مازیار مهدویفر – استرسهای محیطی ناشی از قرار گرفتن شهروندان در معرض پیامدهای زندگی مدرن هستند. این استرسها به تبعیت از زندگی شهرنشینی و مهاجرتهای روزافزون به وجود میآیند. مهاجرتهای بیرویه از روستاها به شهرهای بزرگ مسائلی مانند تراکم و افزایش جمعیت و به دنبال آن آلودگی هوا، ترافیک، فقر، بیکاری و آلودگی صوتی را به همراه دارد. هرکدام از عوامل ذکر شده به خودی خود بهعنوان یک عامل استرسزا عمل میکنند و تأثیرات بلندمدتی را بر زندگی شهروندان میگذارند.
بررسی عوامل استرسزای محیطی مربوط به ایران نشان میدهد که درصد زیادی از این عوامل به صورت مستقیم به حکومت و سیاستهای آن مربوط است. برای روشن شدن موضوع، بخشی از سیاستهای حکومتی ایران را بررسی میکنیم.
عوامل استرسزا
الف- سیاستهای اقتصادی
بالا رفتن نرخ تورم، نوسان قیمتهای طلا و ارز و افزایش سرسامآور قیمتها نمونههایی از چالشها وتغییرات همیشگی در سیاستهای اقتصادی هستند. امروز با ترکیه و برزیل دوستیم، فردا چین شریک اصلی تجاریمان میشود، پسفردا روسیه و ماه آینده هند. تمامی این تغییرات و بالا و پایین رفتنها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم نقش استرسزایی روی تمامی شهروندان دارند. در بعد سیاستهای اجرایی به علت عملکرد نادرست، با حجم عظیمی از مشکلات مالی در خانوادهها روبهرو هستیم. بیکاری و فقر روزافزون نیز حاصل سیاستهای نادرست اقتصادی دولتهای مستقر در ایران است.
ب- سیاست خارجی
موضعگیریهای خارجی دولت نسبت به کشورها و افراد معمولاً خصمانه است. هر روز که میگذرد از شمار کشورهای به اصطلاح دوست حکومت ایران کم میشود و به شمار دشمنان آن افزوده میشود. همانطور که گفته شد هرگونه تغییر در محیط اطراف میتواند برای شهروندان در نقش یک عامل استرسزای محیطی عمل کند. کافی است سیاستهای خارجی نامتعادل و متغیر ایران طی سالهای اخیر را مرور کنیم تا به میزان و نقش این سیاستها به عنوان عوامل استرسزا پی ببریم.
ج-سیاست داخلی
در بعد سیاستهای داخلی هم اوضاع به همین منوال است. نمونه این عوامل استرسزا، جنجالها و نزاعهای هرروزه دولتمردان با یکدیگر است که این روزها حتی به عرصه تلوزیون دولتی ایران هم کشیده شده است. تنگ شدن حلقه موافقان و بزرگ شدن گستره مخالفان حکومت سبب چالشهای بیشتری در میان گروههای مختلف شده است و بر میزان این منازعات و شدت آنها میافزاید.
د- سیاستهای مرتبط با حقوق شهروندی
در بررسی سیاستهای مربوط به حقوق شهروندی با فهرست بلندبالایی از ممنوعیتها و اجبارهایی روبهرو هستیم که شاید بتوان گفت تنها در کشور ما یافت میشوند. حجاب اجباری برای زنان، عدم امکان حضور زنان در ورزشگاهها حتی برای تماشای مسابقات ورزشی و یا ممنوعیت استفاده از گیرنده ماهواره در منازل که حریم خصوصی افراد هستند تنها نمونههایی از سیاستهایی هستند که به عنوان عوامل استرسزای محیطی ناشی از حکومت، تأثیر بدی بر روح و جسم شهروندان میگذارند. عدم رعایت اصول شهرسازی، نبود امکانات اولیه در بسیاری از مکانهای عمومی از جمله پارکها، ورزشگاهها و سینماها را هم به این فهرست اضافه کنید.
