سیامک حیدری – گرچە رژیم اسد کماکان توان کشتار و سرکوب مردم را از دست ندادە، اما بە نظر میرسد که در پشت صحنە، جامعە جهانی و اپوزیسیون خودشان را برای سوریە پس از خاندان اسد آمادە میکنند. لمیا حریری و عبداللطیف دباغ، سفیران سوریە در قبرس و امارات متحدە عربی بە صفوف مخالفان پیوستە و اسد را تنها گذاشتند.
بیش از نیمی از ناظران نظامی سازمان ملل روز چهارشنبە، ٢٥ ژوئیە، آن کشور را ترک کردە و بە کشورهای خویش بازگشتند. علیرغم اینکە روسیە، متحد اصلی سوریە کماکان در مقابل غرب، مشت آهنین نشان میدهد، اما اخیراً سفیر روسیه در پاریس دو بار در مورد کنار رفتن بشار اسد از قدرت، سخنانی بر زبان راندە است. گویا اکنون حامیان دولت کنونی سوریە بە این نتیجە رسیدەاند کە باید بە گزینە پس از رفتن اسد فکر کنند. روسیە و چین خواهان تضمین جانی برای بشار اسد و عدم محاکمە وی در دادگاههای بینالمللی هستند. در همین راستا هم بود کە روز یکشنبە، جلسە کشورهای اتحادیە عرب در قطر در قبال کنار رفتن بشار اسد از قدرت، “خروج امن” وی از کشور را تضمین کردە و حتی حاضر شدند در دوبی و یا ابوظبی بە وی پناهندگی اعطاء نمایند.
آیا بشار اسد، مانند معمر قذافی، سرسختانە تا آخرین لحظە مقاومت خواهد کرد یا در نهایت بە سرنوشتی همانند علی عبداللە صالح تن خواهد داد؟ نتیجە هر چە باشد، در این مقاله سعی میکنم بر روی فردای سوریە، پس از اسد تمرکز کنم.
نقش ژنرال مناف طلاس و سناریوی دولت انتقالی
رسانەهای اروپایی و کشورهای غربی اکنون با علاقە بە سناریوهای پس از خاندان اسد فکر میکنند. تجارب کشورهای عراق و افغانستان، غربیها را نسبت بە تکرار وضعیت مشابە و فرو افتادن در باتلاق کشمکشهای پس از سقوط دولت مرکزی، بە شدت محتاط و محافظەکار کردە است. آنان بە هیچ عنوان خواهان تکرار تجارب عراق نیستند. تکرار این تجربهها علاوە بر تحمل هزینەهای انسانی و اقتصادی، میتواند اعتبار بینالمللی آنها را نیز خدشەدار کند و از همە مهمتر، آتش کینە و انتقام، خصوصاً در جهان عرب را دوبارە شعلەور سازد. بدینترتیب از حالا چند سناریو برای آیندە سوریە قابل پیشبینی است:
●اگر پس از اسد، سوریە نتواند خلا قدرت را پر کردە و دولت انتقالی را بە سرعت سر و سامان دهد، ممکن است به ورطە جنگ داخلی بیفتد.
●روزها و هفتەهای پس از سقوط اسد در چگونگی شکلگیری آیندە سیاسی سوریه تعیینکنندە خواهد بود.
●از هماکنون گروههای سلفی و بنیادگرا در سراسر منطقە خود را برای جهاد و نبرد در سوریە آمادە میکنند.
سناریوی اول مدل مصر است کە در آن ژنرالهای فراری و کسانی کە هنوز در قدرت باقی ماندەاند، شورای عالی نیروهای مسلح کشور را تشکیل میدهند. این شورا دورە انتقالی را ادارە خواهد کرد و علاوە بر آن وظیفە خواهد داشت کە پیشنویس قانون اساسی را تهیە کردە و اولین انتخابات در کشور را برگزار کند. طبق این مدل یک نفر باید نقش مرکزی و اساسی را ایفا کند. در سوریە یکی از رهبران مدنی اپوزیسیون و یا یک ژنرال ارتش میتواند این وظیفە را بر عهدە بگیرد.
