* مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان میتوانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آییننامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.
مدرسه فمینیستی: پس از پیروزی مشروطه و با تشکیل مجلس شورای ملی، زنان نه حق انتخاب کردن داشتند و نه حق انتخاب شدن. در واقع نمایندگان مجلس ضمن متهم کردن زنان به بیلیاقتی، آنها را از حق رأی محدود کردند و در ردیف اطفال، دیوانگان و اتباعبیگانه به شمار آوردند. همان وقت این امر مورد اعتراض برخی از زنان و مردان قرار گرفت. به باور آنان «برادران عدالت دوست» مشروطهخواه با محروم نمودن زنان از حق رأی، آنها را در شمار دیوانگان قرار داده و با این کار به آنها توهین کردهاند و این اعتراضات هر چند محدود، سبب شد که مسئله «حق رأی زنان» در مجلس دوم مطرح شود و وکیلالرعایا، نماینده همدان، همراه با تقیزاده به مجلس پیشنهاد دادند، به زنان نیز حق رأی بدهند، بدینترتیب در سال ۱۳۳۸ شمسی بحث مفصلی در مورد حق رأی زنان شد و بدین ترتیب مسئله حق رأی زنان با حذف آن در لایحۀ انتخابات دولت دکترمصدق، چندسالی مسکوت ماند تا این که دوباره مبارزات زنان برای دستیابی به این حق از سالهای ۱۳۳۹ آغاز شد. اطلاعات بانوان[1] با این تیتر که «شرکت در انتخابات حق مسلم هر زن ایرانی است، اما برای دریافت این حق، باید آمادگی پیدا کرد!» مقالهای را منتشر کرد.
طرح شش مادهای شاه که به عنوان انقلاب سفید[2] معروف است. به نظر میرسید این طرح بخشی از برنامۀ کلان مدرنیزاسیون شاه برای ایران بود. اما برخی معتقدند که انقلاب سفید شاه در واقع ترفندی برای حفظ ظاهر بود که بهعنوان ضرورتی سیاسی برای بقای سلطنت به مورد اجرا درآمد.[3] در یکی از موارد آن که به تساوی حقوق زن و مرد اشاره شده بود به رفراندوم گذاشته شد. زنان برای نخستین بار به پای صندوقهای رأی رفتند. انقلاب سفید شاه به پیروزی رسید و مشارکت سیاسی زنان هم امکانپذیر شد چرا که شاه آن را همسو با برنامههای اصلاحی خود میدید. با انتخابات مجلسهای سنا و شورای ملی، زنان نیز به مجلس راه یافتند و بدین ترتیب «آنچه دولتهای منتخب ملیگرای لیبرال نتوانستند در مورد حقوق زنان انجام دهند، با اقدام دلبخواه یک حاکم مستبد انجام شد.»[4] و بدینترتیب حق رأی زنان در ۶ بهمنماه ۱۳۴۱ به تصویب رسید.
هاجر تربیت جزو معدود زنانی بود که در دورههای بیستویکم و بیستودوم مجلس شورای ملی وارد خانۀ ملت شد. در این نوشتار با استفاده از مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی و اسناد و مدارک تاریخی باقی مانده، نقش هاجر تربیت را در این دو دوره مورد بررسی قرار میدهیم. هرچند مطالعاتی از این دست ضمن روشن شدن نقاط مبهم نقش زنان در مجلس شورای ملی، تصویر روشنتری از عملکرد هاجر تربیت در آن دوره به دست میآید. براین اساس، در این پژوهش تلاش شده تا به دو پرسش «مباحث مطرح شده توسط هاجر تربیت چه اهدافی را در راستای حقوق زنان دنبال میکرد؟» و «آیا عملکرد هاجر تربیت در مجلس بیستویکم با مجلس بیستودوم فرق میکرد؟» پاسخ گوید.
پاسخ به این پرسشها میتواند نقش مهمی در آشکار شدن قسمتهای نادیده انگاشته شده از تاریخ مجلس بیستویکم و بیستودوم و نقش زنان در مجلس ایفا کند. این موضوعی است که در بیشتر منابع تاریخی باقیمانده از آن روزگار بدان اشارهای نکردهاند.
نگاهی مختصر به شرح حالی از زندگی و فعالیتهای هاجر تربیت
هاجر تربیت[5] سال ۱۲۸۴ شمسی در استانبول ترکیه در روزهای پر تب و تاب انقلاب مشروطه به دنیا آمد. پدر او، حسینقلی تربیت از کارمندان دولت و از اعضای محلی سفارت ایران در ترکیه زمان خود بود.[6] بدینترتیب، هاجر تحصیلات دروس دوره متوسطه را در استانبول فرا گرفت. وی به سه زبان عربی، فرانسه و انگلیسی آشنایی داشت و در سفارت ایران در عثمانی مشغول به کار شد. در همین زمان بود که با محمدعلی تربیت[7] یکی از روشنفکران سرشناس و از آزادی خواهان مشروطیت آذربایجان آشنا شد. وی همسر اول[8] خود را از دست داده بود و همین آشنایی منجربه ازدواج با هاجر در سال ۱۳۰۱ شد.[9] او پس از ازدواج با محمدعلی تربیت به ایران آمد.
هاجر به مدت ده سال از عمر خود را که در تبریز بود صرف خدمت به فرهنگ و اصلاح مدارس و تشویق دختران کرد و یکی از دغدغههای اصلی او آموزش و تربیت دختران ایران بود و موضوعی که بعدها بارها از تریبون مجلس به آن اشاره کرد و خواستار آموزش برای بانوان بود و برای تحقق به این هدف کوشید. وی به عنوان یک شخص فرهنگی که سالها وقت خود را در آموزش دادن به دختران صرف کرده بود. معتقد بود: «آموزش و پرورش افراد را اول در دامان مادر و بعد در مدارس و بالاخره در جامعه تقویت کرد.».[10]
محمدعلی تربیت زمانی که به ریاست فرهنگ آذربایجان منصوب شد، دبستان «دوشیزگان»[11] را برای دختران تأسیس کرد و مدیریت آن را بر عهدۀ هاجر گذاشت. هنگامی که محمدعلی تربیت در سال 1311 به علت انتخاب وی به سمت نمایندگی مجلس شورای ملی مردم، تبریز را ترک کرد به اتفاق همسرش به تهران آمد، هاجر به جهت سوابقش در مدارس تبریز، در تهران به ریاست «دارالمعلمات تهران» که همان دانشسرای مقدماتی دختران بود، انتخاب شد. در اردیبهشت ۱۳۱۴ رضاشاه به وزیر معارف وقت خود، علیاصغر حکمت، دستور برپایی جمعیتی از زنان آزادیخواه تهرانی را صادر کرد. بعدها این جمعیت به نام «کانون بانوان» نامیده شد. کانون بانوان مهمترین مجمعی بود که زنان در دورۀ تجدد برای کوششهای ادبی خود پدید آوردند.[12]در ابتدا هاجر تربیت نخستین مدیر این کانون بود.[13] و اهداف آن طبق اساسنامه عبارت بودند از:
– ۱. تربیت فکری و اخلاقی بانوان، تعلیم خانهداری و پرورش طفل مطابق قواعد علمی به وسیلهی خطابهها، نشریات، کلاسهای اکابر و غیره.
– ۲. تشویق به ورزشهای متناسب برای تربیت جسمانی با رعایت اصول صحی.
– ۳. ایجاد مؤسسات خیریه برای امداد به مادران بیبضاعت و اطفال بیسرپرست.
– ۴. ترغیب به سادگی در زندگی و استعمال امتعهی وطن.
– ۵. این کانون بر طبق ماده (587) قانون تجارت[14] مصوب1311 ش. شخصیت حقوقی دارد و رئیس آن نمایندهی کانون خواهد بود.»[15]
کانون بانوان از سه جنبه با سازمانهای قبلی متفاوت بود: «اول اینکه این کانون در سایۀ حمایت دولت به وجود آمده بود و مقدار قابل توجهی بودجه از وزارت فرهنگ دریافت میکرد. چنین رابطهای بین گروهی از زنان و دولت بیسابقه بود. دوم اینکه هدف کانون بانوان کسب حقوق برابر به نفع زنان نبود، کانون بانوان حامی وضع موجود بود و مواضع فمینیستی بسیار تعدیل شدهای اتخاذ میکرد. سوم فعالیت کانون بانوان در محدودۀ فعالیتهای خیریهای و تا حدودی اجتماعی برای زنان خلاصه میشد.».[16]
محمد باهری ـ سناتور هاجر تربیت ـ دکتر جواد صدر و میشیگه همسر آلمانیالاصل وی به هنگام شرکت در یک مراسم.
در ۱۳۱۸ خورشیدی زمانی که رضاشاه دستور داد مدارسی را که به وسیله خارجیان اداره میشود، بسته و یا ریاست آنها به ایرانیان واگذار شود، هاجر تربیت به ریاست دبیرستان «نوربخش» (مدرسه امریکایی سابق) منصوب شد. هشت سال بعد ریاست دبیرستان به زن دیگری محول شد و هاجر با سمت بازرس فعالیت خود را ادامه داد. در سال 1319 هنگامی که بنگاه حمایت مادران تأسیس شد، تربیت نیز به عضویت هیئت مدیرۀ بنگاه آن انتخاب و سمت دبیری کل آن بنگاه را به عهده داشت.[17] وی بارها از تریبون مجلس بهمناسبت تأسیس بنگاه حمایت مادران و کودکان که روز مادر نامگذاری شده بود، سخنرانی نمود. ضمن اشاره به اینکه در این بنگاه خدمت میکند، افزود: «یکی از بهترین و مهمترین مؤسساتی است که تا حال به صحت و سلامت مادران و کودکان خدمات شایانی کرده است.».[18] همچنین در جلسۀ ۲۷۷ اشاره کرد که: «بنگاه حمایت مادران که سالهای سال است به این مملکت خدمت میکند یکى از درآمدهایش همان کمک شهردارى بوده و هست.»[19]
هاجر تربیت از اعضای فعال «حزب زنان»[20] بود. این حزب در مهرماه ۱۳۲۲ با هدف حفظ و گسترش حقوق اجتماعی بانوان و آشنا نمودن آنان به وظایف و حقوق خود در تهران تشکیل گردید. حزب زنان در سال ۱۳۲۴ به «شورای زنان ایران» تغییر نام داد، برای اینکه اعتراضهای متعددی مطرح شد و این حزب آنگونه که مدعی شده بود یک حزب سیاسی نبود.[21]
در ۲۴ مهرماه ۱۳۲۳ تربیت بهاتفاق فاطمه سیاح[22] از طرف حزب زنان برای مطالعه و تأسیس رابطه با زنان ترک به کشور ترکیه مسافرت نمود و هاجر شرح مبسوطی از این سفر را در روزنامۀ اطلاعات آورده است.[23] غیر از فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی او، در روزنامهها و مجلههای گوناگون هم مقالاتی مینوشت که از آن جمله میتوان به روزنامۀ اطلاعات اشاره کرد.[24]
در سال ۱۳۲۴ توسط بانوان اعضای شورای زنان به شهرداری تهران پیشنهاد شد که در ادارۀ امور بنگاههای خیریه با شهرداری تشریک مساعی نمایند. بدینترتیب انجمن معاونت عمومی زنان شهر تهران دائر گردید که تربیت یکی از اعضای فعال دبیرخانه و نایب رئیس این انجمن بود و از طرف بانوان فعال کشور بخش شیر و خورشید سرخ بانوان تأسیس گردید و تربیت نیز عضویت در کمیتۀ مرکزی این جمعیت و ریاست کمیسیون سازمان دختران انتخاب و در این راه به فعالیت مشغول شد.[25]
تربیت در سال ۱۳۲۸ از طرف وزارت کشور به سمت ریاست ادارۀ امور اجتماعی وزارت کشور و چهار دایرۀ فرهنگی، بهداشتی، تربیتی و خیریه (اجتماعی) منصوب شد. چهار سال بعد دولت این اداره را منحل کرد و هاجر تربیت به سمت بازرس منصوب شد. او همچنین کودکستانی را تحت نظر خود، در وزارت کشور دایر کرد.[26] وی همچنین علاوه بر این فعالیتها به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد. بعدها در دوره ششم مجلس سنا نام هاجر تربیت هم در لیست سناتورهای زن قرار گرفت.[27] او تألیفات زیادی هم از خود بهجا گذاشت که از جمله تألیفات او: رسالۀ زن در قرن بیستم و بیش از ۱۲۰ داستان از انگلیس و فرانسه چاپ نموده است و صدها مقالۀ علمی و ادبی و اجتماعی نوشته است.[28]
وی در سال ۱۳۴۵، نامهای به ریاست مجلس شورای ملی مینویسد: «مبنی بر تقاضای حق استعلاج»[29] که مبتلا به درد مفاصل و فشار خون است و به استراحت و معالجه نیاز دارد. سرانجام تربیت در ۲۹ دی ماه ۱۳۵۲ در دورۀ سناتوریاش درگذشت.
