جناب آقای صادق زیبا کلام،
در شمارۀ روز شنبه روزنامه اعتماد، درباره رسوایی فیشهای حقوقی نوشتهاید:«ناگفته پیداست که هدف از انتشار فیشهای حقوقی مدیران بانکها و مدیران دولتی، زمین زدن دولت روحانی است و عدهای میخواهند بگوید مردم بدانید دولت تدبیر و امید، دولتی که به آن رای دادهاید در شرایطی که بخش قابل توجهی از مردم و حقوقبگیران و بازنشستهها حقوق کمی دریافت میکنند و عده زیادی بیکاران هستند و مردم مشکلات زیادی دارند، به مدیران ارشد دولت تدبیر و امید حقوقهای ۱۵۰ میلیونی پرداخت میشود».
اما این مقدمه را «برداشت اول» دانستهاید و در ادامه طبق معمول «متلکهای مجاز» به جناح درون حکومتی رقیبتان انداختهاید و ماجرا را در حد «نظارت مجالس» و «مدیرعامل این بانک، رییس آن سازمان، مدیر آن صندوق بازنشستگی فلان بخش، عضو هیاتمدیره این شرکت یا آن شرکت» ساده کردهاید و نوشتهاید:«هیچ دفاعی در خصوص بیاطلاعی و سکوت مجلس هشتم و نهم در قبال این لیستها وجود ندارند».
جالب آنکه، شما نیز مردم را «محرم» نمیدانید و میگویید:«نتیجه افشاگریها چیست؟ جامعه را جلو میبرد؟ قطعاً بیان و افشای چنین فیشهای حقوق چیزی را در جامعه تغییر نخواهد داد، چراکه نظام اقتصادی کشور فاسد و ناکارآمد است».
و در پایان، «شاهکاری» در حد «نامه به سفیر سوئد در خصوص اهدای جایزه نوبل» زدهاید و فرمودهاید:«راهکار اجرایی در اقتصاد ایران، همانطور که آدام اسمیت معرفی کرده، حرکت به سمت اقتصاد باز است. ما باید مجموعه اقداماتی که دولتهایی همانند مالزی، هند، برزیل، آرژانتین، چین در مناطق آزادش اجرا کرد را اجرا کنیم و دست از شعار دادن برداریم».
حالا البته لابلای نگارش نامههای سرگشادهتان، این چند خط را هم بخوانید:
۱- مسئله انتشار فیش حقوق ماهانه آقای «سید صفدر حسینی» (ماهانه ۵۷ میلیون و ۴۰۰هزار تومان)، مسئله «مدیر آن صندوق بازنشستگی فلان بخش» یا «عضو هیاتمدیره این شرکت یا آن شرکت» نیست، مسئله ویژه خواری «ژنرال اصلاحات» و «طراح لیست امید» است که هم اکنون «آقازاده» ایشان با صفر دقیقه تجربه سیاسی و حتی نداشتن یک برگ کاغذ درباره برنامهها و سوابق خود، نماینده «مردم تهرا» در مجلس اسلامی شده است.
۲- بله،همانطور که نوشتهاید«هیچ دفاعی در خصوص بیاطلاعی و سکوت مجلس هشتم و نهم در قبال این لیستها وجود ندارند»، اما در عین حال هیچ دفاعی هم در خصوص بیاطلاعی سران اصلاحات و گردانندگان کمپین «لیست امید» در قبال این لیستها وجود ندارد.
بگذارید روشنتر بگویم: نظر سران اصلاحات درباره فیش حقوقی یکی از اصلیترین متحدان و یاران سیاسیشان چیست؟ چرا به چنین فردی اجازه مداخله در تهیه فهرست انتخابات را تا حدی که دخترش را هم در فهرست بگنجانند، دادهاند؟
۳- سوال اساسی این است: نظر سران اصلاحات در خصوص فاصله ۵۶ میلیون و ۵۸۷ هزار تومانی «حداقل حقوق» کارگری(۸۱۲ هزار تومان) با مدیر اصلاح طلب دولتی(۵۷ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان به علاوه وام ۳۰۰ میلیونی با بهره ۴ درصد) چیست؟ و اگر مخالف این اختلاف هستند، چرا تا کنون سکوت کرده بودند و اگر بپذیریم که بیاطلاع بودند، حالا که فهمیدهاند دقیقا «راهکارشان» برای این مسئله چیست؟
۴- تردیدی در ابعاد گسترده فساد در جناح رقیب اعتدالگرایان وجود ندارد، اما فساد آنها توجیهی برای دله دزدی عوامل جناح شما نمیشود.
