نشر کتاب در تبعید، امروز صاحب یک هویت و تاریخ مستقل است که تاکنون به درستی بُعدهای مختلف آن، مورد بررسی و شناخت قرار نگرفته است. نشر کتاب در تبعید امروزه علاوه بر انتشار کتاب و تأمین خوراک ذهن و روح مهاجران ایرانی دور از وطن و انتشار آثار نویسندگان در تبعید، به خواستگاه اعتراض و مبارزه با سانسور شدید حکومتی در ایران نیز، بدل شده است. از این رو پرداختن به خواستگاه نشر کتاب در تبعید، چالشها، مشکلات و شخصیتهایی که این راه را هموار کردند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. چالشها و مشکلاتی که اغلب به جز خودِ ناشران مستقل خارج از ایران، کمتر کسی از آنها اطلاع دارد.
در دنیای آزاد کشورهای توسعه یافته و دمکراتیک، شاید یکی از آسانترین کارها در ظاهر انتشار کتاب باشد. زیرا نه از وزارت ارشاد خبری است، نه ممیزی، نه مجوز، نه سانسور و…. اما ناشران مستقل ایرانی در تبعید، کولهبار موانع، مشکلات و محدودیتهایشان را به شکل جبر گونهای به همراه دارند.
از مهمترین مشکلات نشر کتاب در تبعید میتوان به کمبود مخاطب اشاره کرد. در ایران ناشران با کمبود مخاطب (هر چند که سرانه کتابخوانی در ایران بسیار کم است) روبرو نیستند، اما در عوض با مشکلاتی چون مجوز و پروسه زمانبر اخذ آن، ممیزی و سانسور مدام دست و پنجه نرم میکنند. گاها کتابها سالها در پشت درهای آهنین وزرات ارشاد در انتظار مجوز انتشار باقی میمانند و یا در صورت اخذ مجوز، کتاب چنان دستخوش سانسور و دگرگونی میشود که کاملا به کتاب دیگری غیر از آنچه که بود، تبدیل میشود.
اما در این سوی آبها، ناشران از آزادی و استقلال عمل تمام و کمال جهت چاپ هر کتابی و با هر مضمونی برخوردارند، به جز مخاطب کافی. مخاطب در خارج از کشور محدود و پراکنده است و همین امر انتشار، توزیع و تیراژ کتاب را تحت تأثیر قرار داده و ناشران را با چالشهای خاص خودش روبرو میکند. کمبود مخاطب از سویی موجب شد تا ناشرانی که کتابفروشی هم داشتند، در شهرهای مختلف اروپایی یکی پس از دیگری کتابفروشیهایشان بسته شود. همچنین در طول چهل سالی که از عمر کتاب در تبعید میگذرد، ناشران زیادی قدم در وادی نشر کتاب نهادند، اما در مدت زمان کوتاهی لابهلای همین چالشها و مشکلات به سرعت محو گشتند.
از این رو تعداد ناشران مستقل ایرانی خارج از کشور انگشت شمار است و از این میان تنها تعداد محدودی از آنها توانستهاند مشکلاتِ پیرامون عشق به کتاب و انتشار آن را تاب بیاورند و همچنان بر راه خود ثابت قدم باشند.
اما نباید از جنبه دیگر این مشکلات، یعنی تأثیر نشر کتاب در تبعید بر نشر کتاب در داخل ایران، خوانندگان و نویسندگان نیز غافل شد. مهمترین تأثیر آن را میتوان مقابله با سانسور شدید حکومت ایران دانست. تا جایی که نویسندگان داخل ایران رفتهرفته شروع به نشر آثارشان با ناشران خارج از کشور کردند و یا کتابهای سانسور نشده خارج کشور، رفتهرفته جای خود را میان طبقه کتابخوان ایران باز کرد و به بازارهای کتابهای ممنوعه و زیرزمینی راه یافت.
روزهایی که سرگرم تهیه این نوشتار بودم، با آقای رضا چاوشی، مدیر مرکز نشر دنا در هلند صحبت میکردم و ایشان به نکته جالبی اشاره کرد. او گفت برخی نویسندگانِ داخل ایران هنگامی که کتابهایشان دچار سانسور میشد و مجوز انتشار پیدا نمیکرد، با صراحت به وزارت ارشاد میگفتند چنانچه مانع از انتشار کتابشان شوند، آن را در خارج از ایران چاپ خواهند کرد. در واقع نشر کتاب در تبعید، به امید اهل قلم در داخل و خارج تبدیل شد.
اما تمامی این راه که بخشی از آن نیز نوعی مبارزه مدنی و فرهنگی علیه حکومتی تمامیتخواه، سرکوبگر و سانسورچی است، و بخش دیگر روشن نگه داشتن چراغ فرهنگ و ادب در تبعید، مدیون افرادیست که سالها پیش برای شروع آن همت ورزیدند.
بهمن (تقی) امینی، مدیر انتشارات و کتابفروشی خاوران در پاریس، یکی از پیشگامان عرصه انتشار کتاب در تبعید است. او حدود ۳۵ سال پیش یعنی سال ۱۳۶۲ قدم در این عرصه نهاد و با راهاندازی انتشارات خاوران، آثاری منتشر کرد که برای همیشه ماندگار شد. بهمن امینی ابتدا با یک چاپخانه کوچک در منطقه ونسن شروع به کار کرد. بعدها انتشارات خاوران به یک نشر و کتابفروشی معتبر در پاریس تبدیل شد و علاوه بر نشر کتاب، با مجموعه برنامه-های «دیدار با اهل قلم» به محل گردهمایی فرهنگی و دیدار با نویسندگان و شاعران نیز تبدیل شده بود.
