اکبر گنجی − “منافع ملی” اساس روابط بین الملل است. هر دولتی باید بکوشد تا به بهترین نحو ممکن “منافع ملی” کشورش را در سطح جهانی و منطقهای تأمین کند. مانند همهی مفاهیم و اصطلاحات، دربارهی معنا و مصادیق “منافع ملی” هم اختلاف نظر وجود دارد. اگر مدعای ویتگنشتاین مبنی بر “معنا یعنی کاربرد” را بپذیریم، باید دید دولتها در عمل منافع ملی را به چه معنایی به کار میبرند.
تعاریف دولتها از منافع ملی شان لزوماً درست یا اخلاقاً موجه نیست. این حکم دربارهی همهی دولتها − دموکراتیک و دیکتاتوری − صادق است. به عنوان مثال جرج بوش دریک سخنرانی مشهور خود گفت که طی قرن بیستم ما (دولت غربی) از رژیمهای استبدادی خاورمیانه دفاع و حمایت کردیم و این سیاست اشتباه بود. دولتهای وقت غربی- در رویارویی با بلوک شرق سابق- آن سیاست را به سود “منافع ملی” خود مییافتند. کاندولیزا رایس- وزیر خارجهی بوش- نیز در سال ۲۰۰۵ به این سیاست نادرست اشاره کرد و گفت: “به مدّت شصت سال ایالات متحده با هزینه کردن دموکراسی به دنبال تأمین ثبات در خاورمیانه بوده است – و هیچ کدام را به دست نیاورده ایم. ” [منبع]
دفاع کنونی از رژیمهای استبدادی کشورهای حوزهی خلیج فارس نیز در چنین چارچوبهای توجیه میشود.
برخی از دولتمردان سابق آمریکا از موضع “منافع ملی” به نقد دنباله روی دولتشان از اسرائیل پرداخته و آن را زیانآور به شمار آوردهاند. نیکلاس برنز- از مقامات وزارت خارجهی دوران جرج بوش – طی مقالهای گفته است که منافع ملی امریکا ایجاب میکند تا خود هدایت بحران هستهای با ایران را در دست گیرد، نه آن که خود را “گروگان” برنامهی زمانی شتابزدهی نتانیاهو سازد. برژینسکی نیز در ۶/۹/۹۱ گفته است: آمریکا “هیچ الزامی ندارد مثل یابو دنبالهروی” حملهی اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران باشد. این بسیار مهم است که اسرائیل بداند آمریکا الزاما به جنگی که این کشور با ایران شروع کند نخواهد پیوست: “شما [اسرائیلیها] برای ما تصمیم نمیگیرید، آمریکا در مورد سیاست امنیت ملی اش خود تصمیم میگیرد. ” [منبع]
رژیم استبدادی جمهوری اسلامی نیز پیگیر “منافع ملی” است. منتها سران آن منافع ملی را به معنایی به کار میبرند که در واقع به زیان “منافع ملی ایران” تمام میشود. حداقل دو مصداق مؤید این مدعاست:
اول- عدم مذاکره با دولت آمریکا به منظور حل مسائل مورد اختلاف و برقراری روابط دوستانه.
دوم- طرح شعارهای نابخردانهی دن کیشوت وار علیه اسرائیل.
رژیم استبدادی جمهوری اسلامی نیز پیگیر “منافع ملی” است. منتها سران آن منافع ملی را به معنایی به کار میبرند که در واقع به زیان “منافع ملی ایران” تمام میشود. حداقل دو مصداق مؤید این مدعاست:
اول- عدم مذاکره با دولت آمریکا به منظور حل مسائل مورد اختلاف و برقراری روابط دوستانه.
دوم- طرح شعارهای نابخردانهی دن کیشوت وار علیه اسرائیل.
