مجتبا یوسفی‌پور -برای سینماگران، هفته اول مهرماه و بازگشایی مدرسه‌ها یعنی افت فروش فیلم‌ها. سینما تقریباً بهترین فصل‌های نمایش خود را پشت سر گذاشته است و این‌روز‌ها بیشتر نگاه‌ها متوجه تولیدات است، البته اگر حواشی بگذارند.

هفته گذشته همچنان بحث در ارتباط بازداشت مستندسازان ادامه داشت و مخالفان خانه سینما بیشترین حمله‌ها را به این خانه کردند. همچنین همزمانی با هفته دفاع مقدس، بسیاری از سینماگران را به صرافت انداخت تا از فرصت استفاده کرده و متناسب با این روز‌ها، در رسانه‌ها چیزی بگویند. در گزارش این هفته، چون همیشه مروری داریم بر این ماجرا‌ها به همراه نگاهی به آخرین خبرهای تولید و اکران سینمای ایران.

پیراهن عثمانی علیه خانه سینما

در روزهای گذشته بیانیه اول و دفاع خانه سینما از حقوق مستندسازان بازداشت شده تبدیل شد به پیراهن عثمانی که معاونت سینمایی و یاران و همراهانشان بر سر نیزه کردند تا با توسل به آن، کینه‌های دیرینه را رو کرده و ضربه نهایی در جهت تخته کردن در این خانه را وارد کنند.
بعد از انتشار اولین نامه خانه سینما و دفاع از حقوق فیلمسازان که در گزارش هفته پیش به آن اشاره کردیم، برخی از سایت‌های اصولگرا به همراه خبرگزاری سینمای ایران، وب سایت نزدیک به معاونت سینمایی، با مانور دادن بر روی متن آن نامه و انجام مصاحبه‌های مختلف و یاری جستن از فیلمسازان و افراد نزدیک و وابسته به معاونت سینمایی سعی در گل آلود کردن آب و صید شکار مطبوع خویش کردند.
 

احمد نجفی: ، آیا ارزش دارد برای شبکه منحوس بی‌بی‌سی کار کنید؟

در خبرگزاری فارس، احمد نجفی، بازیگر و تهیه کننده سینما و عضو شورای عالی سینما که این‌روز‌ها سعی می‌کند تا آنجا که می‌تواند خود را به دولت نزدیک کند، گفت: “به فرض اینکه شما اجازه داشته باشید و وزارت ارشاد هم مجوز صادر کند و در کنار آن وزارت اطلاعات هم پشت شما باشد، آیا ارزش دارد برای این شبکه منحوس (بی‌بی‌سی) کار کنید؟” و در ادامه خطاب به هیات مدیره خانه سینما افزود “به نظر من «خانه سینما» نباید در بیانیه خود این قضیه (بی بی سی) را سانسور می‌کرد، بلکه با تجزیه و تحلیل درست به این مسائل ‌می‌پرداخت.”
 

خبرگزاری مهر نیز در توصیف وضعیت فعلی خانه سینما بعد از صدور این بیانیه نوشت: “پر بیراه نیست اگر بگوییم قطار خانه سینما اکنون از ریل هنر خارج شده و با سرعت صد‌ها کیلومتر در حال ورود به مکانی نامعلوم است که بخشی از مسافرانش بی‌گناه نابود خواهند شد، و بخشی خود همچون لکوموتیورانی هستند که در آخرین ثانیه‌ها و در جایی معلوم (از پیش تعیین شده) از قطار پیاده می‌شوند و نظاره‌گر خواهند بود.”

جمال شورجه، فیلمساز اصولگرا نزدیک به دولت نیز با “سیاسی و ضد امنیت ملی” خواندن فروش فیلم‌ها به شبکه‌هایی چون بی‌بی سی فارسی و صدای آمریکا، در ارتباط با بیانیه خانه سینما گفت: “خانه سینما یک تشکل صنفی است و نباید وارد مباحث سیاسی و امنیتی بشود. علیرغم اینکه اولین بار نیست که خانه سینما بیانیه‌های سیاسی می‌دهد.”