۵- نوشتهاید:«نتیجه افشاگریها چیست؟ جامعه را جلو میبرد؟ قطعاً بیان و افشای چنین فیشهای حقوق چیزی را در جامعه تغییر نخواهد داد».
نتیجه این افشاگریها اتفاقا جامعه را جلو میبرد و چیزی را در جامعه تغییر خواهد داد. اما طبیعتا این تغییرات به «نفع» شما و جناحتان نیست. چون به این ترتیب جناح شما نیز تو زرد از آب در میآید و بخشهایی از مردم دیگر گول «فهرست»های دروغین و ادعاهای توخالی و آبکی و بیمحتوا و گنگی به نام «اصلاحات» و «امید» را نخواهند خورد. تکلیف جناح رقیبتان هم که از قبل معلوم بود.
به عبارت دیگر، مردم هم اکنون دقیقا به چه «اصلاحات»ی باید «امید» داشته باشند؟
۶- بله همانطور که نوشتهاید «ذهن جستوجوگر سراغ ریشههای ماجرا را میگیرد»، اما ریشههای ماجرا مگر چیزی جز تغییر گفتمان کارگزاران حکومت در هر دو جناح از «انقلاب مستضعفان» به «انقلاب کارآفرینان و مدیران و از ما بهتران» است؟ و اگر جنابعالی و جناح همسو با شما از این تغییر گفتمان خرسند نیستید، چرا تا این لحظه در قبال اسناد و شواهد غیر قابل انکار اختلاف طبقاتی، تبعیض و … سکوت کردهاید؟ جنابعالی که برای راه اندازی «مک دونالد» نامه سرگشاده مینویسید، چرا تا کنون درباره کارتن خوابها، گونی به دوشان، گرسنهگان، ۱۲ میلیون جمعیت نیازمند بسته امنیت غذایی و .. سکوت کردهاید؟
۷- جمله عجیبی در پایان متنتان هست:«راهکار اجرایی در اقتصاد ایران، همانطور که آدام اسمیت معرفی کرده، حرکت به سمت اقتصاد باز است ما باید مجموعه اقداماتی که دولتهایی همانند مالزی، هند، برزیل، آرژانتین، چین در مناطق آزادش اجرا کرد را اجرا کنیم و دست از شعار دادن برداریم.».
اول آنکه، «حرکت به سمت اقتصاد باز» که اتفاقا از ابتدای دهه ۷۰ و در قالب «سیاستهای تعدیل» و تفسیر اصل ۴۴ قانون اساسی، نه تنها آغاز بلکه محقق شده و نتیجه آن همان چیزیست که خود در این متن به آن اعتراف کردهاید:«اعتماد و اعتقاد و باور مردم مدتهاست به این اقتصاد فاسد ناکارآمد کاسته شده است».
در ثانی، ای کاش در زمان نگارش این مقاله توجیهگر، نگاهی به فهرست اخبار بیاندازید. تک تک کشورهایی که نام برده اید، هم اکنون به واسطه پیگیری نسخه اقتصادی مورد علاقه شما (خصوصی سازی و بازار آزاد)، گرفتار فساد سیاسی-اقتصادی گستردهای هستند. آخرین نمونهاش «برزیل» است، که نزدیک به دو ماه است افشای دله دزدی و زد و بند خانم دیلما روسف با شرکت پتروبراس، منجر به اعتراضات مردمی-خیابانی و تعلیق پست ریاست جمهوری او شده است.
در «آرژانتین» نیز مائوریسیو ماکری رئیس جمهور تازه کار آرژانتین که با وعده رونق اقتصادی و پایان دادن درگیری با صندوقهای کرکسِ آمریکایی روی کار آمد، هم اکنون درگیر اتهامات پولشویی و رشوه است.
