Opinion-small2

ولایت فقیه شقیقه نظام است. برای اینکه بدانیم “حدث” چه ربطی به شقیقه دارد، یکی از پرسش‌‌های امتحان اجتهاد توسط شورای نگهبان برای تعیین صلاحیت کاندیداهای مجلس خبرگان در انتخابات پیش رو را بررسی می‌کنیم. از این پس توضیح داستان گودرزی و شقایقی ساده می‌شود. می‌توان اشاره کرد به حدوث “حدث” در تشخیص اجتهاد برای تشخیص خبرگان صالح که کارشان تشخیص ولی فقیه است و او کسی است که شقیقه نظام است.

جمعی از خبرگان رهبری
جمعی از خبرگان رهبری

امتحان اجتهاد سال جاری شورای نگهبان برای نامزدهای مجلس خبرگان رهبری از جهات گوناگون قابل تأمل و نقادی است. (مقاله “حوزه‌های علمیه را تعطیل کنید، چون نتوانستند مجتهد بسازند” به بخشی از پیامدهای این مسئله پرداخته است.)

در امتحان شورای نگهبان برای اثبات مجتهد بودن نامزدها، پرسش ناظر به نماز بود که سایت‌های گوناگون نیز این خبر را انتشار دادند که آقایان در وقت استراحت با یکدیگر در مورد پرسش‌ها و پاسخ‌ها مشورت می‌کردند. یعنی همان چیزی که در مدارس و دانشگاه‌ها تقلب به شمار می‌رود.

یکی از پرسش‌های ناظر به مسئله مبطلات نماز- مسئله حَدَث- بوده است. حَدَث چیزی است که موجب باطل شدن طهارت و نماز می‌شود. حدث به دو نوع خفیف و شدید تقسیم می‌شود:

الف- حدث اصغر : خروج ادرار؛ مدفوع؛ باد معده؛ خوابی که بر قوّۀ شنوایی و بینایی چیره گردد، به گونه‌ای که چشم نبیند و گوش نشنود؛ زایل شدن عقل بر اثر پیدایی جنون، بی‌هوشی، مستی و غیر آن و استحاضۀ قلیله (جواهر الکلام، ج۱، ص۳۹۳-۴۱۱).

ب- حدث اکبر: جنابت، نفاس، حیض، استحاضۀ متوسطه و کثیره و مسّ بدن میّت.

حدث اصغر با وضو و حدث اکبر با غسل بر طرف می‌گردند. اگر فردی مبتلای به حدث باشد، مثلاً پی در پی باد معده از او خارج شود، اگر زمانی باشد که دچار حدث نمی‌شود، باید در همان زمان وضو بگیرد و نمازش را بخواند (سیستانی، المسائل المنتخبة، ص۷۷-۷۸). اگر در حین وضو گرفتن حدثی خارج شود، آن وضو باطل بوده و باید دوباره وضو بگیرد.

فقیهان بیرون آمدن باد از مخرج غائط را باد معده می‌نامند. اگر فردی با نگاه داشتن باد معده آغاز به خواندن نماز کند و سپس در حین نماز آن را خارج سازد، این عمل مکروه است.

کافی است به رساله‌های عملیه مراجع تقلید بنگرید تا این احکام را ببینید. به عنوان نمونه:

آیت الله بهجت: “سؤال۷۰۸. اگر در موقع نماز در خروج باد معده شک کنیم، آیا وضو باقى و نماز صحیح است؟ پاسخ: بله، صحیح است”.

تحریرالوسیله آیت الله خمینی: “‏‏مبطلات نماز چند چیز است:‏ ‏‏یکى از آن ها:‏‏ حدث اصغر و اکبر است که در هر جاى نماز واقع شود اگرچه نزد میم‏‎ ‎‏ (آخر) السلام علیکم باشد، بنابر اقوى، خواه عمدى باشد یا سهوى و یا بدون اختیار ـ جز‏‎ ‎‏در مورد مسلوس و مبطون و مستحاضه، بنابر آنچه گذشت ـ باطل کنندۀ نماز است”.‏

در استفتائات جدید آیت‌الله خامنه ای فقط به دو پرسش و پاسخ زیر بنگرید:

“س: به دليل بيمارى و طبق دستورى كه شما به من داده بوديد در حين نماز چنانچه بادى از من خارج شود وضو مى‌‌گيرم. اما چنانچه بعد از اداى مقدارى از ذکر ركوع وضوى من باطل شود تکليفم چيست؟

ج) در فرض مرقوم، اگر مى‌‌توانيد در حال ركوع وضو بگيريد، وضو گرفته و پس از آن ذكر را اعاده كنيد و اگر وضو در حال ركوع امکان ندارد، از ركوع برخاسته و وضو بگيريد و به سجده برويد، در اين صورت نقصان ذكر ركوع مانعى ندارد.