کارنامۀ نمایندگی هاجر تربیت در مجلس بیستویکم
انتخابات مجلس بیستویکم در ۲۶ شهریور ۱۳۴۲ برگزار شد و مجلس پس از ۲ سال و سه ماه و ۲۵ روز فترت در ۱۴ مهر ۱۳۴۲ گشایش یافت و در 1۱۳ مهر ۱۳۴۶ بهدستور محمدرضا شاه منحل شد.[30]
هاجر تربیت از جمله زنانی بود که در دورههای بیستویکم و بیستودوم مجلس شورای ملی بهعنوان نمایندۀ مردم تهران انتخاب شد. وی در دورۀ بیستویکم با کسب ۱۷۰۱۱۲ رأی از مجموع ۲۷۱۴۲۰ رأی اکثریت آرا را به خود اختصاص داد.[31] علاوه بر هاجر تربیت در این دورۀ مجلس پنج زن دیگر نیز با نامهای: نیره ابتهاج سمیعی، شوکت ملکجهانبانی، مهرانگیز دولتشاهی، فرخرو پارسا و نزهت نفیسی حضور داشتند. در میان آنها شوکت ملکجهانبانی و بعد از آن هاجر تربیت بیشترین سخنرانی را در مجلس بیستویکم داشتند.
نمودار زیر درصد سخنرانی بانوان حاضر در مجلس بیستویکم
نشریه زن روز در ارزیابی خود از زنان نماینده مجلس دوره بیستویکم شورای ملی دربارۀ هاجر تربیت چنین نوشته بود: «در مجلس شورای ملی خانم هاجر تربیت، جمعاً ۱۳ بار از تریبون مجلس استفاده کردهاند، یعنی هر دوماه و نیم یکبار و روی همرفته سه ساعت و ۱۵ دقیقه حرف زدهاند. موضوعاتی که خانم تربیت درباره آنها گفتوگو کرده عبارتند از: ۲۱ آذر؛ نقص بهداشت، ۱۷ دی، تحصیل جوانان در خارج، ششم بهمن، مبارزه با بیسوادی، عدم بازگشت جوانان ایرانی ازخارج، مشکلات جوانان در تحصیل، کنگره زنان ایران، شرکت زنان در کلاسهای مبارزه با بیسوادی، هفته کتاب، اعلامیه حقوق بشر و خانواده ایرانی، روز مادر، سوم اسفند.»[32] همچنین در این مقاله به زنان نمایندۀ مجلس انتقاد شد و وقتی کارنامۀ این زنان را بررسی کردند، معتقد بودند که این زنان هیچکاری برای زنان از پیش نمیبرند[33] و حتی این زنان را به بیجرئتی متهم کرد که شجاعت و جسارت سخنرانیهای کوبنده و نقد کردن مسائل مختلف را ندارند.[34]
تربیت در مناسبتهای مربوط به زنان مانند ششم بهمن، ۷ اسفند، ۴ بهمن و… از سخنرانان بود. البته در این زمان سخن گفتن از حقوق زنان بدون اشاره به «حق اعطایی شاه» ممکن نبود و بدون استثناء همۀ نمایندگان و حتی روزنامهنگاران گویی قبل از هر سخنی باید از این موهبت «شاهداده»[35] تقدیر میکردند و این در واقع به کلیشهای برای سخن گفتن از آزادی زنان تبدیل شده بود و تربیت نیز از این امر مستثنی نبود.
نمایندگان دورۀ بیستویکم مجلس شوراى ملى به نمایندگی از کارگران، کشاورزان، روشنفکران و زنان لوایحی را ارائه میدادند. از اینرو بیشتر لوایحی که تربیت در مجلس طرح یا در آن مشارکت کرده بود بیارتباط به مسائل زنان و همین طور حقوق زنان و کودکان نبود. آنچه در ذیل میآید چکیدهای از عملکرد او در مجلس بیستویکم است.
بیشترین سخنرانی وی در مجلس دربارۀ مادر بهخصوص؛ بهمناسبتهای روز مادر، مقام مادر، مادران روستایی و همچنین بنگاه حمایت از مادر و کودک بود. سپس هاجر تربیت علاوه بر مسائل زنان به حقوق کودکان و تربیت آنان علاقۀ فراوانی نشان داد. او خود بهعنوان یک مادر معتقد بود که: «اگر در هر خانواده حق زن و مرد و کودکان کاملاً محفوظ باشد و اساس آن به تربیت کودکان و تقدیم افراد تربیت شده و کاردان به اجتماع باشد، سعادت آن جامعه تضمین شده است.»[36] و چنین استدلال میکرد: «اول این که تمام افراد هر ملتی در خانواده تربیت میشوند موقعی که در خانواده پسران و دختران را تربیت میکنند بایستی در درجۀ اول پدر و مادر آنها را متوجه کنند که امر ازدواج یک امر سرسری نیست بعد در مدارس در این باره به آنها تعلیماتی بدهند [و] اجتماع به این مطلب توجه بکند تا پایه و اساس خانوادهها مستحکم بشود؛ دوم اصول جامعهای که ما میخواهیم بر مبنای اساس خانواده پیریزی بشود باید بر مبنای اصلاح و تنقیح قوانین باشد که حقوق افراد خانواده را اعم از زن و مرد و مخصوصاً کودکان حمایت کند»[37] و همچنین معتقد بود: «کودکان معصوم ما در یک محیط از هر حیث پاک و منزه تربیت بشوند ما باید بالاخره در فکر جلوگیری انحرافات جوانان باشیم و وسایل تربیت آنها را فراهم کنیم.».[38]
درباره تأثیر خانواده در اجتماع[39] و سپس دربارۀ تعدد زوجات و تشکیل خانواده هم سخنرانیهای نمود. او معتقد بود: «مرد و زنى که میخواهند ازدواج بکنند باید بفهمند که غرض از ازدواج هوى و هوس نیست، تشکیل خانواده است و تربیت فرزندان لایق است». او بیان داشت که اجتماع از خانوادهها تشکیل میشود و تا وقتی خانوادهها در امن و آسایش زندگى نکنند، فرزندان در محیطى سالم پرورش نمییابند و آن جامعه نمیتواند ترقى کند. سپس به لایحۀ حمایت از خانواده[40] اشاره میکند که مایه و اساس تحکیم مبانى خانواده و تأمین آیندۀ نونهالان و فرزندان است.[41] قانون حمایت از خانواده بهطور کلی قوانین ازدواج، طلاق و روابط خانوادگی را شامل میشد. قانون لایحۀ حمایت خانواده در سال ۱۳۴۶ برای اولین بار به تصویب رسید.
