فرزام کرباسی در رابطه با مرگ جمال حسینی، سردبیر خبرگزاری هرانا با کیوان رفیعی، یکی از اعضای این خبرگزاری گفتوگویی داشته است.
فرزام کرباسی : درود به شما آقای رفیعی عزیز در چند روز گذشته و بعد از منتشر شدن خبر مرگ ناگهانی زنده یاد جمال حسینی سردبیر خبر گزاری هرانا، این خبرگزاری دو اطلاعیه در مورد مرگ مشکوک ایشان منتشر نمود. از شما خواهش میکنم که در این رابطه برای ما توضیحی بفرمایید.
کیوان رفیعی : پیشاپیش خدمت شما عرض میکنم که خبر گزاری هرانا ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران میباشد و این دو اطلاعیه را مجموعه فعالان حقوق بشر صادر نموده اند. بیانیه اول و بیانیه دوم که تکمیل کننده بیانیه اول میباشد از این خبر میدهد که در صبح روز ۵ آگوست ۲۰۱۴ همکاران نگران به همراه پلیس ترکیه به منزل آقای جمال حسینی مراجعه میکنند وبا پیکر بی جان آقای حسینی روبه رو میشوند که در پشت میز کارش مشغول کار بوده است. و از آنجائی علت مرگ مشکوک خواند شده که لکه های خون بر روی صورت و گوش آقای حسینی مشهود بوده است.
همچنین در نقاطی از منزل ایشان باز هم لکه های خون یافت شده است.و به همین دلیل هم دادستانی شهر نوشهیر ترکیه علت مرگ را مشکوک اعلام کرده و پیکر ایشان برای تحقیقات بیشتر و کالبد شکافی به آنکارا منتقل شد. که به هر حال آزمایشات پزشکی بیشتر و پیشرفته تری بر روی ایشان صورت بگیرد.علت عنوان شدن مرگ مشکوک در اطلاعیه دوم مجموعه فعالان حقوق بشر نیز بر مبنای همین بیانات دادستانی و پلیس ترکیه بود و همچنین مشاهدات دوستان ما بعد از دیدن پیکر ایشان و شرایط منزل آقای حسینی بود.و با توجه به اینکه آقای حسینی هیچ عارضه و بیماری پزشکی حادی از قبل نداشتند همچنین از لحاظ سنی هم جوان بودند ایشان ۳۲ سال بیشتر نداشتند و باز هم تکرار میکنم بر روی درب ورودی منزل ایشان و همچنین قسمت وسط منزل و همچنین بر روی بینی و گوش ایشان لکه های خون مشاهده شده است.به همین دلیل مجموعه فعالان حقوق بشر این مرگ را مشکوک میداند و بر روی این موضع گیری هم هستیم تا زمانیکه نتیجه تحقیقات پلیس ترکیه به پایان برسد و نتیجه نهایی مشخص شود.
فرزام کرباسی : پس همانطور که شما هم اشاره کردید زنده یاد جمال حسینی هیچ گونه عارضه و بیماری حادی نداشتند که منجر به مرگ ایشان بشود و دلیل مرگ ایشان باشد.
کیوان رفیعی : نه هیچ مشکل و بیماری خاصی نداشتند که ما از آن بی اطلاع بوده باشیم چون من خودم حد اقل ۲ سال با ایشان هم خانه بودم و همچنین دوستان دیگر از این مساله مطلع میباشند تنها بیماری که ایشان داشتند مربوط به درد در ناحیه کمر بود . اما بیماری که مربوط به قلب یا ریه باشد نداشتند.
فرزام کرباسی : جناب رفیعی در اطلاعیههایی که از طرف مجموعه فعالان حقوق بشر صادر شده است به مجموعه تهدیداتی اشاره شده است که در رابطه با آقای حسینی بوده است اگر میشود در این رابطه هم توضیح بفرمایید.