وقتی این دو مصداق با یکدیگر ترکیب گشتند، تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، آمریکا و اروپا، یکی از پیامدهای زیانبار آن برای منافع ملی ایران بوده است. تحریمهایی که حتی اگر به کلی ملغی شوند، به دست آوردن بازارهای بر باد رفته کار بسیار دشواری خواهد بود.
به نظر آیت الله خامنه ای- تا امروز– منافع ملی ایران با عدم مذاکرهی با آمریکا و تداوم قطع روابط، بهتر تأمین میشود. او در ۸/۸/۱۳۸۰ گفته است: “نه فقط رابطه با امریکا، بلکه مذاکره با دولت امریکا امروز برخلاف مصالح ملى و منافع ملت است… مذاکره با امریکا به معناى باز کردن باب توقّعات و طلبکاریهاى امریکاست… مذاکره با امریکا در هریک از قضایایى که این دولت در آن براى خودش ایده و منفعتى تعریف کرده است هیچ فایدهاى ندارد. ” [منبع][1]
به گمان آیت الله خمینی و آیت الله خامنهای عدم پذیرش موجودیت اسرائیل نیز به سود منافع ملی ایران است. برای این که “مسئلهی فلسطین” مهمترین مسئلهی جهان اسلام است. به همین دلیل، اگر ایران پشتیبان نیروهای رزمندهی با اسرائیل باشد، در جهان اسلام- خصوصاً نزد مردم مسلمان- قدرتمند خواهد بود. ایران باید بکوشد جبههی مقاومت در برابر اسرائیل تشکیل داده و رهبری آن را به دست گیرد. آیت الله خامنهای در نمازجمعهی ۱۴/۱۱/۱۳۹۰ گفت:
“ما آنجائى که دخالت کنیم، صریح میگوئیم. ما در قضایاى ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزى جنگ سى و سه روزه و پیروزى جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتى، هر گروهى با رژیم صهیونیستى مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائى هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است. ” [منبع]
نتیجهی این سیاست، محور “حماس- جهاد اسلامی- حزب الله- سوریه- ایران” بوده است. این تنها چیزی است که از جبههی مقاومت باقی مانده بود.
وضعیت سوریه روشن است: کشوری جنگ زده، سه پاره (کردها، علویها، سنیها)، ویرانی اقتصاد، نابودی شهرها، و آیندهای ناروشن. حماس رفته رفته تغییر جبهه داد و به مصر، قطر، عربستان سعودی و ترکیه نزدیک شد. سوریه که حماس را در جبههی مقابل خود یافت، کلیهی دفاتر حماس در خاک خود را تعطیل کرد.
جنگ ۸ روزهی غزه با ترور الجعبری توسط اسرائیل آغاز گشت. [2] پس از آتش بس اعلام شد که کلیهی سلاحهای حماس توسط ایران تهیه شده است و کشورهای عربی و ترکیه هیچ گونه سلاحی در اختیار حماس و جهاد اسلامی قرار ندادهاند. رسانههای ایران به نقل از فرماندهی عملیاتی جهاد اسلامی نوشتند: “تمامی تسلیحات مورد نیاز خود در این نبرد، از فشنگ تا موشک هدیهی جمهوری اسلامی ایران بوده است”. علی لاریجانی نیز در تأیید این مدعا در ۳/۹/۹۱ در بیروت گفت: “ما کمک به مردم فلسطین و غزه را وظیفه شرعی خود میدانیم و از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون نیز از فلسطین حمایت کردهایم و از این پس نیز این کار را خواهیم کرد. ” [منبع]
فرض کنیم سیاست جهانی و منطقهای جمهوری اسلامی به سود منافع ملی ایران است. اگر این فرض مطلقا قابل پذیرش نباشد، میتوان یک گام عقب نشست و مدعا را به این صورت در آورد: این سیاست به سود بقای جمهوری اسلامی است. آیا واقعاً چنین است؟ آیا اگر اسرائیل یا آمریکا ایران را مورد حملهی نظامی قرار دهند، حماس به سود ایران با اسرائیل وارد جنگ خواهد شد؟ پاسخ به احتمال زیاد منفی است.
فرض کنیم سیاست جهانی و منطقهای جمهوری اسلامی به سود منافع ملی ایران است. اگر این فرض مطلقا قابل پذیرش نباشد، میتوان یک گام عقب نشست و مدعا را به این صورت در آورد: این سیاست به سود بقای جمهوری اسلامی است. آیا واقعاً چنین است؟ آیا اگر اسرائیل یا آمریکا ایران را مورد حملهی نظامی قرار دهند، حماس به سود ایران با اسرائیل وارد جنگ خواهد شد؟ پاسخ به احتمال زیاد منفی است. برای تأیید این مدعا به شواهد و قرائن زیر بنگرید:
یکم- صلاح برداویل-عضو ادارهی سیاسی حماس- در ۱۶/۱۲/۱۳۹۰ به روزنامهی گاردین گفت:
“اگر جنگی بین دو قدرت[اسرائیل و ایران] درگیرد، حماس وارد این جنگ نخواهد شد. حماس در هیچ پیمان اتحاد نظامی در منطقه عضویت ندارد، استراتژی ما دفاع از حقوق خودمان است”. ما هیچ گاه نسبت به تهران ابراز “وفاداری تام” نکرده ایم، و “روابط میان حماس و جمهوری اسلامی [تنها] بر پایهی منافع مشترک بوده است”. گاردین به نقل از یکی دیگر از رهبران حماس نوشت: “در هرگونه جنگی که بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد دخالت نخواهیم کرد”. [منبع]
دوم- محمود زهار- مقام شماره دو حماس در نوار غزه- در ۱۶/۱۲/۱۳۹۰ در مصاحبهای با بی بی سی ضمن تأیید این سیاست اعلام کرد:
“حماس بخشی از درگیریهای منطقهای نیست. ما اینجا هستیم که از خودمان علیه اسرائیلیها دفاع کنیم. اگر اسرائیل به ما حمله کند ما هم واکنش نشان خواهیم داد. اگر به ما حمله نشود ما هم خود را درگیر نخواهیم کرد. ما به دنبال جمع آوری کمک از ایران، ترکیه و کشورهای عرب هستیم. ما مردمی هستیم که به خاطر محاصره اسرائیل، در شرایط بسیار دشواری زندگی میکنیم. ” [منبع]
سوم- پس از آتش بس جنگ ۸ روزهی غزه، خالد مشعل طی مصاحبهای در قاهره ضمن تجلیل از نقش ایران در “کمک تسلیحاتی و مالی به مقاومت” گفت: “با وجود اختلافهایی که بر سر سوریه داشتیم ایران در کمک تسلیحاتی و مالی به مقاومت نقش ایفا کرد. ” [منبع]
اما برای این که کسی گمان نکند حماس به سود جمهوری اسلامی با اسرائیل وارد جنگ خواهد شد، محمود الزهار- عضو دفتر سیاسی حماس و وزیرخارجه پیشین دولت حماس در غزه- طی مصاحبهای مجدداً تأکید کرد:
“ایران هرگز برای دادن سلاح به فلسطینیها شرطی قائل نشده است و فلسطینیها وامدار ایران نیستند. ایران در راه خدا، این کمکها را در اختیار گروههای مسلح فلسطینی میگذارد و ما حقیقت را آشکارا میگوییم. ” [منبع]
چهارم- موسی ابومرزوق- معاون دفتر سیاسی حماس- در ۶/۹/۹۱ در مصاحبهای در قاهره گفت:
“ایران دیگر در جهان عرب از موقعیت خوبی برخوردار نیست. ایران برای از دست ندادن افکار عمومی جهان عرب، باید در سیاستش در قبال سوریه تجدید نظر کند”. او سپس افزود که حماس درخواست ایران را برای حمایت بیشتر از دولت سوریه رد کرد و : “مخالفت حماس با این درخواست ایران بر روابط ما و ایران تاثیرگذاشته است. ” [منبع]
پنجم- توافق نامهی آتش بس اسرائیل و حماس نیز متضمن عدم حمایت عملی حماس از جمهوری اسلامی، در صورت حملهی نظامی اسرائیل به ایران است. به ۴ بند توافق نامه بنگرید:
بند اول: “اسرائیل تمام حملات زمینی، دریایی و هوایی خود را به نوار غزه متوقف میکند از جمله یورشهای گاه بهگاه و ترور شخصیتها”.