تربیت در مبارزه با بیسوادی از اعزام گروههای باسواد به روستاها که برای ترویج سواد آموزی بهعنوان سپاهیان دانش به روستاها میرفتند، حمایت کرد.[42] او در سخنانش جوانان کشور را ذخیرۀ مملکت و خودش را حامی نسل جوان میدانست. به مشکلات جوانان بهخصوص بیکاری افراد تحصیلکرده اشاره داشت و معتقد بود که جوانان باید در هر رشتهای که تحصیل کردهاند، کار مناسبی بهدست آورند و به مملکت خود خدمت کنند. وی راهحلهایی برای مشکلات جوانان ارائه داد، از قبیل؛ ازدیاد مدارس کشاورزی، جنگلبانى، دامپرورى و تأسیس مدارس مامایی در مرکز هر استان. همچنین متذکر شد که مقامات مسئول موقع طرح نقشههای تأسیسات عمرانى و صنعتى فکر تربیت کادر فنى هم بوده تا بتوانند آموزشگاهها و دانشکدههای فنى و صنعتى را توسعه دهند.[43]
تربیت دربارۀ کتاب، اهمیت کتاب و تأسیس کتابخانههای عمومی گفت: «کتابخانه یک مسئلۀ مهمى است و یک امر عمومى و در مبارزه با بیسوادى در اقصى نقاط کشور کتابخانه جز ضروریات است چطور نان براى تغذیه جسم لازم است کتاب هم براى تغذیه روح افراد این مملکت لازم است.»[44] همچنین در هفته کتاب و اهمیت مطالعه گفت: «مطالعه در حیات ملتها تأثیر مهمی دارد و کتاب و مطالعه بهخصوص امر مهمی است که در مدارس و حتی در کودکستانها باید شروع کرد و در دبستان و دبیرستان و دانشگاه موقعی که به زیور علم و هنر شاگردان و دانشآموزان و دانشجویان را تعلیم میدهند در اولین هدف باید آنها را تشویق به مطالعۀ کتاب کرد، مهمترین موردی که باید اهمیت بدهند تشویق نسل جوان به کتاب و مطالعه است.»[45] او معتقد بود، فرزندان را باید از کودکی به مطالعۀ کتاب عادت داد، زیرا کتاب خواندن از مفاسد و انحرافات جوانها جلوگیری میکند.[46]
تربیت در ۲۵ آذر ۱۳۱۹ که روز مادر بود، این روز و مقام زن و مادر را ارج نهاد. سپس حدیثی از رسول اکرم (ص) آورد:« «الجنه تحت اقدام الامهات» واقعاً سعادت و سلامت و آتیه و خوشبختی افراد بسته به تعلیم و تربیتی است که در اوان کودکی بنا به مصداق «العهم فیالصغر کالنقش فیالحجر» در ذهن و قلب آنان نقش بسته است و بیهوده نبوده که ناپلئون گفته: «مادر با یک دست گهواره و با دست دیگر جهان را تکان میدهد».[47] او بهعنوان یک زن دربارۀ حقوق زنان و رسیدن به حقوق حقهشان و تضییع حقوق زنان در مجلس سخنرانی کرد و چنین گفت: «چند فقره شکایت است که از بانوان مظلوم ایران رسیده که حقوقشان تضییع میشود مخصوصاً از لحاظ استحکام خانواده بنده در این روز تاریخی تقاضا میکنم که جداً به عرایض اینها رسیدگی بشود و هم واقعاً لوایح و قوانینی تنظیم و تقدیم مجلس بشود که بیش از این حقوق زنان ایران تضییع نشود.».[48]
وی معتقدبود: «بزرگترین نقص آموزش و پرورش ما بىهدفى و بىنقشه و بىبرنامه بودن و عدم هماهنگى تعلیمات کنونى با احتیاجات امروزى کشور» است و سپس گفت: «در مملکت ما مدرسۀ مامایى نیست و صدها زن جوان بدبخت از نبودن ماماهاى تحصیل کرده تلف میشوند بچهها یتیم و خانوادهها بىسرپرست میشوند و تأسیس مدرسۀ مامایی در هر استان باعث میشود که ماما و پرستار داشته باشیم و نیز بهترین شغل برای دختران باشد.»[49]
وی نه تنها دربارۀ مسائل زنان و مناسبتهای آن سخنرانی کرد بلکه در مورد مسائل اقتصادی از جمله بودجه سخنرانیهای ایراد نمود. برای اطلاعات بیشتر در خصوص سخنرانیهای هاجر تربیت در مجلس بیستویکم به جدول شمارۀ یک رجوع کنید.
جدول شماره 1: سخنرانیهای هاجر تربیت پشت تریبون مجلس بیستویک شورای ملی
کارنامۀ نمایندگی هاجر تربیت در مجلس بیستودوم
پس از افتتاح مجلس در ۱۴ مهر، تیمسار سرلشکر همایونی، رئیس سنی مجلس شد. مجلس شورای ملی در ۲۳ مهر ۱۳۴۶ اعتبارنامۀ تمام نمایندگان را در یک روز تصویب کرد.[50] این مجلس تا شهریور ۱۳۵۰ بود و سپس به فرمان محمدرضاشاه پهلوی و همزمان با جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی منحل شد.
مجلس بیستودوم در شرایطی تشکیل شد که تربیت با کسب ۲۲۴۳۱۴ رأی از ۲۷۵۱۸۴ رأی مأخوذه حائز اکثریت آرا شد.[51] زنان نمایندۀ مجلس بیستودوم عبارت بودند از: شوکت ملکجهانبانی، مهرانگیز دولتشاهی، هاجر تربیت، نیره سعیدی، صدرالملوک بزرگنیا، نیره ابتهاج سمیعی[52] و هما زاهدی. در این دوره از مجلس نیز همانند مجلس بیستویکم شوکت جهانبانی و سپس هاجر تربیت بیشترین سخنرانی را ایراد نمودند.
