ناتالی والشوور – درست همان‌گونه که با فوت و فن آشپزی نمی‌‌شود از مقداری مواد اولیه پوسیده، غذایی خوشمزه از کار درآورد، تمرین‌های پیشرفته در سطح جهانی هم از هر کسی قهرمان المپیک نخواهد ساخت.

این قهرمانان نخبه نیز البته محصول ده‌ها سال کار سخت و تمرین پیوسته‌اند، اما طومار DNA اکثرشان خالی از استعدادهای ویژه نیست. اما چه استعدادهایی؟

ماهیچه‌های نامتوازن

قابلیت دویدن، شنا کردن، وزنه‌برداری و دیگر رشته‌هایی که به «ورزش‌های غیرمهارتی» مشهورند، بیش از آنکه به تمرین صِرف بسته باشد، بنا به نوع آن رشته ورزشی، ماحصل چندین عاملِ اولیه از جمله قدرت، استقامت، سرعت و استحکام بدنیِ فرد هم هست. باب گیراندولا (Bob Girandola)، حرکت‌شناسی از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی‌ست که می‌گوید این عوامل “از بدو امر توسط ساختار ژنتیک فرد تعیین می‌شوند. هرچه هم که تمرین کنید، نوع و تعداد تارهای عضلانی‌تان را نمی‌توانید افزایش دهید.”

نحوه توزیع تارهای عضلانی تندانقباض و کندانقباض – که نوع اول، قدرت لحظه‌ایِ فرد را تأمین می‌کند و نوع دوم، استقامت وی را طی مدتی طولانی سبب می‌شود – در اکثر ورزشکارانِ معمولی، یکنواخت است، حال ‌آنکه طبق آزمایش‌های ژنتیکی صورت‌پذیرفته بر دوندگان برجسته ماراتن، حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد بافت عضلانی‌ این ورزشکاران از جنس تارهای کندانقباض است. اگر این برگ برنده در اختیارتان نباشد، هرگز نخواهید توانست حدود دو ساعت و پانزده دقیقه، مسیر ماراتن را بدوید. قهرمانان دو سرعت، از طرفی میزبان تارهای تندانقباض بیشتر و قدرت و سرعت بالاتری نسبت به حد معمول هستند، که به‌گفته گیراندولا، “نمی‌‌شود آن را با تمرین به دست آورد.”

اوساین بولت، رکورددار دو صد متر جهان و مادرش جنیفر بولت؛ دقایقی پس از قهرمانی در رقابت‌های Reebok Grand Prox و جابجا کردن کورد جهانی / عکس از Chris Faytok – Star Ledger/Corbis

مطالعات حکایت از این دارد که آهنگ تولید تارهای عضلانی هر فرد، بستگی به نوع ژن ACTN3 موجود در بدنش دارد. دو نسخه از گونه‌ی X این ژن، برتری نسبی تارهای کندانقباض عضلانی، و به تبع‌ آن استعداد ورزش‌های استقامتی را به دنبال خواهد داشت؛ حال‌آنکه میزبانی از دو نسخه نوع R این ژن، به بیش‌تولیدِ تارهای تندانقباض و لذا ظرفیت انجام فعالیت‌های قدرتی و سرعتی خواهد انجامید. پس به جای اینکه باشگاه‌های ورزشی، وقت بچه‌ها را در انجام تمرین‌هایی که به دردشان نخواهد خورد، هدر دهند، همان بهتر که خدمات آزمایش بزاق دهان را به‌منظور تعیین ترکیب نسبی ژن ACTN3 مراجعه‌گنندگان ارائه کنند.

گذشته از کیفیت ماهیچه‌ها، به کمیت‌شان هم البته می‌بایست توجه کرد. اگر دو فرد از دستورالعمل‌های تمرینی کاملاً مشابه‌ای پیروی کنند، نیروی تولیدی‌شان شاید از زمین تا آسمان فرق کند. به‌گفته گیراندولا، “یکی شاید بتواند طی تنها چند هفته، وزنه‌ای تقریباً دو برابر سنگین‌تر بزند. این‌ افراد، از تارهای عضلانی بیشتری میزبانی می‌کنند و همین باعث شده تا عکس‌العمل بهتری را هم در قبال این تمرینات از خودشان نشان بدهند.”

