مجتبا یوسفیپور- هفته گذشته بیانیه تند جامعه صنفی تهیهکنندگان در اعتراض به محدودیت نمایش فیلمها در سینماهای تحت اختیار حوزه یکی از مهمترین بحثهای محافل سینمایی بود. در گزارش این هفته مروری داریم به این بیانیه و واکنشها به آن، نگاهی میکنیم به واکنش سینماگران در ارتباط با موضوع ایجاد ممنوعیت برای اتباع افغانی در ایران و چون همیشه خبرهای کوتاه تولید و اکران سینمای ایران بخشهای دیگر این گزارش خواهند بود.
بیانیه تند تهیهکنندگان
هفته گذشته جامعه صنفی تهیهکنندگان با انتشار بیانیهای تند و تیز به تصمیم حوزه هنر مبنی بر عدم نمایش برخی از تولیدات سینمای ایران در سینماهای تحت اختیار این سازمان اعتراض کرد. در این نامه که با واکنش برخی از مسئولان و سینماگران روبرو شده است، مدیریت حوزه هنری به غرضورزی سیاسی در این تصمیمگیری متهم شده است و از نحوه مدیریت این سازمان انتقادهای تندی مطرح گردیده است.
در بخشی از این نامه در انتقاد به ضعف مدیریت حوزه هنری، به سینماهای تحت نظر حوزه هنری اشاره شده است که در سالهای گذشته برخی از آنها بسته شده و به قول نویسندگان این نامه یا «تبدیل به انبار علوفه و مأمن حیوانات موذی شده» و یا در آنها «اراجیفی به نام تئاتر روحوضی اجرا میشود که صد رحمت به فیلمهای پورنو!» نویسندگان نامه با بیان اینکه چنین مدیریتی مستحق توبیخ است اما «افسوس که در جمهوری اسلامی رایج نیست که در پایان کار یک مدیر کارنامه کاریاش توسط نهادی مطمئن بررسی شود و تشویقی و تنبیهی» خطاب به رییس حوزه هنری نوشتهاند: «کسی نیست به این آقا بگوید، رئیس! دیر شروع کردهاید به جوسازی! حداقل چند سال پیش بسان ورشکستهها باید آتش میانداختید بین خرابههای آن سینماها نه حالا! میخواهید به اصطلاح فرار به جلو بفرمائید؟! مصرف فراوان این تاکتیک توسط صدام، این روش را از حیز انتفاع ساقط کرده است ظاهرأ مثل خیلی چیزها فراموشتان شده که صدام عقبنشینی و شکستهایش را با عنوان عقبنشینی تاکتیکی و… و… فرافکنی میکرد.»
همایون اسعدیان: متأسفانه این ادبیات رایج اتحادیه تهیهکنندگان است که توسط آنها تاکنون چندین بار تکرار شدهاست. ما نباید اسم آن را ادبیات بگذاریم. بلکه یک بیادبی است و باید آن را با عنوان توهین و افترا بشناسیم.
در بخش دیگری از این نامه تند، در پاسخ به گفته مدیر حوزه مبنی بر توان این سازمان برای ساخت ۲۰ فیلم در سال آمده است «چگونه است فیلمی که در بخش خصوصی به کمتر از پانصد میلیون تومان تمام میشود اما تحت مدیریت بیبدیل شما سر از یک، یک و نیم تا دو میلیارد درمیآورد حالا بگذریم از کیفیتها و محتواهایش که خود حکایت آن خر سرخ است!» نکته جالب دیگری که در این نامه مطرح شده است اشاره به هزینه تبلیغات ۵ میلیارد تومانی حوزه هنری برای یکی از فیلمهای خود است.
در بخش دیگری از نامه رئیس حوزه هنری متهم شده است که «آقای مؤمنی! بصیرت ندارید ورنه باید پیشترها دریافته بوده باشید که سالهاست که اهالی سینمای ایران از شما و مدیریتتان، به دلیل نحوه فاسد اکران کردن فیلمها و نحوه پرداخت پورسانتتان دل بریدهاند!»
واکنشها به نامه تهیهکنندگان
اما نامه صنف تهیهکنندگان با واکنشهای بسیاری روبرو شد و برخی به ادبیات تند به کار برده شده در این نامه اعتراض کردند.
حوزه هنری با انتشار پاسخی، با بیان اینکه تصمیم حوزه برای عدم نمایش برخی فیلمها «تذکری برای بازگرداندن سینمای ایران به مسیر اصلی و توجه به ارزشهای اخلاقی و دینی و مورد پذیرش جامعه است» خطاب به نویسندگان نامه نوشت: «منتشر کنندگان نامه منسوب به “جامعه صنفی تهیهکنندگان فیلم سینمایی” و حامیان پیدا و پنهان این حرکت غیراخلاقی بهتر است از به کارگیری ادبیات هتاکانه در مصاحبهها و بیانیههای خود که به دور از اخلاق اسلامی و شأن سینمای نجیب ایران است، دست برداشته و از غبارآلود کردن فضای هنر و سینمای کشور بپرهیزند.»