کیوان رفیعی : تهدیداتی که متوجه آقای حسینی بود این بود که ایشان در سال ۲۰۰۵ در ترکیه اعلام پناهندگی نمودند در بین سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ خود ایشان اعلام نمودند که با ایشان تماس گرفته شده و تهدید شده اند و به ایشان گفته شده بود که «می اندازیمت توی گونی و برت میگردونیم ایران»، دقیقا با اینچنین لفظی.
من در سال ۲۰۰۸ به ایشان ملحق شدم و تا سال ۲۰۱۰ با هم از نزدیک در ارتباط بودیم.در سال ۲۰۱۰ دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی یک مجموعه حملات به تشکیلات ما در داخل و خارج نمود. در داخل کشور با دستگیری گسترده اعضای مجموعه فعالان حقوق بشر و اعترافات تلویزیونیدر روزنامههای رسمی مانند کیهان حملات شدیدی به مجموعه ما نمودند. که محور این حملات آقای حسینی بود در برنامههای تلوزیونی و خبری جمهوری اسلامی با پخش مستندهای در مورد ما و مجموعه فعالان حقوق بشر قصد تخریب ما را داشتند. در همان زمان حدود ۵۰ نفر از اعضای ما در داخل کشور بازداشت شدند و در برخی از بازداشتها بازجویان عنوان کرده بودند که ما این امکان را داریم که برویم فلانی یعنی آقای حسینی را بزنیم و حذف فیزیکی کنیم.و ما از این تهدیدات مطلع بودیم در همین دوران بود که با هماهنگی پلیس شهر وان ترکیه که در آن زمان آقای حسینی در آنجا ساکن بود ایشان را به شهر نوشهیر ترکیه منتقل کنند که به نسبت امن تر بود و این انتقال در سال ۲۰۱۱ صورت گرفت . تمام مکاتبات آن موجود میباشد و نمایندگی سازمان ملل و پلیس ترکیه در جریان آن مباشد. موضوع تهدید دیگر مربوط میشود به اوایل سال ۲۰۱۳ که دستگاه امنیتی ترکیه با ما و آقای حسینی تماس گرفتند و اظهار نمودند فردی از UN تقاضای پناهندگی نموده و علت پناهندگی خود را این گونه عنوان کرده که حکومت جمهوری اسلامی ایشان را مجبور کرده که دست به قتل مخالفان سیاسی در ترکیه بزند.که این فرد از روستاهای اطراف ارومیه بود. خوب اداره اطلاعات ترکیه بر همین اساس یک سری جلسات را با آقای حسینی برگزار نمودند و در نهایت به آقای حسینی توصیه شده بود که تنها نباشد. بعدها ما مطلع شدیم که آن فرد به ایران بازگشته بود و اعلام نمودند که همان فرد در درگیری خانوادگی به وسیله سلاح گرم کشته شده است.این بارزترین و مشخصترین تهدیداتی بود که آقای حسینی و کلیت مجموعه فعالان حقوق بشر با آن مواجه بوده است.
فرزام کرباسی : با توجه به تهدیداتی که در مورد ان توضیح دادید و کاملا برای دولت ترکیه و همچنین دفتر نمایندگی سازمان ملل در امور پناهندگان در ترکیه مشخص بود کلیه این تهدیدات از طرف جمهوری اسلامی بوده است. چرا روند انتقال آقای حسینی به کشور سوم با کندی صورت میگرفت و در نهایت این اتفاق هم نیفتاد.