بدنی شبیه کشتی

تقریباً همه‌ی بازیکنان بسکتبال، قدبلندند؛ ژیمناست‌ها کوتاه و وزنه‌برداران هم تنومند هستند. یعنی در اغلب ورزش‌ها، نوع بدن اهمیت دارد. اما در این تقسیم‌بندی‌های کلی نیز آنچه که مدال‌آوران طلای المپیک را بر رقبای‌شان برتری می‌دهد، اختلافات ناچیز است. در خصوص دوندگان دو سرعت، دانشمندان احتمال می‌دهند علت خاصی باعث شده تا کل رکوردداران دو صد متر دنیا طی پنجاه سال گذشته، از بومیان غرب آفریقا بوده‌اند: این‌که مرکز ثقل بدن سیاه‌پوستان، اندکی بالاتر از حد معمول است.

آدریان بژان (Adrian Bejan)، استاد دانشگاه داکوتا که در سال ۲۰۱۰، پژوهشی را در خصوص اختلافات نژادیِ ورزشکاران، سرپرستی کرده بود؛ در این‌باره می‌گوید: «سیاه‌پوستان، دستان و پاهای بلند و باریکی دارند و همین باعث شده تا مرکز ثقل بدنشان در قیاس با سفیدپوستان، اندکی بالا‌تر باشد. آسیایی‌ها و سفیدپوستانْ از طرفی بالاتنه‌های بلندتری دارند و لذا مرکز ثقلشان پایین‌تر است». از آنجاکه پا‌ها مسئول دویدن‌اند و بالاتنه هم اغلبْ وزن اضافه‌ای برای پا‌ها به شمار می‌رود؛ نسبت بیشتر ِ طول پا به طول بالاتنه در سیاه‌پوستان باعث شده تا یک مسافت صد متری را ظرف کمتر از ۱۰ ثانیه طی کنند. با این‌همه، آسیایی‌ها و سفیدپوستان که بالاتنه‌های بزرگ‌تری دارند، شناگران قهاری هستند. بژان می‌گوید: “شنا کردن در واقع باعث تولید موج می‌شود و این ورزش، هنر پوشش دادنِ این امواج است. هرچه موج بزرگتر باشد – که ماحصل بالاتنه بزرگتر است – حرکت شناگر سریع‌تر خواهد بود.”

کار نیکو کردن از پر کردن است

در خصوص ورزش‌هایی نظیر قایق‌رانی، ژیمناستیک و فوتبال می‌بایست بدنِ باکیفیت و متناسبی داشت؛ اما کار نیکو کردن از پر کردن است. همانگونه که گیراندولا تصریح می‌کند، “فوتبالیست‌ها در برزیل، مطمئناً سرآمدند: در آنجا بچه‌هایی می‌بینید که صبح و ظهر و شب مشغول بازی‌اند”. با این‌همه، در این رشته‌ها هم بعضی از ورزشکارانْ استعداد ذاتی ِ ویژه‌ای در استمرار تمرین دارند و بهتر آن دردهایی را که دیگران از بابت‌شان قید تمرین ِ بیشتر را می‌زنند، از سر می‌گذرانند.

یان ویلیامسون (Jan Williamson)، استاد مرکز پزشکی جنوب غرب، وابسته به دانشگاه ایالتی ِ تگزاس، که به بررسی نقش مغز در تمرینات و تحرکات فیزیکی مشغول است، اظهار می‌دارد که “بعضی ورزشکاران را می‌بینید که سطح تحمل درد را در خودشان بالاتر برده‌اند و ظرفیت روحی این را هم که از داشته‌های بالقوه‌شان بیشترین استفاده را ببرند، افزایش داده‌اند. آن‌ها شاید اصلاً اطلاعات [ذهنی‌شان] را هم به نحو دیگری پردازش کنند”.