س: شخصى هستم كه نمى‌‌توانم وضو خود را تا پايان نماز حفظ كنم (به علت باد معده) البته اگر تا پايان وقت نماز چندين بار وضو بگيرم و نماز بخوانم معمولاً مى‌‌توانم نمازم را با وضوى سالم بخوانم. اما اين كار مستلزم عسر و حرج زيادى است به طورى كه علاوه بر خودم اطرافيان هم از نماز خواندن من خسته مى‌‌شوند و در واقع سخت‌ترين كار برايم نماز خواندن است. نماز اول وقت را نمى‌‌توانم درك كنم و از مسجد و نماز جماعت هم محروم هستم حتى در بين نماز هم تمام توجهم به وضويم است؛ در واقع هيچ لذّتى از نماز خواندن نمى‌‌برم لطفاً بفرماييد تكليف من چيست؟ راهى وجود دارد كه بتوانم در نماز جماعت شركت كنم؟ بفرماييد نمازهاى قضاى خود را با اين وضعى كه دارم به چه شكلى بخوانم؟

ج) با فرض اينكه وضو گرفتن در بين نماز موجب عسر و حرج است براى هر نماز يك وضو بگيريد و فوراً مشغول نماز شويد و با رعايت اين شرط مى‌‌توانيد هم در جماعت شركت كنيد و هم نماز قضا بخوانيد و چنانچه مرض شما قابل علاج باشد، بنابر احتياط واجب هر چند خرج داشته باشد، بايد معالجه نماييد”

هر دینی آدابی برای پاکی و عبادت دارد. این احکام فردی هیچ ربطی به دولت/حکومت نداشته و زیانی هم برای دموکراسی، حقوق بشر، آزادی، و…ندارد. مدافعان دموکراسی و حقوق بشر و آزادی، نه تنها هیچ مزاحمتی برای دینداران ایجاد نمی‌کنند، بلکه از حقوق همه دینداران برای دینداری آزادانه شان دفاع می‌کنند.

قدرت مطلقه ولی فقیه

جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام دیکتاتوری “قدرت مطلقه” را به ولی فقیه اختصاص داده است. مطابق اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی: “‎‎قوای‏ حاکم‏ در جمهوری اسلامی‏ ایران‏ عبارتند از: قوه‏ مقننه‏، قوه‏ مجریه‏ و قوه‏ قضائیه‏ که‏ زیر نظر ولایت‏ مطلقه‏ امر و امامت‏ امت‏ بر طبق‏ اصول‏ آینده‏ این‏ قانون‏ اعمال‏ می‌گردند”.

مطابق اصل‏ یکصد و دهم قانون اساسی وظایف‏ و اختیارات‏ رهبر بدین قرار است:” ‎‎‎‎‎‎۱ – تعیین‏ سیاستها کلی‏ نظام‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ پس‏ از مشورت‏ با مجمع تشخیص‏ مصلحت‏ نظام‏. ‎‎‎‎‎‎۲ – نظارت‏ بر حسن‏ اجرای‏ سیاستهای‏ کلی‏ نظام‏. ‎‎‎‎‎‎۳ – فرمان‏ همه‏ پرسی‏. ‎‎‎‎‎‎۴ – فرماندهی‏ کل‏ نیروهای‏ مسلح‏. ‎‎‎‎‎‎۵ – اعلام‏ جنگ‏ و صلح‏ و بسیج‏ نیروها‏. ‎‎‎‎‎‎۶ – نصب‏ و عزل‏ و قبول‏ استعفای‏ : الف‏ – فقهای‏ شورای‏ نگهبان‏. ب‏ – عالیترین‏ مقام‏ قوه‏ قضائیه‏. ج‏ – رئیس‏ سازمان‏ صدا و سیمای‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏. د – رئیس‏ ستاد مشترک‏. هـ – فرمانده‏ کل‏ سپاه‏ پاسداران‏ انقلاب‏ اسلامی‏. و – فرماندهان‏ عالی‏ نیروهای‏ نظامی‏ و انتظامی‏. ‎‎‎‎‎‎۷ – حل‏ اختلاف‏ و تنظیم‏ روابط قوای‏ سه‏ گانه‏. ‎‎‎‎‎‎۸ – حل‏ معضلات‏ نظام‏ که‏ از طرق‏ عادی‏ قابل‏ حل‏ نیست‏، از طریق‏ مجمع تشخیص‏ مصلحت‏ نظام‏. ‎‎‎‎‎‎۹ – امضا حکم‏ ریاست‏ جمهوری‏ پس‏ از انتخاب‏ مردم‏. صلاحیت‏ داوطلبان‏ ریاست‏ جمهوری‏ از جهت‏ دارا بودن‏ شرایطی‏ که‏ در این‏ قانون‏ می‌آید، باید قبل‏ از انتخابات‏ به‏ تأیید شورای‏ نگهبان‏ و در دوره‏ اول‏ به‏ تأیید رهبری‏ برسد. ‎‎‎‎‎‎۱۰ – عزل‏ رئیس‏ جمهور با در نظر گرفتن‏ مصالح‏ کشور پس‏ از حکم‏ دیوان‏ عالی‏ کشور به‏ تخلف‏ وی‏ از وظایف‏ قانونی‏، یا رای‏ مجلس‏ شورای‏ اسلامی‏ به‏ عدم‏ کفایت‏ وی‏ بر اساس‏ اصل‏ هشتاد و نهم‏. ‎‎‎‎‎‎۱۱ – عفو یا تخفیف‏ مجازات‏ محکومین‏ در حدود موازین‏ اسلامی‏ پس‏ از پیشنهاد رئیس‏ قوه‏ قضائیه‏. رهبر می‌تواند بعضی‏ از وظایف‏ و اختیارات‏ خود را به‏ شخص‏ دیگری‏ تفویض‏ کند”.