نمودار زیر درصد سخنرانی بانوان حاضر در مجلس بیستویکم
بیشترین سخنرانی تربیت در این مجلس دربارۀ روز مادر، هفدۀ دی، تنظیم خانواده، زنان کشاورز، لایحۀ حمایت خانواده بود.
یکی از مهمترین مصوبهای مجلس بیستودوم شورای ملی، تصویب قانون خدمات اجتماعی زنان بود که در این خصوص تربیت دربارۀ این لایحه سخنرانی کرد و گفت: «این لایحه بهکلى وضع زنان ایران مخصوصاً زنان تحصیلکرده و طبقه جوانه مملکت را دگرگونى خواهد بخشید و آنها خواهند توانست با کمال اشتیاق این خدمت ملى و میهنى خود را انجام بدهند.»[53] و همچنین اشاره نمود که «این لایحه یکى از مهمترین لوایحى است که تصویب آن واقعاً باعث افتخار دورۀ بیستودوم خواهد بود و انشاءالله تعالى بعد از تصویب این لایحه دختران و زنان ما هم خواهند توانست مثل برادران خود در پیشرفت و ترقى کنند.»[54]
تربیت به وضعیت زنان کشاورز بهخصوص زنان کشاورز شمال کشور اشاره میکند که این زنان در معرض بیماریهای نقرس و روماتیسم و… هستند و آنها در پیری هیچگونه تأمینی ندارند. بدین منظور باید توجه ویژهای به آنها شود. او معتقد است: «همان قدر که به یک زن دانشگاهى توجه میشود آن زن روستایى هم در کار خودش به همان اندازه زحمت میکشد که زن دانشگاهى با تحصیل علم به مملکت خودش خدمت میکند.»[55] او سپس میگوید: «اگر زن در روستا فکر کند که شریک زندگى مرد است و مرد فکر کند که زن شریک زندگى او است نه یک کارگر که روى زمین کار میکند احترامش به زنش بیشتر میشود و سعى میکند بیشتر وسیله آسایش زندگى او را مخصوصاً در موقع مرض و بسترى بودن فراهم کند.».[56]
هاجر تربیت همانند مجلس بیستویکم دربارۀ روز مادر، مقام مادر و اهمیتی که مادر در جامعه و تربیت[57] فرزندان دارد، مباحثی را مطرح کرده است. بههمین مناسبت در ۲۵ آذرماه[58] در مجلس سخنرانی کرد: «… و من در پشت این تریبون مىتوانم این افتخار را داشته باشم که نصیب بنده شده که در هیئت مدیرۀ بنگاه حمایت مادران پیشنهاد کردم که ما نیز باید مثل سایر ممالک مترقى عالم براى روز مادر جشن بگیریم، در تمام دنیا روز مادر را در روز ۱۱ مهرماه جشن مىگیرند، آن هم با این جهت است که در سال ۱۸۹۶م مادر زنى که مادرش را خیلى گرامى مىداشت فوت کرد و براى او همان سالش را جشن گرفت و بعد سعى کرد که این امر را در دنیا تعمیم بدهد، و ما هم روز ۲۵ آذر ماه را یعنى همان روزى که بنگاه حمایت مادران تأسیس شد انتخاب کردیم».[59]
از دیگر مباحثی که هاجر تربیت در مجلس بیستودوم ارائه داد: «کانون اصلاح و تربیت کودکان»[60] بود. وی دربارۀ این موضوع معتقد بود که باید به تربیت نونهالان توجه ویژهای داشته باشیم. او در جلسهای دیگر راجعبه «آموزش و پرورش منطقهای»[61] سخن گفت که این قانون باعث بهتر شدن تعلیم و تربیت نونهالان میشود. تربیت معلم نیز از دیگر مسائلی بود که به آن اشاره نمود. در جلسۀ ۲۰۷ به «انقلاب آموزشی و فرهنگی»[62] اشاره کرد که باعث ترقی و پیشرفت آیندۀ کشور ایران است.
در تاریخ ۱۳۴۸ در مجلس دربارۀ «منع کشت خشخاش»[63] صحبت کرد و معتقد بود جلوی کشت خشخاش را باید گرفت زیرا جوانها را در مدارس و دانشگاهها آلوده میکند و همچنین معتقد بود که بعد از برداشت محصول باعث آلوده شدن کشاورزان هم میشود. او زمانی که در وزارت کشور مدیر کل اجتماع بود لایحهای را در این زمینه تنظیم کرد و به دولت وقت داد. در نتیجه وی قبل از نماینده شدن در این زمینه فعالیت داشته است.
لایحۀ کارآموزی که از طرف وزارت کار و امور اجتماعی[64] مطرح شد از لوایح بسیار مهم و پر اهمیت این دوره بهشمار میآمد که تربیت در این باره سخنرانی نمود. مبحث دیگر دربارۀ «رفتار وحشیانۀ دولت عراق با اتباع ایرانی»[65] بود. ایشان ابتدا مختصری دربارۀ تاریخچۀ قرارداد تحمیلی ۱۳۱۶ که جنبۀ استثماری و استعماری داشته است، سخنرانی نمود. سپس از ظلم و ستمی که در حق اتباع ایرانی بهخصوص زنان و کودکان روا میداشتند باعث شد کانون خانوادهها از هم بپاشد و آنان به مرزهای ایران پناهنده شوند.
روز یکشنبه ۳۰ خردادماه۱۳۵۰ در جلسۀ ۲۵۳ تربیت استعفانامۀ خود را به مجلس داد و این چنین قرائت شد.[66]«ریاست معظم مجلس شورای ملی ایران، با کمال احترام به عرض عالی میرساند که چون در دستگاه اجرایی دولت خدمتی برای بنده واگذار شده است لذا با کمال تأسف از سمت نمایندگی مجلس شورای ملی استعفا میدهم. با احترامات فائقه- هاجرتربیت».[67]
جدول شماره 2: سخنرانیهای هاجر تربیت پشت تریبون مجلس بیستو دوم شورای ملی
مقایسۀ بین مباحث مطرح شده توسط هاجر تربیت در مجلس بیستویکم و بیستودوم
در مجلس بیستویکم مباحث مربوط به زنان که توسط مردان و زنان مطرح شد، هفتادویک مورد بود. از این مباحث ۲۰ مورد یا به عبارتی ۲۸.۱۶ درصد سخنرانیها را هاجر تربیت به خود اختصاص داد. در مجلس بیستودوم نیز این مباحث مطرح شده، چهلوهفت مورد بود و از این مباحث ۱۴ مورد یا به عبارتی ۲۹.۷۸ درصد سخنرانیها را هاجر تربیت به خود اختصاص داد.