همایون اسعدیان، تهیهکننده و کارگردان سینما با بیان اینکه انتشار این بیانیه «نه تنها حیثیت تهیهکنندگان
بلکه حیثیت سینما» را از بین برده است، در ارتباط با ادبیات به کار برده در آن به «خبرگزاری مهر» گفت: «متأسفانه این ادبیات رایج اتحادیه تهیهکنندگان است که توسط آنها تاکنون چندین بار تکرار شدهاست. ما نباید اسم آن را ادبیات بگذاریم. بلکه یک بیادبی است و باید آن را با عنوان توهین و افترا بشناسیم.» او با «تسویه حساب شخصی» خواندن این نامه، در ارتباط با اعضای اتحادیه تهیهکنندگان افزود: «این اتحادیه که توسط وزارت ارشاد تشکیل شده است در همین یکسال گذشته در میان اعضا خود ریزش داشته است. آنهایی که نتوانستند با این ادبیات و روابط کنار بیایند از این تشکل جدا شدند.»
محمدعلی نجفی: وقتی با چنین ادبیاتی صحبت میشود دیگر بقیه مسائل منتفی است و بحث درباره آن نیاز نیست و سرانجام همه چیز مشخص است.
مسعود اطیابی از اعضای مستعفی اتحادیه تهیهکنندگان نیز با انتقاد از ادبیات این نامه در ارتباط با دلیل صدور چنین بیانیهای به «مهر» گفت: «گمان میکنم واکنش تند اتحادیه تهیهکنندگان سینمای ایران به حوزه هنری به دلیل عملکرد متفاوت این مرکز در گفتار و عمل است. به این معنا که در گذشته فیلمهای نازل و به اصطلاح غیرفرهنگی در سینماهای حوزه نمایش داد میشد، اما معلوم نیست چطور به یکباره چنین تصمیمی گرفته شد.»
محمدعلی نجفی، تهیهکننده و کارگردان سینما و از دیگر اعضای مستعفی اتحادیه تهیهکنندگان نیز در ارتباط با این بیانیه گفت: «وقتی با چنین ادبیاتی صحبت میشود دیگر بقیه مسائل منتفی است و بحث درباره آن نیاز نیست و سرانجام همه چیز مشخص است.» به گفته او «وقتی جریانی که قرار است کولهبار فرهنگی را به دوش بکشد با این ادبیات صحبت میکنند، دیگر حتی مهم نیست چه حرفی میزنند. مدتهاست انگیزهای برای فیلمسازی ندارم. نه اینکه شرایط فیلم ساختن نباشد، بلکه با این فضا انگیزهای ندارم.»
از سوی دیگر ضیا هاشمی، رئیس جامعه صنفی تهیهکنندگان با حمایت از انتشار این بیانیه در پاسخ به منتقدان گفت: «اگر کسی ناآگاهانه بر خلاف نظر جمعی هیات مدیره که نماینده مجمع عمومی است اظهارنظر یا عملی انجام دهد، این عمل، تخلف صنفی محسوب میشود.» او همچنین تاکید کرد «این شروع یک بیانیه صنفی و ادامهدار است و ما از این پس در خصوص هجمههای صنفی نسبت با هر نهادی که علیه سینما قد علم کند برخورد قانونی خواهیم داشت و از تمام حقوق صنفی خود علیه بیقانونی استفاده کرده و اقدامات لازم را انجام میدهیم.»
حمایت از افغانها
در دو ماه گذشته بحث ایجاد محدودیتها برای افاغنه ساکن ایران یکی از بحثهای روز بوده است. این موضوع باعث شد تا برخی از سینماگران نیز در مخالفت با این ممنوعیتها وارد ماجرا شده و اقدام کنند. نخستیننفر اصغر فرهادی بود که به نقل از روزنامه «شرق» اعلام کرد با سفر به ایران در روزهای ۲۲ و ۲۳ اردیبهشتماه فیلمش را برای افغانها به نمایش خواهد گذاشت و با آنها به گفتوگو خواهد نشست. بنا بر همین خبر فرهادی با بیان اینکه «انداختن علت ناامنی و بیکاری به گردن مهاجران، فرار از پذیرش مسئولیت است» در ارتباط با این ممنوعیتها گفت: «چنین رفتارهای ناشایستی با مهاجران در ایران برای کشوری که خود یکی از بالاترین آمار مهاجران را در کشورهای دیگر جهان دارد، تلخ است.»
اصغر فرهادی: انداختن علت ناامنی و بیکاری به گردن مهاجران، فرار از پذیرش مسئولیت است.