آثار زیانبار استرسزاهای محیطی
مطالعات مختلف نشان داده است که مواجهه طولانیمدت با استرس، سبب تضعیف سیستم ایمنی بدن میشود. ریسک ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی را افزایش داده است و باعث افزایش امکان ابتلا به بیماریهایی مانند آسم، سردرد، بیماریهای گوارشی و حتی بیماریهای مختلف پوستی میشود. استرس مداوم و طولانیمدت سبب ایجاد خستگی همیشگی میشود و تأثیرات پایدار منفی روی شرایط روحی و ذهنی انسان میگذارد. ایجاد رفتارهای عصبی مانند پرحرفی، جویدن ناخنها، فشردن پلکها، قدم زدنهای مداوم و بدون دلیل و مهمتر از همه تندخویی و پرخاشگری که به عادت روزمره رفتاری بسیاری از ایرانیها بدل شده است، همگی نشانههایی از قرار گرفتن در معرض استرس طولانیمدت هستند. اضافه کنید به تمامی این نشانهها مشکلات دیگری از قبیل “ناتوانی در برقراری ارتباط جنسی مطلوب”، “پرخوری و چاقی”، “افزایش اعتیاد به مواد مخدر”، “استفاده از سیگار”، “افسردگی” و ناهنجاریهای دیگر را که متأسفانه همگی این آثار در ایران امروز دیده میشوند.
راه حلها
برای یافتن راه حل بحرانهای اجتماعی همیشه باید دو وجه قضیه را در نظر گرفت” وجه اول جنبه فردی و بعد دوم جنبه اجتماعی است. اگر خاطرتان باشد در تقسیمبندی انواع استرسها آنها را به سه گونه تقسیمبندی کردیم: استرسهای بقا، استرسهای داخلی و استرسهای محیطی. استرس بقا تقریباً همیشه مثبت است و منجر به نجات و بقای انسان میشود.
در مورد استرس داخلی و محیطی با دو گروه از عوامل روبهرو هستیم: بخش اول عوامل مربوط به زندگی فردی هر کدام از ما و شخصیت، خواستهها و توقعاتمان از خود و اطرافیانمان است. هرکدام از ما با در نظر گرفتن شرایط فردی و زندگی خصوصی خود باید راه حلهایی برای مقابله با استرسهای درونی خود بیابیم. در این زمینه کتابها و مقالات متعددی هم نگاشته شده است، اما همانطور که گفته شد بخش عظیمی از استرسهای داخلی جامعه امروز ایران و تقریباً تمامی استرسهای محیطی موجود در آن را میتوان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با سیاستهای حکومتی مرتبط دانست. شاید بتوان یک نسخه عمومی و کلی برای حکومت ایران تجویز کرد که در نظر گرفتن آن در همه ابعاد سیاستگذاری میتواند سبب کاهش بسیاری از استرسها در جامعه ایران شود. کافی است حکومت به جای حرکت در مسیر بیتعادلی و تغییرات مداوم در سیاستهای روزمره خود، آنها را بر مبنای ایجاد تعادل، آرامش، افزایش امنیت خاطر و رضایت شهروندان پیش ببرد. این فرمول کلی بهترین نسخه برای کاهش استرسهای محیطی روزافزون وارده بر مردم ایران است.
در همین زمینه:
در مورد مفهوم عمومی “استرس” رجوع کنید به مقاله استرس و انواع آن
چیزی که به عنوان یک شهروند ایرانی بهش رسیده ام این است که رژیم اهمیت به زندگی ایرانی و ایرانیان نمی دهد. در واقع ملت ایران در اولیت های رژیم قرار ندارد . نگاه رژیم به مردم نگاه از بالا به پایین است. آنها فکر می کنند که مردم موظفند که مطیع عوامر آنها باشند و از آنها سپاسگزار باشند
کاربر مهمان / 09 March 2012
همه این داستان ها و مشکلات را می دونیم اما درد اصلی دوای درد هست ، معمولا زیر استرس شدید اولین کار معطوف شدن به داروهای مختلف هست که خیلی زود هم بدن به اونها عادت کرده و بی تاثیر یا کم تاثیر می شود ، بهترین درمان برای استرس مشغولیت شدید و خصوصا ورزش کردن هست که تمام انرژی منفی ای رو که ما در زندگی روزمره مان از اول صبح تا آخر شب در خانه و محل کار و …. در درون ما جمع می شود را تخلیه کنیم
بهترین درمان برای من که سالهای زیادی زیر استرس شدید بودم و با توجه به اینکه عملا در این کشور عوامل استرس زا رو نمی شه از بین برد مطالعه کردن و ورزش کردن هست تا هم بدن و هم ذهنمان را مشغول نگه داریم و بدن خودش بجای داروها ، تعادل هورمونی خودش را برقرار کند
کاربر مهمان / 13 March 2012