مغز ورزشکارانِ برجسته، شاید هیچگونه وقعی به سیگنال‌های هشداردهنده درد از جانب عضلات‌شان نگذارد. این باعث می‌شود آن‌ها بهتر از سد مصدومیت‌ها بگذرند و بیش‌تولیدِ اسید لاکتیک را در عضلات فعال‌شان، بهتر تحمل کنند (اسید لاکتیک، نوعی سوخت عضلانی، و حاصل تجزیه گلوکز حین فعالیت‌های سنگین بدنی‌ست؛ که تولید بیش از حد آن، همان احساس خستگی‌ای که مانع از کار بیشترمان می‌شود را باعث می‌شود). اما هیچکس نمی‌داند آیا تحمل درد بیشتر، امری ذاتی‌ست یا اکتسابی.

یک قدم به پیش

مطالعات اخیر، حاکی از این بوده که مغز ورزشکارانِ بزرگ، فعالیت بیشتری را در ناحیه‌ای از قشر مخی، موسوم به «اینسولا» نشان می‌دهد. این بخش، در زمینه‌های متنوعی نظیر ادراک، خودآگاهی، کنترل حرکات، احساسات، و همچنین تعدیل فعالیت‌های بدنی، دخالت دارد. ویلیامسون در این‌باره می‌گوید: “[اینسولا] یکی از نواحی ِ [مغز] است که امکان پردازش اطلاعات و تولید عکس‌العمل‌های درونی فرد را به عهده دارد”.

اینسولای مغز ورزشکاران، با پیش‌بینی احتیاجات بدن آن‌ها، واکنش‌های فیزیکی لازم را از پیش حاضر می‌کند و لذا اجازه بروز تأخیر را نمی‌دهد. مثلاً به‌گفته ویلیامسون، “اگر مشغول دویدن‌اید و تپه‌ای را روبروی خودتان ببینید؛ بعضیْ افراد این تپه را، قبل از آنکه بدن‌شان عکس‌العملی در قبال دیدن آن برانگیزد، می‌بینند. یعنی اگر فرد باتجربه‌ای باشید، بدن‌تان به سرعتْ واکنش نشان می‌دهد و با توزیع هرچه‌سریع‌تر خون در سرتاسر بدن، تنظیمات لازمه برای پیمایش هرچه ساده‌تر این تپه را به ثمر می‌رساند.”

ویلیامسون در جریان یک تحقیق، دست به بررسی ورزشکارانی زده که به حالت هیپنوتزیم، بر روی دوچرخه‌های ثابت نشسته و رکاب می‌زدند. “همین که به آن‌ها گفتیم یک تپه روبروی‌تان است، ضربان قلب‌شان در تمام طول مدتِ آزمایش افزایش یافت و تغییری هم نکرد. هنگام بروز این تغییر، شاهد فعالیت‌هایی در قشر اینسولار مغز نیز بودیم”. پژوهش‌های دیگری هم نشان داده که اگر قهرمانان ورزشی بدانند که سطح اکسیژن هوا کاهش خواهد یافت، حتی قادرند عملکرد بدن‌شان را به رغم کاهش اکسیژن محیط، همچنان مطلوب نگه دارند.
 

هنوز مشخص نیست آیا فعالیت مطلوب‌تر قشر اینسولار مغز، حاصل تمرین مداوم است و یا اینکه از داشته‌های ذاتی ِ برخی افراد خاص به‌شمار می‌رود. ویلیامسون فقط می‌گوید، “سؤال جذابی‌ست”. به‌هرحال شاید تنها یک اینسولای قبراق و سرحال، بلیط نهایی شرکت در بازی‌های المپیک باشد.

در همین زمینه:
مرزهای استقامت (از سرعت تا خواب)
مرزهای استقامت (از خواب تا تنفس)
 

منبع: Life’s Little Mysteries

عکس نخست:
●فایکل فلپس، پرافتخارترین ورزشکار تاریخ المپیک، حین شنای دویست متر پروانه در حین بازی‌های المپیک ۲۰۱۲ لندن / عکس از Frank Gunn – AP/Corbis