علاوه بر این، اگر آلمان و ژاپن را به عنوان دو کشور «الگو» و «موفق» در اجرای سیاستهای «اقتصاد باز» بدانیم، رسوایی شرکت «فولکس» و «میتسوبیشی» در خصوص تست آلایندههای هوا که در مورد فولکس منجر به کسب سود ۴۵۰ میلیون دلاری شده است، همچنان در صدر اخبار رسانهها قرار دارد. تکلیف «چین» نیز که روشن است: سرکوب مردم و بهره کشی سرمایهدارانه به نام «کمونیسم»!
۸- با توجه به نکات بالا، از جنابعالی میخواهم کمی استراحت کنید و «دست از شعار دادن» و توجیه بردارید.
جامعه ای که فکر می کند با ماهی 57 میلیون تومان دزدی رسمی می شود ویلای شما شهر و مازرتی خرید هنوز تا آگاهی خیلی فاصله دارد. این حقوق ها اصولا برای صاحبان صندلی هیچ نیست. این فقط هزینه ریخت و پاش دفتری و قاقا لیلی خریدن هایشان است. بروید بگردید و بیابید چه کسانی واسطه دلالی های بزرگ کشور هستند. امکان ندارد با اصلاح حقوق 4 نفر در سطح میانی به پایین عدالت را در کشور مستقر کرد در حالیکه سیستم بر اساس فتح کشور مجوسها و غارت و مصادره اموال آنها تعریف شده. وقتتان را با این خرده اخبار مخدوش تلف نکنید. دنبال دکل های نفتی باشید و اصلا هم فکر نکنید در این فساد چیزی به اسم اصلاح طلب یا اصولگرا مهم است. به قول یارو: هَمهَ با هم!
سیما / 18 June 2016
جالب بود و آگاهانه .
از جناب زیبا کلام درخواست داریم که جواب جناب فتوره چی را همین جا بدهند .
البته اگر حرف حسابی داشته باشند و نخواهند اختلاسها و دزدیهای کلان این به اصطلاح ( اصلاح طلبان ) اصلاح ناپذیر را ، ماله کشی نمایند .
بهنام / 18 June 2016
با اين همه پولي كه زير دست اقا بوده ٥٧ مليون منطقي به نظر مياد به عنوان حقوق. بازي سياسي هويداتر از اين نبود؟ بعد هم طرف حقوق گرفته!!! از نادر خان بعيد بود كه سرگرم بازي شدند.
ستاره / 18 June 2016
البته هر افشاگری به معنای محرم دانستن مردم نیست. خاصه که افشاکننده چماقدار و برادر خسن خسین باشد. دیگر این که “دله دزدی” معنای مورد نظر آقای فتوره چی را نمی رساند بلکه برای دزدی ناچیز و دور از شان سارق استفاده می شود. دست آخر منتظر پاسخگویی صادق خان هستیم.
علی / 19 June 2016
صادق زیباکلام، حقیقتا در این چند سال، از خودش یک منتقد قابل احرام ساخت. بهدلایلی او از حاشیه امن سنبی برای انتقاد برخوداراست. بیش از سیصد هزار کاربر فیسبوک او را پید کردند و یگی محبوب ترین سیاست ورزان داخلی نزد مردم است. متاسفانه خواست یا ناخواسته هم دارد به سمت یک مهره سوخته میرود و افسوس باید خورد، چون او چه بر اسا سنبوغ و استعداد خودش و چه از طریق حامیانی، نقدهای مهمی کرد و مثلا برای اولین بار در مورد اقدامت تحریک آمیز از سوی نظام ج.ا. ایران برای شروع جنگ 8ساله و تجاوز نظام صدام در رادیو گفتگو کرد که هیچکس باور نمکرد از برنام رادیو نظام چننی گقته های منتشر شود و صاحب این نظر هیچ کارش نکردند. نتقدهای او در سالنه خارجی در مرد بحران غنی ساز یو ریرسوال بردن برنامه عنی سازی و اعلام بیهودگی این برنامه ، دفاع جانانه او از دموکراسی.. نشان ارش او دارد. ولی افسوس او بیش از حد به سمت جناح گرایی رفت و علی رغم اینکه خودش دموکراسی گفته و نه اصلاح طلب، ولی طرفداری افارطی از اعتدالی و اصلاحی طبان نظام، کم کم او را یک صاحب نظر منتقد دموکرات و منصف دور کرده است.