ظاهراً از نظر ایشان دفاع از حقوق اعضای صنف معنایش فقط دخالت در مثلاً دیرکرد دستمزد‌ها و مسائل مادی و مالی از این دست است و در باقی موارد، هیچکس نباید در کارهای یاران جناب شورجه در دولت و وزارت اطلاعات دخالت کند. چنانکه محمد حسینی، وزیر ارشاد اسلامی نیز با بیان اینکه عملکرد خانه سینما در این زمینه توجیه قانونی ندارد گفت: “ما از تشکلات صنفی انتظار داریم تا تمام فعالیت‌های خود را به رسیدگی و همکاری با اعضای صنوف معطوف کنند و وارد سیاست نشوند.”

اما یکی از مواردی که ظاهراً خشم اصولگرایان را بسیار برانگیخت، اعلام حمایت جشنواره فیلم مان‌هایم هایلدبرگ آلمان از مستندسازان بازداشت شده و محکومیت بازداشت آنان بوده است، چنان که خبرگزاری فارس گزارشی را به این موضوع اختصاص داد و در ‌‌نهایت نتیجه گرفت که این محکوم کردن‌ها “ثابت‌کننده ماهیت سیاسی جشنواره‌های ریز و درشت سینمایی‌ غربی است و نشان می‌دهد که دیگر نقاب از چهره گردانندگان محافل ظاهراً هنری غربی فروافتاده است.”

ظاهراً اتهام و محکومیت این مستندسازان، دادگاه نرفته ثابت شده است. حتی ابراهیم حاتمی‌کیا نیز در مراسم پایانی جشنواره آوینی، با اشاره به این مسئله و تأئید محکومیت این افراد می‌گوید: “همه موضع من را نسبت به بی‌بی‌سی و جشنواره‌های خارجی می‌دانند، ولی به نظرم باید نگاه مهربانانه‌ای به مستندسازان داشت. اگر مستندسازان بازداشت شده رفتار به عمدی علیه امینت ملی کشور داشته‌اند، باید تنبیه شوند ولی به نظرم باید با یک رأفتی با این دوستان برخورد کنیم.”

اما آنچه که هنوز هیچکدام از رسانه‌ها به درستی و دقت به آن نپرداخته‌اند، گفته‌های وزیر اطلاعات در ارتباط با این موضوع است. حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات در ارتباط با این پرونده اعلام کرد که: “اطلاعات مهمی از همکاران و مرتبطین بی‌بی سی فارسی در ایران به دست آمده و وزارت اطلاعات ضمن احضار تعداد دیگری از عناصر مرتبط با این شبکه ظاهراً رسانه‌ای، با جدیت در حال پیگیری موضوع است.”

از این گفته‌ها می‌توان نتیجه گرفت مستندسازان بازداشت شده ظاهراً در بازجویی‌ها سخنانی گفته‌اند و با توجه به این اظهارات، جرمشان مبنی بر همکاری با بی‌بی سی تأئید شده است. نکته دوم احضار افرادی دیگر است که تاکنون نامی از آن‌ها منتشر نشده است، اما از گفته‌های وزیر اطلاعات اینگونه به نظر می‌آید که افراد دیگری نیز با این پرونده درگیر هستند. اینکه چه کسانی احضار شده‌اند و چه گفته‌اند، سؤالی است که جای تحقیق دارد. و نکته آخر اینکه با توجه به گفته وزیر اطلاعات مبنی بر اینکه “بازداشت‌ها را در حداقل انجام داده‌ایم” ظاهراً این بازداشت‌ها مقدمه‌ای برای بازداشت‌های دیگری در آینده است، شاید هم هشداری است به فیلمسازان مستقل تا بدانند در صورت نیاز، به آسانی می‌شود پایشان را به پرونده‌ای چنین کشاند.

بیانیه دوم خانه سینما

اما بحث‌ها و حمله‌ها به خانه سینما پس از انتشار بیانه اول کار را به جایی رساند که مسئولان خانه سینما مجبور شدند تا جلسه‌ای با برخی از خبرنگاران برگزار کرده و به برخی از پرسش‌ها پاسخ دهند. همجنین ایشان با صدور بیانیه دومی در ارتباط با حمله‌های اصولگرایان به خانه سینما و حمایتش از مستندسازان بازداشت شده نوشتند: “ضمن محکوم کردن هرگونه سوء استفاده از مفاد این بیانیه از سوی شبکه‌های تلویزیونی و خبرگزاری‌هایی که سابقه دشمنی آن‌ها با جمهوری اسلامی ایران روشن است، بار دیگر بر اساس وظیفه صنفی خود بر رعایت حقوق بازداشت‌شدگان و مراعات کامل مفاد آیین دادرسی تأکید کرده و انتظار دارد مادامی که مراحل تحقیقات و رسیدگی قضایی به اتهامات منتسبه جریان دارد، از التهاب‌آفرینی پیرامون این موضوع خودداری شود.”

