مدیریت عبدالله جاسبی بر دانشگاه آزاد شاید طولانی‌ترین دوره مدیریت جمهوری اسلامی نباشد اما به قطع، طولانی‌ترین مدیریت در سطح کلان این نظام است که در عدد ۳۰ متوقف ماند.
 
خیلی‌ها تغییر او را به واسطه حمایت‌های همیشگی هاشمی رفسنجانی غیرممکن می‌دانستند اما گویا در دو سال گذشته کار چندانی از این چهره قدیمی و پرنفوذ نظام ساخته نیست.
 
حالا برادر وزیر علوم بر صندلی ریاست بزرگترین دانشگاه ایران و به تعبیر مدیرانش بزرگ‌ترین دانشگاه جهان اسلام نشسته است و دولت دیگر نمی‌تواند منتقد حضور انتخاباتی دانشگاه آزاد به نفع رقبایش باشد. در “پیشخوان” این هفته اتفاقات منجر به برکناری جاسبی و انتخاب فرهاد دانشجواز نگاه روزنامه‎‌های تهران بررسی شده است.
 
دانشجو: از هاشمی اجازه گرفتم
 
روز یکشنبه روزنامه‌ها به وعده رییس جدید دانشگاه آزاد پرداخته بودند که از کاهش شهریه‌ها خبر می‌داد. روزگار با روتیتر “فرهاد دانشجو به رغم مخالفت هاشمی برنامه‌هایش را تشریح کرد” عکس یک خود را به دیدار هاشمی رفسنجانی و دانشجو اختصاص داد و تیر زد: “وعده ارزان‌سازی دانشگاه آزاد”
اما روزنامه تهران امروز که تیتر یک خود را “جزئیات جلسه جنجالی دانشگاه آزاد” انتخاب کرده بود، گفت‌وگویی با رییس جدید دانشگاه آزاد، رییس سابق دانشگاه تربیت مدرس و برادر وزیر علوم داشت.
 
در مقدمه هم به اختلاف نظر هیات امنا و انتشار اخبار ضد و نقیض اشاره شده و این که با وجود اعلام “رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری” مبنی بر انتخاب فرهاد دانشجو، دبیر هیات امنا گفته رای‌گیری انجام شده غیرقانونی و فاقد اعتبار است و جلسه 21 دی ماه بدون نتیجه خاتمه یافته است.
 
دانشجو در گفت‌وگو با تهران امروز از دیدار صبح روز برگزاری جلسه با هاشمی رفنسجانی خبر داده است: ” خواستم كه اگر ایشان مخالف حضور بنده هستند اعلام كنند كه ایشان اظهار داشتند كه شما مثل سایر اعضاء می‌توانید به عنوان كاندیدای ریاست دانشگاه آزاد شركت كنید.” رییس جدید همچنین در ارزیابی‌اش از ریاست طولانی مدت عبدالله جاسبی گفت: ” آقای جاسبی ۲۹ سال برای این دانشگاه زحمت كشیده‌اند و باید به طور مفصل مورد ارزیابی قرار بگیرند و نمی‌توان با گرفتن یك ایراد زحمات ایشان را نادیده گرفت.
 
{…} یكی از اصلی‌ترین مشكلات این دانشگاه تمركز بیش از حد تصمیمات در مركز دانشگاه است كه باعث شده كنترل كم و كیفیت فدا شود. بعضی جاها رشد كمی نامطلوبی ایجاد شده كه در این دوران باید تاثیر كیفی شكل بگیرد و سیاست‌های تمركززدایی را فعال كنیم.”
 
ارتقای كیفی دوره‌های كارشناسی و پایین‌تر و جلوگیری از توسعه كمی این دوره‌ها مگر در مواقع ضروری، توسعه كمی و كیفی دوره‌های كارشناسی ارشد و دكترا و تمركززدایی در بحث ساختاری، سازماندهی و ساماندهی از مواردی است است که دانشجو به عنوان سرفصل‌های برنامه مدیریتی خود عنوان می‌کند.
 