اما این عمل فرهادی با واکنشهایی روبرو شد. روزنامه کیهان در مطلبی به این خبر پرداخت و نوشت «فرهادی توضیح نداده است چرا در برابر جنایات آمریکا در افغانستان و قتل عام چند ده هزار افغانی توسط مهاجمان غربی و طالبان، احساس مسئولیت و همدلی نکرده است؟» در بخش دیگری از مطلب کیهان نیز آمده است «کاش سازنده فیلم “جدایی…” علتالعلل آوارگی و ستم بر مردم و مهاجران افغان از کشورشان را هدف خود قرار میداد و مسئولیت اجتماعی خود را در قبال ستم کشورهای متجاوز غربی ایفا مینمود!»
اما بعد از فرهادی، بار دیگر «شرق» خبر داد سینماگرانی چون داریوش مهرجویی، مانی حقیقی، نیکی کریمی، لیلا حاتمی و علی مصفا نیز قرار است در یک سفر به مازندران با نمایش فیلمی از داریوش مهرجویی اعتراض خود را به این تصمیم و همدلیشان با این مهاجران را نشان دهند. مانی حقیقی که قصد دارد فیلم مستند «مهرجویی: کارنامه چهلساله» را در این سفر نمایش دهد، در توضیح این تصمیم گفت: «ما به دنبال مکانهایی برای نمایش این فیلم در شهرهای مختلف این استان هستیم و قصد داریم برای همه و بهخصوص شهروندان افغان این فیلم را نمایش دهیم و خودمان در کنارشان حضور داشته باشیم تا اعتراضمان را به این تصمیم مطرح کنیم.»
به هر حال با توجه به واکنش اولیه اصولگرایان، باید دید واکنش مخالفان بعد از عملی شدن این تصمیم سینماگران چه خواهد بود و اینبار در وبسایتهای وابسته چه پروندهای برای این سینماگران ساخته خواهد شد!
خبرهای کوتاه
«جدایی نادر از سیمین» موفق شد تا جایزه بهترین فیلم خارجی پنجاهوششمین مراسم جوایز فیلم «دیوید دوناتلو» ایتالیا را به دست آورد. این فیلم امسال در این بخش رقبایی چون «هیوگو» ساخته مارتین اسکورسیزی و «درخت زندگی» ساخته ترنس مالیک را در برابر خود داشت.
ایرج قادری، بازیگر و کارگردان در سن ۷۷ سالگی درگذشت.
ایرج قادری، بازیگر و کارگردان سینما صبح روز یکشنبه در بیمارستان مهراد تهران درگذشت. قادری که از بیماری سرطان رنج میبرد از اوایل امسال با وخامت حالش در بیمارستان بستری شد. پیکر او بدون اطلاعرسانی روز یکشنبه در بهشت بیبی سکینه در کرج به خاک سپرده شد.
درخواست پروانه ساخت فیلم «بیا تا برویم» به کارگردانی داریوش مهرجویی رد شد. فیلمنامه این فیلم بر اساس یکی از طرحهای قدیمی مهرجویی توسط او و وحیده محمدیفر نوشته شده بود.
خبرهای تولید
نقی نعمتی فیلم «خاکستر و برف» ساخته روحالله سهرابی را تدوین میکند. فیلم داستان مردی است که بعد از ۲۵ سال به ایران بازمیگردد تا با صمیمیترین دوست خود دیدار کند. فیلمبرداری فیلم سال گذشته در شمال انجام شد و بازیگرانی چون کامبیز دیرباز، میترا حجار و قربان نجفی در آن بازی کردهاند.
ترانه علیدوستی در نمایی از فیلم «احتمال معکوس» ساخته بهرام توکلی
فیلمبرداری فیلم «احتمال معکوس» ساخته بهرام توکلی بعد از ۴۵ جلسه به پایان رسید. بهرام دهقانی تاکنون نیمی از تدوین فیلم را انجام داده است. صابر ابر، ترانه علیدوستی، سحر دولتشاهی و سعید چنگیزیان در این فیلم بازی کردهاند.
گلچهره سجادیه بعد از ۲۰ سال بار دیگر در فیلمی از مسعود کیمیایی جلوی دوربین میرود. «دست تنها» تازهترین پروژه مسعود کیمیایی است که اینروزها در مرحله نهایی نوشتن فیلمنامه است. قرار است بازیگرانی چون سعید راد و اکبر زنجانپور نیز در این پروژه با کیمیایی همکاری کنند. داستان فیلم درباره مردی میانسال است که بعد از سالها زندان برای کمک به دخترش چند روز مرخصی میگیرد.