روزنامە فیگارو بە نقل از نزدیکان کوفی عنان فاش ساخت کە یکی از ژنرالهای سنیمذهب بە نام ژنرال “مناف طلاس”، همراە با دیگر ژنرالهای سوری، امر امنیت و ثبات سوریەی پس از بشار اسد را بر عهدە خواهند گرفت. ژنرال طلاس ٤٨ ساله است و در ردیف یکی از بلندپایەترین ژنرالهای ارتش قرار دارد کە تاکنون بە ناراضیان پیوستە است. پدرش بیش از یک دهە در زمان حافظ اسد، وزیر دفاع بودە است. او سنیمذهب است و هماکنون همراە ارتش آزاد سوریە علیە دولت میجنگد.
ژنرال طلاس روز سەشنبە، در یک مصاحبە تلویزیونی با کانال العربیە، سوریها را بە “اتحاد” فراخواند. وی خطاب بە مردم سوریە گفت: “امروز وظیفەای بر دوش ما قرار گرفتە است. سوریە جدید نباید بر روی انتقام، انحصار و طرد پیریزی شود.”
بە نظر میرسد کە پروسەی ساختن یک چهرە ملی از ژنرال طلاس از راە رسانەهای جمعی از هماکنون کلید خوردە است.
از سوی دیگر، گفتە میشود کە آمریکا و بریتانیا معتقدند کە رابطەی خوب ژنرال طلاس با دیگر افسران بلندپایەی سوریە، ثبات و امنیت سوریە را در دورەی انتقالی تضمین خواهد کرد. بر خلاف نظر دو کشور مذکور، اما در عمل سابقە خانوادگی این ژنرال، میتواند رابطە ژنرال طلاس را با دیگر افسران بلندپایە سوری با مشکل مواجە سازد؛ زیرا علاوە بر اینکە پدرش بە مدت بیش از یک دهە وزیر دفاع پدر رئیسجمهوری کنونی بودە است، برادرش بە نام “فراس” هم بازرگان و دارای شرکتی در زمینە تولید و عرصە انواع تجهیزات نظامی برای ارتش سوریە فعال است. این امر میتواند اتوریتە معنوی او را نزد ژنرالهای فراری کە مدتهاست در کنار ارتش آزاد سویە با دولت اسد در حال جنگ هستند، تضعیف نماید.
دولت انتقالی در دست چە کسانی قرار خواهد گرفت؟
بەنظر میرسد کە کسانی کە در حلقە “ارتش آزاد سوریە” و افراد داخل آن نقش اساسی را در آیندە سوریه ایفا کنند. ارتش آزاد سوریە را اکنون نمایندگان مخالفان در داخل و طبقە متوسط سنیمذهب کە میخواهند نقش ساختاری را در آیندە سوریە ایفا کنند در دست دارند. اخباری کە از داخل اپوزیسیون و ارتش آزاد سوریە بە خارج میرسد، نشان میدهد کە بنیادگرایان اسلامی و حتی افراد جهادی در داخل ارتش آزاد و اپوزیسیون سوری نقشی فعال دارند و از هماکنون خود را برای نبرد آیندە آمادە میکنند. از طرف دیگر، کشورهای غربی و در رأس آنان ایالات متحدە آمریکا مایل نیستند کە اسلامگراها نقش برجستەای در دولت آیندە داشتە باشند.
● ایران سوریەی پس از خاندان علوی را بە جهنمی برای دیگران تبدیل میکند.
●از فردای پس از سقوط اسد، فشار بر ایران و حامیان منطقەایش افزایش خواهد یافت.
●در میدان سوریه از یکسو روسیه و چین با غرب میجنگند و از سوی دیگر عربستان سعودی، قطر و ترکیه با ایران در جنگ هستند.
تاکنون اخباری کە نشان دهد علویان در آیندە سیاسی سوریە شرکت دادە میشوند یا نە منتشر نشدە است و مخالفان در اینبارە اظهار نظر نکردەاند. افزون بر آن، کُردهای سوریە تاکنون دو بار، یکبار در استانبول و یکبار در مصر در اعتراض بە نظرات و مواضع سنیها، جلسات اپوزیسیون رژیم را ترک کردەاند. تاکنون توافقاتی در زمینەی میزان مشارکت دیگر اقلیتهای قومی- مذهبی و ساختار سیاسی سوریه بە عمل نیامدە است.