و البته موضوع جذاب کاهش شهریه: ” شهریه‌ها بزرگ‌ترین منبع هزینه‌ای هزاران عضو هیات علمی، امكانات و ساختمان‌های این دانشگاه است كه همه از طریق همین شهریه‌ها تامین می‌شود. ما در نظر داریم كمیته‌ای اقتصادی تشكیل دهیم تا بتوانیم از منابع مالی این دانشگاه بهترین استفاده را داشته باشیم. با گردش ۱۴۰۰ میلیارد تومانی دانشگاه در سال می‌توان بانك دانشگاه آزاد را راه‌اندازی كرد تا منابع دیگری برای هزینه‌های این دانشگاه فراهم شود و خردخرد از شهریه‌ها دانشجوها كاسته شود.”
 
علیزاده طباطبایی: آقای فرهاد دانشجوعمده فعالیت‌هایش غیر از تدریس و پژوهش است و عمدتا مشاغل دولتی داشته ولی شورای عالی انقلاب فرهنگی وی را به عضویت هیات امنا در آورده است كه عضویت وی در هیات امنا مطابقت ندارد
 
سید محمد علیزاده ‌طباطبایی هم در یادداشت صفحه اجتماعی شرق نوشته است: ” در سوابق اجرایی آقای فرهاد دانشجو عناوینی از جمله رییس كمیسیون دایمی هیات امنای دانشگاه‌های گیلان، كرمانشاه و تربیت معلم تهران، نماینده وزیر علوم در شورای برنامه‌ریزی استان تهران، نماینده وزیر علوم در هیات امنای دانشگاه علم و فرهنگ، عضو كمیسیون بررسی موارد خاص وزارت علوم، عضو هیات مركزی گزینش اسناد وزارت علوم و …
 
ذكر شده كه از مصادیق عضویت در مجامع و شوراهای دولتی و حكومتی است و ملاحظه می‌شود مشارالیه عمده فعالیت‌هایش غیر از تدریس و پژوهش است و عمدتا مشاغل دولتی داشته ولی شورای عالی انقلاب فرهنگی وی را به عضویت هیات امنا در آورده است كه عضویت وی در هیات امنا مطابقت ندارد.”
 
نکته دیگری هم در یادداشت این حقوقدان به چشم می‌خورد و آن اینکه ” براساس رویه پذیرفته‌شده‌ای كه هیچ‌كس نمی‌تواند قاضی اعمال خودش باشد شورای انقلاب فرهنگی هم در ارتباط با معرفی رییس دانشگاه، برای شخص رییس دانشگاه به‌‌رغم اینكه عضو هیات امناست حق رای پیش‌بینی نكرده است، وقتی رییس دانشگاه حق ندارد به خودش رای بدهد به طریق اولی اعضای دیگر هیات امنا نیز در صورتی كه داوطلب ریاست دانشگاه باشند حق رای به‌خود را ندارند.
 
آیا منطقی است شخصی كه بنیان‌گذار دانشگاه است و بالاترین صلاحیت و تجربه را در اداره دانشگاه دارد حق رای نداشته باشد ولی شخص دیگری كه دارای چنین صلاحیت‌هایی نیست دارای چنین حقی‌باشد؟!”
 
پاسخ زیباکلام به ایرادات عمده
 
دوشنبه روزگار تیتر زد: “تزلزل در ریاست فرهاد دانشجو” و از مخالفت احمدی‌نژاد با رییس جدید خبر داد.روز سه شنبه، روزنامه آرمان مقاله بلندی از عباس آخوندی، استاد دانشگاه منتشر کرد که در آن از زاویه‌ای دیگر به انتخاب رییس جدید دانشگاه آزاد پرداخته شده بود. (این مقاله همان روز در شرق هم منتشر شد.)
 
آخوندی معتقد بود با فرض رعایت حداقل‌های حقوقی در تصمیم هیات امنا، این تصمیم “حقیقت معنوی” ندارد و خواستار آن بود که شورای انقلاب فرهنگی از تایید این تصمیم  خودداری کند: “این شورا بیش از همگان واقف است که چگونه برخی برخلاف نظر مؤسس آن در صدد است که بر ارکان مدیریتی آن تکیه زند و روز روشن و فراروی چشمان مؤسس اثری را که وی خلق کرده است از کنترل وی خارج و برخلاف اراده وی در آن تصرف می‌کند.
 