مطابق اصل‏ نود و هشتم قانون اساسی: “تفسیر قانون‏ اساسی‏ به‏ عهده‏ شورای‏ نگهبان‏ است‏ که‏ با تصویب‏ سه‏ چهارم‏ آنان‏ انجام‏ می‌شود”.

بنابر تفسیر شورای نگهبان، اصل یکصد و دهم “کف” وظایف و اختیارات رهبری را شمارش کرده، نه “سقف” آن را. به نظر فقهای شورای نگهبان، ولی فقیه دارای ولایت مطلقه بوده و تمامی نهادها مشروعیت خود را از او می‌ستانند.

انتخاب‌کنندگان ولی فقیه

مجلس خبرگان و شورای نگهبان بر این باورند که اعضای مجلس خبرگان رهبری باید مجتهد باشند. این مدعایی بی اساس است. برای این که اگر فقط و فقط وظایف و اختیارات ولی فقیه را محدود به اصل یکصد و دهم سازیم، اکثر این وظایف و اختیارات هیچ ربطی به فقاهت و اجتهاد ندارند، چه رسد به این که مطابق اصل ۵۷ قانون اساسی رهبر دارای “قدرت مطلقه” است. مطابق نظریه ولایت فقیه، همه مردم یتیم و دیوانه و صغیر هستند و رهبر ولی آنهاست و به جای آنها تصمیم گیری می‌کند. ولایتش هم “ولایت مطلقه” است. یعنی خدای متجسم زمینی است.

البته فقیهان بر این باورند که ما “ولی” را “کشف” می‌کنیم، نه این که یک فرد را به عنوان ولی “جعل” کرده و قدرت سیاسی را به عنوان “وکیل” در اختیار او قرار دهیم. منتها کشف ولی فقیه، بر عهده مجتهدان عضو مجلس خبرگان رهبری است.

این مجتهدان چه کسانی هستند؟ “حدث شناسان”. یعنی آنان با بهره مندی از “قوه قدسیه” اجتهاد، قادر به استنباط احکام حدث از منابع فقهی‌اند. فرض کنیم فردی بتواند احکام خروج باده معده از مکلف را استنباط کند. انواع و اقسام باده معده را بشناسد و با استدلال فقهی نشان دهد که خروج آنها مبطل وضو و نماز است. خوب چه ارتباطی میان فردی که قادر به استنباط احکام باده معده است، با انتخاب رهبری با قدرت مطلقه وجود دارد؟

به موضع فقهای شورای نگهبان قوت بیشتری می‌بخشیم. فرض کنیم فرد کلاً “حدث شناس” است و قادر به استنباط احکام حدث اصغر و اکبر از منابع فقهی است. آیا همین فرد قادر به شناخت رهبر سیاسی کشور هم هست؟ مگر میان ولی فقیهی که دارای قدرت مطلقه است و حدث رابطه و پیوندی وجود دارد؟ “ملکه اجتهاد” که نزد فقیهان آن همه ارزشمند است که آن را “قدسی” قلمداد می‌کنند، به چه درد شناسایی رهبری می‌خورد؟

نظریه ولایت فقیه که تصورش موجب تکذیبش می‌شود، از اساس باطل بوده و هست. کارنامه ۳۷ ساله فقیهان و اجرای شریعت نزد مردم حاضر است. اما بیهوده بودن این نظریه را خود فقیهان بیش از همه بر مردم آشکار ساختند. آنها دائماً از این سخن می‌گویند که شناسایی رهبری کار بسیار دشواری است و فقط و فقط از مجتهدان ساخته است. حالا فقیهان شورای نگهبان به مردم ایران نشان دادند که افرادی را تأیید صلاحیت کرده‌اند که رهبر آینده را انتخاب کنند که کارشناس باده معده هستند. حدث اصغر و اکبر را می‌شناساند و قادر به استنباط احکام آنها از منابع فقهی هستند. بدین ترتیب، مجلس خبرگان رهبری آینده، مجلس خبرگان حدث شناس است.