خبرهای اکران
از هفته گذشته فیلم «خنده در باران» ساخته داریوش فرهنگ نمایش عمومی خود را در سینماها آغاز کرد. در این فیلم بازیگرانی چون شقایق فراهانی، بهاره رهنما، مهران رجبی، گوهر خیراندیش و نصرالله رادش بازی کردهاند و در گروه سینمایی عصر جدید به روی پرده رفته است. این فیلم در نخستین آخر هفته خود توانست تا حدود ۳۰ میلیون تومان فروش داشته باشد.
«خنده در باران» ساخته داریوش فرهنگ فیلم تازه اکران
اما در جدول اکران «قلادههای طلا» با فروشی حدود یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان در ۵۱ روز همچنان صدرنشین است. «انتهای خیابان هشتم» با فروش ۶۹۰ میلیون تومانی خود فیلم دوم است و «نارنجیپوش» ساخته داریوش مهرجویی با فروش ۵۶۵ میلیون تومان در مکان سوم قرار دارد. «چگونه میلیاردر شدم» همچنان از کمفروشهای جدول است و با فروش ۱۴۰ میلیون تومانی خود در مکان چهارم قرار دارد و «سیب و سلما» با فروشی حدود ۱۲ میلیون تومان همچنان کمفروشترین فیلم جدول است.
حاشیه هفته
وبسایت «کافه سینما» این هفته گزارشی منتشر کرد که بسیار جای تأمل دارد. در این گزارش نویسنده با توجه به آمار ارائه شده توسط بنیاد سینمایی فارابی مروری کرده است به تولیدات دولتی سه سال اخیر سینمای ایران، هزینههای تولید و میزان فروش آنها. البته با توجه به عدم اعلام شفاف هزینههای تولید و یا میزان فروش برخی از فیلمهاف بالطبع نتیجه صد در صد دقیق نیست، اما با همه اینها همچنان آمار نهایی بسیار جالب هستند.
بنا به این گزارش، در مجموع ۲۶ فیلم دولتی و یا سفارشی در اکران عمومی خود تنها توانستهاند مبلغی حدود ۳۱۶ میلیون و ۶۹۴ هزار تومان فروش داشته باشند و در کل حدود ۸۰ هزار تماشاگر به تماشای این ۲۶ فیلم نشستهاند. به عبارت دیگر به طور میانگین هر فیلم تنها حدود ۱۲ میلیون تومان فروش داشته و توانسته کمتر از ۵ هزار نفر را به سینماها بکشاند، این در حالی که در این فهرست فیلمی دیده میشود که در اکران عمومی خود تنها حدود ۲۷۰ هزارتومان فروش داشته است. حال در مقایسه با هزینه تولید میانگین ۵۰۰ میلیون تومانی برای هر فیلم، خودتان حساب کنید این میان چه بلایی بر سر بیتالمال آمده است! و البته به این فهرست اضافه کنید تعداد زیادی از فیلمهایی که با هزینههای بالا تولید شده و هرگز به نمایش عمومی نیز در نیامدهاند.
——————————
—————————–
نکته جالبتر اشاره نویسنده مطلب به سازندگان این آثار دولتی است که بخش عمدهای از آنها را فیلمسازان تازهکار و یا فیلماولیها تشکیل میدهند. فیلمسازانی که بیشتر آنها با اجرای خواستههای مسئولان دولتی و سینمایی سعی میکنند برای خود راهی به سینمای ایران باز کنند.
اگر حاشیه هفته گذشته و سخنان حامد کلاهداری را به یاد داشته باشید، بد نیست کسی به ایشان و همچنین مسئولان سینمایی پیشنهاد بدهد تا نگاهی به این آمار و ارقام بیاندازند تا ببینند در این سه سال ریاستشان چه گلی به سر سینمای ایران زدهاند!
در همین زمینه:
::مجتبا یوسفیپور در زمانه::
بر همه ی ما ایرانیان است که از هر اطلاعیه و اعلامیه ای که مربوط به تشکلات صنفی در جهت منافع آن صنف در مقابل منافع ایدئولوژیک دولتی ست حمایت کنیم . همین آخرین تلاشها در حال غروب شدن است باید در مقابل هر گونه تعدی دولتیان به این صنف معترض باشیم کار این صنف تنها کار فرهنگی نیست بلکه تولید کالائی سرمایه ایست که باعث از بین بردن بخشی از بیکاری کارکنان هنرپیشه گان و .. این صنف می شود .
اما باید سخنی هم با گردانندگان این صنف هم داشته باشیم که هر تصمیمی باید توسط مجمع عمومی و اعضای صنف صورت بگیرد تا تصمیمات صنف هم دموکراتیک و هم از پشتیبانی خوبی برخوردار گردد . و اینگونه تصمیم گیری ها ضرورتا با پشتوانه ی قوی سبب عقب نشینی نیروهای سرکوبگر نیز خواهد شد .
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 08 May 2012