بند دوم: “گروههای فلسطینی تمام حملات خود از نوار غزه به اسرائیل را متوقف میکنند از جمله شلیک موشک و حمله به خطهای مرزی”.
بند سوم: “گذرگاهها باز میشود و رفت و آمد افراد و کالا تسهیل میشود. همچنین در برابر رفت و آمد ساکنان مانع ایجاد نمیشود و در مناطق مرزی هدف قرار نمیگیرد. مفاد این بند ۲۴ ساعت پس از آغاز اجرای توافقنامه آتش بس اجرا میشود”.
بند چهارم: “در صورت درخواست هرکدام از دو طرف درباره مسائل دیگر نیز بحث میشود”.
اسرائیل در این پیمان اندکی از حقوق ساکنین غزه را به رسمیت شناخت که اگر عملی شود، به سود آنان تمام خواهد شد. اما در مقابل، حماس متعهد گردید که کلیه حملات گروههای فلسطینی از غزه به اسرائیل را متوقف سازد. بدین ترتیب، اگر اسرائیل تأسیسات هستهای ایران را بمباران کند، اگر به دنبال آن جنگی گسترده میان طرفین درگیرد، حماس ناقض پیمان آتش بس خواهد بود.
ششم- اگر اسرائیل مطابق توافق عمل کرده و از محاصرهی غزه دست بردارد و گذرگاهها گشوده گردند، حماس قادر خواهد شد تا با کمکهای مالی شیخ نشینهای خلیج فارس به بازسازی اقتصادی و بهبود وضعیت زندگی یک میلیون و نیم ساکن به شدت فقیر و درماندهی غزه بپردازد. تقدم اقتصاد رفاه آور بر مبارزه، شاید محبوبیت حماس را افزایش دهد. روابط اقتصادی و سیاسی حماس که با مصر، ترکیه، قطر، عربستان سعودی و… گسترش یابد، به ناچار فاصلهی آنان با جمهوری اسلامی بیشتر و بیشتر خواهد شد. حماس به عنوان حکومت، متفاوت از حماس به عنوان یک گروه چریکی مبارز با اشغالگری است. آنان نه تنها خواهان حفظ قدرت/حکومت هستند، بلکه به دنبال مشروعیت جهانی بخشیدن بدان هستند.
هفتم- حماس به “منافع” خود و مردم تحت حکومتش میاندیشد، نه منافع ملی ایران یا منافع جمهوری اسلامی. آنان از نظر ایدئولوژیک به اخوان المسلمین سنی مذهب بسیار نزدیکتر از ایران شیعی مذهب هستند. با تمام تفاوتها و اختلافات، منطق منافع همچنان حماس را به استفادهی از کمکهای “تسلیحاتی و مالی” ایران سوق خواهد داد. در شرایطی که کمک دهندگان جدید هم مذهب سبز شده اند، در شرایطی که آنان جمهوری اسلامی را تحت فشار همه جانبهی جهانی میبینند، از کمکهای ایران- فقط و فقط – به شرط فی سبیل الله بودن استفاده خواهند کرد، اما ایران که گرفتار تجاوز نظامی شود، آنان منافع خود را را تعقیب خواهند کرد.
