کتابهای درسی ادبیات فارسی یک بار دیگر به عرصهای برای تاخت و تازهای ایدئولوژیک بر اساس سند «برنامه درسی ملی»، «سند تحول» و بیانیه «گام دوم» خامنهای تبدیل شد. مسئول جراحی کتابهای درسی استادکاری است به نام حجتالاسلام علی ذوعلم، رئيس سازمان پژوهش و تاليف کتب درسی.
حجت الاسلام علی ذوعلم در گفتوگویی که چندی پیش رسانههای داخلی با او انجام دادند به نکته بسیار قابل تأملی اشاره کرده بود: تغییر دولتها و طبعاً وزیران و مدیران آنها مطلقاً تأثیری در سیاستهای کلان آموزشی کشور ندارد. این سیاستها تابع «سند تحول بنیادین» رهبر جمهوری اسلامی به عنوان یک رکن نظری است.
تغییر محتوای کتابهای ادبیات فارسی با ابلاغ «سند تحول» در اردیبهشت ۱۳۹۲ از سوی رهبر جمهوری اسلامی آغاز شد. حجتالاسلام علی ذوعلم درباره درونمایه این سند به خبرگزاری مهر گفت:
«فطرتگرایی توحیدی، هویت و تمدن نوین اسلامی سه نکته کلیدی در سند تحول بنیادین است. بر اساس فرمایش و تاکیدات رهبری هویت ایرانی، اسلامی و انقلابی باید مورد توجه واقع شود.»
به گفته ذوعلم، علاوه بر سند تحول، بیانیه گام دوم خامنهای نیز با هدف ایجاد «شاخصهای مدرسه تراز اسلامی» در دستور کار آموزش و پرورش قرار گرفته است.
خامنهای در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب بهمن، چکیده منبرهایش را در قالب یک بیانیه با نام «گام دوم» گرد آورد: مجموعهای از ستایش از نظام و بایدها و نبایدهای همیشگی که حالا بخشهای فرهنگی آن از طریق حجتالاسلام ذوعلم به آموزش و پرورش تحمیل شده است.
دکتر محرم آقازاده، دکترای برنامهریزی درسی از حجتالاسلام علی ذوعلم به عنوان «زلزلهای برای آینده دانشآموزان و نسل آینده جامعه» یاد میکند و در مقالهای مینویسد:
«[ذوعلم] با تصدی پست مدیرکلی دفتر تألیف که یکی از دفاتر فوق تکنیکی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و آموزشوپرورش است، مسئولیت تدوین سند برنامه درسی ملی را به عهده گرفت. ایشان از نظر دانشی و تجربی و مهارتی، صلاحیت احراز چنین مسئولیتی را در زمان خود و نه در حال حاضر دارند. به تعبیری سپردن کار تولید سند برنامه درسی ملی، نظیر سپردن مسئولیت تیم جراحی قلب به استاد تاریخ و سپردن کار تولید سند برنامه درسی ملی به استاد جراحی است. نتیجه کار ایشان در عمل، به مرگ تخصص و رشته مطالعات برنامه درسی موسوم گشت.»
جراحی کتابهای درسی
جلوهای از جراحی کتابهای درسی، حذف اشعار و متنهایی از کتابهای درسی ادبیات و الحاق اشعار و متنهایی به عنوان بدیل آنهاست:
غزل «در این سرای بیکسی» اثر هوشنگ ابتهاج، «غزل جوانی» رهی معیری، شعر «به کجا چنین شتابان» شفیعیکدکنی، شعر «باغ بیبرگی» اخوانثالث، یک داستان از غلامحسین ساعدی، یک داستان از بزرگ علوی، داستان «موسی و شبان» از مثنوی، رباعیات خیام، داستان «هدیه سال نو» اثر اٌ.هنری و داستان «سیاحتنامه ابراهیمبیگ» بهصورت کامل حذف شدهاند.
سیاحتنامه ابراهیمبیگ به قلم زینالدین مراغهای در سال ۱۳۲۱ در استانبول منتشر شد و در کنار آثار میرزا آقاخان کرمانی در شکلگیری آگاهی سیاسی و اجتماعی در ایران در آستانه انقلاب مشروطه تأثیر بسزایی داشت. نویسنده از دریچه چشم یک سیاح به ایران سفر میکند و شیوه زندگی ایرانی در دوران قاجار از جمله حجاب زنان را به چالش میکشد: از بالا پوشیده، اما از پایین شلخته.
چند جمله از داستان «قاضی بُست» تاریخ بیهقی نیز از کتابهای درسی حذف شده است. در این داستان در روز دوشنبه، هفتم صفر امیر مسعود غزنوی، بعد از شکار در کرانه رود هیرمند، با گروهی از مردم بعد از نماز به قایق سواری میرود که قایق او را آب با خود میبرد. این هم با توجه نظام تبعیضی که دامنه آن از ایران به عراق و لبنان هم گسترده شده است، ممکن است برای خامنهای نمادین جلوه کرده باشد. بیهقی مینویسد:
«بانگ و هزاهز و غریو برخاست، امیر برخاست و هنر آن بود که کشتیهای دیگر به او نزدیک بودند. ایشان در جستدند. هفت و هشت تن و امیر را بگرفتند و بربودند و به کشتی دیگر رسانیدند و نیک کوفته شد و پای راست افگار شد، چنان که یک دوال پوست و گوشت بگسست و هیچ نمانده بود از غرقه شدن.»
نام صادق هدایت از داستان «کباب غاز» جمالزاده، بخشهایی از خاطرات اسلامیندوشن، نام محمود دولتآبادی، نام مشفق کاظمی و عباس خلیلی و شعر مادر ایرجمیرزا نیز از دیگر حذفیات هستند.
به جای این آثار ماندگار، نوشتههایی از رضا امیرخانی، علی سهامی، امیریاسفندقه، معصومه آباد، کیوان شاهبداغخان، فاضل نظری، عیسی سلمانیلطفآبادی، کامور بخشایش، مجید واعظی، نظام وفا و ضیاءالدین شفیعی به کتابهای درسی دانشآموزان ایرانی تحمیل شده است.
دکتر محرم آقازاده، دکترای برنامهریزی درسی در انتقاد از عملکرد حجتالاسلام ذوعلم به عنوان «استاد جراح» کتابهای درسی مینویسد:
«ایشان بر این باورند که آموزشوپرورش باید ایدئولوژیک شود و دانشآموزان هم باید به تبعیت از همین نظام ایدئولوژیک پرورده شوند. بر اساس همین فهم، بدفهمانه با دستآویز قرار دادن آیه ۹۷ سوره نحل در هدفگذاری سند برنامه درسی دستیابی به حیات طیبه را وارد کردهاند. مخاطب آیه شریفه دانشآموزان مدرسه دستکم در دورههای ابتدایی و دوره اول متوسطه نیست. عمل کردن بر آن اساس در واقع کشاندن آموزش اصول و فروع آموزش بزرگسالان به آموزشهای مدرسهای است.»
بیشتر بخوانید: