بر طبق رتبهبندیِ اسکوپوس، رتبهی ایران در تولید اسناد علمی در مجموع (یعنی وقتی همهی شاخههای علم را در نظر بگیریم) در سال ۲۰۱۷ در جهان شانزدهم است.
بر طبق این رتبهبندی، ایران در تولید اسناد علمی در منطقهی خاورمیانه رتبهی نخست را دارد، در بین کشورهای مسلمان نیز (با فاصلهی زیاد از رتبهی دوم که ترکیه است) رتبهی نخست را دارد، و در میان کشورهای در حال توسعه پس از کشورهای چین و هند و برزیل در رتبهی چهارم جای دارد.
همچنین، بر اساس این آمار، رتبهی ایران در تولید اسناد علمی از چندین کشور توسعهیافته نیز بالاتر است: کشورهای سوییس و سوئد و بلژیک و دانمارک و اتریش و پرتغال و نروژ و فنلاند و نیوزلند و ایرلند همه در تولید اسناد علمی رتبهی پایینتری نسبت به ایران دارند.[1]
این آمار را چگونه باید تعبیر و تفسیر کرد؟
آیا باید بر اساس ارزش ظاهریِ این رتبهبندی داوری کرد؟
وقتی در رسانهها در ایران و نیز از زبان عالیترین مقامات حکومتی میشنویم که از جایگاه ایران در تولید علم با افتخار سخن میرود، به آمارهایی از این دست استناد میشود؛ و بهویژه به نمایهی اسکوپوس استناد میشود چرا که این نمایه اسناد بیشتری را پوشش میدهد و از همین رو ایران در این نمایه جایگاه بهتری دارد – برای مثال نسبت به نمایهی «وب آو ساینس» که در لحاظ اسناد سختگیریِ بیشتری اعمال میکند.). اما کسانی که هم در ایران و هم در کشورهای توسعهیافته تجربهی آموزش و پژوهش دارند معمولاً با شک و تردید دربارهی معناداریِ چنین رتبهبندیهایی داوری میکنند.
دو پرسش اساسی
در اینجا دو پرسش را باید از هم جدا کرد:
■ یک پرسش این است که آیا میتوان رتبهی یک کشور در تولید اسناد علمی را بهراستی به معنای رتبهی آن کشور در تولید علم دانست.
برای پاسخ به این پرسش لازم است نخست تعریفی از علم را معیار قرار دهیم و سپس ببینیم آیا رتبهی یک کشور در تولید اسناد علمی طبق آن تعریف به معنای تولید علم است. یک نکته مهم این است که رتبهبندیِ اسکوپوس بر اساس معیارهای کمی است و، گرچه برخی از آمارهای آن – برای مثال شاخص اچ، تعداد ارجاع، تعداد ارجاع به خود – را میتوان بهطور کیفی تفسیر کرد، اما رتبهی کشورها در این نمایه در نهایت با معیار کمی و صرفاً بر اساس تعداد اسناد محاسبه شده است.
■ دومین پرسش این است که چنان رتبهای، گذشته از آنکه بهراستی بر تولید علم دلالت کند یا نه، چگونه و تحت چه سازوکارهایی حاصل شده است، چراکه کشورها در سیاستگذاریِ پژوهشی بهیکسان عمل نمیکنند.
من در اینجا فقط به پرسش دوم میپردازم.
ساز و کار تولید علم
از نظر اقتصاد پژوهش، در مقایسه با کشورهای توسعهیافتهای که در بالا ذکر شد، بودجهای که در ایران برای پژوهش هزینه میشود بسیار ناچیز است. بر طبق آخرین آماری که یونسکو به دست میدهد، در ایران فقط سهدهم درصد (٪۰,۰۳) از تولید ناخالص داخلی در بخش پژوهش و توسعه هزینه میشود که این بودجه، با نظر به شاخصِ برابریِ قدرت خرید، ۳۳۱۷,۲ میلیون دلار است. در حالی که بر طبق همین آمار برای مثال کشور سوییس سه و دو-دهم درصد (۳,۲٪) از تولید ناخالص داخلی را در بخش پژوهش و توسعه هزینه میکند که این بودجه، با نظر به شاخص برابریِ قدرت خرید، ۱۴۷۴۴,۹میلیون دلار است. در وضعیتی کمابیش مشابه، بودجهی دیگر کشورهای توسعهیافتهای که در رتبهبندی اسکوپوس نسبت به ایران در جایگاه پایینتری هستند نیز بسیار بیشتر از ایران است. از منطقهی خاورمیانه و در میان کشورهای اسلامی نیز برخی کشورها نسبت به ایران بسیار بیشتر در زمینهی پژوهش هزینه میکنند. برای مثال، ترکیه در سال ۲۰۱۷ نهدهم از تولید ناخالص داخلی را در بخش پژوهش و توسعه هزینه کرده است که این بودجه، با نظر به شاخص برابریِ قدرت خرید، ۱۵۳۲۴,۲ میلیون دلار است.[2]
در برخی آمارها میزان تولید متنهای علمی در ایران افتخارآمیز جلوه میکند. اما به راستی در ایران کار پژوهشی جدی صورت میگیرد و آنجایی هم که انجام میشود سازوکار تولید علم چیست؟
پس در حالی که بودجهی پژوهش در ایران نسبت به کشورهایی که نام بردیم بهمراتب کمتر است رتبهی ایران از نظر تولید اسناد علمی بالاتر از آنهاست. این ناهمخوانی در میان بودجهی پژوهش و رتبهی تولید اسناد علمی را چگونه باید تبیین کرد؟ یک تبیین این است که مدیریت پژوهش در ایران نسبت به آن کشورها بهتر بوده است، طوری که با بودجهی بسیار کمتر رتبهی بالاتری کسب شده است. با نیمنگاهی به وضع مدیریت در ایران بر ما روشن میشود که چنین تبیینی درست نیست.
