«مرکز اسناد حقوق بشر ایران» در نیویورک، گزارشی منتشر کرده است و در آن، تجاوز در زندان‌های جمهوری اسلامی از زمان انقلاب را بررسی کرده است. این گزارش در پنجاه صفحه و به دو زبان پارسی و انگلیسی منتشر شده است.

پیشینه تجاوز در زندان‌های ایران از سال ۱۳۵۷، جنبه‌های حقوقی تجاوز در ایران و سخنان زندانیانی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند از بخش‌های اصلی این گزارش است.
 

«مرکز اسناد حقوق بشر ایران» که کارهای پژوهشی و نشر این گزارش را انجام داده، بر پایه اطلاعات در تارنمای رسمی‌اش، مرکزی «مستقل و غیر انتفاعی است که در سال ۱۳۸۳ توسط پژوهشگران و وکلای حقوق بشر تأسیس شده است.»

مراد مختاری، از پژوهشگران «مرکز اسناد حقوق بشر ایران» است. در گفتگویی با او، ابتدا از دوره‏‌ای می‌پرسم که گزارش «بازماندگان تجاوز در ایران» پوشش داده است: از زمان انقلاب اسلامی تا کنون.
 

در سال‏های دهه ۱۹۷۰ میلادی نیز در نشریات جهانی و همچنین در گزارش‏‌های سازمان‏‌های حقوق بشری، نقض حقوق بشر در ایران، به‌ویژه در مورد زندانیان سیاسی، مطرح می‌شد اما گزارش شما تنها به سال‌های پس از انقلاب می‌پردازد...

مراد مختاری: درست است. نقض حقوق بشر پیش از انقلاب هم صورت می‌گرفت و نه تنها در ایران که در کشورهای دیگر هم چنین شرایطی وجود داشته است. اما موضوع این‏جاست که در داخل ایران، نهادها و سازما‏ن‏‏‌هایی هستند که به فراوانی در مورد نقض حقوق بشر در ایران – پیش از انقلاب – کار کرده‏ و این گزارش‌ها را منتشر کرده‏‌اند. اما در رابطه با پس از انقلاب، چنین گزارش‌هایی کم‏تر تهیه شده است. علاوه بر این، در داخل ایران، سازمانی که متولی این کار باشد و بخواهد مسائل را پی‏گیری کند، وجود نداشته است. به همین دلیل بود که ما این دوره‏ء زمانی را برای بررسی در نظر گرفتیم.

منابع اصلی شما در تهیه گزارش «بازماندگان تجاوز در ایران» چه بوده است؟

ما در درجه‏ء اول سعی می‏‌کردیم با خود شاهدان و قربانیان شکنجه و تجاوز در تماس باشیم اما این موضوع در ایران یک تابو است. برای بیشتر ایرانی‏‌ها، به‏‌خاطر حجب و حیایی که دارند، صحبت کردن درباره‏ این موضوع خیلی آسان نیست. به‏‌هرحال ما در تلاشی که داشتیم، در درجه‏ اول با خود قربانیان گفت‏‌وگو کردیم؛ چه تلفنی و چه حضوری و گفته‌هایشان را ثبت کردیم.
 

همچنین به خبرگزاری‏‌ها و منابع معتبر از جمله، گزارش‏‌های سازمان ملل در اینباره، به‌ویژه در نخستین سال‏های انقلاب مراجعه کردیم و همهء آن‏ها را در گزارش‏مان گنجاندیم. از هر منبعی که قابل استناد بود استفاده کردیم.

فکر می‏‌کنید گردآوری و سازماندهی این اطلاعات یک گزارش دو زبانه، چه تأثیری بر شرایطی که در زندان‏های ایران وجود دارد، خواهد گذاشت؟

پس از انتخابات ۸۸ که موضوع تجاوز در زندان‏ها بسیار چشم‏گیر شد و افرادی در داخل ایران، فعالیت برای مستندسازی این مسایل را آغاز کردند. اما بیشتر آن‏ها بازداشت و شکنجه شدند.
 

بنابراین چون ما در خارج از ایران بودیم به این نتیجه رسیدیم که این‏ گزارش‌ها را دنبال و آن‏ها را مستند کنیم. خیلی خوب می‏‌شد که این کار در داخل ایران انجام می‏‌گرفت، اما به‏‌خاطر محدودیت‏‌هایی که وجود داشت، میسر نبود. در درجه‏‌ی اول، هدف ما این است که افرادی که تحت شکنجه یا مورد تجاوز قرار گرفته‏‌اند، بتوانند این وقایع را برای دیگران باز کنند تا از این راه ممانعتی ایجاد بشود برای تجاوزهای احتمالی بعدی در زندان‏‌ها.

