در گیلان و مازندران رسم است که در آستانه نوروز، دسته‌های شعرخوانی و رقص و آواز به داخل روستاها می‌آیند و با خواندن ترانه‌های محلی، فرارسیدن سال نو را به مردم مژده می‌دهند. اینها نوروزخوانان هستند و مردم با شنیدن صدای دسته نوروزخوانی از خانه بیرون می‌آیند، به هم هدیه می‌دهند و شادی می‌کنند. نوروزخوانی یا بهارخوانی از پیش از اسلام در شمال ایران رواج داشته اما در سال‌های اخیر بخش ساز و رقص آن کمتر دیده می‌شود. نوروزخوان‌ها را به شکل سنتی آن همیشه نوازندگان و زنان همراهی می‌کنند که رقصان و شادان مجمع خوراکی‌های محلی و هدیه‌ها را حمل می‌کنند.

نوروزخوانی۱۰ تا ۱۵ روز قبل از فرارسیدن ایام عید نوروز آغاز می‌شود. نوروزخوانان چند نفر هستند که یکی از آنان شعر می‌خواند، یک نفر ساز می‌زند و بقیه با خواننده اشعار را همراهی می‌کنند.
کوله‌کش معمولا جوانان روستا هستند، هدایا را حمل می‌کند و همه باهم به مقابل خانه‌های مردم می‌روند.
صاحب‌خانه که نوروزخوانان به مقابل خانه‌اش آمده‌اند، با دادن پول و شیرینی، گردو، تخم‌مرغ، برنج، و یا نخود و کشمش به گرمی از آنان پذیرایی می‌کند.
سنت نوروزخوانی به شکل تاریخی آن در مناطق البرز شمالی و جنوبی، مازندران، گیلان و تالش و دیلمان، کومش و طالقان ثبت شده است.
در حال حاضر اما نوروزخوانی به‌صورت محدود – بیشتر بدون ساز و رقص – در گیلان و مازندران برگزار می‌شود.
نوروزخوانی در قبل از اسلام علاوه بر توصیف طبیعت و بشارت بهار، در ستایش اهورامزدا، مدح شاهان، امیران، بزرگان و مردم گشاده‌دست و خوش‌رو بوده است.
نوروزخوانی - به ویژه از دوران صفوی - خود را با مضامین، روایات و احادیث اسلامی – به ویژه شیعه – منطبق کرده و به حیات خود ادامه داده است.
آلات موسیقی مورد استفاده در نوروزخوانی معمولاً ساز، دهل، دایره، دف و سرنا هستند.
الکساندر خوتسکو، ایران‌شناس روس، در سال ۱۸۴۲ در کتابی در مورد فرهنگ و گویش‌های شمال ایران که در لندن به چاپ رسیده به نوروزخوانی اشاره کرده است.