احمد بيگدلی برنده جايزه کتاب سال ايران در سال ۸۵ سانسورهای اداره کتاب وزارت ارشاد را مورد انتقاد قرار داد و از خودسانسوری نويسندگان گفت.
احمد بيگدلی، نويسنده ايرانی در گفتوگو با خبرگزاری مهر با اشاره به بازبينیهای اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: “بارها گفتم کلمه را که حذف میکنيد بگذاريد چيزی جايش بگذارم. گفتند نه. کتابم را که ورق میزنيد میبينيد لابهلای خيلی از سطورش سفيد است. ميان جملات خالی است.”
بيگدلی افزود: “دو سال بود که کتابی نداشتم و دوست داشتم کتابم منتشر شود اما اين بار برای انتشار آخرين کتابم، کارشناسان اداره کتاب وزارت ارشاد بعد از ۳۰ ماه به من گفتند کار مشروط شده است.”
نويسنده رمان پليسی “بیترديد سهشنبه بود”، با اشاره به سانسورهای بازبينها گفت: “گفتهاند اين کلمه يا اين سطر را حذف کنيد، در فلان صفحه، ۱۸ خط را حذف کنيد. فلان پاراگراف را برداريد. کلمه انگشتر عقيق را حذف کنيد و….”
بيگدلی ادامه داد: “سطرها را اصلاح کردم برای نمونه آن باتومی که نوشتم در دست مأمور پليس است را بازنويسی کردم تا با جلوگيری از حذف همه متن، کليدهای کشف ماجرا در دل متن لو نرود. اما با اين وجود، بازبينها گفتند خير… بايد همه را حذف کنيد. میگويم کتابم ناقص میشود. میگويند مجبور نيستی چاپ کنی. همين است که هست.”
احمد بيگدلی: برای نگارش کتاب بعدیام نگرانم که برای نمونه باتوم را بنويسم يا ننويسم؟ اين باتوم بالاخره روزی برای ايجاد نظم بايد از کمر مأمور بيرون بيايد ديگر! چرا نبايد بنويسم و اگر نوشتم چطور میشود؟
وی گفت: “برای نگارش کتاب بعدیام نگرانم که برای نمونه باتوم را بنويسم يا ننويسم؟ اين باتوم بالاخره روزی برای ايجاد نظم بايد از کمر مأمور بيرون بيايد ديگر! چرا نبايد بنويسم و اگر نوشتم چطور میشود؟”
وی با بيان اينکه اين مصيبت در ادامه منجر به خودسانسوری من نويسنده میشود گفت: “بيماری خودسانسوری واکسن و راه درمان و دارويی ندارد مانند خوره به جان نويسنده میافند و او نمیداند با آن چه کند.”
بيگدلی خود را پايبند به تعهدات اخلاقی و عقيدتی دانست و افزود: “من وارد روابط شخصی آدمها نمیشوم اما اگر زنی پس از سالها به همسرش میرسد، او را در آغوش نمیکشد؟ در سينما که نمیشود از اين حرفها زد چون بازيگران نامحرم هستند. در داستان هم نامحرم هستند؟ در يک داستان يک زن مثلأ نمیتواند مقنعهاش را بردارد و موهای خود را شانه کند؟”
به گفته وی، “خواننده داستان اين تصاوير را که نمیبيند. اگر تصور اين موضوع در خواننده باعث ايجاد انحراف میشود تقصير من است يا خواننده من که با هر کلمهای وسوسه میشود؟”
وی با بيان اين که ديگر میترسم داستان بنويسم افزود: “داستان مینويسم اما آن را در کمد میگذارم و چاپ نمیکنم و خيال هم ندارم که اين کار را بکنم.”
بيگدلی گفت چندی پيش مجموعه داستانی را به ناشری سپرده و پس از گذشت چهار ماه وقتی پیگير انتشار کتابش شده ناشر گفته است “شما ديگر چرا. شما که ۳۰ ماه برای کتاب قبلی صبر کردی، عجله نکن.”
اين نويسنده ۶۶ ساله گفت: “کتابی که پنج سال است درباه آن نقد مینويسند چرا هنوز تجديد چاپ نمیشود. من هم آخر بايد از راه انتشار اين کتاب نانی بخورم. من هم زندگی دارم. عيالوارم. يک ناشر ديگر میگويد اگر ناراحتی برو پيش فلان ناشر.”
احمد بيگدلی، افزون بر نوشتن رمان و داستان برای بيش از ۴۰ فيلم مستند گفتار متن نوشته و در نخستين جشنواره فيلم يادگار، برای گفتار متن فيلم مستند “پاسارگاد” ساخته مهرداد زاهديان برنده جايزه بهترين متن شده است.
مجموعه داستان “آوای نهنگ” وی برنده هفتمين جايزه کتاب فصل شد. در سال ۱۳۸۵نيز رمان “اندکی سايه” او توانست جايزه کتاب سال ايران را بهدست آورد.
“شبی بيرون از خانه”؛ “من ويران شدهام”؛ “آنای باغ سيب” و “زمانی برای پنهان شدن” از ديگران آثار اين نويسنده هستند.