محمد مهدی عسگرپور مدیرعامل خانه سینما در زیر فشارها مجبور به عقب‌نشینی شد

البته این بیانیه دوم هم نتوانست تأثیری در جو سنگین ساخته شده علیه خانه سینما بوجود آورد، چنانکه وب سایت های اصولگرایی چون رجانیوز با انتشار و بازنشر مطلبی با عنوان “خانه سینما و یا خانه دوستداران بی‌بی سی” با حمله به خانه سینما، آن را “تشکلی به ظاهر صنفی” خوانده و نوشتند: “در دومین بیانیه این شورا کوچک‌ترین اشاره‌ای به این شبکه (که همکاری با آن موجب دستگیری افراد مذکور شد) نکرده، مبادا به ساحت بی‌‌بی‌‌سی بربخورد. این نحوه حمایت مدیرعامل خانه سینما و تعریف و تمجیدهای شبکه بی‌بی سی این سوال را در ذهن بوجود می‌آورد که آیا این شورا واقعاً با عوامل شبکه بی‌بی سی هیچ رابطه‌ای ندارد؟”

به هرحال، این حمله‌ها خانه سینما را در وضعیت خطرناکی قرار داده و موجب نگرانی بسیاری از سینماگران شده است. این روز‌ها همه نگران هستند تا مبادا سرانجام این فشار‌ها به تعطیلی خانه سینما و مصادره تمام و کمال سینما توسط راستگرایان در دولت فعلی منتهی شود و سینماگران، آخرین پایگاه نیم بند مستقل خود را نیز از دست دهند.

حلقه یاران نظرکرده!

تا الان فکر می‌کردیم که تنها رئیس دولت فعلی است که هاله نور دارد و از امدادهای غیبی برخوردار است، اما ظاهراً این الطاف الهی تنها شامل حال ایشان نمی‌شود و سینماگران وابسته به ایشان نیز دست کمی در برخورداری از این مواهب ندارند.

این روز‌ها مصادف با هفته جنگ یا دفاع مقدس است و به همین مناسبت هر کدام از سینماگران سخن و حرفی متناسب با این روز‌ها به زبان می‌آورد؛ از جمشید مشایخی که افتخارش را بازی کردن نقش یک بسیجی بیان کرده گرفته تا امین تارخ که گفته باید به کسانی که شهید شدند، حسادت کرد!
اما بازگردیم به حلقه یاران دولت و مشاور سینمایی رئیس جمهور، جمال شورجه. ایشان از میان هزاران خاطره دوران جنگشان، چندتایی را با دیگران قسمت کرده‌اند که شاید بازگویی یکی از آن‌ها خالی از لطف نباشد. ایشان می‌فرماید: “در عملیات کربلای ۵ و نزدیکی‌های جزایر مجنون با دوربین مستند ۳۵ میلیمتری یکی از دوست‌های ما به نام شهید آیت سیفی به شهادت رسید. برای گرفتن این فیلم مستندی در زمینه جزایر مجنون آقایان درویش و شمقدری هم با ما همراه بودند. برای گرفتن این فیلم به منطقه‌ای رفته بودیم که به آن سه راه شهادت می‌گفتند. این منطقه به شدت زیر گلوله‌های دشمن بود. یادم است که در زمان فیلم‌برداری حدود صد‌ها خمپاره و گلوله در اطراف ما به زمین خورد، ولی ما از این مرحله جان سالم به در بردیم. این درحالی بود که بچه‌ها به نوعی از شدت گلوله‌باران عراقی‌ها زمین‌گیر بودند. من در آن لحظه دست های خدا را در اطرافم حس کردم. او مراقب ما بود و از ما حمایت می‌کرد.”

جمال شورجه به همراه جواد شمقدری: دو سینماگری که خداوند با دستان خود حفظشان کرد!

البته این تنها موردی نیست که ایشان بیان می‌کنند و ظاهراً انبانی پر از خاطراتی از این دست دارند، خاطراتی که ثابت می‌کنند همیشه خداوند در شرایط خاص حامی این دوستان بوده است. البته شاید بتوان همین خاطره را به گونه ای دیگر و با استفاده از ادبیات رایج میان اهل جبهه، تفسیری متفاوت کرد و با توجه به شهادت یکی و زنده ماندن سه تن دیگر و سابقه این سال های این دوستان، می توان نتیجه گرفت که این‌بار نیز خداوند، پاکان و برگزیدگان را برای شهادت برگزیده و به نزد خود برده و ایشان و معاونت سینمایی فعلی را که مقداری خورده شیشه داشته و دارند لایق ندانسته و به حال خود رها کرده است!