هشتم- خالد مشعل در ۶/۹/۹۱ طی مصاحبهای با برنامه “فی العمق” شبکهی الجزیرهی قطر گفته است:
“موشکهای فجر هم شلیک شد و بخشی از سلاحهای ما بود اما بخشی از موشکها محلی ساز بود و بدون شک بخشی نیز متعلق به ایران بود… ما از همه حمایتهای مالی و نظامی سراسر دنیا حتی کشورهایی غیر از کشورهای عربی و اسلامی استقبال میکنیم به شرط این که مشروط نباشد… آیا اگر حمایت مالی و نظامی ایران مشروط بود ما در بحران سوریه این گونه اقدام میکردیم و با آنها مخالفت کرده و سوریه را ترک میکردیم… بحران سوریه این روابط را متاثر کرده و اما نمیخواهم از میزان آن سخن بگویم اما این به معنای قطع رابطه نیست ما با کسی قطع رابطه نمیکنیم، ما دارای اصولی هستیم و امکان ندارد هیچ حمایت مالی و نظامی مشروط را بپذیریم و اگر از حماس بخواهند دست از جانبداری از مردم بردارد و از ظالم حمایت کند و پوششی بر جنایتها بگذارد؛ این جنبش هرگز نخواهد پذیرفت و تسلیم نخواهد شد زیرا با ارزشها و اصول ما در تضاد است. “
مشعل مدعای قوی تری برای کمکهای بلاعوض گرفتن از ایران مطرح میسازد. او مدعی است که حماس دارای چهرهی خوبی است و کشوری که از ان حمایت میکند، از این کمک بهره مند میشود. میگوید:
“طرفی که از حماس و مقاومت حمایت میکند پیش از این که این حمایت نفعی برای حماس داشته باشد در وهلهی اول خود طرف از آن بهره مند میشود زیرا این جنبش دارای وجههی خوبی است و فلسطین نیز مسئلهی مقدسی است و طرفی که از آن حمایت میکند خود نیز بهرهمند میشود. “[3]
نهم- وقتی دولت اسرائیل شیخ احمد یاسین- رهبر معنوی حماس- را ترور کرد، آیت الله خامنهای پیامی در ۳/۱/۱۳۸۳ منتشر کرد. در ۲۲/۹/۱۳۸۴ خالد مشعل و هیأت همراه او به دیدار آیت الله خامنهای رفتند. حماس در انتخابات غزه پیروز شد و خالد مشعل در ۱/۱۲/۱۳۸۴ مجدداً به دیدار ولی فقیه رفت. در ۱۲/۱۲/۱۳۸۶ به مناسبت حملهی اسرائیل به غزه پیامی خطاب به “امت بزرگ اسلام” انتشار داد. در سال ۱۳۸۷ دو دیدار با وی صورت گرفت. خالد مشعل در ۷/۳/۸۷ [منبع] و ۱۲/۱۱/۸۷- به دنبال جنگ ۲۲ روزه- به دیدار آیت الله خامنهای رفت[منبع]. در ۲۷/۱۰/۱۳۸۷ هم آیت الله خامنهای پیامی خطاب به اسماعیل هنیه به مناسبت مقاومت در برابر حملهی ۲۲ روزه اسرائیل به غزه ارسال کرده بود. در ۲۴/۹/۱۳۸۸ خالد مشعل دوباره به دیدار ولی فقیه رفت. در ۸/۱۲/۱۳۸۸ دوباره- به مناسبت برگزاری همایش غزه در تهران- با او دیدار کردند. در ۱۱/۳/۱۳۸۹ به مناسبت حملهی اسرائیل به کشتی کمکهای بشردوستانه به غزه، پیامی منتشر کرد. دیدار بعدی در ۹/۷/۱۳۹۰- به مناسبت برگزاری کنفرانس حمایت از انتفاضهی فلسطین- صورت گرفت.
