محمدعلی ابطحی، معاون پارلمانی دولت محمد خاتمی، رئيسجمهور پيشين ايران خواهان مشخص شدن مرز اصلاحطلبان با مخالفان حکومت اين کشور شد.
ابطحی روز شنبه پنجم فروردين ۱۳۹۱ به خبرگزاری مهر گفت: “اصلاحطلبان بايد مرز خود را با مخالفان نظام مشخص کنند حتی اگر سران اصلاحات در صحنه نباشند.”
به گفته وی “اصلاحطلبی جريان توانمندی است که انيدشه و تفکر آن در جامعه نفوذ دارد هرچند که نمايندهای در مجلس نداشته باشد.”
ابطحی واکنشهای گسترده را به رأی دادن محمد خاتمی در انتخابات مجلس نهم، نشانه بالابودن مخاطبان جريان اصلاحات توصيف کرده است
وی افزود: “اصلاحطلبی يک واقعيتی درون جامعه ايران است که تحولات گذرا بر آن اثر ندارد اما در سال ۹۰ خيلی فرصت بروز نداشت.”
ابطحی واکنشهای گسترده را به رأی دادن محمد خاتمی در انتخابات مجلس نهم، نشانه “بالابودن مخاطبان” جريان اصلاحات توصيف کرد.
اشاره ابطحی به واکنشهايی است که پس از رأی دادن محمد خاتمی در نهمين دوره انتخابات مجلس ايران بروز کرد.
خاتمی چند ماه پيش با بيان شرطهايی برای شرکت در انتخابات مجلس گفته بود: “وقتی همه نشانهها دلالت بر اين دارد که نبايد در انتخابات شرکت کنيم، شرکت در انتخابات معنايی ندارد.”
با اين حال وی روز ۱۲ اسفند در انتخابات مجلس شرکت کرد و رأی داد.
وی در توضيح چرايی رأی دادنش در انتخابات گفت: “تعيين استراتژی عدم معرفی نامزد و ارائه ليست هيچگاه به معنی تحريم انتخابات نبود و می بايست اين امر را در عمل اثبات کنيم تا با گرفتن هرگونه بهانه ای از بدخواهان روزنه ای برای امکان مفاهمه بيشتر با تکيه بر حقوق و مصلحت مردم و پيشرفت واقعی کشور باز شود.”
وی همچنين گفت: “من براساس راهبرد اصلاح طلبانه به آشتی ملی و بازگشت به آرمان های اصيل انقلاب و قانون اساسی و ايجاد فضای همدلی و مشارکت همگان دعوت کرده و می کنم و انتظار داشته و دارم که همه با اسير نماندن در گذشته و با نگاه به آينده روند تازه ای را در کشور آغاز کنند.”
شماری از تحليلگران مسائيل سياسی ايران، رأی دادن محمد خاتمی را نشانه “جدايی” وی و اصلاحطلبان از جنبش مخالفان موسوم به “جنبش سبز” ارزيابی کردهاند.
تو هنوز هم زنده ای!! بابا بی خیال من لاک ناخنهام رو عوض کردم. حالا صورتیه! اصلاح طلبی مرد٬ زنده باد سرنگون طلبی!
خبرنگار / 24 March 2012
کاملا با ابطحی موافقم، منتها من از سوی دیگر این جاده میتازم، یعنی معتقدم که این سکولارها هستند که باید مسیر خود را به صورت کاملا مشخص از طرفداران – در بهترین شکل – خوش خیال اصلاح حکومت اسلامی متمایز کنند. خطوط حرکت دموکراسی خواهی بدون دخالت دین در امر حکومت باید مشخص تر و فعالیت دمکراتهای واقعی باید متمایز تر و قابل تشخیص تر شود. تا این آقایان ساکت و بی تفاوت در برابر فجایع سرانجام بفهمند که دوران آنها دیرگهیست سپری شده و باید دست در دست خونریزان به کنج نمور مذهب بخزند.
Mirzataghi / 24 March 2012
در برخورد با انتخابات نا عادلانه علاوه بر تحریم و یا مشارکت در آن ، که هر دو بنوعی مورد استفاده حاکمیت قرار میگیرند گزینه سومی هم وجود دارد و آن “مشارکت فعال و معترضانه” است . هدف از مشارکت معترضانه در انتخابات، انداختن توپ به زمین حاکمیت از طریق انتخاب هوشمندانه نمایندگان واجد شرایط و یا ردّ انتخابات در حوزه رأی گیری با پر کردن صندوق از رأی اعتراضی، در مواردی است که از نظر رأی دهنده نامزد واجد شرایط در لیست وجود نداشته باشد . این رویکرد بخصوص در انتخابات مجلس و شوراها که امکان آمار سازی برای دولت به حد اقل میرسد حتماً نتیجه بخش است.
تحریم انتخابات بنفع گروههای اقتدار گرا است. زیرا خیال آنها از غیبت صاحب خانه راحت و فقط باید مواظب حریفانی مانند خودشان باشند که در صدد دستیابی به قدرت بیشتر هستند . مشارکت معترضانه، انتخابات را به رفراندم مشروعیت دولت تبدیل ، و بازیهای رد صلاحیت جناحی و تحمیل نماینده از طریق شورای نگهبان به حوزه ها و را بلاموضوع مینماید. این روش ، امری کارشناسی شده و مورد تأیید احزاب و شخصیتهای اصلاح طلب از سال 86 بوده است..