یک منبع نزدیک بە کوفی عنان بە روزنامە فرانسویزبان فیگارو گفتە است: “تسلط گروههای جهادی و بنیادگرا در داخل ارتش سوریە بیش از پیش تقویت شدە و حتی درگیریهای مرگباری بین رهبران دو جنبش رقیب گزارش شدە است.”
چندی پیش فیگارو در مورد مسایل سوریە و منطقە مصاحبەای با وزیر خارجە عراق انجام دادە بود. در آن زمان هوشیار زیباری در بخشی از سخنان خود گفتە بود: «پس از ورود القاعدە بە عراق، اکنون مسیر حرکت آنان برعکس شدە است. تعداد افراد القاعدە در این مسیر مهم نیست؛ بلکە تجربەای کە آنان اندوختەاند دارای اهمیت است. کسانی کە پس از مهاجرت (بە عراق)، اکنون بە کارشناسان مواد انفجاری تبدیل شدەاند.»
وجود و نفوذ گروههای بنیادگرا و جهادی هماکنون آیندەی ناروشنی را برای دوران پس از اسد ترسیم میکند. اگر پس از اسد، سوریە نتواند خلا قدرت را پر کردە و دولت انتقالی را بە سرعت سر و سامان دهد، ممکن است به ورطە جنگ داخلی بیفتد. روزها و هفتەهای پس از سقوط اسد در چگونگی شکلگیری آیندە سیاسی سوریه تعیینکنندە خواهد بود. از هماکنون گروههای سلفی و بنیادگرا در سراسر منطقە خود را برای جهاد و نبرد در سوریە آمادە میکنند.
متحدان منطقەای اسد مثل ایران و حزباللە تا جایی کە در توان داشتە باشند اجازە نخواهند داد رژیم اسد ساقط شود. در همین راستا سردار جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح ایران، سەشنبە، ٢٤ ژوئیە ضمن هشدار به غرب و کشورهای عربی گفت: “دشمن قادر به جابجایی در سوریه نیست و مردم این کشور و دوستان اجازه چنین کاری را نمیدهند.” آنان، حتی اگر نتوانند جلوی سقوط اسد را بگیرند، ولی میتوانند سوریەی پس از خاندان علوی را بە جهنمی برای دیگران تبدیل نمایند. تجربە عراق و افغانستان بە وضوح نشان میدهد کە ایران جنگ را در خانە حریف خوب ادارە میکند و یک دهە پس از سقوط طالبان و صدام حسین، در این زمینە تجارب زیادی اندوختە و تا حدودی موفق هم بودە است.
مقامات جمهوری اسلامی آگاه هستند کە سقوط یک متحد استراتژیک در منطقە، نە تنها بە تضعیف و انزوای آنان منجر خواهد شد، بلکە در آیندە عواقب کشندەای را هم برای آنها بە همراە خواهد داشت. از فردای پس از سقوط اسد، فشار بر ایران و حامیان منطقەای افزایش خواهد یافت. بە همین دلیل، جمهوری اسلامی ایران و حزباللە لبنان، در هر صورت، با چنگ و دندان از منافع منطقەای و مشترک خویش دفاع خواهند کرد.
جنگ داخلی در سوریه فقط بین نظامیان و مخالفان اسد درنگرفته است. این تنها ظاهر ماجراست. در این جنگ از یکسو روسیه و چین با غرب میجنگند و از سوی دیگر عربستان سعودی، قطر و ترکیه با ایران در جنگ هستند. اکنون قدرتهای منطقەای و جهانی، در زمین سوریە برای ادارەی استراتژیک خاورمیانە در آیندە با یکدیگر در ستیز هستند.
رویارویی و جنگ گروههای جهادگرا کە از کشورهای حاشیە خلیج فارس، شاخ آفریقا و دیگر کشورهای خاورمیانە بە سوریە سرازیر خواهند شد، از یک طرف با دولت تازە و از سوی دیگر با طرفداران و فعالان بلوک شیعەمذهب علوی، ایران و حزباللە از دیگر احتمالات است. بە خاطر بیاوریم کە عمدە مأموریت گروههای جهادی، دمیدن در آتش نفرت و راە انداختن جنگهای مذهبی است.
