­‌داند خطرناک جلوه می‌کند. تمامی منصوبان رهبر اول و دوم جمهوری ‌اسلامی از مردان بودند. مقامات بلندپایه دولتی نیز همواره از میان مردان انتخاب می­‌شوند. تصمیم‌سازان جمهوری اسلامی، در تمام این ۴ دهه و خصوصا پس از روی کار آمدن مجلس و دولت انقلابی، زن را موجودی خانگی و ماشین کودک آوریِ در اختیار نیازهای نظام می­‌دانند. از همین روست که مجلس انقلابی طرح جوانی جمعیت را در اسفند ۱۳۹۹ ارائه کرد و طرح در ۱۰ آبان ۱۴۰۰ به تصویب شورای نگهبان رسید. قانونی در راستای کنترل بدن زنان و ورود به حریم خصوصی افراد.

کمی عمیق‌تر؛ زد و خوردهای زنان و نظام

تبعیض علیه زنان ریشه‌هایی تاریخی نه فقط در ایران که در بسیاری از کشورهای جهان دارد، اما زنان ایران مشخصا بعداز انقلاب ۱۳۵۷ به صورت سیستماتیک و بسیار بیشتر و آشکارتر از مردان، از حقوق مدنی و سیاسی خود محروم شدند و عملا به شهروندان درجه دو تبدیل شدند، تازه اگر بتوانیم با اغماض از عنوان شهروند برای ایرانیان تحت حکومت جمهوری اسلامی استفاده کنیم.

زمزمه‌های استفاده از پوشش اسلامی اسفند سال ۱۳۵۷، کمتر از یک ماه پس از انقلاب آغاز شد. روزنامه‌ اطلاعات ۱۵ اسفند ۱۳۵۷ سخنرانی آیت‌الله خمینی را درباره حجاب را منتشر کرد، او گفته بود: «زنان اسلامی باید با حجاب بیرون بیایند نه اینکه خودشان را بزک کنند. کار در ادارات ممنوع نیست اما باید زنان با حجاب اسلامی باشند.» اگرچه روحانیون نواندیشی چون آیت‌الله محمودطالقانی بلافاصله مخالفت کردند، طالقانی گفت که «در مورد حجاب اجبار در کار نیست.» اما تعداد نواندیشان اندک بود و در سیل تندروها غرق شدند. از ۱۴ تیرماه ۱۳۵۹ ورود زنان بی‌حجاب به اداره­‌های دولتی ممنوع شد و از اوایل دهه شصت حفظ حجاب و پوشش اسلامی به شکل فراگیر اجباری شد.

اکنون تاکید بر موضوع حجاب و برخورد با کسانی که علم مبارزه با حجاب اجباری را در دست گرفته‌اند تا آنجا پیش رفته که ۲۲ تیر ۱۴۰۰ وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد دستگاه‌ اطلاعاتی ایران تلاش کرده یک روزنامه‌نگار و فعال حقوق­ بشر را از نیویورک برباید، این روزنامه­‌نگار مسیح علی‌نژاد بود که کارزارهای مختلفی در حمایت از حقوق زنان و مخالفت با حجاب اجباری راه‌اندازی کرده است. پیش از تلاش برای ربودن علینژاد نیز رسانه­‌های حکومتی برنامه­‌های متعددی علیه او پخش کردند.

این همه در حالی که در سال‌های اخیر و با موج عظیم تغییرات در سبک زندگی مردم و مقاومت زنان در پذیرش این اجبار، در بعضی مقاطع در خود ایران و از بدنه حاکمیت هم زمزمه‌های برداشتن حجاب اجباری به گوش رسید. مهدی نصیری، مدیرمسئول سابق روزنامه کیهان شهریور ۱۳۹۹ در برنامه‌ای تلویزیونی گفت ۷۰ درصد مردم با حجاب اجباری مخالف‌اند و سالانه حدود ۵ درصد از شمار کسانی که ملتزم به حجاب هستند کاسته می‌شود. او گفت در نظرسنجی­های ۱۵ سال گذشته شورای فرهنگ عمومی کشور و نتایج آخرین نظرسنجی وزارت ارشاد آمده که حتی در شهرهای مذهبی مانند قم نیز اکثریت مردم با حجاب اجباری مخالفند.

در سال ۹۴ هم محمد رضا زائری، روحانی نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی در گفتگو با سایت الف گفت که مخالف اجبار حجاب در کشور است، چرا که به گفته او حکومت اسلامی اولویت‌های مهم‌تری نسبت به حجاب دارد؛ عدالت اجتماعی، مبارزه با سرمایه‌داری و ایجاد سلامت اقتصادی با رفع معضلاتی همچون رشوه و ربا و اختلاس.

آیت‌الله خامنه‌ای اما به عنوان یکی از حامیان اصلی حجاب اجباری همه منتقدان را یک‌کاسه کرده و آنها را مطابق معمول به «دشمن» متصل می‌کند. او در دیداری با مداحان در سال ۹۹ گفت: «آنچه بنده را حسّاس می‌کند، این است که ناگهان شما می‌بینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب می‌شوند، مسئله‌ی «حجاب اجباری» مطرح می‌شود؛ معنایش این است که یک عدّه‌ای نادانسته -حالا من می‌گویم نادانسته؛ ان‌شاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال می‌کنند که دشمن با آن‌همه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال می‌کنند؛ در بین اینها روزنامه‌نگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست.»

از سوی دیگر قوانینی مانند قانون جمعیت و جوانی به زن به عنوان ابزار تولید مثل می‌نگرد که از حق انتخاب و تصمیم­‌گیری برای بدن خود هم محروم است. سهیلا جلودارزاده، نماینده مجلس دهم طرح جوانی جمعیت را ورود قانون‌گذار به حریم خصوصی خانواده دانسته و گفته است که «فقر، بیکاری، و بالا رفتن سن ازدواج از عوامل اصلی ناباروری و کم شدن زاد و ولد است، و به نظر می‌رسد در این طرح به این مسائل توجه نشده است.»

اگرچه تندروهای جمهوری اسلامی به عناوین مختلف همواره فشار بر زنان را حفظ کرده‌اند، اما مقاوت زنان در طول ۴ دهه گذشته چالشی جدی برای حاکمیت بوده است. در سال­‌های اخیر طیف گسترده‌ای از دختران و زنان و مردان ایرانی با رویکرد حاکمیت در تقلیل هویت زنان به ایفای نقش خانواده و مادری مخالفت کرده‌­اند و مقاماتی که گویی در دنیایی دیگر زندگی می‌کنند همچنان در تلاشند در مقابل تغییر هنجارها و باورهای جامعه ایران مقاومت کنند.

لینک این مطلب در تریبون زمانه

منبع: زیتون