اما اینک با گذشت بیش از یک هفته از جنگ ۸ روزهی غزه، هنوز پیام پیروزی صادر نکرده است. شاید از اتمام زود هنگام نبرد و توافق حماس- اسرائیل راضی نیست؟ دیکتاتور است، اما معنای توافق نامه و سخنان رهبران حماس را به خوبی میفهمد. آیا میتوان امید داشت که از منظر منافع ملی ایران به تحولات منطقه بنگرد؟ دولتهای آمریکا و اسرائیل هر سرشتی داشته باشند، وظیفهی زمامداران سیاسی حفظ تمامیت ارضی ایران، تأمین نیازهای اساسی مردم، طراحی سیاست خارجی در راستای منافع ملی، رعایت حقوق بشر و پذیرش فرایندهای دموکراتیک است. بهره گیری یک سویه از ایران و آن را “کمک در راه خدا” قلمداد کردن، البته که به سود حماس است، اما این فرایند برای ایران زیانبار است. اما تجربهی بیش از ۲۳ سال زمامداری آیت الله خامنه ای، تحلیل گران و منتقدان را از این که او از منظر حقوق بشر و “منافع ملی” ایران به مسئلهی فلسطین بنگرد، ناامید میسازد.
در همین زمینه:
اکبر گنجی: ایران و اسرائیل
پانویسها:
[1] در پیام ۲۳/۱۱/۱۳۸۰ نیز گفته است: “مسئولان کشور در قواى سهگانه و همهى فعّالان سیاسى و فرهنگى بدانند که حفظ منافع ملى در وحدت کلمه و پرهیز از تفرقه و اختلاف است”.
[2] مقاله ی “بررسی اهداف نتانیاهو از جنگ غزه“، از منظر اسرائیل به محل نزاع می نگریست. مقاله ی کنونی از منظر روابط ایران و حماس به محل نزاع می نگرد.
مساله فلسطين، لبنان، بحرين و سوريه به مردم تحت فشار ايران ربطی نداردو مردم هرکشور بايد مشکلاتشان را حل کنند و صدور اسلحه و موشک و پول برای ايجاد تنش ، فقط هدر دادن پول متعلق بمردم ايران است که فقط بيست هزار نفر در جاده ها کشته ميدهد و دهها هزار نوجوان بخاطر نداری بجای تحصيل بکار مشغولندو……
کاربر مهمان / 01 December 2012
مردم ايران از جنگ طلبان و بمب اتمي وموشک پرانی و تروريست ها نفر ت دارند و بدنبال آرامش و صلح و همزيستي مسالمت آميز هستند.
کاربر مهمان / 01 December 2012
واقعیت این است که کمکهای تسلیحاتی ایران به غزه در راه خدا است و به این عقیده مسلمانان ایرانی برمیگردد که میگویند خدا از آنها میخواهد که اسراییل را نابود کنند و ایران به خاطر ایدیولوژی اسلامی است که قصد نابودی اسراییل ***را دارد ***وهشت سال جنگ رهبران ایران مدام اعلام میکردند که خدای اسلام از آنها میخواهد که بر علیه کفار عراقی جنگ کنند و بمب و موشک سر مردم و زن و بچه عراقیها بریزند و آنها را کشتار کنند. به خاطر خدای اسلام است که شیعیان عراقی در خیابانهای عراق خودشان را با بمب انتحای منفجر میکنند و کلی زن و بچه کافرسنی عراقی را بکشند. مسلمانان سنی هم در همان عراق به خاطر خدا است که شیعه های کافر را می کشند.به خاطر خدا است که هر کس حرفی ضد خدایی بزند در ایران زندانی و آدمش میکنند! کاش مسلمانان اینقدر فکر کمک به خدا نبودند!
کاربر مهمان / 02 December 2012
این خبر هم یک نمونه دیگر از اعمال مسلمانان در راه خدا است. مسلمانان اصفهانی یک یهودی را کشته اند که خانه اش را برای بزرگ تر کردن مسجد استفاده کنند. ولی خبرگزاریهای فارسی حتی در خارج کشور اکثرا این خبر را پوشش نداده اند. در اصفهان همه این خبر را شنیده اند.آیا این اشغاگری نیست؟ اشغالگری خاموش. خبر را ایران گلوبال نوشته.