نمودار زیر تفاوت بین مباحث مطرح شده دربارۀ زنان در مجلس بیستویکم و بیستودوم
در مجلس بیستویکم که شش نمایندۀ زن داشت مباحث مطرح شده ۶۳ مورد، از این مباحث ۱۷ مورد یا به عبارتی ۲۶.۹۸ درصد سخنرانیها را هاجر تربیت به خود اختصاص میدهد. در مجلس بیستودوم که هفت نمایندۀ زن داشت، مباحث مطرح شده ۲۸ مورد بود که تربیت در بین این زنان ۸ مورد؛ ۲۶.۹۸ درصد دربارۀ مسائل مختلف سخنرانی کرد.
نمودار زیر تفاوت بین مباحث مطرح شده توسط زنان نماینده در مجلس بیستویکم و بیستو دوم
فرجام سخن
این بانوی آذربایجانی در فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مشارکت داشته است. او در دورههای بیستویکم و بیستودوم وارد مجلس شد. از مطالعۀ مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی و سخنرانیهای تربیت چنین نتیجه به دست میآید که حرفهایی برای گفتن داشته است. عملکرد او در مجلس؛ در حوزۀ زنان، طرح و تصویب لایحۀ حمایت از خانواده، توسعۀ مراکز سوادآموزی و حرفه آموزی، همکاری با وزارت بهداری در امر بهداشت و تنظیم خانواده بود. شعارهای او مبنی بر سهیم شدن زنان روستایی در درآمد مزارعی که روی آن کار میکردند، همچنین سهیم شدن زنان در دارایی خانواده بود. وی توجه خاصی به برگزاری جشنهای دو هزار و پانصدسالۀ شاهنشاهی داشته است. بیشترین صحبت وی در مجلس دربارۀ روزمادر و مقام مادر و سپس هفدۀ دی بود. از سخنرانیهای او در مجلس درمییابیم که وی زنی نقاد نبود، بلکه بیشتر در سخنرانیهای خود بهخصوص دربارۀ مناسبتهای ویژه از شاه و پدر شاه (رضاشاه) تمجید و ستایش میکرد، سخنان وی در هر دو مجلس بیشتر تکرار مکررات بوده است.
پانوشت ها:
[1] اطلاعات بانوان، ش37، دوره 2، دوشنبه 31 مرداد 1339، ص3 .
[2] انقلاب سفید شامل شش اصل بود: 1. الغای رژیم ارباب ـ رعیتی با تصویب اصلاحات ارضی در ایران براساس لایحۀ اصلاحی قانون اصلاحات ارضی مصوب 19 دیماه 1341 و ملحقات آن 2. تصویب لایحۀ قانونی ملی کردن جنگلها در سراسر کشور 3. تصویب قانون فروش سهام کارخانجات دولتی بهعنوان پشتوانۀ اصلاحات ارضی 4. تصویب لایحۀ قانون سهیم کردن کارگران در منافع کارگاههای تولیدی و صنعتی 5. لایحۀ اصلاحی قانون انتخابات 6. لایحۀ ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری.
[3] ساناساریان، الیز، (1384)، جنبش حقوق زنان در ایران، مترجم؛ نوشین احمدی خراسانی، تهران، اختران، ص127.
[4] احمدیخراسانی، نوشین، (1382)، سناتور، تهران، توسعه، ص424.
[5] برای آگاهی بیشتر بنگرید به: شجیعی، زهرا، (1344)، نمایندگان مجلس شورای ملی در بیستویک دورۀ قانونگذاری مطالعه از نظر جامعه شناسی سیاسی، تهران، مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ص314 ؛ (1368)، فهرست اسامی و مشخصات نمایندگان 24 دوره مجلس شورای ملی، تهران، وزارت کشور، دفتر انتخابات. ص45.
[6] دژم، عذرا، (1384)، اولین زنان، تهران، نشر علم، ص111.
[7] برای آگاهی بیشتر بنگرید به: پسیان، نجفقلی، معتضد، خسرو، (1379)، معماران عصر پهلوی، تهران: ثالث و آتیه، صص 161 تا 164.
[8] همسر اول محمدعلی تربیت خواهر سیدحسن تقیزاده بود.
[9] فرخزاد، پوران، (1378)، زن از کتیبه تا تاریخ: دانشنامۀ زنان فرهنگساز ایران و جهان، جلدیکم، تهران، زریاب، صص628 و629؛ فرخزاد، پوران، (1381)، کارنمای زنان کارای ایران از دیروز تا امروز، تهران، قطره، ص219؛ همچنین برای آگاهی بیشتر بنگرید به: منصوره پیرنیا، منصوره،(1374)، سالار زنان ایران،امریکا، انتشارات مهر ایران، صص 135-134.
[10] مشروح مذاکرات مجلس، روز سهشنبه 17 آبان ماه 1345، جلسه 299، ص2.
[11] سومین مدرسه دخترانه در تبریز مدرسۀ دوشیزگان است. این مدرسه علاوه بر کلاسهای ابتدایی دارای کلاسهای متوسطه گردید. بنابراین مدرسۀ دوشیزگان نخستین مدرسۀ متوسطۀ نسوان است که در سال 1300ش/1921م دولتی گردید و دارای کلاسهای ابتدایی و متوسطه بوده است و در این موقع بود که مدیریت مدرسه با هاجر تربیت بوده است و وی موفق شد شاگردان سه مکتبخانه دخترانه را در یک مدرسه به سبک جدید گرد آورد و به آموزش آنان بپردازد و توانست در مدت اقامت خود در تبریز با عزم راسخی که داشت، دبیرستان کاملی را در تبریز دایر کند. (برای آگاهی بیشتر بنگرید به: امید، حسین، (1344)، تاریخ فرهنگ آذربایجان، تبریز، چاپخانۀ فرهنگ، ص109.)
[12] سعادت، اسماعیل، (1384)، دانشنامۀ زبان و ادب فارسی، جلد اول، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ص551.
[13] برای آگاهی بیشتر بنگرید به: فتحی، مریم، (1383)، کانون بانوان با رویکردی به ریشههای تاریخی حرکتهای زنان در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران.
[14] قوانین مربوط به انجمنها و تشکلها در قانون تجارت مطرح شده است.
[15] اساسنامه کانون بانوان،اردیبهشت 1314 ، 0 25ح2آپ ا ، سازمان اسناد ملی.
[16] دولت آبادی، صدیقه، «گزارش دهمین سال تحصیلی کانون بانوان»، زبان زنان، شمارهی3، خرداد 1324، ص10.
[17] خدایار محبی، منوچهر، (1325)، شریک مرد، تهران، تابان، ص120.
[18] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، روز پنجشنبه 25 آذرماه 1344، جلسه 223، ص8.
[19] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، روز سهشنبه 31 خرداد ماه 1345، جلسه 277، ص5.
[20] این حزب دارای یک دبیرخانه مرکزی و چندین کمیسیون بود که به امور فرهنگی، کار و هنر، بهداشت، مشورت و راهنمایی در امور حقوقی، تبلیغات و نگارش، مطالعه و بررسی حقوق زن و تعاون اختصاص داشتند. بولتن سازمان زنان ایران، ش241، 8اسفند1350، ص8..
[21] برای آگاهی بیشتر بنگرید به: پایاننامه؛ خواجه، شهناز، «بررسی نقش سیاسی ـ اجتماعی زنان از سال 1340 تا 1350 هـ .ش»، کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، اردیبهشت 1383، صص 40 و 42.
[22] دکتر فاطمه رضازاده محلاتی (معروف به فاطمه سیاح) در شهر مسکو متولد شد. تحصیلات متوسطه و عالی خود را در مسکو گذراند و از دانشکده ادبیات اونیورسته مسکو در ادبیات اروپایی به گرفتن درجه دکترا نایل شد. برای آگاهی بیشتر بنگرید به: دژم، عذرا، اولین زنان، صص178 و 179.
[23] اطلاعات، ش1584، سال22، یکشنبه 16 اسفند1326، صص 1و 2.
[24] بهعنوان مثال: در پنجشنبه 9 بهمنماه 1348 مطلبی در شرححال تقیزاده نوشت. اطلاعات، ش13107، پنجشنبه 9 بهمن 1348، ص4.
[25] خدایار محبی، منوچهر، شریک مرد، ص121.
[26] . فیروزان، سیاکزار، (1343)، خدمتگذاران ملکوملت، تهران، آتوسا، صص26ـ 28؛ اطلاعات بانوان، شمارۀ 103، فروردین 1338، ص64.
[27] دوره اول مجلس سنا 20 بهمن 1328ش آغاز شده بود اما در مهر 1330ش/1951م دکتر محمد مصدق آن را منحل کرد و در 30 مرداد 1332 بعد از کودتای شاه، مجلس سنا دوباره گشایش یافت. هشت سال بعد ، یعنی در 19 اردیبهشت 1340، هم مجلس سنا و هم مجلس شورای ملی توسط شاه منحل و بار دیگر بعد از دوسال و نیم تعطیلی، دوره چهارم مجلس سنا روز یکشنبه 14 مهر 1342 اولین جلسه خود را به ریاست سعید مالک (رییس سنی مجلس) تشکیل داد و این نخستین بار بود که زنان به مجلس سنا راه یافتند. (برای آگاهی بیشتر بنگرید به: احمدی خراسانی، نوشین، اردلان، پروین، سناتور، ص196و 432.)
[28] نظری، منوچهر، (1390)، رجال پارلمانی ایران(از مشروطه تا انقلاب اسلامی)، تهران، فرهنگ معاصر، ص253.
[29] شمارۀبازیابی،۲۱/۲۰۰/۱/۱/۱۸۱.
[30] مروار، محمد، 1386، مجلس شورای ملی (دورههای بیستو یکم و بیستو چهارم)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص266.
[31] رزومۀ پروندۀ نمایندگی هاجر تربیت. شمارۀ بازیابی: ت 59s/.
[32] زن روز، ش70، 11 تیر1345، ص3.
[33] همانجا.
[34] برای آگاهی بیشتر بنگرید به: زن روز، ش70، 11 تیر1345، صص3 و 17.
[35] احمدی خراسانی، نوشین، اردلان، پروین، سناتور، ص200.
[36] مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه 23 ، آذر ماه 1344، جلسۀ 222، ص12.
[37] همان.
[38] همان.
[39] مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه 17 آبانماه 1345، جلسۀ 299، ص2.
[40] برای آگاهی بیشتر به تصویب لایحه حمایت خانواده توسط مجلس شورا بنگرید به: زن روز، ش116، 6 خرداد 1346.
[41] مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه، 18 اسفندماه 1345، جلسۀ 341، ص41.
[42] مذاکرات مجلس شورای ملی، روزپنجشنبه 14 آذرماه1342، جلسۀ 17، ص2.
[43] مذاکرات مجلس شورای ملی، روز پنجشنبه 26 دی ماه 1342، جلسۀ30 ، ص2.
[44] مذاکرات مجلس روز پنجشنبه 24 تیرماه 1344، جلسۀ 198، ص31.
[45] مذاکرات مجلس روز پنجشنبه 27 آبانماه 1344، جلسۀ 215، ص9.
[46] مذاکرات مجلس روز 29آبانماه 1345، جلسۀ 303، ص6.
[47] مذاکرات مجلس، روز پنجشنبه 25 آذرماه 1344، جلسۀ 223، ص8 .
[48] مذاکرات مجلس، روز پنجشنبه 8 اسفندماه 1342، جلسۀ 45، ص2.
[49] مذاکرات مجلس شورای ملی، سهشنبه 28 اردیبهشتماه 1344، جلسه 179، ص2.
[50] روزنامۀ اطلاعات، ش12410، یکشنبه 23 مهرماه 1346، ص13.
[51] نظری، منوچهر، رجال پارلمانی ایران (از مشروطه تا انقلاب اسلامی)، ص253.
[52] تنها تفاوت این دوره با دورۀ قبل از لحاظ موقعیت زنان، راهیابی یکی از آنها «نیره ابتهاج سمیعی» به هیئت رئیسۀ مجلس بود. برای آگاهی بیشتر بنگرید به: مروار، محمد، مجلس شورای ملی (دورههای بیستو یکم و بیستو چهارم)، ص291.
[53] مذاکرات مجلس شورای ملی، روز سهشنبه 27 اسفندماه 1347، جلسۀ 53.
