رئیس جمهوری اسلامی اعلام کرده بود که اسلامی کردن علوم در ایران جز هدر دادن بودجه کشور حاصلی ندارد. صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه بدون آنکه از روحانی نام ببرد، رئیس جمهور را به بیاطلاعی از فلسفه علم متهم کرد.
به گزارش خبرگزاری میزان، صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ۷ اسفند در جلسه مسئولان عالی قضایی در پاسخ به اعلام شکست اسلامی کردن دانشگاهها از سوی حسن روحانی، بدون آنکه از رئیس جمهوری اسلامی نام ببرد گفت:
«اینکه یک مسئول بگوید پروژه اسلامی کردن علوم در کشور شکست خورده حرف بیمبنایی است.اسلامی کردن علوم، بهعنوان یک موضوع مهم فلسفی، کلامی و دینی شکست نخورده بلکه این شکست خوردن توهم کسانی است که بیشتر کار سیاسی میکنند تا کار دقیق علمی و فلسفی.»
روحانی در جشنواره خوارزمی گفته بود:
«سالها در کشور ما نشستند علوم اسلامی درست کنند و بودجه و وقت زیادی هم صرف شد اما ایدئولوژی و تفکر دینی در علم اثر نمیگذارد. عدهای خواستند ثابت کنند اول همه علوم در اسلام بوده و آیه و حدیثی پیدا میکردند که حرف خود را ثابت کنند اما این حرف درست نیست.»
منصور غلامی هنگام ورود به وزارت علوم برای شروع نخستین روز کارش به عنوان وزیر علوم گفت اسلامی شدن دانشگاهها در اولویت است.
بیشتر بخوانید:
ظاهرا در زبان فارسی واژه علم دارای دو مفهوم است؛ الف ) دانش و معرفت (knowledge). ب) علوم طبیعی وساینس ( Science)
اگر منظور روحانی از علم، ساینس است، من با نظر او موافقم که علم اسلامی نداریم. زیرا:
1- ساینس در معنای امروزی آن یک مفهوم کاملا غربی است. در این معنا، علم به یک روش سیستماتیک برای شناخت پدیده های جهان فیزیکی بر اساس مشاهده، کنجکاوی علمی، پرسشگری، جمع آوری داده ها و اطلاعات، شواهد قابل اندازه گیری، فرضیه، تجربه و آزمایش، نظریه ، عینیت ، پیش بینی ، ابطال پذیری (falsifiability ) تکرار پذیری (reproducibility ) و تیغ اکام ( Occam’s razor ) بنیان نهاده شده است.
2- این مفاهیم بتدریج، در مختصات جغرافیایی و تاریخی اروپا در دوره رونسانس شکل گرفتند و در دوران پایانی قرون وسطی تکامل یافتند.
3- سایر تمدنها، از جمله تمدن اسلامی ( که بر خلاف نظر بسیاری روشنفکران ملی گرا، ایران نیز بخش مهمی از آن است) نقشی در پیدایش ساینس نداشته اند.
4- تنها می توان به دو دانشمند از تمدن اسلامی به نامهای ابن سهل و ابن الحیثم اشاره کرد که تحقیقات آنها در زمینه اپتیک بطلمیوسی تا حدودی منطبق بر روش علمی (Scientific method ) بودند.
5- از سویی دیگر، از آنجاییکه تمدن اسلامی بر روی کره زمین قرار دارد، کلیه ملحقات آن از جمله مردمانش، مشمول قوانین جهان شمول علمی که توسط غربیان کشف شدند، هستند. مثلا عمل میوز و میتوز در سلولهای یک مسلمان عینا مانند سلولهای یک مسیحی و کافر است و او نیز همچون دیگر جانداران تحت تاثیرقوانین جاذبه نیوتونی قرار دارد. در صورتی عفونت، برای او نیز آنتی بیوتیک تجویز می شود.
6- اگر قرار باشد که علم بر اساس قومیت و یا دین تقسیم بندی گردد، شاید علم یهودی معنا دار تر از علم اسلامی باشد.
7- از آغاز پیدایش جایزه نوبل تاکنون، بین یک چهارم تا یک سوم از جوایز نوبل ( بغیر از ادبیات و صلح که غیر علمی هستند) را دانشمندان یهودی برده اند ( جمعیت یهودیان جهان 14 میلیون نفر است).
8-در حالیکه مسلمانان با جمعیت 1.6 میلیارد نفر، تنها دو نوبلیست به نامهای عبدالسلام پاکستانی( فیزیک) و احمد زویل مصری- امریکایی ( شیمی) به جهان بشریت عرضه کرده اند.
9- در نتیجه ساینس اسلامی وجود نداشته و ندارد.
جهانگرا / 26 February 2018
نه تنها اسلامی کردن علوم در ایران شکست خورده بلکه اسلامی کردن طالبانی ایران نیز مدتهاست با بن بستهای اساسی برخورده و اساسا شکست خورده چرا که علیرغم چوب و چماق و ززندان و شکنجه و توهین و تهدید٬ مردم در خیابانها فریاد میزنند ( حکومت اسلامی نمیخواهیم نمیخواهیم )….
