شهرنوش پارسیپور – موج دستگیریها در ایران روندی غیر عادی پیدا کرده است. بنابراین من نیز مجبورم داستان دانشی را که مینوشتم برای مدت کوتاهی تعطیل کنم و به این مسئلهی مهم بپردازم. در ایران هر چند روز یکبار شمار قابل تأملی از افراد اعدام میشوند. دلیلی که اغلب ذکر میشود قاچاق مواد مخدر است.
اینکار در کشوری انجام میشود که انواع مواد مخدر در دسترس مردم قرار دارد. یکی از دلایل این امر به سادگی این است که در کشور همسایهی ایران، افغانستان سه میلیون نفر در کار قاچاق مواد مخدر هستند. یعنی خیلی ساده، افغانها تریاک میکارند که مصرف دارویی قابل تأملی دارد، و میدانیم که تریاک در عین حال ماده مخدر است. پس مردم روستاهای افغانستان همه به سادگی در خطر اعدام هستند. حالا از آنجایی که هر نوع ماده مخدری به آسانی در اختیار مردم ایران قرار دارد به سادگی میتوان درک کرد که جنگ بر سر نابود کردن مواد مخدر نیست، بلکه جنگ صرفاً بر سر انحصاری کردن قاچاق این مواد قرار دارد. دستهای میخواهد فقط خودش و تنها خودش فروشنده باشد، بنابراین دیگران را به آسانی میکشد. اما مسئله به اینجا ختم نمیشود. دستهای دچار این توهم شده است که فقط خودش و تنها خودش حق زیستن دارد. بنابراین به سادگی دستههای دیگر را حذف میکند.
اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران مخالف حجاب اجباری هستند، اما این حجاب مجبور است در ایران رعایت بشود. کسانی که از این دستور سرپیچی میکنند راهی زندان میشوند. سابق بر این در ایران مشروب تولید میشد، و چون تولید کارخانه بود محصولات آن بسیار سالمتر از محصولات فعلی بود. حالا مشروب الکلی غدغن است، اما به فراوانی در دسترس مردم قرار دارد. گفته میشود که ماشینهای سپاه خود توزیعکنندهی مشروب الکلی هستند. آنچه که بد بوده تولید مشروب بوده، چرا که در جوار تولید مشروب شماری کارگر نیز در جامعه ظاهر میشوند و جمهوری اسلامی از کارگران وحشت دارد. اما وارد کردن مشروب الکلی از کشورهای خارجی عیب و ایرادی ندارد.
شهرنوش پارسیپور: سینمای ایران قادر نیست فیلمی بسازد که تماشاگران را به خود جلب کند. چون چنین کاری باعث شهرت هنرپیشگان و کارگردان خواهد شد. در همان حال تماشای انواع فیلمها در کامپیوتر و یا از طریق ماهواره مجاز است. در این فیلمها زنان بیحجاب و اغلب نیمهلخت هستند. هیچ اشکالی ندارد، چون فیلم در ایران ساخته نشده است. بنابراین هنرپیشه یا کارگردان معروف نمیتواند دم در بیاورد. نحوهی عمل جمهوری اسلامی در اینجا نیز همانند همیشه مبتذل است. انسان گاهی فکر میکند که شاید جمهوری اسلامی بهوجود آمد تا ریشه تولید را در ایران بزند. (+بشنوید)
تولید کردن اساساً از نظر جمهوری اسلامی کار بدیست. چون هم باعث رشد طبقه کارگر میشود و هم عاقبت باعث ایجاد سندیکاهای کارگری خواهد شد و ممکن است تمایلات چپگرایانه را تقویت کند. اما واردات هیچ اشکالی ندارد، و در عصر اینترنت بخشی از این واردات کامپیوتری هستند. مثلاً سینمای ایران قادر نیست فیلمی بسازد که تماشاگران را به خود جلب کند. چون چنین کاری باعث شهرت هنرپیشگان و کارگردان خواهد شد. همهی این افراد ممکن است برای این جمهوری مزاحمت ایجاد کنند. اما مردم به فراوانی قادرند فیلمهای خارجی را ببینند. تماشای انواع فیلمها در کامپیوتر و یا از طریق ماهواره مجاز است. در این فیلمها زنان بیحجاب و اغلب نیمهلخت هستند. هیچ اشکالی ندارد، چون فیلم در ایران ساخته نشده است. بنابراین هنرپیشه یا کارگردان معروف نمیتواند دم در بیاورد. نحوهی عمل جمهوری اسلامی در اینجا نیز همانند همیشه مبتذل است. علاقه شدید این جمهوری به جهت عکس رفتن در اینجا نیز قابل مشاهده است. انسان گاهی فکر میکند که شاید جمهوری اسلامی بهوجود آمد تا ریشه تولید را در ایران بزند. اگرچنین بوده این جمهوری بسیار جمهوری موفقیست.
اخیراً یکی از افرادی که دستگیر شده مرضیه وفامهر است. من او را خوب میشناسم و بنابراین بسیار حیرتزده هستم که او را برای چه دستگیر کردهاند. مرضیه وفامهر نه یک شخصیت سیاسی، بلکه فرهنگی – هنریست. او بازیگر و در عین حال کارگردان سینماست. چندین فیلم کوتاه قابل تأمل ساخته است و در کار تهیهی فیلمهای دیگر نیز در کنار همسرش ناصر تقوایی کار کرده است. تنها فیلم بلندی که مرضیه وفامهر در آن بازی کرده است «تهران من، حراج» نام دارد که بهوسیلهی گراناز موسوی، شاعر و فیلمساز مقیم استرالیا ساخته شده است. این فیلم هیچ نکتهای علیه جمهوری اسلامی ندارد. در عین حال در صحنههائی هنرپیشه، مرضیه وفامهر، حجاب ندارد، اما در این صحنهها سر او تراشیده است. بنابراین بر طبق هر نوع اصول مورد علاقهی جمهوری اسلامی هیچ خلافی صورت نگرفته است. من این فیلم را دیدهام و باور دارم که فیلمیست که کوچکترین نکتهای علیه جمهوری اسلامی ندارد. برعکس به دلیل آنکه قهرمان اول آن که دختر آزادیست و دچار بیماری ایدز میشود، فیلم به نفع جمهوری اسلامی نیز هست. اما اکنون مرضیه وفامهر دستگیر شده است. بهراستی این پرسش مطرح است که دلیل این کار چیست.
زمانی که شیرین نشاط فیلم «زنان بدون مردان» را میساخت به این نکته توجه کرد که هنرپیشهها را از ایران انتخاب نکند، چرا که اگر کرده بود حالا همهی آنها در زندان بودند. اکنون آنچه برای من اهمیت دارد این است که کدامین دست دائم کشور ایران را در حال عقبرفت نگاه میدارد. چرا مرضیه وفامهر که از میدان فعالیتهای سیاسی بسیار فاصله دارد باید دستگیر شود؟ دلیل آنکه سیامک پورزند عاقبت دست به خودکشی میزند چیست؟ چرا هنرپیشگان و هنرمندان دیگر دستگیر میشوند؟ خواندم که اخیرا دختر بیست و یک سالهای که دستگیر شده بوده به دلیل فشار زیاد در زندان دست به خودکشی زده و موفق نیز شده است. روشن نیست چرا کسانی که این همه داعیهی اسلام دارند این همه نسبت به این مذهب بیعدالتی روا میدارند، تمامی کارهایشان در جهتیست که به اسلام صدمه بزند. در عین حال در عصری هستیم که عملاً دیگر هیچ کاری نمیتوان انجام داد. دوربینهایی که از کوچکی به اندازهی نوک سوزن است در همه جا پخش شده و همه را زیر نظر دارد. کوچکترین تکانی که بخوریم راهی زندان میشویم. شاید دلیل دستگیری بسیار مردم همین دوربینها باشد. تصور دنیای آینده بسیار رعببرانگیز است. جهان، به ویژه برای جوانان بسیار سخت عمل خواهد کرد.