به هر حال، در دولتی که امام زمان مدیریتش می‌کند و رئیس جمهورش هاله نور دارد، اینکه دست خداوند میان این همه آدم معاونت سینمایی و مشاور سینمایی رئیس جمهور را انتخاب کند و حفظ نماید، زیاد عجیب نیست!

خبرهای کوتاه

تنها حدود یک هفته به آغاز نمایش عمومی فیلم “یه حبه قند” تازه‌ترین ساخته رضا میرکریمی مانده است. به تازگی پیش پرده فیلم که رخشان بنی اعتماد آن را ساخته در سینماها به نمایش درآمد و وب‌سایت فیلم نیز روز به روز فعال‌تر می‌شود. اگر علاقمند به آشنایی بیشتر با این فیلم هستید، می‌توانید از وب‌سایت زیبای آن از طریق این لینک (+) دیدن نمائید. همچنین این هفته از پوستر فیلم که توسط عباس کیارستمی طراحی شده است، رونمایی شد.

پوستر فیلم یک حبه قند كار عباس کیارستمی
 

کتایون ریاحی، بازیگر سینما که چند سالی است از بازیگری خداحافظی کرده و گفته بود که می‌خواهد به نوشتن روی بیاورد، در این هفته با انتشار خبرهای سفرش به سومالی و کمک به قحطی‌زدگان آن کشور دوباره در راس خبر‌ها قرار گرفت. حال باید دید آیا این برگشتن به جلوی دوربین خبرنگاران و صفحات روزنامه‌ها و وب‌سایت‌ها در ‌‌نهایت او را برای بازگشت به جلوی دوربین سینما و یا تلویزیون وسوسه می‌کند یا نه؟

و بالاخره اینکه علی معلم اعلام کرد که با پایان نگارش فیلمنامه فیلم “کوروش کبیر” توسط مسعود جعفری جوزانی، به زودی پیش تولید این فیلم آغاز خواهد شد. به گفته این تهیه کننده، تا کنون هیچ یک از نهادهای دولتی برای ساخت و حمایت از فیلم پیش‌قدم نشده‌اند و قرار است تا فیلم در بخش خصوصی ساخته شود. معلم افزوده است که در صورت یافتن سرمایه‌گذار مناسب، قصد دارند تا برای نقش‌های اصلی فیلم بویژه نقش کوروش از یک ستاره بین المللی استفاده کنند و دکورهای فیلم نیز به شیوه کامپیوتری ساخته خواهد شد. فیلم داستان زندگی کوروش، پادشاه هخامنشی را از پیش از تولد تا مرگ روایت خواهد کرد.

خبرهای تولید

بنیاد فارابی وضعیت تولید سینمای ایران تا پایان فصل تابستان را اعلام کرد. بر این اساس تا اینجا ۵۶ فیلم سینمایی در مراحل مختلف تولید به سر می‌برند. از میان این ۵۶ فیلم، ۲۵ فیلم آماده نمایش هستند، پنج فیلم در مرحله صداگذاری قرار دارد، ۱۵ فیلم در مرحله تدوین و ۱۱ فیلم نیز در مرحله فیلمبرداری به سر می‌برند. همچنین این گزارش می‌گوید که ۵۳ فیلم دیگر در مرحله پیش تولید هستند که از میان آن‌ها ۲۰ پروژه حدود ۵۰ درصد از مرحله پیش‌تولید را پشت سر گذاشته‌اند. با این حساب اگر به همین وضعیت پیش برود، امسال تولیدات سینمای ایران سه رقمی خواهد شد.
 

اما در ادامه خبر قبل بشنوید از آمار فیلم های تولید نشده سینمای ایران. بنا به آمار ارائه شده در بانی فیلم، از میان پروانه‌های ساخت صادر شده از ابتدای سال ۸۹ تا نیمه سال ۹۰ بیش از ۱۰۰ پروژه هنوز تولید و یا حتی پیش‌تولید خود را آغاز نکرده‌اند. حال اینکه دلیل اتفاق چیست، مسئله‌ای است که جا دارد کار‌شناسان و صاحب نظران در ارتباط با آن تحقیق کنند.