کیوان رفیعی : آقای حسینی از سال ۲۰۰۵ در ترکیه تقاضای پناهندگی کردند در سال ۲۰۰۷ تقاضای پناهندگی ایشان از طرف کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل پذیرفته شد و ایشان از حالت پناهجو در آماده و به عنوان یک پناهنده سیاسی پذیرفته شده بود. در مورد روند انتقال ایشان در سال ۲۰۰۷ و پس از آن در سال ۲۰۰۸ پرونده انتقال ایشان به کشور سوئد داده شد اما به دلایلی که هنوز هم مشخص نیست ایشان را نپذیرفت لازم است که اینجا به این نکته اشاره کنم که روند کار کمیساریای عالی پناهندگان به این صورت نیست که بین یک آوره جنگی و یک فعال سیاسی از نظر اولویت بندی وجه تمایزی بگذارد و روند کارها بسیار کند پیش میروند.
در سال ۲۰۰۹-۲۰۱۰رونده ایشان به کشور کانادا سپرده میشود باز هم کانادا پرونده ایشان را قبول نمیکند و دلیل ردی را هم تا کنون به طور رسمی اعلام نکرده است.حتا ما نامههای مختلفی از عفو بین الملل و سازمانهای حقوق بشری جهانی داشتیم که باز هم بدون اعلام دلیل ردی سفارت کانادا اعلام نکردند ما حتا میخواستیم از سازمان مهاجرت کانادا شکایت کنیم.
به نظر من اینها همه کوتاهی کمیساریای عالی پناهندگان است که از نظر اداری بسیار ضعیف عمل میکند.آقای حسینی از سال ۲۰۰۷ که به عنوان پناهنده سیاسی قبول میشود نتوانسته بود به کشور سوم منتقل شود.هر کار اداری کوچکی در کمیساریای عالی پناهندگان حد اقل ۱ سال به درازا کشیده میشود.شما در نظر داشته باشید که ما با سازمانهای حقوق بشری جهانی در ارتباط بودیم نمایندههای این سازمانها به خانه آقای حسینی رفت و آمد داشتند.در جایی که شرایط شخصیتی مانند آقای حسینی به این صورت در میآید کسانی که هیچ پشتوانه ندارند و کسی آنها را نمیشناسد به چه صورتی هستند.
فرزام کرباسی : برگردیم به فعالیتهای خبر گزاری هرانا و مجموعه فعالان حقوق بشر و با توجه به اینکه زنده یاد جمال حسینی سردبیر این خبرگزاری بودند آیا این تشکیلات توانسته که این ضربه را جبران کند و با همان قدرت سابق به فعالیتهای خود ادامه دهد.
کیوان رفیعی : ببینید وجود یک نیروی با تجربه که سالها در این زمینه کار کرده بود نبودش تأثیر به سزایی دارد و نمیتوان آن را انکار کرد. ما در قامت رهبری این تشکیلات به ایشان نگاه میکردیم. از این نظر قابل جبران نیست. اما از لحاظ دیگر چون تشکیلات ما به گونهای است که به صورت جمعی مدیریت میشود و با توجه به اینکه ما یک دهه است که به کار خود ادامه دادیم نیروی خودمان را داریم و کار آقای حسینی هم نظارتی بود و نیروهای مربوط کارها را انجام میدهند در نتیجه امکانات و نیروی ما آسیب ندیده و پا بر جاست و مانند سابق به فعالیتهای خبر رسانی مشغول هستیم باز هم میگویم که نمیتوان نبود ایشان و ضربهای که به ما وارد شده را انکار کرد اما در نظر داشته باشید ایشان در حالی جان خود را از دست داد که در پشت میز کارش و مشغول نوشتن گزارش بود و تا آخرین لحظه مشغول مبارزه و فعالیت بوده و این امر برای ما و تشکیلات مجموعه فعالان حقوق بشر یک نیروی مضاف پدید آورد است.و نمیگذاریم کاری را که آقای حسینی با تمام توان شروع کرده بود زمین بماند و هرانا و تشکیلات مجموعه فعالان حقوق بشر با توان بیشتری به کار خود ادامه میدهد.
فرزام کرباسی : با سپاس از شما جناب رفیعی عزیز برای وقتی که در اختیار من گذاشتید.
لینک مطلب در تریبون زمانه