دختران میرحسین و رهنورد در نامهای به مراجع و علمای عظام حوزههای علمیه و مدارس دینی جهان اسلام با شرح مختصری از وضعیت حصر خانگی غیرقانونی و غیرانسانی پدر و مادر خود در زندان اختر، به عنوان تنها شاهدانی که هفتهای یک بار با محصوران ملاقات مشروط دارند، نوشتهاند که شما را در جریان این ستم میگذاریم و جز به خداوند شکایت نخواهیم برد زیراکه او تنها مدافع مومنان است.
پس از نزدیک به هفت سال حصر خانگی هنوز هیچ مقام رسمی و نهاد قانونی مسئولیت حصر را به عهده نگرفته است و هرچند در طول چند سال اخیر دولت در لفافه بارها گفته است که حصر به دستور رهبری بوده است و کاری از دستش برنمیآید، طی چند ماه گذشته نزدیکان رهبری با اعلام برائت از این جریان توپ را به زمین دیگری انداختهاند.
دختران نخست وزیر محصور دفاع مقدس در نامه خود به مراجع و علمای عظام با تاکید بر اینکه محصوران میدانستهاند بیان حرف حق همواره هزینههای سنگین داشته، هشدار دادهاند که آنان این هزینه سنگین را با علم و آمادگی و با باور قلبی پرداختهاند و همچنان برعهد خود با خدا و مردم باقی هستند، اما این آگاهی نافی مسئولیت و تعهد سایرین نیست.
این شاهدان عینی و بیبدیل هفت سال حصر خانگی میرحسین و رهنورد در نامه خود بخش کوچکی از اوضاع حاکم بر این حصر خانگی را نوشتهاند، هرچند ناگفتههای سالهای حصر فراوان است.
متن نامه دختران میرحسین و رهنورد
مراجع و علمای عظام، حوزههای علمیه و مدارس دینی در جهان اسلام،
سلام علیکم
ما فرزندان زهرا رهنورد و میرحسین موسوی، در حالی شما را مخاطب قرار میدهیم که تنها شاهدان ظلم بیبدیل به والدینمان در حصر خانگی از قریب به هفت سال قبل تا حال حاضر بودهایم. در این مدت چنان حقوق انسانی از آنان سلب شده که حتی در موارد مشابه پیشین هم با همه غلط بودن این رویه، چنین نبود: ارتباطات بطور کامل قطع و انواع ممنوعیتها که حق و شان انسانی آنها را نشانه رفت بیواهمه از حسابرسی این دنیا و آن دنیا بر این سه انسان مصلح و مومن روا شد. حقوق طبیعی آنان چون رسیدگیهای پزشکی نیز تا جای ممکن با تاخیر بوده تا عواقب، آثار و آزار متعدد از خود به جای گذارد.
اکنون نیز آنان در خانههای خود اسیرند. در خیابان پاستور با نصب موانع امنیتی و میلهها، خانه که محل سکنا است، تبدیل به زندان بیقانون و بینظارتی شده و زندانبانان از لایههای مختلف با نیتها و برنامههای مکتوم و مبهم در آن رفت و آمد دارند. بخشهایی از خانه در دست نامحرم زندانبانان است و ناامنی در آنجا حکمفرماست. کلیدهای خانه هم در دست همانان است. ما از هفتهای تا ملاقاتِ هفته دیگر از ایشان بطور کامل بیخبریم، در حالیکه حتی امکان تماس تلفنی بصورت عادی و بدون درخواست وجود ندارد. بلکه باید در یک پروسه براساس پروتکلی نامشخص و افرادی نامشخص، درخواست دریافت و امکان آن بررسی گردد، نتیجه اینکه آنها در آن وضع بیسرانجام و معلق بطور غیرقانونی، غیراسلامی و غیرانسانی دچارند تا هرکس بنا به قدرت و کینه و منافع، حکمی صادر کند یا با اهدافی دور و نزدیک اتهام دروغی روا بدارد.
اینکه بیان حرف حق همواره هزینههای سنگین داشته و اینکه محصوران این هزینه سنگین را با علم و آمادگی و با باور قلبی پرداختهاند و همچنان برعهد خود با خدا و مردم باقی هستند، نافی مسئولیت و تعهد سایرین نیست.
اما مسئولین امر از پرداختن به این مهم و ظلم آشکار، عامدانه شانه خالی کردهاند. آنها به طرز عجیبی با وجود وسایلی که کسب خبر و اطلاعات را تسهیل کرده است با فراموشی اینکه عالم محضر خداست، یا راضی و ادامهدهنده ظلم هستند یا با انواع دلایل و بهانههای جمعی و شخصی بر آنچنان چشم میپوشند و سکوت میکنند گویا هرگز از آن با خبر نبودهاند یا تنها در خفا و نهان به پرسیدن احوال عزیزان ما بسنده میکنند.
اکنون به جای آزادی، مرگِ تدریجی محصوران در حصر آرزو و برنامهی عدهای و نیز راه حل آسانِ منتخب، برای عدهای دیگر شده تا به جای حل این مشکل غیرقابل انکار، به انتظار آن بنشینند و بعد هم با هزار ترفند از مسئولیت آن بگریزند.
ما فرزندان مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد در همین محضر همیشه برپای الهی به عنوان شاهدان زندان بیدلیل خانگی والدینمان شما را در جریان این ستم میگذاریم و جز به خداوند شکایت نخواهیم برد زیراکه او تنها مدافع مومنان است؛ چرا که خود گفته است إِنَّ اللَّهَ یدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا.
منبع: وبسایت کلمه
لینک در تریبون زمانه