مهرداد امينی قهرمان ١٩ساله چند دوره مسابقات دوچرخهسواری ايران با ضربات چاقوی تعدادی از افراد ناشناس کشته شد.
مجيد سبزهپرور، رئيس هيئت دوچرخهسواری البرز امروز شنبه ۲۵ شهريور به خبرگزاری فارس گفت: “شب گذشته جمعه ۲۴ شهريور مهرداد امينی، قهرمان دوچرخه سواری برای تعمير دوچرخه يکی از دوستانش به منطقه گوهردشت کرج رفت که در خيابان يازدهم رستاخيز گوهردشت با چهار نفر از اراذل و اوباش درگير شد.”
اين مسئول افزود: “در اين درگيری يکی از اين افراد وی را به پشت دکهای کشاند و سه نفر ديگر با ضربات چاقو اين جوان ورزشکار را از پای در آوردند.”
به گزارش خبرگزاری مهر، اين قهرمان دوچرخهسواری ايران پس از انتقال به يکی از بيمارستانهای کرج از دنيا رفت.
تيرماه سال گذشته نيز روحالله داداشی قهرمان چندين دوره مسابقات قویترين مردان ايران و يک دوره مسابقات قهرمانی جهان نيز در استان البرز به قتل رسيد
رئيس هيئت دوچرخهسواری البرز در ادامه سخنان خود گفت: “جزئيات درگيری اين حادثه در دست پيگيری است، اما براساس اطلاعات بهدست آمده اين افراد شرور مزاحم اين ورزشکار شده و درگيری لفظی با وی پيدا کرده بودند.”
سبزهپرور افزود: “مهرداد امينی تک فرزند بوده و مادر وی نيز نابينا است.”
مجيد مجيدزاده، مدير باشگاه تک اسپورت نيز به خبرگزاری مهر گفت: “چهار نفر از متهمان اين قتل با تلاش و پيگيری نيروی انتظامی دستگير شدند.”
خبرگزاری آريا نيز به نقل از يک منبع آگاه از دستگيری عامل قتل مهرداد امينی خبر داد.
اين منبع آگاه گفت: “در حال حاضر عامل قتل اين دوچرخهسوار دستگير و در حال بازجويی در آگاهی استان است.”
برپايه اطلاع بهدست آمده از سوی باشگاه خبرنگاران يکی از ضاربان کارمند بوده است.
پيکر مهرداد امينی قهرمان دوچرخهسواری ايران امروز درقبرستان بیبی سکينه کرج به خاک سپرده شد.
اين برای نخستين بار نيست که در استان البرز، قتل ورزشکاران رخ داده است. تيرماه سال گذشته نيز روحالله داداشی قهرمان چندين دوره مسابقات قویترين مردان ايران و يک دوره مسابقات قهرمانی جهان نيز در درگيری با اراذل و اوباش به قتل رسيد.
این اراذل و اوباش چرا بجای استخدام در بیت رهبری در خیابونها ول میگردن!
بیت رهبری که داره التماس میکنه واسه این جور افراد که بیان و شروع بکار کنن! بهشون موتور میدن و ابزار دیگۀ کار که فقط آدم کشی رو باید در زمان تظاهرات مردمی انجام بدن و بس! و در سایر مواقع نیازی به کشتن ندارن و این خودش یه امتیازه بزرگیه برای این اراذل!!
آذرخش / 15 September 2012
ای وای از دست این ملت قهرمان کش، انگار دوره جاهلی و دستمال ابریشمی، بازگشته.
گویا از این به بعد از هر محلی رد شوید با این سوال مواجه اید:
« بچه این محلی!؟» یا «کی بتو اجزه داده از این محل بگزری؟ اینجا بی صاب نیس!!!
چند سال پیش بعد سال ها دوری به وطن برگشتم، در یک فرصت بدست آمده به شهر و
محل زادگاه ام به کوچه های قدیمی بدنبال دوران از دست رفته کودکی و شاید نگاهی
آشنا رفتم در حالی که به ساختمان بلندی که جای خانه های قدیمی قد علم کرده بود
به قدو بالاش نگاه میکردم در همان حال کمر بند شلوارم را از پشت کمرم بالا کشیدم.
ناگهان دستی محکم زد پشت دستم که هنوز روی کمر بندم بود. در آن لحضه عکس العملی
نشان ندادم چون مقداری پول همراهم بود و میخواستم سوقات بخرم و تذکر های هم در
مورد دزدی و خفت گیری از فامیل شنیده بودم با این حال فهمیدم ضربه از یکی از دو جوانی
بود که چند ثانیه پیش خوشحال وخندان از جلو و روبرومن می امدن و از بغل من رد شدند.
من سرم را پایین انداختم و بدون کلامی در خلاف مسیر آنها رفتم.اما بهم برخورد و لحظه اول
بیشتر فکرم به دزدی و این حرف ها گرم بود. اما در آن شهر قدیمی و آن کوچه ها دوران گذشته و
فرهنگ گذشته برگشت. و ساعاتی بعد انگیزه آن دو جوان را فهمیدم .مسئله دزدی و این
حرف ها نبود. آنها دست مرا که به کمر بندم بود گویا فکر کردن من دست به کمرم گذاشتم و
مغرور به ساختمان نگاه میکنم وبقول خودشان خواستن روی مرا کم کنند. خندهام گرفت.
با اشک وگریه از محله قدیمی ام خداحافظی کردم.
کاربر مهمان / 15 September 2012