اگر روی سقف موزه متروپولیتن نیویورک ایستاده‌اید و آسمان‌خراش‌های نیویورک مقابل شما و پشت سرتان و همه جا در همه زاویه‌های دید شما باشند؛ به چه فکر می‌کنید؟ به زیبایی این فضا؟ به خراشیده شدن پهنه آسمان با معماری این بناهای بلند، به ارتباط این بنا‌ها با وجود خودتان در کنار آن‌ها؟ یا به نابرابری‌های اقتصادی روی زمین، جایی که آسمان خراش‌ها به زمین می‌رسند؟

دن گراهام، هنرمند آمریکایی، که هنرهای چیدمانی او شهرت جهانی دارد، این بار با استفاده از آینه-شیشه‌هایش به سراغ سقف موزه متروپولیتن نیویورک رفته است. آینه-شیشه‌های دن گراهام، قسمتی از پروژه هنرهای مفهومی او هستند که همزمان هم آینه‌اند و نور را منعکس می‌کند و هم شیشه‌ای که نور را از خود عبور می‌دهد. گراهام با چیدمان این آینه-شیشه‌ها کنار هم، به شهرنشینان این فرصت را می‌دهد که شهر را در چارچوبی نگاه کنند که هم شیشه است و هم آینه‌ای از وجود خودشان در آن فضا.

هنرهای مفهومی گراهام معمولا با مفهوم شهرنشینی درگیرند و به مفاهیم فیزیک شهر، بعد اجتماعی، و اقتصاد سیاسی شهرنشینی می‌پردازند. او برای مخاطب فضایی می‌سازد که ضمن اینکه شفاف است، منعکس کننده زاویه دیدی است که همیشه در نقطه کور مخاطب، یعنی پشت سر او قرار دارد. مشاهده تمام محیط اطراف و بازتاب خود مخاطب در آن محیط مرز‌های بین داخل و خارج، بیرون و تو، جلو و پشت سر، فضای عمومی و خصوصی و در ‌‌نهایت فضای ذهنی و عینی را به هم می‌ریزد تا شاید مفاهیمی دیگر از این به هم ریختن‌ها یافت شود.

[slideshow gallery_id=”89″]

عکس: خبرگزاری فرانسه AFP