بنا بر گزارش یک خبرگزاری اسرائیلی یک زن 57 ساله ایرانی – یهودی به طرز وحشیانه ای با ضربات چاقو کشته و مثله شد
بنا بر این گزارش ؛ طوبی . ن توسط همسایگان مسلمان خود و در پی سال ها تلاش برای مصادره قسمتی از خانه اش و اضافه کردن آن به مسجد مجاور ؛ مورد آزار و اذیت قرار گرفته و نهایتا به قتل رسید
امیرمناشه در اینباره و در گفتگو با این خبرگزاری اسرائیلی گفت: “رادیکال های مذهبی برای مصادره بخشی از خانه و اضافه کردن آن به صحن مسجد مرتکب این قتل شده اند.
ی گفت این قتل به دنبال تهدید به مرگ در روزهای قبل ؛ و پس از شکایت این خانواده یهودی به دادگاه با کمک یک وکیل محلی صورت گرفته است
امیر می افزاید:روز دوشنبه، در حالی که شوهر خانم طوبی ؛ جهت مسائل مربوط به کسب و کار در تهران بود، اراذل و اوباش به زور وارد خانه خانم طوبی که با دو خواهر خود زندگی میکرد ؛ شده و با ضربات متعدد وی را به قتل رسانده و سپس بدنش را مثله می کنند
این گزارش می افزاید : یکی از خواهران که شاهد این رویداد تلخ بوده ؛ موضوع را بستگان خود را در ایالات متحده آمریکا اطلاع می دهد و نهایتا امیر از ماجرا مطلع شده و به این خبرگزاری اسرائیلی گزارش می دهد
گفته می شود تا این لحظه مقامات ایرانی جسد مثله شده این زن را به خانواده اش تحویل نداده و در تلاش برای سرپوش گذاشتن بر این پرونده میباشند
این خبرگزاری البته اعلام کرد که به طور مستقل نمی تواند صحت این گزارش را تایید کند.
امیر در ادامه این گفت و گو نگرانی خود را از روند رو به کاهش جامعه یهودیان ایران اعلام و بر ترس از کشتارهای آینده علیه یهودیان در پی قتل طوبی تاکید کرد
گفتنی است اصفهان، سومین شهر بزرگ ایران، با جمعیت بیش از 1.5 میلیون نفر میزبان حدود 1،200 نفر از 25،000 یهودی ای است که در سال 2009 در ایران سرشماری شده اند . ازسال 2009 به بعد، تعداد یهودیان در جمهوری اسلامی کاهش یافته است. سرشماری دولت که در اوایل سال جاری منتشر شد نشان داد تنها 8756 یهودی در غرب ایران زندگی می کنند و امیر از اسرائیل گفت که اصفهان در حال حاضر میزبان کمتر از 100 خانواده یهودی است
کاربر مهمان / 02 December 2012
مردم ايران از جنگ طلبان و بمب اتمي وموشک پرانی و تروريست ها نفر ت دارند و بدنبال آرامش و صلح و همزيستي مسالمت آميز هستند. ***
کاربر مهمان / 03 December 2012
لبنانی ها و عرب های فلسطینی در برلین طلا فروشی باز کردن و قمارخونه و رستورانت های آن چنانی و اتومبیل های لوکس سوارند….ایرانی های تحصیل کرده دانشگاهی و ضد امپریالیست های دو آتیشه هم در برلین راننده های محترم تاکسی هستند " البته یه تعداد انگشت شمارشون…7 تا 8 نفرشون " که خیلی با نظم و رعایت قوانین رانندگی آلمان مسافران آلمانی رو به مقصدشون می رسونن و یه عده انگشت شمار دیگشون " 2 یا 3 نفرشون" هم دارن برنج و حبوبات و سبزی خشک و کشک میفروشن….نخندید دیگه …چیه خنده داره ….؟ نخند زشته ..بده دیگه ..شغله دیگه ….زحمت کشن دیگه ….می پرسید چرا ؟ ***
