«فلانور» واژه‌ای است فرانسوی که برای آن معادل دقیقی نمی‌توان پیدا کرد. «فلانور» هم پرسه‌زن، عابر و ولگرد است و هم کارآگاه؛ هم یک مصرف‌کننده پراشتهای تصاویر و هم یک وی‌ترین متحرک. او قبل از هر چیز نماد زیستن در درون یک شهری مدرن و تجربه آن است.

مرد بورژوای شیک‌پوش (با کت سیاه بلند، کلاه بر سر، سیگار در دست، عصا و یا چتری در دست) در خیابان‌های شهر قدم می‌زند و فضاهای اطراف خویش را ورانداز و منظره‌های شهر را مصرف می‌کند. او یک تماشاگر حرفه‌ای است.

مرد را هرجا که چیزی برای دیدن هست پیدا کرد: در خیابان‌ها، پارک‌ها، پاساژها، کافه‌ها و رستوران‌ها. او می‌بیندگاه بی‌آنکه دیده شود، وگاه خود یک نمایشگاه متحرک است. در نقش خواننده‌ای لجوج متن شهر را مرور می‌کند، می‌جوید و با لذت نشخوار می‌کند. او کسی است که ریتم سریع تغییرات در زندگی شهری از چشم‌های تیزبینش پنهان نمی‌ماند.

امروز توسعه روابط و نیروهای حامل سرمایه و تغیر مناسبات تجاری، پرسه‌زن را از خیابان به پاساژها و سپس درون فروشگاه‌های بزرگ محصور کرده و نگاه پرسه‌زن را به گروگان گرفته است.

امروز پرسه‌زنی، هنر چرخیدن در شهر، قدم برداشتن، کشف کردن و ثبت تغییرات سریع محیط‌های چرخی، نقاشی زندگی مدرن، و بلکه عکاسی را باید دوباره ابداع کرد. باید قدم زدن را با عکاسی یک بار دیگر اختراع کرد.

[tribulant_slideshow gallery_id=”202″]