اگر رشد تکنولوژی و رشد جامعه به یک نسبت باشد خطر بسیار کمتر است، اما مثلاً در جامعه ماقبل تاریخی ایران ناگهان عالیترین سطح تکنولوژی، یعنی همان دوربینهای کذایی وارد میدان میشود. در این جامعه زندگی بسیار برای زنان سخت است و سختتر نیز خواهد شد. مردان سنتی ایرانی ابداً عادت ندارند با زن ارتباط برقرار کنند. زن فقط شیئیست که بچه بهدنیا میآورد. در جامعهی ایران برحسب سنت مرد با مرد رابطه برقرار میکند. حالا در چنین جامعهای زنانی همانند مرضیه وفامهر وارد میدان فعالیتهای هنری میشوند و خلق پدرسالار عبوس را تنگ میکنند. شمار دستگیریها بسیار بالاست، اما در اینجا از مرضیه وفامهر به عنوان یک نمونه نام برده شده است. دلیل این امر نیز شناخت من است از او. میترسم از هرکسی نام ببرم بعداً روشن شود که در زمینهای فعال بوده است.
روشن نیست به چه زبانی میتوان به جمهوری اسلامی تفهیم کرد که زنان عوض شدهاند. همچنین مردان نیز عوض شدهاند. باید برای آنها روشن کرد که رابطهی میان دو جنس زن و مرد بسیار معقولتر و طبیعیتر ار رابطهی میان دو همجنس است. من کوچکترین مخالفتی با همجنسگرایی حقیقی ندارم. اما این امر در ایران به صورت مرضی عمل میکند. بسیاری از مردان همجنسگرا در حقیقت قربانی شدهاند تا بتوان زنان را در گوشهی حرم نگه داشت. اینک زنانی که دیگر گوشهی حرم را برنمیتابند وارد میدان عمل شدهاند این بحث را در آینده ادامه خواهیم داد چرا که یک بحث اساسی اجتماعیست.
در خاتمه پیشنهاد میکنم در خارج از کشور فعالیت گستردهای علیه این اعدامها و دستگیری مردم آغاز شود. همه باید در این مبارزه شرکت کنند. جان تک تک مردم ایران در خطر است و اگر دیر بجنبیم اعدامها گستردگی بیشتری پیدا خواهد کرد.
طرح و عکس: رادیو زمانه
با سلام. اول کلام: زمانه محترم یا مطلبی را که زیر نویس میکنیم کلا حذف بفرمائید یا انرا مثل جیگر زلیخا تیکه پاره نفرمائید! !! گاها موضوعی را دنبال میکنم وبعد که مراحعه میکنم در قسمتهائی بجای بخشی از عرایضم نفطه چین می بینم!! ایا سانسور نیست ؟! از شما که داعیه ازاد اندیشی دارید بعید است !! دوم:(بسیاری از مردان همجنس گرادرحقیقت قربانی شده اند تابتوان زنان را در گوشه حرم نگه داشت )!! مفهوم نبود ! لطفا توضیح مختصری بفرمائید!!
کاربر نادر / 30 July 2011
چرا حجاب را مثال می زنید، من صد در صد مطمئن هستم که مردم آمریکا مخالف «مالیات اجباری» هستند. شما یک نفر را پیدا کنید که داوطلبانه و از روی طیب خاطر مالیات بدهد. اما دولت آمریکا هیچ وقت این مخالف بودن مردم را به حساب نمی آورد. مردم همه جا فقط حق دارند در یک دایره محدودی نظر داشته باشند نه در همه مسائل.