آیا برنامه‏‌ای دارید که این گزارش را به نهادهای خاصی در عرصه‏ء بین‏‌الملل ارسال کنید؟ یا این‏که تنها اطلاعات را به صورت آماده در اینترنت قرار می‌‏دهید؟

ما از همهء گزارش‏‌ها، ‏نسخه انگلیسی را هم به صورت جزوه‏‌هایی تهیه و برای بسیاری از افرادی که در این زمینه‏‌ها پژوهش می‌کنند یا فعال حقوق بشر هستند می‏‌فرستیم. در عین حال، یک نسخه از این گزارش‏ها به هر دو زبان، روی تارنمای مرکز موجود است تا افراد علاقه‏‌مند به آن مراجعه کنند.

در این گزارش به این نکته اشاره شده که تجاوز در زندان‏‌های ایران، علاوه بر نقض قوانین جهانی، قوانین داخل ایران را هم نقض می‏‌کند. با توجه به این موضوع، فکر می‏‌کنید چطور می‏‌توان این مسئله را در ایران پی‏گیری کرد؟ چون روز به‏‌روز هم موارد تازه‏‌ای از این مسئله در ایران افشا می‏‌شود.

درست است ولی مسئله‏‌ای که در داخل ایران وجود دارد، این است که همانطور که اشاره شد، بیشتر افرادی که مورد تجاوز قرار می‏‌گیرند، به خاطر حجب و حیای‏شان مایل نیستند این موضوع را علنی کنند و با رسانه‏‌ها در میان بگذارند.

مسئله‏‌ی دوم این است که حتی اگر این افراد مایل باشند که موضوع را باز و به دادگاه رجوع کنند، اثبات آن‏چه بر آن‏ها گذشته، برای‏شان بسیار مشکل است. بر پایه قوانین ایران، آن‏ها به دست‌کم چهار شاهد نیاز دارند که بتوانند آن‏چه را ادعا می‏‌کنند بر آن‏ها گذشته، در دادگاه به اثبات برسانند. حال اگر این واقعه در زندان اتفاق افتاده باشد، شرایط به مراتب سخت‏‌تر خواهد بود. چه در میثاق بین‏‌المللی و چه در قانون اساسی ایران، شکنجه منع شده و جمهوری اسلامی هم آن را پذیرفته است، ولی اغلب این اتفاق می‏‌افتد.
 

با این حال، امید ما این است که تابوها شکسته شوند و افرادی که قربانی تجاوز هستند، پیش‏قدم و حاضر شوند آن‏چه بر آن‏ها گذشته را مطرح کنند؛ به این امید که در آینده با چنین وضعیتی روبرو نباشیم.

ولی با توجه به مسائلی که خود شما هم مطرح کردید، اگر هم افراد بخواهند این مسئله را مطرح کنند، قوانین ایران به‏‌شدت دست و پای آن‏ها را می‏‌بندد و نمی‌توانند موضوع را ثابت کنند…

تلاش ما این است که قوانینی که در ایران وجود دارد، به مرور زمان با قوانین بین‏‌المللی تطبیق داده شود و افرادی که در زمینهء حقوقی، به‌ویژه حقوق بین‏‌الملل تلاش می‏‌کنند و هم‏چنین سازمان‏‌های جهانی بتوانند با فشاری که بر ایران می‏‌آورند، دولت را مجاب کنند که قوانین بین‏‌المللی را بپذیرد؛ قوانین داخلی خود، در قانون مجازات اسلامی و دیگر قوانینی که در کشور اعمال می‏شود را تصحیح کند و مطابق با قوانین بین‏‌المللی حرکت کند.

در حال حاضر، بسیاری از فعالان حقوق بشر، چه ایرانی و چه غیرایرانی در تلاش هستند که در قوانین جمهوری اسلامی اصلاحات به‏‌وجود بیاورند. مهم این است که ما بتوانیم این‏ها را منعکس کنیم و سپس راهکاری پیدا کنیم برای این‏که جمهوری اسلامی حاضر به تغییر قوانین خودش شود.

* ایمیل تهیه‌کننده: [email protected]