متصرفان به حتم برای مداخله خود بر نقاط ضعف عملکرد این دانشگاه که به دلیل سرعت گسترش و تنوع رشته‌های علمی حتما اندک نیست انگشت می‌گذارند. آنان اندرباب ضرورت دخالت در متصرفه خود به عنوان‌هایی چون وحدت سیاستگذاری، جانبداری از منافع بهره‌برداران، کاهش شهریه و ارتقای سطح کیفی متصرفه خود چنگ خواهند زد. لیکن شورا بهتر از هرکس می‌داند که چنانچه در اهداف خود صادق بودند؛ بهترین، کم هزینه ترین، مؤثرترین و کارآمدترین راه، همکاری با مؤسس است.”
 
روزنامه شرق هم یک صفحه را به گفت‌وگو با صادق زیباکلام و تاریخچه دانشگاه آزاد اختصاص داده بود. در مقدمه این مصاحبه که نام مصاحبه‌گر هم ندارد، آمده است: “دانشگاه آزاد اسلامی این روزها به جایی رسیده است كه با بیش از 400 واحد و مركز، یك میلیون و 700 هزار دانشجو، چهار میلیون فارغ‌التحصیل، 31 هزار عضو هیات علمی، 35 هزار پرسنل، 600 مدرسه سما، 50 مركز پژوهشی و بیش از20 میلیون مترمربع فضای آموزشی و رفاهی یكی از بزرگ‌ترین و فعال‌ترین موسسه‌های آموزش عالی در كشور است.”
 
زیباکلام هم با بیان این که دستاوردهای دانشگاه آزاد در روند توسعه کشور بسیار مهم‌تر و بنیادی‌تر بوده عنوان کرده است: “دانشگاه آزاد از این بابت یك تحول بسیار بزرگ در جامعه ایران به وجود آورد و آن این بود كه تحصیلات عالیه را از انحصار طبقات مرفه‌تر جامعه خارج كرد.
 
امروز كه بیش از 33 سال از انقلاب گذشته، گفته می‌شود كه ما نزدیك به چهار میلیون دانشجو داریم كه در دانشگاه‌های كشور تحصیل می‌كنند.
 
حدود 60 تا 70 درصد از آنها در دانشگاه آزاد تحصیل می‌كنند. من فكر می‌كنم این نسبت حداقل 60درصدی سهم دانشگاه آزاد از كل دانشجویان و در نتیجه فارغ‌التحصیلان كشور تقریبا از اواسط دهه 1360 وجود داشته. یعنی ظرف 25 سال گذشته دست‌كم60 درصد نیرو‌های متخصص كشور كه جذب بازار كار شدند فارغ‌التحصیلان دانشگاه آزاد بوده‌اند. {…} دانشگاه آزاد اساسا توانسته یك تحول مهم جامعه‌شناختی درخصوص تحصیلات عالیه در كشور ایجاد و تحصیلات عالیه را از حالت انحصاری طبقات مرفه جامعه خارج كند.”
 
او درباره انتقاداتی که به شهریه دانشگاه آزاد می‌شود و مقایسه آن با دانشگاه‌های دولتی هم مدافع دانشگاه آزاد است: “شما می‌فرمایید یك خانواده كم‌درآمد در یك شهرستان كوچك یا فی‌المثل روستایی در نزدیكی یك شهرستان نمی‌تواند فرزندش را به واسطه شهریه به دانشگاه بفرستد.
 
من قبول دارم ممكن است كه چنین وضعیتی برای برخی از خانوارها در سطح كشور واقعا باشد ولی حرفم این است كه چنین خانواده‌ای به هر حال به زحمت می‌تواند هزینه تحصیل فرزندش را در جایی مثل تهران یا یك دانشگاه مركز استان هم تامین كند. در عین حال با ایجاد دانشگاه در مناطق دورافتاده و شهرستان‌های كوچك امكان رفتن به دانشگاه برای ساكنان روستاهای همجوار آن خیلی بیشتر از قبل شده است.
 
