شخصیتی که در داستان «آشغالگرد» آفریده میشود از نویسنده فاصله میگیرد زیرا او از تحقیر انسان وحشت دارد. این...
نام من طاهر است. نام شهری که در آن زندگی میکنم، کرج است. نام شهری که از آن میآیم،...
بازجو گفت: «چارقاچت میکنم، هر تکهت را میندازم یک سر شهر...» من چشمبند داشتم. اگر هم نداشتم، نمیتوانستم ببینمش....