faryad / 26 February 2018
مسعله اینجاست که جناب لاریجانی خود ندانسته دیگران رو متهم به بیسوادی میکنند
درست است که مسعله ی obgective بودن علم به طوری که در قرن هجدهم وعصر روشنگری اروپا معرفی می شد بعد ها توسط فلاسفه ای مثل کانت وبعد از اوتوسط ایدالیست ها وبعدتر هم توسط پراگماتیست های امریکایی زیر سوال رفت ولی همه ی این مکاتب بعد هاتوسط فلاسفه ی پوزیتیویسم بی معنا ترسیم شدند ولی بااین وجود تصویرعلم obgective که توسط پوزیتیویست مطرح شده بود توسط فلاسفه ی زبان معمولی زیر سوال رفت وبعد ها هم توسط فلاسفه ای مثل کوهن . ولی هیچ کدام از این ها خدشه ای به خصوصیت بی طرفی علم وارد نمیکنند همانطور که میدانید دردانشگاه های غربی این جنبه علم هنوز حفظ شده وبه موفقیت ان ها انجامیده زیرا این این انتقاد ها همواره مانندسوال های شک گرایانه در حوزه epistemology است وهمه برداشت های نامناسبی از حوزه های جدید علم مثل مکانیک کوانتوم است با اینکه وقتی به کارهای دانشمندان می کنیم همچننان روشی بی طرفانه را میبینیم
مستعار / 26 February 2018
اصلا اقا شما باسواد وهمه ی ما یک مشت احمق من نمی دونم کجای سوادت می خواد اعدام یه نوجوون یا شکنجه یاقطع دست که از وحشی گری ترین اعمال دنیاست روتوجیه کنه
مستعار / 27 February 2018
جناب جهانگرا گرامی، مشخصا منظور آنها همان تلقی از علم به معنای معرف و شناخت است در درجه اول، اما بارها شاهد بودیم اینها بخش دانش را نیز مورد هدف قرار دادند، از مهدی بازرگان تا بقیه، به دنبال این هدف بودند هر چیزی را روایت و احدایث و از جمله از قرآن بداند و قرآن را مظهر و مخلص همه علوم!
اینها تا همین اواخر به شدت دنبال همین معنا دانش اسلامی هم نیز بوده اند، اما با افشاگری های متعدد از مستعمارن چون زندیق یا مشیری تا بقیه اینها کمی عقب مشینی کردن، وگرنه اینها وقتی در مقابل فرگشت دارونیسیم کم میاورند می گویند تکامل شش روزه در روابات اسلامی و ادیانابراهمی همان فرگشت است!
اما در واقع، اسلامی کردن علوم ناممکن است، اما با این اسم رمز ، در پی چیزی دیگر هستند و مخلص کلام، می خواهند عالمان را اسلامی (ولایی) کنند. یعنی هر آنچه از علم در هر دو معنا است توسط عالمانمعتقد ولایی تربیت شده در دست گرفته شود و تمام علوم در خدمت بسط و قبض حاکمیت باشد همچنان نازیسم هیتلری از علوم توقع داشت.
پدیدجان / 27 February 2018
جناب پدید جان گرامی؛
1- انتقال مفاهیم از یک زبان/فرهنگ به زبان/فرهنگ دیگر و یافتن معادلی برای آنها، حداقل برای من، کاری دشوار است. اما، برای شفافیت موضوع، با تساهل دو مفهوم دانش و علم را به ترتیب برای Knowledge و Science بر میگزینم.
2- در مفهوم علم، با هیچ وصله و پینه و چسبی نمی توان نظریه نسبیت اینشتین، اصل عدم قطعیت هایزنبرگ و کوانتوم مکانیک را در چارچوب جبر الهی (Theological Determinism ) و همچنین نظریه تکامل داروین را از لابلای نص صریح کتاب مقدس توضیح داد.
3- فارغ التحصیلان و نخبگان “علمی” دانشگاه های پیش از انقلاب که سعی می کردند از متون مقدس این نظریات علمی را استخراج کنند، صرفا شارلاتان بودند.
4- بنظرم مسیحیان متعصب که کلا علوم را قبول نداشته و بر اساس کتاب آفرینش (Genesis ) معتقدند خداوند در 6000 سال پیش جهان را در شش روز آفرید و زوج خوشبختی را به دلیل گناه اولیه به زمین مسطح که مرکز کائنات است، تبعید نمود، در بیان نظرات خود صادق تر از اینگونه شارلاتان های اسلامی و تحصیلکرده هستند.
5- در مفهوم دانش و معرفت، اما قضیه بغرنجتر و خطرناکتر است.
6- اگر شارلاتان های اسلامی- دانشگاهی پیش از انقلاب بدنبال اسلامیزه نمودن و مصادره علوم غربی بودند، شارلاتان های روشنفکر پس از انقلاب، با تمسک به نسبیت گرایی فرهنگی ( که این نیز یک مفهوم غربی است) بدنبال زیر سوال بردن بزرگترین دستاورد معرفتی بشریت یعنی روشنگری هستند. در این خباثت آشکار، حقوق بشر و آزادی جایگاهی ندارند. این در حالیست که اغلب آنها در غرب زندگی می کنند و از ثمرات روشنگری بهره مند هستند.
7- این موضوع بحث مفصل و اندیشمندانه ایی را می طلبد که از توان ذهنی من خارج است.
8- به سایت زمانه پیشنهاد میکنم تا در موضوعات زیر از اندیشمندانی نظیر آرامش دوستدار، محمد رضا نیکفرو فرج سرکوهی سوال شود و پاسخ آنان منتشر گردد:
الف – نسبیت گرایی فرهنگی
ب- جهانشمولی و یا عدم جهانشمولی مفاهیمی نظیر حقوق بشر و آزادی
پ- نقش ” روشنفکران” ایرانی در عقب ماندگی معرفتی ایرانیان
ت- علت توجه ویژه برخی دانشگاه ها، رسانه ها و چپ مرتجع در تمدن غرب به ” روشنفکران” ملی- مذهبی ایرانی
ث- علت گرایش شدید “روشنفکران” و محصولات دانشگاه های پیش از انقلاب به تفکرات دینی
جهانگرا / 27 February 2018