{…} من در سال ۸۵ پس از یك‌سری تحقیقات كه بخش عمده‌ای از آن در یك مقاله مفصل در روزنامه شرق منتشر شد با عدد و رقم نشان داده بودم كه شهریه‌های دانشگاه‌های دولتی در دوره‌های شبانه یا به اصطلاح نوبت دوم و غیرانتفاعی‌ها به‌طور متوسط یک و نیم برابر دانشگاه آزاد است.”
 
زیبا کلام: دانشگاه موسسه كاریابی نیست كه برای آدم‌ها، جوانان یا مراجعه‌كنندگانش كار پیدا كند. اساسا در هیچ كشور یا جامعه دیگری هم رسالت دانشگاه این نیست. این‌گونه كارها وظایف وزارتخانه‌های كار و سازمان‌های دولتی یا غیردولتی است
 
او ایراد عمده منتقدان را ایجاد تعارض فرهنگی در اثر دانشجوپذیری شهرستان‌های کوچک و حضور دانشجویانی از شهرهای بزرگ با فرهنگ و حساسیت‌های متفاوت می‌داند: “فرض كنیم شما مسوول دانشگاه آزاد هستید، شما با مشكل دانشجویانی كه از تهران می‌روند نورآباد ممسنی یا تفرش چه‌كار می‌كردید؟
 
به‌علاوه این دختر یا پسری كه از تهران داره میره تفرش كه توی نیویورك یا پاریس مدرسه كه نرفته بوده، توی آموزش و پرورش همین مملكت ۱۲ سال به مدرسه می‌رفته. اگر مشكلی در رفتارش هست محصول تربیت خودمان است از كره ماه یا واشنگتن كه نیامده.
 
به‌علاوه شما می‌فرمایید اینها از تهران نروند شهرستان‌های كوچك و مذهبی. خیلی خب ما در تفرش یا قم فقط دانشجویان بومی بگیریم ولی با مابقی ابزارآلات و وسایل فرهنگی چه‌كار می‌خواهید بكنید؟ با ماهواره، اینترنت، موبایل، سینما یا همین تلویزیون خود جمهوری اسلامی چه‌كار می‌خواهید بكنید؟ اینها را چه جوری می‌خواهید جلویشان را بگیرید كه تفرش یا سنقر كلیایی را آلوده نكنند؟
 
بعد هم این چه ایدئولوژی است كه پایداری و موفقیتش در گرو این است كه مخاطبانش در معرض دیدن دیگران قرار نگیرند چه اگر دیگران را ببینند همه كفر و ایمان‌شان یكسره بر باد می‌رود؟
 
چرا در ناف لندن، پاریس و واشنگتن جوانان‌شان به سمت اسلام می‌روند و دختران مسلمانش محجبه می‌شوند؟ آن وقت جناب‌عالی می‌فرمایید، ما در تفرش یا سبزوار برای اینكه دخترانش بد حجاب نشوند، دانشگاه آزاد تاسیس نكنیم. یا اگر تاسیس كردیم از تهران، مشهد یا رشت نگذاریم دانشجو به آنجا برود.”
 
زیباکلام ایراد رایج به دانشگاه آزاد مبنی بر این که این دانشگاه تنها به جذب بیشتر دانشجو توجه دارد و به بازار کار بی‌تفاوت است را رد می‌کند: “دانشگاه موسسه كاریابی نیست كه برای آدم‌ها، جوانان یا مراجعه‌كنندگانش كار پیدا كند. اساسا در هیچ كشور یا جامعه دیگری هم رسالت دانشگاه این نیست كه رشته‌هایی را آموزش دهد كه فارغ‌التحصیلان آن بتوانند كار پیدا كنند.
 