آژانس ازدواج به کارگردانی محمد درمنش از روز چهارشنبه نمایش عمومی خود را آغاز کرد

سروش صحت، رضا شفیعی جم، بهاره رهنما و علی صادقی بازیگرانی هستند که در فیلم “سیاره‌ای به نام بگبو” به کارگردانی هاتف علیمرادی جلوی دوربین خواهند رفت. این فیلم با موضوع کودک و نوجوان به تهیه‌کنندگی داریوش بابائیان ساخته خواهد شد. فیلم ترکیبی از انیمیشن و صحنه‌های واقعی است و از سوم مهرماه فیلمبرداری بخشهای زنده آن در تهران آغاز شد.

و بالاخره این هفته باز هم خبری مبنی بر تولید یک فیلم سینمایی با موضوع تاریخ صدر اسلام منتشر شد. احمدرضا گرشاسبی قرار است تا به تهیه کنندگی سعید سعدی، فیلمنامه‌ای از حمید امجد با نام “اینجا شهر دیگری است” را جلوی دوربین ببرد. داستان فیلم ۲۴ ساعت پس از ضربت خوردن علی‌ابن‌ابی‌طالب را به تصویر می‌کشد و تاکنون حضور پریوش نظریه، میلاد کیمرام، علیرضا کمالی‌نژاد و حسین سلیمانی در نقش‌های اصلی فیلم قطعی به نظر می‌رسد.

خبرهای اکران

ظاهراً این‌روز‌ها برای هر کس بد باشد، برای عبدالرضا کاهانی خوب است. پس از دریافت موافقت اصولی برای شروع یک پروژه تازه در هفته گذشته، این هفته نیز مجوز نمایش عمومی فیلمش “اسب حیوان نجیبی است” نیز صادر شد. این فیلم توسط فیلمیران پخش خواهد شد و بنا به گفته علی سرتیپی مدیر پخش این فیلم،”اسب حیوان نجیبی است” تا پیش از جشنواره فیلم فجر به اکران در خواهد آمد.

اما جدول فروش:

معمولاً هفته اول مهر هفته رکود سینماهاست. از سویی خانواده‌ها متحمل هزینه‌های اضافی خرید مدرسه هستند و بالطبع سعی می کنند برای جبران، از هزینه‌های دیگر چون سینما رفتن بکاهند و از سوی دیگر، بازگشایی مدارس یعنی مشغول شدن بچه‌ها و پایان زمان تفریح. شاید همین دلیل‌ها باعث می‌شوند تا معمولا هفته‌های اول مهرماه با افت فروش در سینماها همراه باشند. البته آخر هفته ای که گذشت، کمی خلاف این بود! 
 

ترانه علیدوستی و پیمان معادی در مراسم فرش قرمز فیلم زندگی با چشمان بسته

هفته گذشته فیلم “آلزایمر” با فروشی حدود ۲۰۰ میلیون تومان به نمایش عمومی خود پایان داد و بیشتر سینماهای خود را به فیلم “آژانش ازدواج” واگذار کرد. “آژانس ازدواج” به کارگردانی محمد درمنش در ژانر کمدی ساخته شده و در گروه سینمایی عصر جدید به نمایش درآمده است.
از فیلمهای روی پرده، “زندگی با چشمان بسته” توانسته به فروش معمول خود ادامه داده و به مرز ۵۰۰ میلیون تومان فروش در سطح کشور نزدیک شود. این در حالی است که “شیش و بش” که تنها در پنج شنبه و جمعه حدود ١٠٠ میلیون تومان فروش داشت، توانست با فروش حدود ٧٨٠ میلیونی در تهران از مرز یک میلیارد تومان فروش در کل کشور گذشته و وارد فهرست فیلمهای میلیاردی امسال شود. “زنان ونوسی، مردان مریخی” به خدود ٦٥٠میلیون تومان فروش در تهران رسیده و “ندارها با فروش حدود ١٨٥ میلیون تومان در پائین جدول فروش هفتگی قرار دارد. “آژانش ازدواج” نیز در اولین آخر هفته از اکران خود تنها توانست حدود ١٢میلیون تومان فروش کند.