جنگ و تسویەحسابهای طایفهای و قومی
همەی نشانەها حاکی از آن است کە دولت انتقالی سوریە در دست اکثریت سنیمذهب و گروههای بنیادگرا قرار میگیرد. این گروهها بسیار ناهمگون و در بعضی موارد دارای منافع متضاد هستند. پس آیندە اقلیتهای مذهبی و قومی در فردای پس از بشار اسد چگونە خواهد بود؟
●تسویهحساب اکثریت سنیمذهب با اقلیت علوی میتواند بسیار خونین و پرهزینە باشد.
●آیندە علویان سوری، نە تنها در ساختار سیاسی سوریە، بلکە حتی بە عنوان یک شهروند عادی هم در ابهام قرار دارد.
این موضوع یکی از عمدە نگرانیهای فعالان حقوق بشر و کشورهای غربی هم هست. دولت اقلیت علوی کە بیش از چند دهە بر سوریە حکومت کردە، بە اندازە کافی بذر نفرت و تفرقە را در میان سوریها افشاندە است. در عمل جامعە دچار چنددستگی شدە و وحدت ملی و احساس همبستگی در سایە دیکتاتوری درازمدت خاندان اسد از بین رفته است. پس از جنگ جهانی اول گروههای مذهبی- قومی بدون در نظر داشتن خواستهها و علایقشان در قالب کشور سوریە بە هم چسباندە شدە و پس از آن هم دولتهای دیکتاتور، یکی پس از دیگری به زور ارتش و وفاداری قبیلە و خاندان توانستەاند کشور و مردم را ادارە کنند.
تسویهحساب اکثریت سنیمذهب با اقلیت علوی میتواند بسیار خونین و پرهزینە باشد. احساسات ضد علوی را از هماکنون میتوان در چهرە مخالفان رژیم کنونی مشاهدە کرد. علویان حدود ١٠ درصد جمعیت سوریە را تشکیل میدهند.
اقلیت علویمذهب هموارە یکی از تکیەگاههای اصلی خاندان اسد بودە کە در ۱۸ ماە گذشتە، در قالب ارتش و تشکیل گروههای شبەنظامی مانند “شبیحە”، مخالفان دولت را، بیپروا، قلع و قمع نمودە است. برای علویان سوریە، سقوط خاندان اسد، بە معنای پایان یافتن حاکمیت بیچون و چرا بر تمامی ارگانها و نهادهای قدرت در کشور خواهد بود. بە همین دلیل آنان بە آسانی قدرت را واگذار نخواهند کرد.
درخواست پناهندگی عموی بشار اسد، رفعت الأسد از فرانسە علاوە بر حفظ جان خویش، برای رساندن یک پیام هم بودە است: تضمین مماشات و در امان نگەداشتن اعضای علوی مذهب سوریە.
آیندە علویان سوری، نە تنها در ساختار سیاسی سوریە، بلکە حتی بە عنوان یک شهروند عادی هم در ابهام قرار دارد.
اگر چنانچە در آیندە، دولت انتقالی به موقع اقدامات ضربتی و مبتکرانە را انجام ندهد، هر برخوردی میان اقلیتهای قومی-مذهبی میتواند بە سرعت اوضاع را از کنترل خارج سازد.
موقعیت کردها در آیندە سوریە چگونە خواهد بود؟
کردهای سوریە وضعیتی کاملاً متفاوت با علویان داشتەاند. برخلاف اقلیت علوی کە همیشە بالاترین مناصب و دستگاههای قدرت و دولت را در اختیار داشتەاند، کردها هیجگاە موقعیتی نیافتەاند کە در ساختار سیاسی- اقتصادی سوریه نقش داشتە باشند. از آن بدتر، آنان پس از جنگ جهانی اول حتی مانند شهروندان عادی هم پذیرفتە نشدند. تاکنون هم بسیاری از کردهای سوریه از حق داشتن مالکیت زمین و خانە محروم ماندهاند و حتی شناسنامە هم ندارند.