میم / 31 July 2011
آقای نادر
در جامعه ایران سنتی دیده می شود که زنان خانه نشین هستند. در عوض از «خدمات» پسران و مردان جوان که اغلب به زور مورد تجاوز قرار گرفته و مورد بهره کشی قرار گرفته اند استفاده می شده. مثلا در قهوه خانه های سنتی همیشه از پسران زیبا چهره برای توزیع چای استفاده می شده (رک آثار جعفر شهری). همچنین است در بهره کشی از آنان در تمامی مشاغل اجتماعی. مسئله مهم این است که این مردان در بسیاری مواقع همجنس گرای طبیعی نیستند، بلکه به زور و ضرب تجاوز و ایجاد انفعال روحی در آنها به این کار کشانده شده اند. این مسئله قابلیت بررسی گسترده ای دارد و تا زمانی که مردان مورد تجاوز قرار گرفته در جامعه ما ساکت هستند باز شناسی این مسئله مشکل است.
اگر رد پای اساطیر یا مذاهب منطقه را دنبال کنید اغلب با این سیاست ویژه برخورد خواهید کرد. مثلا یکی از هفت مرتبه آئین مهر «نامزد» یا «عروس» است. خود واژه به خوبی نشان می دهد که در این آئین که فقط مردها در آن حق عضویت داشتند چه اتفاقی می افتاده است.
بخش هائی از این مسئله در بررسی اسطوره گیل گمش در آینده نزدیک مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
شهرنوش پارسی پور
شهرنوش پارس پور / 31 July 2011
آقای میم
حجاب اجباری توهین مستقیم به زن است. این که زنان باید حجاب داشته یا نداشته باشند به خودشان مربوط است. زنانی با میل خود حجاب را برمی گزینند و زنانی مخالف آن هستند. دخالت مردان در این باره به عینه مثل این است که زنان تصمیم بگیرند مردان شلوار بپوشند یا در عوض دامن. تصمیم گیری در این مورد به خود مردان مربوط است.
مالیات در امریکاحسب قوانین دموکراتیکی اخذ می شود . که مردم خود به آن رای داده اند. حالا اگر ناراضی اند مسئله دیگری ست.
شهرنوش پارس پور / 31 July 2011
شهرنوش عزیز بسیار باهات موافقم.ما باید زودتر از اینها علیه اعدام و توقیف ها برمیخاستیم.نه تنها هنرمندان و فعالان حتا مردم عادی که بخاطر سختیهای زندگی خودکشی میکنند و قربانی خشونت های خانگی هستند شامل اقدام ما میشوند.من در داخل ایرانم آمادگی کامل دارم که بر جنایات و نقض سیستماتیک حقوق انسانها مبارزه کنم.با شروع هر فعالیتی مرا از طریق ایمیل با خبر کن.با سپاس
ali / 01 August 2011
آقا یا خانم میم
چه دلیل مضحکی آوردی. اگر کمی اقتصاد و جامعه شناسی خوانده باشی میتوانی بفهمی که مالیات به نفع مردم است. نه فقط از طریق همین مالیات است که راهها و خدمات دولتی به مردم ارایه میشود بلکه باعث میشود که مردم در زندگی روزمره شرکت کنند و از دولت حساب پس بگیرند.
حجاب اجباری اولا توهینی است به زن و شعور مرد. به زن میگویند که تو فقط برای مرد ساخته شده ای. به مرد میگویند تو آنقدر بیشعور و غیرمتمدن هستی که اگر زنی را بدون حجاب ببینی خودت را گم میکنی.
حجاب اجباری فقط به نیمی از مردم ایران تحمیل شده.
مالیات اجباری به همه شهروندانی که میخواهند از خدمات آن کشور استفاده ببرد. همین پولی که پناهندگان میگیرند فکر میکنید از آسمان میبارد؟
کاربر مهمان / 01 August 2011