تأثیر بهمن امینی و انتشارات خاوران بر اهل کتاب و نشر کتاب در تبعید پوشیده نیست. انتشارات خاوران در طول این ۳۵ سال با این که کتابهای نسبتا کمی (شاید به نسبت دیگر ناشران) منتشر کرد، اما با حساسیت و جدیت بالایی که امینی در این زمینه داشت، آثار پر بار و ماندگاری هستند. بهمن امینی توسط انتشارات خاوران آثار نویسندگانی نامداری چون شاهرخ مسکوب، آرامش دوستدار، نسیم خاکسار، رضا قاسمی، شهلا شفیق، عبدالکریم لاهیجی، مسعود میرشاهی، رضا دانشور، باقر مؤمنی، مهشید امیرشاهی و… را منتشر کرد.
بهمن امینی با مرگ ناگهانیش در تاریخ ۱۶ نوامبر/ ۲۵ آبان همگان را در بهت و اندوه فرو برد. او پس از مدتها دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان، در شهر لیون پاریس درگذشت. از دست رفتن افرادی چون بهمن امینی، با توجه به تصویری که بالاتر از وضعیت نشر کتاب در تبعید ارائه شد، ضایعه بزرگی محسوب میشود و ممکن هیچگاه یا به آسانی این فقدان جبران نشود. وجود افرادی که با تعهد تمام و عشق خالص به نشر کتاب همت میورزند، بسیار اهمیت دارد.
به گفته دوستان و همکارانش او به اندازهای در زمینه چاپ و نشر کتاب جدی و بیتعارف بود که به راحتی نه تنها حاضر به انتشار هر کتابی نبود، بلکه اگر کتابی را فاقد محتوا میدید، از انتشارش سر باز میزد. حتی اگر نویسنده کتاب فرد صاحب نامی بود.
برای درک بهتر دلایل بهمن امینی جهت راهاندازی انتشارات خاوران، بهتر است به صحبتهایش در مصاحبهای که به مناسبت بسته شدن کتابفروشی خاوران با رادیو زمانه داشت، مراجعه کنیم:
«اوایل سالهای دهه ۶۰ افراد زیادی از نیروهای اپوزیسیون و نویسندههای برجسته ایرانی که پس از سرکوبهای گسترده از ایران گریخته بودند، در پاریس جمع شده بودند و بسیاری از فعالیتهای سیاسی-اجتماعی ایرانیان خارج از کشور در پاریس متمرکز بود. از همین رو اکثر مطالبی که منتشر میشد متعلق به نیروها و سازمانهای سیاسی بود. در این میان یک نهاد و فرد مستقل نبود که به صورت منظم به انتشار کتاب در زمینههای مختلف بپردازد. نیازش خیلی مشخص بود در جامعه آن زمان بعد از آن همه سرکوبها و سرخوردگیهایی که وجود داشت. در این شرایط بود که من و دو دوست جوان دیگر فکر کردیم که در کنار فعالیتهای دیگر باید به آن پرداخت و در نتیجه انتشارات خاوران پایهگذاری شد.»
نهایتا در روز شنبه ۱ دسامبر خاکستر بهمن امینی در گورستان پرلاشز پاریس، در میان انبوه دوستان، آشنایان و اهالی فرهنگ، هنر و سیاست که از سراسر جهان برای وداع با او آمده بودند، به خاک سپرده شد. بهمن امینی رفت اما، ورق به ورق خدمات و تلاشهایش برای ما به یادگار ماند.
از این رو برای شناخت هر چه بیشتر بهمن امینی و انتشارات خاوران و نقش و جایگاه آنها بر نشر کتاب در تبعید، با دو تن از دوستان و همکاران او، گفتوگو کردیم.
حمید مهدیپور مدیر انتشارات و کتابفروشی «فروغ» در کلن آلمان است. ایشان از دوستان و همکاران نزدیک مرحوم بهمن امینی هستند. آقای مهدیپور، بهمن امینی و آثاری که توسط انتشارات خاوران منتشر شد را یکی از پایهگذاران هویت نشر کتاب در تبعید میداند.
در ادامه گفتوگوی فرزاد صیفیکاران با حمید مهدیپور را خواهید شنید:
مسعود فیروزآبادی از ۴۴ سال پیش ساکن کشور سوئد است و ۳۸ سال پیش انتشارات آرش، که یکی از اولین انتشارات ایرانی خارج از کشور بود را در این کشور بنیان نهاد. ایشان دو سال بعد از راهاندازی انتشارات آرش، به همراه آقای سهراب علیآبادی مدیر انتشارت نوید در آلمان و بهمن امینی مدیر انتشارات خاوران، با برگزاری جلسات مختلف، در سدد یافتن راهی برای پخش و توزیع کتابهای فارسی بودند و ایشان معتقدند که در این زمینه چندان موفق نبودند.
در ادامه گفتوگوی فرزاد صیفیکاران با ایشان را میشنوید: