17 February 2022

نرگس محمدی از زندان به بیمارستان منتقل شد

تقی رحمانی همسر نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، از انتقال وی از زندان قرچک ورامین به بیمارستان خبر داد. تقی رحمانی در صفحه شخصی خود نوشته است «مشکل تنفسی علت این انتقال بوده است» و از وضعیت او اطلاع دقیقی ندارد. نرگس محمدی ۲۵ آبان‌ماه، در جریان برگزاری مراسم یادبود دومین سالگرد جان‌باختن ابراهیم کتابدار، از کشته‌شدگان اعتراضات آبان ۹۸ توسط نیروهای امنیتی در کرج بازداشت شد. او یکم آذرماه جهت تفهیم اتهام به دادسرای اوین اعزام و بار دیگر به سلول انفرادی بازگردانده شد. نیروهای امنیتی ۸ دی‌ماه، منزل او را مورد تفتیش قرار دادند و برخی از لوازم شخصی او را ضبط کردند. نرگس محمدی در یک دادگاه پنج دقیقه‌ای به هشت سال و دو ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق، منع اقامت در تهران، منع عضویت در گروه‌های سیاسی اجتماعی، توقیف هرگونه رسانه در شبکه‌های اجتماعی و حتی مخابراتی و ثبت و ضبط موبایل محکوم شد. او ۷ بهمن با انتشار نامه‌ای اعلام کرد که رأی دادگاه انقلاب اسلامی علیه خود را نمی‌پذیرد و به‌رسمیت نمی‌شناسد زیرا با شتاب محاکمه شده و حکم سنگین او خیلی سریع و بدون در اختیار داشتن وکیل صادر شده است.

 

[addtoany title="نرگس محمدی از زندان به بیمارستان منتقل شد"]

 

دسته بندی‌ها: اخبار, ایران

کلید‌واژه ها: , , ,

android
توجه: کامنت‌های توهین‌آمیز منتشر نمی‌شوند. کامنت‌های حاوی لینک به عنوان "اسپم" شناخته می‌شوند.

12 October 2015

نرگس محمدی از زندان به بیمارستان منتقل شد

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر که در ایران زندانی است در پی تشنج در زندان، به بیمارستان منتقل و بستری شد.

 

[addtoany title="نرگس محمدی از زندان به بیمارستان منتقل شد"]

 

دسته بندی‌ها: اخبار, ایران

کلید‌واژه ها: , ,

android
  1. فاکتور تنش و بُحران خارجی به مثابه یک پایه بقا و ثبات “نظام” را در رویکرد تعرُضی و خشن حُکومت به حادثه منا نباید از یاد برد.
    نیاز دائمی به زندگی زیر سایه “دُشمن” غداری که گویا حمله نظامی آن مساله امروز و فردا است، تا بدانجا برای ولایت فقیه کلیدی و استراتژیک است که حتی اگر خصمی هم در کار نباشد، مجبور به اختراع آن است

    nader / 12 October 2015

  2. محمد علی فروغی می گفت که در کشور ایران، ملت وجود ندارد. اصل ولایت مطلقه فقیه نیز بر این باور شکل گرفته است که در ایران، ملت وجود ندارد و مردمی که ایتام هستند و صغار و نادان تنها یک تکلیف دارند و آن اطاعت از اوامر ولی مطلقه فقیه هست.

    گفتمان اصلاح طلبی نیز بر این باور بنا شده است که در ایران، نه ملت، که دولت/قدرت وجود دارد و و این قدرت است که فصل الخطاب است. بنا براین خطاب همیشه باید دولت باشد و محل عمل نیز باید در درون این قدرت باشد و نقش مردمی که ملت نیستند، هیچ نیست جز ترسیدن و پذیرفتن اینکه، رژیم، قدر قدرت است و آنها در برابر آن عاجز و سرنوشت محتوم آنها این است که همیشه بین و که بدترین(ولایت مطلقه فقیه) برای آنها تعیین کرده است “انتخاب” کنند.