تبیین دیگر این است که رتبهبندیهایی از این دست چون صرفاً کمّی هستند قرار نیست مناسبتی با بودجهی پژوهشی داشته باشند. یعنی اگر رتبهبندی بر اساس معیارهای کیفی در دست بود آنگاه آشکارا میدیدیم که رتبهی کشوری چون ایران در تولید اسناد علمی اتفافاً با هزینهکرد ناچیز در زمینهی پژوهش درآن کشور تناسب دارد، و به همین صورت نیز رتبهی کشورهایی چون سوییس که در زمینهی پژوهش بسیار هزینه میکنند. بر اساس این تبیین، رتبهی کشوری چون ایران در نمایههای بینالمللی ممکن است ناشی از تولید آثاری با کیفیت پایینتر از کشورهای توسعهیافته و یا حتا ناشی از بدکرداری و فساد پژوهشی باشد. چنانکه گفتیم، رتبهبندیهایی چون اسکوپوس بر پایهی شاخصهای کمّی هستند و معلوم نیست تا چه اندازه باید آنها را جدی گرفت. افزون بر این، شواهدی که از بدکاریِ پژوهشی در مقیاس گسترده از سوی پژوهشگران مقیم ایران[3] در دست هست این گمان را تقویت میکند که رتبهی ایران در نمایههای بینالمللی دستکم تا اندازهای ناشی از بدکاری و فساد در پژوهش در شکلهایی چون دادوستد ارجاع یا حلقههای ارجاع (citation cartels) است.
اما تبیین دیگر این است که در ایران دانشجویان تحصیلات تکمیلی در حالی که از تأمینِ بهمراتب کمتری برخوردارند مجبور هستند در مجلات بینالمللی مقاله منتشر کنند؛ به زبان ساده یعنی در مقایسه با همتایان خود در چنان کشورهایی استثمار میشوند. این تبیین نیز با بسی دلایل و شواهد تأیید میشود.
در بسیاری از رشتههای دانشگاهی در ایران انتشار مقاله در مجلات خارجی برای دفاع از پایاننامه و فارغ التحصیلی اجباری است. این در حالی است که در ایران فقط بخش بسیار کوچکی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی بورسیه میشوند و کمکهزینه دریافت میکنند، که همان هم اغلب با دخالت معیارهای غیرعلمی انجام میشود. در آن کشورهای توسعهیافتهای که نام بردیم، و حتا در برخی کشورهای در حال توسعه چون ترکیه و برخی کشورهای عربی، تحصیلات تکمیلی معمولاً شغل محسوب میشود و دانشجویان در این مقاطع از تأمین مالی مناسب برخوردار هستند اما با این حال مجبور به انتشار مقاله نیستند.
این البته تمام ماجرای استثمار دانشجویان تحصیلات تکمیلی در ایران نیست. آنان اغلب مجبور میشوند نام استادانی را که نقشی در پژوهش نداشتهاند بهعنوان نویسندهی مقاله، اغلب حتا بهعنوان نویسندهی اول، بیاورند. و بسیاری از همین دانشجویان پس از فارغالتحصیلی هیچ شغل و جایگاهی متناسب با تخصصشان به دست نمیآورند.
پانویسها
[1] رتبهبندی اسکوپوس را در اینجا ببینید.
[2] آمار یونسکو را در اینجا ببینید.
[3] نمونههایی تازه از چنین فسادهایی را در نشانیهای زیر بیابید:
nature.com , Retraction Watch.
رتبه بندی بر اساس HIndex تصویر قابل اعتمادتری میدهد که با شواهد دیگر همخوانی بیشتری دارد.
ناشناس / 15 January 2019
اشتباه تایپی: “فارغ التحصیلی” صحیح است
شاهد ترفندهای زیاد ناپسند و غیر علمی در ایران هسنیم تا تعداد مقالات را بالا ببرند.
بدرستی مواردی. اینجا ذکر گردید. یک کلک دیگه که زده میشه اینه که داده های یک مقاله
را به 2 یا 3 تکه بخش میکنند و هر قسمت را یک مقاله میکنند. بعبارت دیگر کیفیت را فدای کمیت میکنند
محمود / 16 January 2019
هیچ کشوری از مشکلات مبرا نیست. ایران هم مشکلاتی دارد ولی خوب است منصف باشیم و واقعیت ها را هم ببینیم. پیشرفت های ایران در زمینه های تکنولوژیک و پزشکی و هسته ای و صد البته نظامی و دفاعی کاملا ارام و در شرایط تحریم ادامه دارد . نکته دوم اینکه برعکس بسیاری از کشورها، بودجه های پژوهشی در ایران،معیار درستی برای مقایسه نیست چرا که بسیاری از پژوهشها در ایران با بودجه های فردی و شخصی انجام می شوند و نتایج انها نه تنها در مراگز دانشگاهی و بین اساتید مبادله می شوند بلکه در قالب مقالات علمی نیز نمود می یابند. پس درست و منطقی آن است که پیشرفت و توسعه هر کشوری را بر اساس معیار و ملاک های حاکم بر همان کشور ببینیم
فهیمه / 23 January 2019
پاسخ به فهیمه.
شما گفته ای: پس درست و منطقی آن است که پیشرفت و توسعه هر کشوری را بر اساس معیار و ملاک های حاکم بر همان کشور ببینیم.
ممکن است بفرمایید معیار و ملاکهای حاکم بر ایران چهها هستند؟
پاسخ به فهیمه! / 06 February 2019