haghighatgo / 03 December 2012
باسلام. باخودم عهد کرده بودم مزاحم کسی نشوم!ولی وقایع چنان با سرعت وپشت سرهم میگذرد که تحلیل چندروزپیش مربوط به چند سده گذشته بنظر میرسد! همین امروز متوجه شدم که خالد مشعل با هواپیمای شخصی وارد نوار غزه فرود امد! وشیخ اسمال نهیه با ان کراوات بلند ***به اطرافیان سفارش میکرد: که مزاحم حالت خلسه وسجده شیخ نشوید! واین مبارز راستین که چهل وپنج هزار سال است دربدر *** بیروت ودمشق قطر وتهران ولاس وگاس است وارد زادگاهش شد که نه مادرش را میشناسد ونه از پدران خود خبر دارد! فقط انچه در خاطر ما مانده همین پارسال بود که در بیت رهبری شرفیاب شد وشال قوادی به گردن اقا انداخت وبا چمدانی دلار به قطر رفت! وهمین اسمال هنیه که حالا کرواتش به حسین اوباما میگوید: در نیا که ما در خدمتیم! در چند روز اینده چنان شور حسینی راه بیاندازد وچنان انتخاباتی برقرار کند که تمام جهان دمکراسی بگویند احسنت احسنت!! و من نخود هر اش سوالی از خدمت رهبر جهان مسلمین و …….. وفرزانه و….. وایت خداوندی وحجت ابنا بشر و…. !!الخ ! بنده نوازی بفرمائید وما بیچارگان درگاه قدسی ونوکران خالد مشعل واسمال هنیه وبشار اسد وپهلوان پنبه فرعون مصر واین نوکر خانه زاد نوری مالکی واین غربتی راس پوتین روسی واین چینیها وان ….!! کسی توی این دنیا نمانده ؟! که دستی به سرو گوش ما نکشیده باشد. لطفا ما را بحال رها کن. امید استجابت دارم حاج اکبر سعی کن به روز باشی والی غفلت موجب پشیمانی است .
کاربر مهمان نادر / 07 December 2012
با سلام. برای روشن شدن اذهان عمومی عرض کنم که در اصطلاح صنف خیاط حدفاصل کمر تا ران که که باسن توی ان قرار میگیرد به ان میگویند(خشتک) که ما بابت ان سه*** گرفتیم!!. ودر صنف الوات وارشاد واداره اماکن و محفل حافظ ومولانا و….جائی که بساط عیش وعشرت برقرارباشد به ان میگویند:(عشرتکده!) وبازهم ازاین بابت ما*** گرفتیم!! . همشهری مارا به جرم ضرب وجرح پسر همسایه بردند کلانتری وافسر نگهبان پرسید؟ پدرسوخته چرا این جوان را اش ولاش کردی؟ واو گفت جناب سروان تابستان ما وهسایه ها روی پشت بام میخوابیم واین نامرد نصف شب دستش را گذاشت روی پستان خانم ما!..وافسر گفت: نگو پستان!بگو سینه!همشهری گفت چشم! ولی بعد دستش را گذاشت روی *** خانم ما!وافسر گفت نگو*** ومودب باش وبگو باسن!! گفت چشم! ولی بعد دستش را گذاشت روی**** خانم ما!!! قدری تردیدکردوبعد پرسید جناب سروان **** به زبان کلانتری میشود چه؟؟؟!. وحالا شده حکایت ما وخالد مشتعل وافسر کلانتری که پشت سرهم به ما *** میدهد!.
کاربر مهمان نادر / 08 December 2012