تصمیم جبهۀ اصلاحات که به رغم دولت متوهم و افراطیون پشتیبان آن انجام خواهد شد دفاع از قانون اساسی در کلیت آن و قانونگرائی و رهائی از گرفتاری در منگنه انتخاب بین بد و با بد تر میباشد
امیر صیاد / 24 March 2012
اقای ابطحی. به اقای خاتمی بگید که بابا شتر سواری دولا دولا معنی نداره.بیاد وسط وقانون اساسی وخبرگانو نشانه بگیره.واقعا انتخاب رهبری توسط خبرگان چقدر مسخره است.موضوع اینه که مردم دیگه رهبر نمیخوان.مردم بدنبال مجلس وانتخاب ریاست جمهوریند.مردم بدنبال ازادی احزابند.مردم از حکومت شاهی قبلی وسلطانی دینی فعلی متنفرند.میگید نه؟ رفراندوم بزارن
کاربر مهمانHossein / 24 March 2012
اقای ابطحی. به اقای خاتمی بگید که بابا شتر سواری دولا دولا معنی نداره.بیاد وسط وقانون اساسی وخبرگانو نشانه بگیره.واقعا انتخاب رهبری توسط خبرگان چقدر مسخره است.موضوع اینه که مردم دیگه رهبر نمیخوان.مردم بدنبال مجلس وانتخاب ریاست جمهوریند.مردم بدنبال ازادی احزابند.مردم از حکومت شاهی قبلی وسلطانی دینی فعلی متنفرند.میگید نه؟ رفراندوم بزارن
کاربر مهمانHossein / 24 March 2012
ماست مالی به هر ترتیب و توجیه کردن بی عملی و انفعال در هر صورت مشتریانی دارد و دیگر ان موج 2 خرداد را بر نخواهد انگیخت اکنون فکر مردم از خاتمی و حتی موسوی عبور کرده و زمانی که بروز عملی پیدا کند بازنده چنیین عمل کنندگانی خواهند بود
کاربر مهمان / 24 March 2012
آقای ابطحی روزی روزگاری با صورت بچه گانه و مظلوم معصومش بر همه جنایات حکومت لبخندی ملیح و انثانه می زد. او با وزارت افساد و یا گشتاپوی حکومت همسر و همسنگ بود ایرانیهای در سراسر ایران و به ناحق گشت ارشاد را گشتاپو می نامند. به ناحق چرا که گشتاپو به مراتب شرافتش بلاتر از ارشادیها بود. گشتاپو دست کم کم کم کم کاری به لباس مردم نداشت٬ در خودر و نوش مردم دخالت نمی کرد. اما خمینی آمکش و خامنه ای جلاد و هاشمی رفسنجانی شیطان و روحانین فاسد و مفت خور چنان دماری از روزگار مردم درآوردند که در سرتاسر تاریخ اسلامزده ی ایران بینظیر است. روحانیت ایران را و مردم ایران را به ایدز روحی مبتلا کرده است. من وحشت روزی را دارم که این ورق بصورت قهری برگشت خواهد شد. آنگاه ریش سوزان و عمامه سوزان و عبا سوزانی در ایران بشود که در هیچ جاکمعه ای نشده باشد. روحانیت سمبه ی محکم ایران زمین را هزار بار بیشتر از ظرفیتش باردار و شارژ کرده است. این سمبه شلیک خواهد شد و چنان قصای بکند که روحانیت از القصاص و فی القصاصش پشیمان شود. اگر چه آنروز دیر شده اما بزودی این دیرکرد سر خواهد آمد. گویا آن خانم خبر نگار از لاک ناخنهایش سخن می گوید٬ خانمی که در ابتدا نظر داده اید اگر ممکن است توضیح دهید.
کاربر مهمان / 25 March 2012
برادر ، مردم حکومت مذهبي خليفه اي نميخواهند ..قرنهاست اين حکومت بقبرستان تاريخ رفته …..
کاربر مهمان / 25 March 2012
رفرندام در تعيين نوع حکومت و بعد انتخابات با شرکت همه گروهها راه حل نجات کشور از اين گره کور است …..
کاربر مهمان / 25 March 2012
اسلامی سمی کشنده در پایدرخت ایران است٬ آنرا از ایران اخراج کنیم.
کاربر مهمان / 25 March 2012
آری رفراندوم می تواند کاری مفید برای نه گفتن به خشونتی بینطیر در تاریخ ایران باشد.
کاربر مهمان / 25 March 2012
با آقای ابطحی کاملاً موافقم ؛ اگر از 25 خرداد 88 تا عاشواری همان سال اصلاح طلبان مرز خود را مشخص و جدا می کردند. قطعاً امروز تکلیف مشخص تربود یا به عبارت دیگر موفقیت چنبش بیشتر می بود.
و این ها کاملاً مشخص کرده اند که آخرین سنگری که روحانیون به آن پناه خواهند برد ( هنگام سرنگونی ) همین آقایانی مثل خاتمی و ابطحی خواهد بود. اما می ترسم خیلی دیرشده باشد.
کاربر مهمان / 25 March 2012