پیرجوان / 19 June 2016
نویسنده این مقاله به طور آشکار یک طرفدار نظام سوسیالیستی است و سعی می کند با مغلطه و شاید هم از بی اطلاعی تمام مشکلات دنیا را به گردن سرمایه داری بیاندازد. حال آنکه تجربه ثابت کرده که هیچ نظامی به اندازه سرمایه داری و بازار آزاد، قادر نیست فقر را از بین ببرد. نمونه واضح آن در تمام دنیا موجود است و بارزترین آن کشور ایالات متحده است که بزرگترین افتخارات بشر از اختراع تلفن و هواپیما و کامپیوتر و موبایل و اینترنت و نرم افزار و غیره گرفته تا برجسته ترین تحولات در علوم بنیادی و پزشکی در آن به دلیل نظام سرمایه داری و اقتصاد بازار آزاد به وقوع پیوسته است. و جالب اینکه درآمد متوسط سرانه در این کشور سیصد و پنجاه میلیونی (علی رغم و جود فاصله زیاد میان فقیر و غنی) همچنان در میان بالاترین ها در جهان است.
اما با این وجود تلاش دکتر زیبا کلام برای حمایت بی دلیل یا توجیه و یا در بهترین حالت پوشاندن تخلف مدیران از قانون دریافت حداکثر حقوق نیز به هیج وجه توجیه پذیر نیست. دکتر زیبا کلام باید توجه کند که آزادی در تعیین حقوق برای جذب مدیران لایق فقط در یک سیستم بازار آزاد برای بخش خصوصی امکان پذیر است نه یک ارگان یا نهاد دولتی فاسد و بر خلاف قانون.
آرش / 19 June 2016
سال 76فیش حقوقی محمدخاتمی را 360هزارتومان اعلام کرده بودند(بغیرازحق سفره وبقول فوتبالیستهای امروزی آپشن های دیگر)اما حالا همین مدعیان اصلاحاتی ولیست امید روی هرکدامشان دست بگذاری ازفعلین وپست داران گرفته تا باصطلاح محققین وروزنامه نگارانش حقوق ومداخلی ؟؟؟که دریافت میکننددستکم صدهابرابرحقوق متعارف کارشناسان است وجالب اینکه این راحق طبیعی خودشان میدانند؟؟؟درقیاس با رانت خوریهای جناح مقابل.همین توجیه درقیاس با جناح مقابل باعث مردم فریبی ازنوعی دیگرشده است.گزینه جعلی میان بدوبدتر.طی این سالها هرجاکه کارکرده ام مدیران وابسته به اصلاح طلبی صدباربدترازمدیران دست راستی عملکردمخربی درحیطه مسئولیت شان داشته اند وکسی کک اش گزیده نشده ودوستی که برمنتقدایرادمیگیرد به لحاظ دارابودن تفکرسوسیالیستی نقدکرده وبه سرمایه داری تاخته است بایدبگویدچه حسنی درسیاستهای تعدیل درطی این همه سال یافته که بازمجیزگویی اش میکند؟نسخه جهان سوم خراب کن سیاست تعدیل افتصادی مثل سایرکشورها ازسال 68تاکنون خانه اکثریت مردم راخراب کرده است وحاملین ومجریانش وعده ناکجاآبادمیدهندکه بااجرایش وضعیت مان گل وبلبل خواهدشد امااین درباغ سبزمعلوم نیست کی محقق خواهدشد؟ازصفدرحسینی بچه عشایرکه حال به آلاف والوفی رسیده تا بچه مایه داران دیگرهمه سوارقطاری اندکه مقصدش یکیست ومهم نیست تک وتوکی شان دردرون قطاربرعکس جهت حرکت تقلا کنند.
;کیومرث / 20 June 2016
باید یک نامه برای سفیر سوئد در ایران بفرستیم در خصوص اهدای جایزه نوبل ادبیات به پاس این همه داستان سرایی هایی آقای دکتر صادق زیبا کلام.
پرهام / 20 June 2016