حاشیه های هفته

حاشیه اول مربوط می‌شود به دنباله حاشیه هفته قبل. رضا رویگری هفته گذشته صلاح را در آن دید تا ویدئوی منتشر شده از او مبنی بر عذرخواهی بابت بازی در فیلم اخراجی‌ها را تکذیب کرده و برعکس، از بازی‌اش در آن فیلم ابراز رضایت کامل نیز نماید. رویگری گفته است که حرفی کلی زده و منظورش هر اثری در طول سال‌های فعالیت سینمایی اوست. او همچنین تاکید کرده است که بابت انتشار فیلم، از فردی که آن را منتشر کرده شکایت خواهد کرد.

اما حاشیه دوم برمی‌گردد به گفته‌های تازه رسول صدرعاملی در ارتباط با حاشیه‌های سینما و آخرین ساخته‌اش “زندگی با چشمان بسته “. صدرعاملی در ارتباط با مراسم فرش قرمز فیلمش، بر خلاف آنچه که این روز‌ها بخصوص از جانب مسئولان دولتی علیه برگزاری اینگونه مراسم‌ها گفته می‌شود، از آن تعریف کرده و برگزاری آن را لازم دانسته و مشکل اصلی را در نداشتن فرهنگ برگزاری آن می‌داند. او با گلایه از برخی از بازیگران فیلمش که در مراسم فرش قرمز فیلم “زندگی با چشمان بسته” حاضر نشدند، می‌گوید: “وقتی تو بازیگر‌هایی داری که فکر می‌کنند بعد از پایان کار، حضورشان در این مراسم‌ها که برگزار می‌شود ممکن است باعث فروش فیلم شود و نمی‌آیند، یا بازیگر‌هایی داری با فرهنگ فیلمفارسی، که معتقدند اسمشان در تیتراژ جای درستی نیست، آنوقت این حرف‌ها دیگر فایده ندارد.”

ترانه علیدوستی و فرزاد حسنی در مراسم فرش قرمز فیلم زندگی با چشمان بسته

او با اشاره به اینکه هنوز بسیاری از سینماگران ایرانی از انجام کار گروهی عاجز هستند، از باج‌خواهی بازیگری برای حضور در فرش قرمز فیلمش سخن می‌گوید و می افزاید: “بازیگر‌هایی که آن دانش آکادمیک را ندارند که سینما برایشان مهم باشد نه مناسبات فردیشان، نمی‌فهمند که فرش قرمز به خود سینما احترام می‌گذارد و مردم را به دیدن فیلم تشویق می‌کند. بعد خودشان را لوس می‌کنند و می‌گویند باید به من پول بدهی تا بیایم.”

صدرعاملی گله‌هایش را اینگونه به پایان می‌برد که “این همه سال با بازیگر کار نکردیم و خیلی هم خوب بود. بچه‌هایی که پشتکار داشتند و جنبه شهرت داشتند. ولی این‌ها نشان می‌دهند که جنبه شهرت ندارند و به همین خاطر تاریخ مصرف دارند. من در طول این ۳۰ سال با نمونه‌های متعددی از این دست کار کرده‌ام. سینما به جایی رسید که این جوان‌ها حالا لذتش را می‌برند. پول کلان می‌گیرند، خودنمایی می‌کنند، و حتی احترام به بزرگ‌تر خودشان هم نمی‌گذارند: کسانی که زود‌تر وارد این سینما شده‌اند. به همین خاطر فرش قرمز انگار اینجا معنایی ندارد.”

در فیلم “زندگی با چشمان بسته” بازیگرانی چون ترانه علیدوستی، حامد بهداد، پولاد کیمیایی و فرهاد آئیش بازی می‌کنند که از این میان، تنها ترانه علیدوستی در مراسم فرش قرمز این فیلم شرکت کرده بود و با اینکه بسیاری از تماشاگران برای دیدن حامد بهداد به این مراسم آمده بودند، در انتها نا‌امید مجبور به ترک سالن شدند. از دیگر هنرمندانی که در این مراسم حاضر بودند می‌توان به پیمان معادی و رامبد جوان اشاره کرد. حال دریافت اینکه نوک پیکان کنایه‌های صدرعاملی نشانه به سوی کدام یک از بازیگران جوان این فیلم است، شاید زیاد سخت نباشد. 
 

در همین زمینه:
::وزیر ارشاد قانونی بودن خانه سینما را مورد تردید قرار داد::
::حاتمی کیا: با مستندسازان زندانی مهربانانه برخورد شود::
::مقالات سینمایی مجتبا یوسفی پور در رادیو زمانه::