این‌گونه كارها وظایف وزارتخانه‌های كار و سازمان‌های دولتی یا غیردولتی است كه در قالب برنامه‌های كارآفرینی به بیكارانشان كمك كنند تا تخصص‌هایی را آموزش ببینند كه بتوانند كار پیدا كنند.{…} اصلا به دانشگاه ارتباطی ندارد كه فارغ‌التحصیلش پس‌فردا كه مدركش را گرفت، می‌تواند با آن مدرك كار پیدا كند یا نه؟ برای اینكه مگر دانشگاه به او گفته بود كه شما بیا و این رشته را بخوان؟ مگر دانشگاه به او گفته بود كه اگر شما در این رشته درس بخوانی حتما كار پیدا می‌كنی و می‌روی سركار؟”
 
روزگار هم که از روزنامه‌های پیگیر مباحث دانشگاه آزاد بود، در این روز تیتر یک خود را “حمله تند به ریاست هاشمی” انتخاب کرد و در روتیتر توضیح داد: “کامران دانشجو به دفاع از ریاست فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد پرداخت”
 
وسوسه منابع مالی دانشگاه آزاد
 
چهارشنبه با تایید رییس جدید از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی بار دیگر بحث دانشگاه آزاد در صفحه یک روزنامه‌ها جای ویژه‌ای داشت. تهران امروز تیتر زد:” دانشجو، رئیس دانشگاه آزاد شد”
 
تهران امروز: آخرین برآورد‌ها نشان می‌دهد منابع مالی دانشگاه آزاد به ۳۰۰هزار میلیارد تومان رسیده است. این رقم برای برخی‌ها آنقدر وسوسه کننده بود که در ۶سال گذشته تلاش کنند کرسی ریاست این دانشگاه را در دست بگیرند
 
و گزارشگر این روزنامه نوشت: “انتخاب فرهاد دانشجو به عنوان رئیس جدید دانشگاه آزاد از دو جهت برای دوطیف مهم بود. یكی طیف نزدیك به محمود احمدی نژاد كه بالاخره بعد از مدت ها توانستند كرسی ریاست دانشگاه آزاد را در دست بگیرند و دیگری طیف نزدیك به هاشمی رفسنجانی كه بعد از نزدیك به 30سال، مدیریت یكی از بزرگترین دانشگاههای جهان اسلام را از دست دادند.
 
{…}حالا باید به انتظار نشست و دید كه رفتار دولتی ها با دانشگاه آزاد در آستانه انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی چگونه خواهد بود. چرا كه محمود احمدی نژاد، بارها و از جمله در مناظره های انتخاباتی ریاست جمهوری یكی از كاندیداها را صراحتا به استفاده از امكانات مالی دانشگاه آزاد در جهت تبلیغات متهم كرد.
 
آخرین برآورد‌ها نشان می‌دهد منابع مالی دانشگاه آزاد به ۳۰۰هزار میلیارد تومان رسیده است. این رقم برای برخی‌ها آنقدر وسوسه کننده بود که در ۶سال گذشته تلاش کنند کرسی ریاست این دانشگاه را در دست بگیرند. اتفاقی که دیروز عصر ساعت ۱۷ بالاخره رخ داد.”
 
روزگار هم با انتشار عکس جاسبی و روتیتر “پایان طولانی‌ترین مدیریت در نظام جمهوری اسلامی با رای شورای عالی انقلاب فرهنگی” تیتر زد:  “مدیرهاشمی رفت”
 

روزنامه فرهیختگان، نشریه رسمی دانشگاه آزاد اسلامی هم که تاکنون از ورود به حواشی انتخاب رییس خودداری کرده بود، این بار با عکسی بزرگ از فرهاد دانشجو به استقبال ریاست او رفت و از “حمایت مدیران دانشگاه آزاد از ریاست دکتر دانشجو” خبر داد.

در سرمقاله بدون امضای این شماره هم که عنوان “آینده روشن دانشگاه آزاد” داشت، از مدیریت جاسبی تقدیر و تشکر فراوان شده و رییس جدید هم دارای “اهلیت علمی” و آشنایی نزدیک با مسایل دانشگاه معرفی شده است. ضمن این که توصیه جاسبی به مدیران برای همکاری با رییس جدید ارج گذاشته شده و مدیران را به پذیرش تغییر و تحولات احتمالی فراخوانده است. 

توضیح: عکس صفحه یک، بخشی از جلد روزنامه فرهیختگان است.