[54] همان.
[55] مذاکرات مجلس شورای ملی، 19 آذرماه1346، جلسۀ 16، صص 22 و23.
[56] همان.
[57] مذاکرات مجلس شورای 28آذرماه1347، جلسۀ 93، ص2.
[58] 25 آذر سال 1319 توسط رضاشاه روز تأسیس بنگاه حمایت مادران بوده است و اولین بنگاه خیریۀ حامی و پناهگاه مادران و کودکان بوده است و سپس این روز بهعنوان روز مادر شناخته میشود.
[59] مذاکرات مجلس شورای 18 آذرماه1348، جلسۀ 159، ص7 .
[60] مذاکرات مجلس شورای ملی، پنجشنبه 13 تیرماه 1347، جلسۀ 68، ص2.
[61] مداکرات مجلس شورای ملی، روز یکشنبه 19 بهمنماه 1348، جلسۀ 166، ص6.
[62] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، روز یکشنبه 3 آبانماه 1349، جلسۀ 207، ص5.
[63] مذاکرات مجلس شورای ملی، پنجشنبه 11 اردیبهشتماه 1348، جلسۀ130، ص25.
[64] مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، روز یکشنبه 6 اردیبهشتماه 349، جلسۀ 185، ص
[65] مذاکرات مجلس شورای ملی، سهشنبه 30 اردیبهشتماه 1348، جلسۀ 134، ص3.
[66] مذاکرات مجلس شورای ملی، 30 خردادماه1350، جلسۀ 253، ص23.
[67] شمارۀ بازیابی: ۲۲/۱۷/۱/۱/۱/۲۱۲
منابع و ماخذ
اسناد
«روزمۀ نمایندگی هاجر تربیت»، شمارۀ بازیابی: ت 59s/
«استعفاء هاجر تربیت از نمایندگی مجلس به دلیل شغل موظف دولتی»، شمارۀ بازیابی:۲۲/۱۷/۱/۱/۱/۲۱۲
«نامۀ هاجر تربیت به مجلس شورای ملی مبنی بر تقاضای حق استعلاج»، شمارۀ بازیابی:۲۱/۲۰۰/۱/۱/۱۸۱
نشریات
اطلاعات، شمارۀ 1584، سال 22, یکشنبه شانزدهم اسفند 1326.
اطلاعات، شمارۀ 12410، یکشنبه 23 مهرماه 1346.
اطلاعات، شمارۀ 13107، پنجشنبه 9 بهمن 1348.
اطلاعات بانوان، شمارۀ 37، دوره دوم، دوشنبه 31 مرداد 1339.
اطلاعات بانوان، شمارۀ 103، فروردین 1338.
بولتن سازمان زنان ایران، شمارۀ 241، 8 اسفند 1350.
زن روز، شمارۀ 70، شنبه یازدهم تیرماه 1345.
کتابها
احمدی خراسانی، نوشین، اردلان، (1382)، سناتور، تهران، نشر توسعه.
امید، حسین، (1344)، تاریخ فرهنگ آذربایجان، تبریز، چاپخانۀ فرهنگ.
پسیان، نجفقلی، معتضد، خسرو، (1379)، معماران عصر پهلوی، تهران: ثالث و آتیه.
پیرنیا، منصوره، (1374)، سالار زنان ایران، ایالات متحده آمریکا، انتشارات مهرایران.
خدایار محبی، منوچهر، (1325)، شریک مرد، تهران، تابان.
دژم، عذرا و همکاران، (1384)، اولین زنان، تهران، علم.
ساناساریان، الیز، (1384)، جنبش حقوق زنان در ایران، مترجم؛ نوشین احمدی خراسانی، تهران، اختران.
سعادت، اسماعیل، (1384)، دانشنامۀ زبان و ادب فارسی، جلد اول، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
شجیعی، زهرا، (1344)، نمایندگان مجلس شورای ملی در بیستویک دورۀ قانونگذاری مطالعه از نظر جامعهشناسی سیاسی، تهران، مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات اجتماعی.
فتحی، مریم، (1383)، کانونبانوان با رویکردی به ریشههای تاریخی حرکتهای زنان در ایران، تهران، مؤسسۀ مطالعات تاریخ معاصر.
فرخ زاد، پوران، (1378)، دانشنامۀ زنان فرهنگ ساز ایران و جهان، جلداول، تهران، زریاب.
فرخ زاد، پوران، (1381)، کارنمای زنان کارای ایران (از دیروز تا امروز)، تهران، قطره.
فیروزان، سیاکزار، (1343)، خدمتگذاران ملک و ملت، تهران، آتوسا.
ـــــــــــ ، (1368)، فهرست اسامی و مشخصات نمایندگان 24 دوره مجلس شورای ملی، تهران، وزارت کشور، دفتر انتخابات.
ــــــــــ ، (1374)، فهرست مباحث مطرح شده دربارۀ زنان در 24 دوره مجلس شورای ملی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
مروار، محمد، 1386، مجلس شورای ملی (دورههای بیستویکم و بیستوچهارم)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
نظری، منوچهر، (1390)، رجال پارلمانی ایران (از مشروطه تا انقلاب اسلامی)، تهران، فرهنگ معاصر.
پایان نامه
پایاننامه؛ خواجه، شهناز، «بررسی نقش سیاسی ـ اجتماعی زنان از سال 1340 تا 1350 هـ .ش»، استاد راهنما: مرتضی نورایی، کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، اردیبهشت 1383.
اين چه شيوهی نگارش است. گويی که از نوشتههای پيش از مشروطيت وام گرفته شده است …
بيژن رحمانيان / 08 October 2015
مقاله کاملا گویا و پر محتواست.مستندات تاریخیِ ذکر شده،حاصل تلاش و صرف وقتِ بسیار…کوشش بانوی نویسنده را قدردان و سپاسگزارم.
حسن زمانی / 09 October 2015
در نوشتار علمی نمینویسند “برخی”! دقیقا مینویسند اسم افراد یا گروهها را باید نوشت. استفاده از کلمات اینچنینی معمولا چنین القا میکند که نویسنده قصد پنهانن کردن بخشی از واقعیت یا القای چیزی بجای واقعیت دارد. منظورم جمله زیره: “برخی معتقدند که انقلاب سفید شاه در واقع ترفندی برای حفظ ظاهر بود که…” برخی یعنی کی؟
samandari / 24 September 2018