تضعیف بشار اسد فرصتی برای کردهای سوریه فراهم کردە است کە پس از سالها دوری از قدرت سیاسی، بە آیندەای بهتر برای خود بیندیشند. مشکل اینجاست کە کردها در این منطقە، میان چند گروە و حزب سیاسی تقسیم شدە و از انسجام کافی برخوردار نیستند. برخی از احزاب و گرووهای سیاسی سوری خود را بە حزب دمکرات کردستانِ عراق و اتحادیە میهنی کردستانِ عراق نزدیک میبینند. حزب دمکرات کردستان بە رهبری بارزانی از نفوذ قابل توجەای در میان کردهای سوریە برخوردار است. پس از قیام مردمی علیە اسد، حکومت اقلیم کردستان عراق، کردهای فراری سوریە را کە از ارتش گریختە بودند آموزش دادە و در روزهای گذشتە آنان را با تجهیزات نظامی روانە بخش کردنشین سوریە کرده است. طی دو هفتە گذشتە زیر نظر مسعود بارزانی “انجمن اعلا” از دو گروە عمدەی کرد سوریە تشکیل شده است.
دوشنبە، ٢٢ ژوئیە بارزانی برای نخستین بار طی یک مصاحبە تلویزیونی با بخش انگلیسی الجزیرە، بارزانی در این مورد بە صراحت صحبت کرد. او گفت: “ما برای حفظ امنیت و ثبات کردستان سوریە، جوانان کرد سوری را آموزش میدهیم تا بتوانند از مناطق کردنشین محافظت بە عمل آورند.” وی در ادامە افزود: “ما مستقیماً در امور سوریە دخالت نمیکنیم، اما جوانان کرد را آموزش میدهیم.”
در دیگر سو، پ.ک.ک قرار دارد کە طی سالهای مبارزە با ترکیە توانستە است در میان کردهای سوریە برای خود طرفدارانی دست و پا کند. محمود عثمان، نمایندە مجلس عراق و ناظر سیاسی در اینبارە میگوید: “برخی از احزاب کرد در سوریە با پ.ک.ک هماهنگ و هم جهت هستند و ترکیە علیە چنین ائتلافی خواهد ایستاد.” محمود عثمان در ادامە افزود: “دولت پس از بشار اسد یک حکومت بنیادگرا خواهد بود و این برای کردها آسان نخواهد بود.”
دولت ترکیە کە در میان مخالفان اسد از محبوبیت زیادی برخوردار است، اجازە نخواهد داد کە یک منطقە خودمختار دیگر در نزدیکی مرزهای آن کشور بە وجود آید.
کردها در گذشتە علیە همدیگر دست بە اسلحە بردەاند؛ اما آیا اینبار آنها زیر نظر بارزانی قادر خواهند بود کە بدون دست بردن بە اسلحە شهرهای آزادشدە بخش کردنشین سوریە را با هم ادارە کنند؟
تاکنون چند شهر کردنشین بە دست کردها آزاد شدە است. اما خط و نشان کشیدن میان ارتش آزاد سوریە و کردها برای همدیگر شروع شدە است. برهان غلیون، از شخصیتهای اپوزیسیون سوریە، مدتی پیش در مصاحبە با روزنامە کردی زبان “روداونیت” گفتە بود کە کردستان وجود خارجی ندارد و بهتر است کردها فکر خودمختاری و فدرالی را از سر بە در کنند.
این مقالە را با سخنان “سمیر عطا”، یکی از رهبران اپوزیسیون سوریە بە پایان میرسانیم. وی در مورد اوضاع کنونی سوریە بە روزنامە فیگارو گفت: “متحد کردن و هماهنگ ساختن ساختار سیاسی- نظامی کشور، علیرغم ماهها برخورد نظامی میان گروههای مسلح در سوریە و با انبوهی از حامیان مالی مانند قطر، عربستان سعودی، ترکیە، فرانسە و…آسان نخواهد بود.”
در هر حال باید سوریه تخریب شود تا برای بیکاران فنی و مهندسی و تکنولوژیکی غرب کار تولید شود. چنانکه در لیبی شد و در عراق هم شده بود. اما در مصر و تونس چون بیچاره ها پول ندارند تا به غرب بدهند تا دوباره بسازند چندان تخریبی هم نشد. اما سوریه را غربیها می توانند یک شبه کار بشار الاسد را بسازند٬ اما همه فایده در تخریب سوریه است. تا بیکاران غربی بکار شوند. بعدش هم البته کار را به ایران خواهند کشاند. و البته حماقت روحانیون بر قدرت هم بشکرانه ی الهی فراوان است.
کاربر مهمان / 26 July 2012
مقاله ای پربار و مفهوم بود. با تشکر از آقای حیدری.
فرامرز / 26 July 2012