    گفتمان اصلاح طلبی، سر در برابر غاصب حقوق ملی و ناقض کرامت و حقوق ایرانیان را که ولایت مطلقه فقیه می باشد، فرود آوردن را عملی خردمندانه، واقعیت گرایانه و عمل گرایانه توجیه می کند و توضیح می دهد.

    گفتمان اصلاح طلبی بنای خود را بر ناتوانی و عاجز بودن ایرانیان و قدر قدرت بودن مافیای حاکم گذاشته است.

    عنصر اصلی گفتمان اصلاح طلبی را عنصر حقارت تشکیل می دهد. انسان ایرانی باید خود را حقیر و عاجز بداند تا بپذیرد در درون خیمه ولایت مطلقه فقیه که نفس بودنش نفی کرامت و حقوق تک تک ساکنان این خاک است بنا شده است عمل کند و رای بدهد و با هر رای دادنی بگوید که صغیر است و ایتام و حقیر، چرا که هر رای دادنی قبل از هر چیزی رای به مشروعیت دادن نظام ولایت مطلقه فقیه می باشد.

    گفتمان اصلاح طلبی از همان عناصری تشکیل شده است که استمرار استبداد تاریخی را در وطن ممکن کرده است. از جمله، خود را ناتوان و استبداد را قدر قدرت فرض کردن و یا در تله “انتخاب” بین بد و بدتر افتادن.

    گفتمان اصلاح طلبی از آنجا که محل عمل خود را درون قدرت استبدادی قرار داده است و از یک آبشخور تغذیه می شوند. بنا براین هر راه حل و هر فردی که راه حل را خارج از قدرت استبدادی ( و قدرت خارجی) قرار دهد ذهنیت گرا و بریده از واقعیت توصیف می کند.

    در مقابل، گفتمان مصدقی استقلال و آزادی، اصل را بر توانایی مردم و کشور را متعلق به ملت دانستن بنا شده است. مصدقش، در سخن و عمل خود را نوکر این ملت و نه رئیس و ارباب ملت تعریف می کند. این گفتمان، محل عمل خود را در داخل مردم و خارج از قدرت استبدادی درونی و قدرت سلطه گر خارجی قرار می دهد.

    گفتمان اصلاح طلبی، توانایی خود را از عارف شدن مردم به حقوق و تواناییهای خود و در نتیجه مسئولیت پذیری آنها در مقابل سرنوشت خود و وطن می گیرد و اینگونه است که دائم آنها را به عارف شدن به کرامت و حقوق ذاتی انسانی و حقوق ملی می خواند و این دعوت را بگونه ای خستگی ناپذیرانه انجام می دهد. به یاد آنها می آورد که هر قدر بیشتر بر حقوق و توانایی های خود عارف شوند، بیشتر در ساختن سرنوشت خود و وطن و معمار سرنوشت شدن نقش پیدا می کنند.

    به بیان دیگر، گفتمان استقلال و آزادی در پی یاری رساندن به تولدی دیگر و انسانی دگر ساخته می باشد که خود را ترس ها و ناتوانی ها رها کرده است. انسانی که شجاعت و کرامت و حقوق را جایگزین عناصر باوری و روانی که باعث شد در برابر استبداد سر خم کند، کرده است.

    ایران، اینگونه است که بعد از حدود 120 سال تلاش، شاهد تولد استقلال و آزادی و مردم سالاری و عدالت اجتماعی در جمهوری شهروندان خواهد بود. این گفتمان، شما را به بزرگی و کرامت و غرور انسانی و ملی می خواند. آز آن سر بر نتابید.

    shamim / 12 October 2015

  3. آزاد کنید این خانم بیمار بیگناه را.ظلم تا چه حد.‌‌ای بیشرمهای مسلمان محمدی.

    Bahram / 13 October 2015

توجه: کامنت‌های توهین‌آمیز منتشر نمی‌شوند. کامنت‌های حاوی لینک به عنوان "اسپم" شناخته می‌شوند.